twitter share facebook share ۱۴۰۳ مهر ۲۱ 460
کشورهای شورای همکاری ممکن است در پشت پرده از جنگ اسرائیل علیه حماس و حزب الله استقبال کنند ولی عمیقا نگران عواقب طولانی مدت این جنگ هستند
موضع نامناسب هریس در قبال ایران

کامالا هریس معاون رئیس جمهور آمریکا و نامزد ریاست جمهوری در مصاحبه روز سه شنبه با برنامه 60 دقیقه  CBS با نامیدن ایران به عنوان «بزرگترین دشمن» ایالات متحده، نشان داد که درک درستی از چالش های امنیتی کشور ندارد. او مدعی شد که «دست ایران به خون آمریکایی ها آلوده است» و به 200 موشک بالستیکی که ایران به سمت اسرائیل پرتاب نمود اشاره کرد

در دنیایی که رقیبان قدرتمندی همچون چین و روسیه با سلاح هسته ای حضور دارند، اینکه یک کشور خاورمیانه ای را که بر اثر تحریم ها دچار مشکلات فراوان شده، هیچ متحدی ندارد و در برابر اقدامات خرابکارانه اسرائیل به شدت آسیب پذیر است دشمن اصلی آمریکا بنامیم، حرفی جز گزافه نگفته ایم. ایران حتی با وجود زرادخانه موشک های بالستیک و پهپادها، تهدیدی برای ایالات متحده نیست زیرا هیچ قدرت و هیچ تمایلی برای حمله ندارد

تنها تهدیدی که واشنگتن از سوی ایران با ان مواجه است، حملات گروههای نیابتی ایران در سوریه و عراق به پایگاهها و نیروهای آمریکایی است؛ اما در این مورد نیز باید این سؤال را پرسید که چرا نیروهای آمریکایی هنوز در این دو کشور حضور دارند؟ با تنش روز افزون اسرائیل و ایران و حمایت بی قید و شرط بایدن از اسرائیل، سربازان آمریکایی به هدف حملات شبه نظامیان شیعه طرفدار ایران در عراق و سوریه تبدیل شده اند، بدون اینکه حضور آنها منفعت و دستاوردی برای واشنگتن داشته باشد

استدلال دوم هریس برای معرفی ایران به عنوان بزرگترین دشمن، حمله موشکی ایران به اسرائیل است. در این مورد نیز می بینیم که ایران به هیچ عنوان منافع ایالات متحده را تهدید نکرده و صرفا کشوری را که آمریکا حتی یک اتحاد امنیتی رسمی با ان ندارد، مورد حمله قرار داده است

البته حمله ایران به اسرائیل قطعا از نظر امنیت منطقه ای اقدامی نگران کننده می باشد ولی این حمله را باید در چارچوب کلی تحولات منطقه نگریست. این اسرائیل بود که با حمله مرگبار به کنسولگری ایران در دمشق و ترور رهبر سیاسی حماس در تهران، به تشدید تنش کمک کرد و پس از ان حمله زمینی به لبنان را اغاز نمود به این امید که حزب الله را به کل نابود کند. هریس در سخنان خود به این اشاره نکرد که چگونه حمایت همه جانبه آمریکا از نتانیاهو و افزایش خطر جنگ با ایران، در خدمت منافع امریکا است

به گفته آرتا معینی از مؤسسه صلح و دیپلماسی: «این اظهارات در بهترین حالت توهم و در بدترین حالت هراس افکنی است. این سخنان نشان می دهد که هریس حتی اطلاعات و دانش پایه را از سیاست بین الملل ندارد»

برخی از ناظران مانند اما اسفورد از مرکز استیمسون، انگیزه انتخاباتی را در پشت اظهارات جنگ طلبانه هریس می دانند. به عبارت دیگر هدف هریس جلب نظر تندروهای آمریکا مانند دیک چنی معاون سابق رئیس جمهور و لیز چنی نماینده سابق مجلس است.

اکنون فرصت خوبی برای ترامپ فراهم شده تا مسیر متفاوتی را ترسیم کند. ویلیام روگر سیاستمدار محافظه کار به ترامپ توصیه کرد در سخنان خود به این مسئله اشاره کند که او «فرزندان، پدران، خواهران و برادران ما را وارد جنگ های بیشتری که در راستای منافع ملی ما نیست، نمی کند»

اما متأسفانه حزب جمهوری خواه نیز تاکنون موضع مناسبی در قبال ایران اتخاذ نکرده است. ترامپ گرچه از این می گوید که با «جنگ های همیشگی» مخالف است؛ ولی در تحولات اخیر به اسرائیل توصیه کرد که زیرساخت های هسته ای ایران را در پاسخ به شلیک موشک به اسرائیل، بمباران کند. این توصیه بسیار غیرمسئولانه است زیرا ایران قول داده است که هر حمله اسرائیل را با شدت بیشتری تلافی نماید. این زدوخوردها می تواند منجر به جنگ منطقه ای همه جانبه در خاورمیانه شود؛ جنگی که ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات باید با آن دست و پنجه نرم کند

ترامپ در دوران نخست ریاست جمهوری خود یکبار رویکرد «اول ضربه بزن و بعد فکر کن» را امتحان کرد و موفق شد. او دستور ترور سردار سلیمانی را در سال 2020 صادر کرد و با خوش شانسی، انتقام جویی ایران جان هیچیک از نیروهای آمریکایی را نگرفت. اما شانس همیشه با او یار نخواهد بود؛ بنابراین هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان باید از جنگ بی مورد با ایران به ویژه از سوی کشورهای ثالث بپرهیزند

بعید است که در آینده نزدیک واشنگتن و تهران با هم دوست شوند. موانع سیاسی بسیاری در این مسیر وجود دارد ولی درحال حاضر هیچ تهدید و چالشی از سوی ایران متوجه ایالات متحده نیست، تا به دلیل آن آمریکا مجبور به جنگ شود

 منبع: theamericanconservative

رویکرد کشورهای خلیج فارس در مناقشه بین ایران و اسرائیل

یکسال پیش که جنگ غزه شروع شد، یک سؤال اساسی در مورد کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ایجاد گشت: آیا این کشورها علیه ایران، حماس و حزب الله موضع گرفته و به آمریکا و اسرائیل نزدیک خواهند شد، یا سیاست مستقلانه تری را در پیش گرفته و از آمریکا و اسرائیل فاصله خواهند گرفت؟

واشنگتن و تل آویو کشورهای خلیج فارس را شریک استراتژیک خود می دانند ولی واقعیت پیچیده تر از این است. از سال 2021 به ویژه پس از توافق عادی سازی بین ایران و عربستان در مارس 2023 کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، دیپلماسی را بر رویارویی، تعامل را بر انزوا و گفتگوی منطقه ای را بر تشدید تنش نظامی ترجیح دادند

سیاست اخیر این کشورها نسبت به دوران ترامپ، تغییری بزرگ را نشان می دهد. آن زمان عربستان، بحرین و امارات از کارزار فشار حداکثری ایالات متحده علیه ایران حمایت می کردند؛ به این امید که نفوذ تهران در کشورهای منطقه مهار شود. این رویکرد پس از تنش های نظامی سالهای 2018-2020 شروع به تغییر کرد؛ در آن دوران عربستان و امارات با حملات مستقیم گروههای تحت حمایت ایران به زیرساخت های خود مواجه شدند

امروز هر شش کشور شورای همکاری خلیج فارس، با ایران وارد مذاکره شده اند. در آخرین دور گفتگوها، عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران 9 اکتبر به ریاض رفت و پیش از دیدار از قطر، با محمدبن سلمان ولیعهد سعودی دیدار نمود

این تعاملات دیپلماتیک برای جلوگیری از گسترش جنگ غزه و تبدیل ان به یک جنگ منطقه ای شدید ضروری است. کشورهای حاشیه خلیج فارس اذعان دارند که برنامه های توسعه ملی بلندپروازانه آنها، نمی تواند در شرایطی که ایران و منطقه درگیر تنش های نظامی است موفق شود

در این یکسال تعاملات دیپلماتیک ایران و شورای همکاری خلیج فارس، گسترش چشمگیری داشته است. برای نمونه پس از اغاز جنگ غزه، در نشست اضطراری سران سازمان همکاری اسلامی، ابراهیم رئیسی رئیس جمهور پیشین ایران توسط ولیعهد سعودی به عربستان دعوت شد. این اولین دیدار دوجانبه بین مقامات ارشد دو کشور در بیش از یک دهه بود. پس از اینکه ایران اوریل 2024 به اسرائیل حمله کرد، کشورهای حاشیه خلیج فارس تعامل دیپماتیک خود را با تهران دوچندان کردند. پس از درگذشت رئیسی در سقوط بالگرد در ماه مه، رهبران شورای همکاری خلیج فارس در مراسم تشییع جنازه او حضور یافتند

روابط دیپلماتیک ایران و کشورهای خلیج فارس، پس از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری ایران شتاب بیشتری گرفت. رهبران شورای همکاری به او تبریک گفتند و هیأت های بلندپایه ای را به مراسم تحلیف وی فرستادند. در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، وزیران خارجه کشورهای شورای همکاری با عراقچی وزیر خارجه ایران دیدار کردند

3 اکتبر وزیران خارجه شورای همکاری نشستی مشترک و غیررسمی با همتای ایرانی خود برگزار کردند. هدف از این نشست تلاش برای مهار تنش های فزاینده بین ایران و اسرائیل بود. همچنین کشورهای شورای همکاری به تهران در مورد بی طرفی خود در این درگیری اطمینان دادند و سعی کردند نگرانی های تهران را در مورد مشارکت دفاع هوایی آمریکا، اسرائیل و شورای همکاری و استفاده از حریم هوایی کشورهای عرب برای حمله به ایران رفع کنند

کشورهای حاشیه خلیج فارس به این نتیجه رسیدند که منافع اسرائیل همیشه برای آمریکا در اولویت است. ناتوانی واشنگتن برای پایان دادن به جنگ غزه و لبنان، این دیدگاه را تقویت می کند؛ لذا این کشورها بر آن شده اند تا برای حفظ امنیت خود، استراتژی کاهش تنش و دیپلماسی منطقه ای را در پیش بگیرند

توافق ابراهیم که زمانی پیشرفت در روابط اسرائیل و خلیج فارس تلقی شده و مورد ستایش بود، به نظر می رسد که به بن بست خورده است. از شش کشور شورای همکاری، تنها دو کشور بحرین و امارات این توافقنامه را امضا کرده اند و پیشرفت توافق با عربستان منوط به تشکیل کشور فلسطین شده است. در شرایطی که دورنمایی از تشکیل کشور فلسطین وجود ندارد، کویت، قطر و عمان توسعه روابط با اسرائیل را رد می کنند

امیر قطر اوایل ماه جاری در نشست گفتگوی همکاری آسیایی گفت: «آنچه در غزه اتفاق میفتد نسل کشی است». بدر بوسعیدی وزیر امور خارجه عمان نیز در این باره اظهار داشت: «تنها با پایان دادن به اشغال غیرقانونی فلسطین توسط اسرائیل است که می توان به بازگشت صلح به منطقه امیدوار بود. هرکس معتقد است که می توانیم از راههای دیگر همچون مهار ایران، از بین رفتن حماس، شکست حزب الله یا حمایت سیاسی و نظامی و مالی از اسرائیل به صلح برسیم، یا متوهم است، یا ساده لوح و یا کسی که عامدانه از پذیرش حقیقت خودداری می کند»

از سوی دیگر تلاش بایدن برای مرتبط کردن پیمان دفاعی آمریکا و عربستان با عادی سازی ریاض با اسرائیل نیز با شکست مواجه شده است. شاهزاده فیصل بن فرحان وزیر امور خارجه عربستان به صراحت گفته است که «تشکیل کشور فلسطینی پیش نیاز صلح با اسرائیل است، نه پیامد آن»

رویارویی نظامی تمام عیار بین ایران و اسرائیل، بدترین سناریو برای شورای همکاری خلیج فارس است. چنین جنگی می تواند پیامدهای مخربی برای زیرساخت های انرژی منطقه داشته باشد. حملات موشکی و پهپادی حوثی ها در سال 2019 به تأسیسات نفتی عربستان و زیرساخت های امارات، آسیب پذیری این دو کشور را نشان داد. حتی اگر کشورهای خلیج فارس مستقیم هدف قرار نگیرند، اثرات ناشی از جنگی گسترده می تواند بازارهای انرژی را مختل کرده، اقتصاد جهانی را بی ثبات کند و در مسیر طرح های توسعه بلندمدت منطقه، اختلال ایجاد نماید

حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل در ماههای آوریل و اکتبر، نگرانی ها را در خلیج فارس تشدید کرده است. برنامه موشکی بالستیک ایران مدتهاست که سبب نگرانی کشورهای خلیج فارس بوده و حالا تبادل آتش با اسرائیل بر شدت این نگرانی افزوده است. نگرانی دیگر احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته ای است. با تضعیف حزب الله و حماس، ایران ممکن است به تولید سلاح هسته ای به عنوان عاملی بازدارنده روی آورد. امارات و عربستان که تحولات را با دقت دنبال می کنند، خود بدنبال توسعه برنامه هسته ای هستند؛ به این ترتیب خطر گسترش سلاح های هسته ای منطقه را به شکلی جدید تهدید می کند

نشست دیپلماتیک اخیر در دوحه بین مقامات شورای همکاری خلیج فارس و ایران، تلاشی بود برای جلوگیری از خارج شدن اوضاع از کنترل. قطر که مدتهاست نقش میانجی را در مناقشات منطقه ای ایفا می کند، نقشی کلیدی در متقاعد کردن تهران برای به تأخیر انداختن حملات تلافی جویانه پس از ترور هنیه بازی کرد. گرچه این تلاش در نهایت شکست خورد و ایران ماه اکتبر حملات تلافی جویانه خود را انجام داد، ولی تعامل بیشتر بین شورای همکاری و ایران نشان دهنده تعهد کشورهای خلیج فارس برای جلوگیری از تشدید تنش است

امارات نیز بی طرفی خود را حفظ کرده، روابط اقتصادی خود را با ایران و اسرائیل ادامه داده و کانال های دیپلماتیک خود را باز نگه داشته است. امارات می تواند نقش میانجی را بین ایران و اسرائیل ایفا کند و از این طریق، جایگاه ژئوپلیتیک خود را ارتقا دهد

کشورهای شورای همکاری ممکن است در پشت پرده از جنگ اسرائیل علیه حماس و حزب الله استقبال کنند ولی عمیقا نگران عواقب طولانی مدت این جنگ هستند. رویارویی طولانی مدت بین ایران و آمریکا یا ایران و اسرائیل، می تواند طرح های جاه طلبانه اقتصادی کشورهای خلیج فارس را با مانع مواجه کند. درحال حاضر بخش هوانوردی و گردشگری منطقه دچار اختلال و افزایش هزینه شده است

لحن و رویکرد جدید رهبران شورای همکاری نشان می دهد که آنها صرف نظر از نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، هیچ تمایلی به بازگشت به دوران درگیری و تنش ندارند و آینده منطقه را در گرو گفتگو می دانند نه جنگ

منبع: سیمسون

برای مطالعه بیشتر در این زمینه مراجعه کنید به

اعراب طرف کدام یک خواهند بود؛ ایران یا اسرائیل؟

خلأ قدرت از نصرالله تا خامنه ای

ترور نصرالله دبیرکل حزب الله توسط اسرائیل، نه تنها این گروه را با بحران جانشینی مواجه کرده که سبب پررنگ شدن مشکل جانشینی در جمهوری اسلامی نیز شده است. کشته شدن ابراهیم رئیسی در سقوط بالگرد و ترور نصرالله، تنها یک گزینه را برای رهبری ایران باقی می گذارد: مجتبی خامنه ای. مجتبی یکی از چهره های کلیدی بیت رهبری است که اخیرا از سایه بیرون امده است

تصمیم ایران برای حمله به اسرائیل برای دومین بار در سال جاری و پرتاب نزدیک به 200 موشک بالستیک، احتمالا ناشی از ترس نظام از بی ثباتی بوده است. بدون چنین پاسخی بقای جمهوری اسلامی ممکن بود به خطر افتد. محافظه کاران و نظامیان ایران به شکل فزاینده ای نگران از دست رفتن قابلیت بازدارندگی خود در مواجهه با اسرائیل هستند؛ امری که می تواند جذب نیرو برای محور مقاومت را با مشکل مواجه کند. تضعیف حزب الله سبب افزایش شکایت در بین شیعیان لبنان به دلیل عدم حمایت ایران شده است.

تهران اکنون با یکی از بزرگترین بحران های امنیتی خود در دهه های اخیر مواجه است. این را می توان در گزارش هایی که از میزان نگرانی رهبری منتشر می شود، مشاهده کرد. رویترز در گزارشی اشاره کرد که خامنه ای پیش از ترور نصرالله به او پیشنهاد داده بود تا به دلیل ترس از نفوذ اسرائیل، به ایران برود. گرچه باتوجه به ترور هنیه در تهران، می توان گفت که جمهوری اسلامی دیگر پناهگاه امنی برای نیروهای نزدیک به حکومت نیست

نصرالله برای نظام آنقدر مهم بود که برخی از تحلیلگران باتوجه به نقش محوری او در استراتژی کلان جمهوری اسلامی، حدس می زدند که وی جانشین بالقوه رهبری باشد. کشته شدن نصرالله فرصتی را فراهم کرد تا مجتبی خامنه ای بیشتر به مردم شناسانده شود.

مجتبی چهره ای است که پیشتر در پشت صحنه حضور داشت؛ در موارد نادری عکاسان تصویر او را در مراسم هایی همچون تشییع جنازه، راهپیمایی روز قدس یا سالگرد پیروزی انقلاب ثبت می کردند. ولی ماه گذشته او با انتشار ویدئویی اولین حضور عمومی خود را انجام داد؛ اواخر شهریور ویدئوی عجیبی منتشر شد که در ان مجتبی اعلام می کرد دروس حوزوی خود را به حالت تعلیق درآورده است. تأکید وی این بود که «این اقدام هیچ ربطی به مسائل سیاسی ندارد و موضوعی بین من و خداست». اندکی بعد از کشته شدن نصرالله، رسانه های ایران تصویر مجتبی را در کنار عبدالله صفی الدین برادر هاشم صفی الدین منشتر کردند. همچنین وی در بیمارستانی که تعدادی از عوامل حزب الله در آن بستری بودند حضور یافت و از مجروحان حادثه انفجار پیجرها عیادت کرد. 4 اکتبر مجتبی به همراه سایر شخصیت های نظام در خطبه نماز جمعه که توسط رهبر اقامه می شد، حضور یافت

انتشار تصاویر او در رسانه ها یاداور ابراهیم رئیسی بود. رئیسی نیز قبل از انتخاب شدن به مقام ریاست جمهوری، در رسانه ها مورد توجه ویژه قرار گرفت و در مراسم های متعددی حضور پیدا کرد که از جمله آن دیدار با مقامات حزب الله لبنان در سال 2018 بود. با این تفاصیل به نظر می رسد که آقای خامنه ای نظر مساعدتری نسبت به جانشینی پسرش پیدا کرده است. در گذشته یکی از مهمترین عواملی که انتخاب مجتبی به رهبری را با اما و اگر مواجه کرده بود، شائبه موروثی شدن رهبری بود؛ امری که نه تنها مغایر با دکترین نظام ولایت فقیه است که یکی از دلایل اسقاط نظام پادشاهی در سال 1357 می باشد

به نظر می رسد که پس از مرگ رئیسی و تشدید درگیری ایران و اسرائیل، اهمیت افکار عمومی در نزد رهبری و حامیانش کمتر شده و ثبات نظام و تداوم ماهیت ایدئولوژیک ان اهمیت به مراتب بیشتری پیدا کرده است. اکنون که مجلس خبرگان رهبری نیز در دست یاران آقای خامنه ای است، احتمال انتخاب مجتبی به عنوان جانشین پدر بیشتر از همیشه شده است

منبع: مؤسسه خاورمیانه

مترجم: فاطمه رادمهر 

نظر شما