twitter share facebook share ۱۴۰۲ آذر ۱۱ 759

جورج دبلیو بوش رئیس جمهور سابق آمریکا در سخنرانی سال 2002 خود هشدار داد که ایالات متحده باید با محور شرارتی که جهان را تهدید می کند مقابله نماید. همین عبارت در سالهای بعد، جهت سیاست خارجی آمریکا را تعیین کرد

ولی اگر فکر می کنید که آن دوران گذشته است، اشتباه می کنید

با گذشت بیش از دو دهه، اصطلاح محور شرارت دوباره وارد گفتمان سیاست خارجی آمریکا شده است. امروزه این عبارت و عبارت هایی مشابه، در واشنگتن برای توصیف اتحاد رو به رشد بین چین، روسیه، ایران و کره شمالی استفاده می شود

نیکی هیلی فرماندار سابق کارولینای جنوبی اواخر ماه اوت در کارزار انتخاباتی مقدماتی ریاست جمهوری در حزب جمهوری خواه گفت: «همیشه باید به خاطر داشته باشیم که برد روسیه، برد چین است؛ ما نمی توانیم اجازه دهیم که محور شرارت بیش از این پیش رود». میچ مک کانل رهبر اقلیت سنا نیز در مصاحبه با شبکه cbs در ماه اکتبر هشدار داد: «یک محور شرارت در جهان وجود دارد؛ چین، روسیه، ایران و کره شمالی. ما باید در مقابل محور شرارت بایستیم، نه اینکه با آنها وارد معامله شویم»

بازگشت عبارت محور شرارت به صحنه سیاست خارجی آمریکا، می تواند جهت سیاست خارجی این کشور را در سالهای آینده به ما نشان دهد

هم جمهوری خواهان و هم دموکرات ها نسبت به تعمیق روابط روسیه، چین، ایران و کره شمالی هشدار می دهند. روسیه برای تأمین نیازهای جنگی خود در اوکراین، به محموله های تسلیحاتی ایران و کره شمالی نیاز دارد. آمریکا و متحدانش نگران هستند که پکن به مسکو کمک های اقتصادی و نظامی کرده و امکان طولانی تر کردن جنگ را برای این کشور فراهم کند. حمایت روسیه از ایران روی گروههای شبه نظامی مانند حماس و حزب الله اثر دارد؛ این گروهها به نیابت از ایران با اسرائیل می جنگند و روسیه از جنگ جاری در غزه برای انحراف توجهات از جنگ اوکراین و تقویت اعتبار خود در جنوب جهانی استفاده می کند

جو بایدن رئیس جمهور آمریکا از کنگره تقاضای تأمین بودجه بیشتر برای حمایت از اسرائیل و اوکراین را کرده، این دو جنگ را با امنیت ملی آمریکا گره زده و هر دو جنگ را بخشی از مبارزه جهانی برای دفاع از دموکراسی می داند. بسیاری در واشنگتن درست یا نادرست استدلال می کنند که پیروزی روسیه در اوکراین، به چین برای حمله به تایوان جرأت می دهد

جین شاهین از نمایندگان دموکرات سنا در مصاحبه با ما گفت: «من فکر می کنم مهم است که روشن شود دشمنان ما چه کسانی هستند. ما باید بفهمیم که چه کسانی تلاش می کنند آمریکا را تضعیف کنند و چه کسانی در تلاش برای تضعیف دموکراسی در جهان هستند؛ آنها چین، روسیه، ایران و کره شمالی هستند»

بایدن و مقامات ارشد دولت هنوز از این عبارت استفاده نکرده اند؛ ولی این بدان معنا نیست که به وجود چنین محوری باور ندارند. در بین جمهوری خواهان سناتورها تیم اسکات، مارشا بلکبرن، مک کانل و کوری میلز از این اصطلاح استفاده کرده اند و استنی هویر مهمترین نماینده دموکرات کنگره بوده که این عبارت را بکار گرفته است

ولی همه به محور شرارت باور ندارند. برخی از کارشناسان نگران هستند که وارد شدن این اصطلاح در سیاست خارجی آمریکا، پیامدهای زیانباری به همراه داشته باشد. مت دوس معاون مرکز سیاست بین الملل می گوید: «تفاوت های زیادی در اهداف استراتژیک کلی این چهار کشور وجود دارد؛ اینکه همه آنها را در یک کفه ترازو بگذاریم، سازنده نیست»

همه این کشورها قدرت های هسته ای هستند (یا به زودی خواهند بود) و همه آنها در همسایگی خود هرج و مرج ایجاد می کنند؛ اما چالش های امنیتی که روسیه –که در حاضر در اروپا درحال جنگ است- ایجاد می کند، با چین –که هدف خود را گرفتن تایوان در آینده ای نامشخص قرار داده است- و کره شمالی و ایران متفاوت است

کامفورت ارو رئیس اندیشکده گروه بین المللی بحران نیز معتقد است که «باید با هریک از این کشورها به گونه ای متفاوت و منحصر به فرد رفتار شود»

ارو و دیگر کارشناسان و دیپلمات های غربی استدلال می کنند که برخلاف ائتلاف دوستان و متحدان واشنگتن که مبتنی بر مشارکت عمیق اقتصادی و نظامی و ارزش های مشترک است، ائتلاف این چهار کشور عمقی ندارد، با سوء ظن و بی اعتمادی همراه است و شکننده تر از آن چیزی است که بتوان آنها را در محور شرارت گنجاند.

چین کره شمالی را به عنوان یک حائل بین واشنگتن و متحدانش در آسیا و اقیانوسیه –که مهمترین آنها کره جنوبی است- می بیند و در عین حال از تعمیق روابط کره شمالی و روسیه نگران است؛ زیرا می ترسد اهرمی که بر پیونگ یانگ دارد تضعیف گشته، یا تنش ها در شبه جزیره کره بیشتر شود

طبقه حاکم در ایران بر سر تعمیق روابط با روسیه اختلاف نظر دارند؛ همچنین تهران با بدگمانی به مسکو می نگرد. چین ممکن است بدنبال تعمیق روابط با روسیه باشد، ولی هدف از این امر نه وابستگی و وفاداری پکن به مسکو، که تأمین منافع اقتصادی و سیاسی چین است؛ بنابراین هرجا که منافع پکن اقتضا کند ممکن است که این اتحاد تغییر کند

به گفته ارو: «اینکه همه این کشورها را در یک سبد قرار دهیم و فکر کنیم می توانیم در قبال همه آنها یک خط مشی سیاسی واحد را پیش بگیریم، خطرناک است»

چهره های تندرو در سیاست خارجی آمریکا در سالهای اخیر عباراتی را برای توصیف تهدید دیگر کشورها علیه غرب به کار برده اند. مایک پنس معاون رئیس جمهور سابق آمریکا سال 2019 از عبارت «گرگ های سرکش» استفاده می کرد. اوایل ماه جاری در مجمع بین المللی هالیفاکس –نشستی که سالانه با حضور صدها مقام ارشد سیاست خارجی و کارشناسان کشورهای دموکراتیک برگزار می شود- از نام اختصاری crink (چین، روسیه، ایران و کره شمالی) استفاده شد.

اینکه این لفاظی ها نمایانگر دوران جدیدی در سیاست خارجی آمریکا هست یا خیر، به این بستگی دارد که چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 پیروز شود. برخی از مقامات خارجی در هالیفاکس نسبت به عواقب احیای دوران (خیر در برابر شر) در سیاست خارجی هشدار دادند و گفتند که این امر می تواند سبب دوری قدرت های متوسط و کشورهای جنوب جهانی از آمریکا شود؛ چراکه بسیاری از این کشورها همچون هند و آفریقای جنوبی، روابط اقتصادی و نظامی عمیقی با چین و روسیه دارند

مقامات ارشد دولت بایدن بارها تأکید کرده اند که نمی خواهند کشورهای آفریقا، آمریکای لاتین و جاهای دیگر را مجبور به انتخاب بین واشنگتن و پکن کنند زیرا نگران دور کردن این کشورها از خود هستند. اما قرار دادن صریح چین در محور شرارت، ممکن است در نهایت همین تأثیر را داشته باشد

حتی مقامات بلندپایه نزدیک ترین شریکان واشنگتن نیز نسبت به قراردادن چین در کنار روسیه و ایران و کره شمالی ابراز نگرانی کرده اند. نمونه آنها اوکراین است؛ در شرایطی که حامیان اصلی اوکراین در غرب برای جنگ سرد جدید علیه پکن آماده می شوند، کیف در روابط خود با پکن هیچ تغییری ایجاد نکرده است، مبادا که چین تشویق شود تا حمایت خود را از روسیه در جنگ جاری افزایش دهد

پترو پوروشنکو رئیس جمهور سابق اوکراین در حاشیه مجمع هالیفاکس گفت: «من از ایده قراردادن چین در فهرست کشورهای محور شرارت متنفرم؛ نفوذ چین می تواند به کاهش تنش کمک کند». او افزود که شخصا تجارب مثبتی در همکاری با چین و رئیس جمهور شی جین پینگ داشته است

بوش کشورها را به دو دسته دوست و دشمن آمریکا تقسیم کرد ولی اکنون سیاست جهان بسیار پیچیده تر از سالهای 2001 و 2002 شده است. آن زمان آمریکا به عنوان تنها ابرقدرت جهان شناخته می شد

سارا مارگون مدیر سیاست خارجی بنیاد جامعه باز می گوید: «غرب باید بپذیرد که آنچه را ما به عنوان مشکلات بزرگ جهانی می بینیم، دیگر کشورها ممکن است اینگونه نبینند. محور شرارت عنوان خوبی برای یک مقاله است؛ ولی وقتی به محرک سیاست خارجی بدل می شود، کار را برای دیگر کشورها سخت می کند زیرا آنها احساس می کنند باید یک طرف را انتخاب کنند؛ درحالی که امروزه این رویه در سیاست بین الملل کارایی ندارد»

منبع: فارین پالیسی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما