در اینکه دولت باید انحصار سلاح را در دست داشته باشد و مفاد آتش بس اجرا شود، تردیدی وجود ندارد؛ ولی رسیدن به این هدف زمان بر است و باید آرام و گام به گام پیش رفت

با پایان جنگ اسرائیل و حزب الله، جناح های سیاسی لبنان با توافق بر سر رئیس جمهور، نخست وزیر و دولت جدید، به خلأیی که سال ها در این کشور وجود داشت پایان دادند. برای بیش از دو سال، نمایندگان پارلمان لبنان نتوانسته بودند جانشینی برای میشل عون، رئیس جمهور سابق –که دوره اش 31 اکتبر 2022 به پایان رسیده بود- انتخاب کنند. در آن دوره، لبنان با کابینه ای موقت به رهبری نجیب میقاتی اداره می شد. اما 9 ژانویه امسال، پارلمان سرانجام به جوزف عون فرمانده ارتش لبنان به عنوان رئیس جمهور رأی داد. چهار روز بعد نمایندگان پارلمان، نواف سلام رئیس دیوان بین المللی دادگستری و دیلپمات سابق را برای نخست وزیری و تشکیل کابینه انتخاب کردند. سلام 8 فوریه از ترکیب جدید وزیران رونمایی کرد؛ او پس از سه هفته مذاکرات فشرده، کابینه را که متشکل از وزیران عمدتا تکنوکرات است تشکیل داد

اکنون قوه مجریه جدید –که تلاش دارد تا تنش های فرقه ای را کاهش دهد و هماهنگی بین گروههای مختلف را حفظ کند- باید به موضوع شاخه نظامی حزب الله که بیش از دو دهه است سیاستمداران لبنانی را دوپاره کرده است، رسیدگی کند. بعد از جنگ سال 2006 با اسرائیل، حزب الله سلطه فزاینده ای بر صحنه سیاست لبنان پیدا کرد؛ حمایت جامعه شیعه و تاکتیک های سیاسی و زیرکانه این حزب، به آن اجازه داد تا از شرط خلع سلاح که در توافق آتش بس گنجانده شده بود و دیگر جناح های سیاسی لبنان نیز خواهان آن بودند، شانه خالی کند

سؤالی که اکنون پیش روی رهبران لبنان قرار دارد، این است که آیا تحولات اخیر که در پی جنگ با اسرائیل و شرایط آتش بس از جمله خلع سلاح حزب الله ایجاد شده، می تواند سبب تغییر موازنه قدرت در لبنان شود و قدرت سیاسی و نظامی حزب الله را کم کند؟

در رابطه با آینده شاخه نظامی حزب الله، چند دیدگاه وجود دارد: طرفداران حزب الله معتقدند که این حزب می تواند تا حد زیادی موقعیت قبل از جنگ خود را حفظ کند و در برابر خلع سلاح مقاومت نماید. اما سرسخت ترین مخالفان حزب الله تضعیف این گروه را فرصتی بی نظیر برای تغییر وضع موجود می بینند، که در پرتو آن می توان حزب الله را مجبور کرد تا سلاح های خود را به سرعت تسلیم کند. در این بین، میانه روهایی قراردارند که پیشنهاد می کنند از طریق مذاکره، قدرت نظامی و سیاسی حزب الله تعدیل شود

دیدگاه اول: مقاومت در برابر خلع سلاح

نمایندگان حزب الله تأکید دارند که این گروه به توافق آتش بس پایبند است و از سرزمین های جنوب لیتانی خارج می شود؛ ولی سلاح خود را بر زمین نمی گذارد. دبیرکل حزب الله نعیم قاسم تأکید دارد که شروطی که در مورد قدرت نظامی حزب الله در توافق آتش بس آمده، صرفا محدود به مناطق جنوب لیتانی است. 26 دسامبر 2024 یک مقام ارشد حزب الله گفت: «اسرائیل آنچه را از طریق جنگ نتوانست بدست آورد، از طریق توافق بدست نخواهد آورد. ما می توانیم روی 50 نماینده پارلمان (از جمله متحدان غیرشیعه حزب الله) برای حمایت از مقاومت حساب باز کنیم؛ ما بخشی از دولت آینده خواهیم بود. بنابراین ارتش لبنان دستوری برای خلع سلاح حزب الله دریافت نخواهد کرد و اگر هم دریافت کند، نمی تواند آن را اجرا نماید. بین ارتش و مقاومت تنش و درگیری وجود ندارد؛ آنها با هم هماهنگ هستند»

حزب الله حفظ سلاح و برنامه نظامی خود را برای امنیت ملی لبنان ضروری می داند. مقامات این حزب استدلال می کنند که اسرائیل بدنبال تغییر موازنه قدرت در منطقه به نفع خود است و حملاتش به سوریه پس از سقوط اسد، این مسئله را اثبات می کند. آنها استدلال می کنند که به دلیل مزیت نظامی اسرائیل، تنها از طریق جنگ نامتقارن که توسط حزب الله و متحدانش انجام می شود، می توان به طور مؤثر از لبنان محافظت کرد

حزب الله برای حفظ منافع خود در عرصه سیاسی لبنان، به حمایت جنبش امل متکی است. این دو گروه، نمایندگان شیعه پارلمان را در انحصار دارند و همین امر در سیستم سایسی فرقه ای لبنان به آنها حق وتو داده است. اهمیت ائتلاف بین این دو حزب شیعی از آنجا بیشتر شده است که جنبش آزاد میهنی –یک حزب مسیحی که پیشتر شریک حزب الله بود- پس از جنگ سعی می کند از حزب الله فاصله بگیرد

علیرغم فشارهای فزاینده، نبیه بری رهبر جنبش امل بر حمایت خود از حزب الله ایستاده است. او در مذاکرات آتش بس، به نمایندگی از حزب الله شرکت داشت و بعد از آتش بس، همراستا با نیروهای حزب الله، این گروه را پیروز جنگ خواند. در طول جنگ، مخالفان حزب الله انتظار داشتند که به دلیل نارضایتی ایجاد شده در بین شیعیان، بری از حزب الله فاصله بگیرد؛ ولی او این کار را نکرد. سال 2006 بحثی پیرامون ادغام شاخه نظامی حزب الله در ارتش لبنان مطرح شد؛ ولی امل اعلام کرد که تنها در صورتی از این ایده حمایت می کند که گفتگویی بلندمدت درباره استراتژی دفاع ملی لبنان صورت بگیرد و همه گروهها در مورد آن به توافق برسند، نه اینکه این شرط بر حزب الله تحمیل شود

در پی توافق آتش بس اخیر، حزب الله موضع قاطع خود درمورد خلع سلاح را حفظ کرده ولی چند امتیاز کلیدی در حوزه سیاسی داده است. حزب الله و امل بیش از دو سال بود که بر ریاست جمهوری نامزد خود سلیمان فرنگیه اصرار داشتند ولی در آخر با افزایش فشارهای خارجی، با انتخاب جوزف عون موافقت کردند. قبل از رأی گیری، ایالات متحده و عربستان نمایندگان پارلمان را تشویق کردند تا از نامزدی عون حمایت کنند. بلوک پارلمانی حزب الله، رأی نمایندگان شیعه در حمایت از عون را تلاشی در جهت حفظ اجماع ملی دانستند و در عین حال از رهبران کشور خواستند تا از مداخله قدرت های خارجی در امور داخلی لبنان جلوگیری کنند

پس از انتخاب عون، حزب الله ابتدا با معرفی سلام به نخست وزیری مخالفت کرد ولی در نهایت پس از اینکه چند اسم را برای پیوستن به کابینه به سلام ارائه داد، با نخست وزیری وی اعلام موافقت نمود. اردوگاه طرفداران حزب الله پیشتر یک سوم کابینه را در اختیار داشتند؛ این امر به آنها اجازه می داد تا جلوی تصمیمات اجرایی را بگیرند و دولت را تهدید به سرنگونی کنند. ولی در کابینه جدید یک سوم خود را از دست داده اند؛ همچنین برخلاف گذشته، هر پنج وزیر شیعه را حزب الله و امل انتخاب نکرده اند، بنابراین نمی توانند ادعا کنند که تنها نمایندگان جامعه شیعه لبنان در کابینه هستند   

دیدگاه دوم: خلع سلاح سریع

رقیبان حزب الله ضربه ای که به این گروه وارد شده را فرصتی بی سابقه برای تضعیف نفوذ سیاسی و درهم شکستن قدرت نظامی آن می دانند. این رقیبان شامل احزاب مسیحی همچون حزب قوات، کتائب و چندین نماینده برجسته سنی در پارلمان هستند که همگی مدتهاست بر خلع سلاح حزب الله و پایان سلطه سیاسی این حزب در کشور تأکید دارند. آنها خواهان اجرای قطعنامه 1559 و 1701 هستند که بر خلع سلاح همه بازیگران غیردولتی لبنان تأکید می کند و در توافق اخیر آتش بس هم آمده است. انها خواهان این هستند که حمل سلاح و تصمیم گیری در مورد جنگ و صلح در دست دولت باشد و حزب الله نتواند در این زمینه وارد عمل شود

آنها ضمن استقبال از انتخاب عون و سلام، نگران هستند که این افراد بیش از حد مایل به سازش با حزب الله باشند؛ به همین دلیل عون نامزد نخست این جناح ها برای ریاست جمهوری نبود. آنها همچنین از نواف سلام در مقابل نامزد مورد نظر حزب الله برای نخست وزیری حمایت کردند؛ ولی بعد از اینکه سلام موقع تشکیل کابینه به دو حزب شیعه امتیاز داد، او را به باد انتقاد گرفتند. رقیبان حزب الله خواهان کنار گذاشتن این حزب از کابینه یا اعطای مناصب کوچک و کم اهمیت به آن بودند؛ اما سلام چهار وزارتخانه از جمله وزارت مهم دارایی را به نامزدان امل و حزب الله داد

این گروهها در پیشبرد اهداف خود نقش مهمی برای کشورهای خارجی قائل هستند. برای مثال یکی از آنها گفت: «ما مدتها بود از حزب الله می خواستیم که کنترل فرودگاه بیروت را واگذار کند؛ ولی در نهایت تحت فشار آمریکا و اسرائیل بود که حزب الله موافقت کرد کنترل فرودگاه را به ارتش لبنان بدهد». نگاه برخی از آنها به عربستان –رقیب ایران- است؛ به این امید که ریاض علیه حزب الله در پارلمان ائتلاف ایجاد کند و قبل از دادن بودجه بازسازی به حزب الله، از این گروه امتیازات سیاسی بخواهد

این گروهها تحولات منطقه ای را به نفع خواسته خود برای مهار حزب الله می دانند. برخی امیدوار هستند که آمریکا ایران را وادار به دست برداشتن از مداخلات منطقه ای–از جمله حمایت از حزب الله- کند. یکی از این سیاستمداران در پاسخ به سؤال ما که از چگونگی واکنش به امتناع حزب الله از خلع سلاح در شمال لیتانی پرسیدیم، گفت: «حزب الله یا داوطلبانه خلع سلاح می شود یا اسرائیل و آمریکا این کار را انجام می دهند».

دیدگاه سوم:خلع سلاح تدریجی و توازن قوا

بین دسته اول و دوم، سیاستمدران میانه رو لبنانی قرار دارند. آنها می گویند نمی توان به حزب الله اجازه ادامه وضعیت فعلی را داد؛ ولی هشدار می دهند که تغییر باید به تدریج باشد. طرفداران این دیدگاه از جمله میقاتی نخست وزیر سابق و ولید جنبلاط رهبر دروزی های لبنان، از این بیم دارند که مخالفان داخلی و خارجی حزب الله این گروه را تحت فشار قرار دهند و این امر به رویارویی مستقیم بین حزب الله و دشمنانش بدل شود

این نگرانی جدی است زیرا حامیان حزب الله نسبت به تلاش رقیبانشان برای به حاشیه راندن این حزب و جامعه شیعه حساس شده اند. در مدتی که جنگ جریان داشت، یک نماینده مستقل مسیحی در پارلمان به این مسئله اشاره کرد: «احزاب مخالف برای حمله سیاسی به حزب الله از هم پیشی می گیرند و به پیامد کار خود توجه ندارند. حزب الله به شدت آسیب دیده، جامعه شیعه به شدت آسیب دیده و روایت مقاومت در هم شکسته است. جامعه شیعه زخم بزرگی برداشته است. آنها اکنون خشم خود را متوجه اسرائیل می کنند؛ نباید کاری کنیم که این خشم معطوف به لبنان شود»

پس از اجرای آتش بس، حزب الله خود را پیروز جنگ اعلام کرد و بسیاری از احزاب سیاسی هم ترجیح دادند که این روایت را به چالش نکشند. پیش بینی احزاب این است که حزب الله به نقش سیاسی خود ادامه خواهد داد. اکتبر 2024 سامی جمیل رئیس حزب کتائب –از مخالفان سرسخت حزب الله- سناریویی را توصیف کرد که به موجب آن حزب الله نخست سلاح های خود را به شکل مسالمت آمیز تسلیم دولت می کند و سپس وارد گفتگوی ملی درباره آینده لبنان می شود. جمیل افزود که جامعه شیعه حتی می توانند پس از خلع سلاح، از مزایایی همچون وزیران بیشتر در کابینه برخوردار شوند. اما یکی از نمایندگان پارلمان از حزب قوات، باتوجه به موقعیت ضعیف حزب الله و متحدان منطقه ای اش، ایده ارائه امتیازات سیاسی برای تشویق حزب الله به خلع سلاح را مضحک خواند

مطمئنا رسیدن به توافق از طریق مذاکره کار راحتی نیست و بحث های طولانی و پیچیده ای باید صورت گیرد. حتی اگر مذاکرات منجر به توافقی شود که مورد پذیرش حزب الله و مخالفانش باشد، ایران به عنوان حامی حزب الله ممکن است بسته به برنامه های منطقه ای خود، جلوی طرح خلع سلاح را بگیرد. ولی باهمه اینها نباید راه مذاکره و مصالحه را حذف کرد؛ اینکه مخالفان حزب الله بخواهند بدون گفتگو و مصالحه، فرصت را مناسب ببینند و حزب الله را مجبور به دادن امتیاز کنند، خطرات قبال توجهی به همراه دارد

خطر رویارویی

رویارویی بین حزب الله و مخالفانش می تواند لبنان را در باتلاقی عمیق فرو برد. طرفداران حزب الله می توانند از قدرت سیاسی و نفوذی که در نهادهای دولتی دارند، برای فلج کردن دولت استفاده کنند و جلوی اقدامات دولت از جمله خلع سلاح حزب الله را بگیرند. همانگونه که اشاره کردیم حزب الله و امل روی هم چهار وزیر در کابینه سلام دارند که از جمله آنها وزیر دارایی (یاسین جابر) است. امضای وزیر دارایی باید پای تمام دستورات اجرایی دولت که مربوط به هزینه های عمومی است، باشد. وزیر دارایی قبلی که همسو با حزب الله و امل بود، متهم شده بود که با امتناع از امضای احکام دولت، جلوی تغییرات سیاسی را گرفته است. البته جابر تأکید دارد که مستقل از تمام احزاب سیاسی است و مانع کار دولت نمی شود؛ ولی مخالفان امل و حزب الله این را باور ندارند

حزب الله همچنین می تواند با استفاده از روش های دیگری (همچون بسیج مردمی) در مقابل تصمیمات دولت بایستد. این حزب در گذشته در اعتراض به اقدامات دولت، مردم را برانگیخت و به خیابان ها کشاند؛ حتی برخی از این تظاهرات ها به خشونت کشیده شد. برای مثال نوامبر 2006 حزب الله مشروعیت دولت فؤاد سینیوره را پس از استعفای وزیران شیعه کابینه، به چالش کشید. ماه می 2008 بین دو طرف درگیری مسلحانه رخ داد و حزب الله و متحدانش به بخش هایی از بیروت حمله کردند. مخالفان حزب الله این گروه را متهم کردند که برای رسیدن به اهداف سیاسی خود، اعتراض های توده ای براه انداخته است

اواسط فوریه امسال تصمیم دولت مبنی بر ممنوعیت پروازها از ایران –پس از تهدید اسرائیل به حمله به فرودگاه بیروت برای جلوگیری از انتقال پول نقد به حزب الله- باعث شد معترضان همسو با حزب الله به طور موقت جاده فرودگاه را مسدود کنند، به کاروان سازمان ملل یورش برند و با ارتش لبنان درگیر شوند. بعد از این حادثه یکی از چهره های وابسته به حزب الله هشدار داد که فشار بر جامعه شیعه می تواند منجر به تشکیل گروه های شبه نظامی خارج از کنترل امل و حزب الله شود

دشمنان حزب الله این احتمال را که این گروه چنین سناریوهای خشونت آمیزی را در پیش بگیرد، نادیده می گیرند. رقیبان حزب الله معتقدند این حزب نمی تواند اکنون وارد درگیری های بیشتر شود، مبادا کمک های مالی که برای بازسازی مناطق شیعه نشین نیاز دارد، به خطر افتد. علاوه بر این، این گروهها معتقد هستند که حزب در پی جنگ فاجعه بار اخیر، جذابیت ایدئولوژیک سابق خود را از دست داده است. به گفته یک مقام لبنانی: «در گذشته حزب الله تهدید می کرد که نیروهای خود را به خیابان می کشاند و از خشونت استفاده می کند ولی این گزینه دیگر مطرح نیست. فکر نمی کنم که بسیاری از شیعیان به درخواست حزب الله برای بسیج خیابانی پاسخ دهند؛ آنها اکنون تنها به بازسازی می اندیشند»

با این دیدگاه، مخالفان حزب الله زمان فعلی را فرصت بی سابقه ای برای وارد آوردن فشار به حزب الله برای خلع سلاح می بینند؛ فرصتی که ممکن است دیگر بدست نیاید. آنها بر این باور هستند که اثرات جنگ می تواند سلطه حزب الله بر نظام سیاسی لبنان را در طول زمان تضعیف کند؛ زیرا حزب الله و ایران نمی توانند هزینه های هنگفت بازسازی را بدهند و کشورهای عرب خلیج فارس که مخالف نفوذ حزب الله هستند، تأمین مالی پروژه های بازسازی را منوط به کنار رفتن حزب الله از قدرت خواهند کرد. در اوج جنگ، برخی از مخالفان حزب الله ابراز امیدواری کردند که وضعیت وخیم کشور در نهایت منجر به کم رنگ شدن سلطه دو حزب امل و حزب الله بر صحنه سیاسی لبنان شود

اما حزب الله همچنان یک نیروی قدرتمند سیاسی در لبنان است. درست است که این حزب برای پایان دادن به خلأ ناشی از نبود رئیس جمهور در کشور، مجبور به دادن امتیازاتی شد؛ ولی این لزوما به معنای تسلیم نیست. انعطاف حزب الله در انتخاب عون، در راستای تلاش این حزب برای دفع اتهاماتی بود که می گفت تصمیمات سیاسی این گروه مانع از این می شود که کشورهای دیگر برای بازسازی لبنان کمک مالی کنند. همچنین گرچه شواهد حکایت از نارضایتی شیعیان از تلفات عظیم جنگ دارد و چند گروه مخالف جدید خواستار معرفی جایگزین هایی برای حزب الله و امل به نمایندگی از جامعه شیعه لبنان شده اند؛ ولی هنوز فشارها بر حزب الله از سوی جامعه شیعه به آن اندازه نیست که مخالفان انتظار دارند. 23 فوریه جمعیت بزرگی در بیروت برای مراسم تدفین نصرالله و هاشم صفی الدین گرد آمدند. تا انتخابات بعدی بیش از یکسال باقی مانده و باید دید که آیا جنگ و پیامدهایش تغییرات قابل توجهی در انتخابات ایجاد می کند یا خیر

حتی اگر جذابیت سیاسی حزب الله کمرنگ شده باشد، مقابله با این گروه همچنان خطراتی دارد که باید در نظر گرفته شود. رنجی که شیعیان در زمان جنگ متحمل شدند، اگر با شکست های سیاسی همراه شود، ممکن است این ذهنیت را در آنان ایجاد کند که از سوی احزاب سیاسی و فرقه های دیگر تحت محاصره قرار گرفته اند. امل و حزب الله ادعا می کنند که جایگاه شیعیان محروم لبنان را در طول دهه ها بهبود داده اند و آنها را در صحنه سیاست کشور دارای نفوذ و قدرت کرده اند. یکی از دانشگاهیان وابسته به حزب الله پیش بینی کرد که هرگونه تلاش برای وادار کردن حزب الله به تسلیم، شکاف ها و اختلافات اجتماعی را شعله ور می کند. «کنار زدن حزب الله در صحنه سیاسی به معنای پاک کردن تمام دستاوردهای سیاسی جامعه شیعه از دهه 1970 تاکنون است. هرگونه تلاشی در این زمینه می تواند به خشونت منجر شود»

حزب الله اقداماتی برای بهره برداری از احساسات شیعیان انجام داده و این تصور را ایجاد کرده است که (نه فقط آینده و موقعیت حزب الله بلکه) آینده سیاسی کل جامعه شیعه در خطر است. در این میان مداخله مستقیم کشورهای خارجی در سیاست لبنان، می تواند روایت حزب الله در مورد تبانی میان اسرائیل، کشورهای غربی و مخالفان داخلی این حزب را تقویت کند

تلاش برای محدود کردن و مهار حزب الله ممکن است باعث ایجاد تنش درون جامعه شیعه شود. اگر مخالفان حزب الله بتوانند حمایت سیاسی شیعیان را از این گروه کاهش دهند، طرفداران حزب الله ممکن است درصدد سرکوب صداهای مخالف درون جامعه شیعه برآیند. همچنین تلاش برای ایجاد شکاف بین حزب الله و امل کار پرچالشی است زیرا این دو گروه در گذشته (به ویژه در دوران جنگ داخلی لبنان) رقیب یکدیگر بودند. اگر این اختلافات قدیمی دوباره شعله ور شود، ممکن است سبب تشدید درگیری ها شود. نصرالله رهبر تمام شیعیان لبنان دانسته می شد؛ با مرگ او مهار درگیری بین شیعیان بسیار دشوارتر از قبل است. به گفته یک نماینده مستقل در پارلمان «نصرالله می توانست شیعیان را کنترل کند ولی نبیه بری پیرمرد است و قدرت ده پانزده سال پیش را ندارد»

در پایان اینکه اگر درگیری بین گروهای مختلف لبنانی رخ دهد، دولت این کشور ممکن است توانایی مقابله با این وضعیت را نداشته باشد. در اوج جنگ، برخی از چهره های مخالف حزب الله معتقد بودند که اسرائیل آنقدر توان نظامی حزب الله را تضعیف خواهد کرد که این گروه دیگر قادر به ادامه فعالیت نخواهد بود و انحلالش به امری اجتناب ناپذیر تبدیل می شود. ولی حزب الله تا آخرین روز جنگ، فرماندهی منسجم خود را حفظ کرد و علیرغم آسیب هایی که دید، همچنان از مخالفانش قدرتمندتر است. پیش از جنگ تخمین زده می شد که حزب الله دهها هزار راکت کوتاه برد، 25000 جنگجو و به همین تعداد نیروی ذخیره داشته باشد. اسرائیل مدعی است که بیش از 3000 جنگجوی حزب الله در جریان جنگ کشته شده اند و 80% موشک های این گروه از بین رفته است

ارتش لبنان روی کاغذ حدود 80000 پرسنل دارد؛ ولی حتی قبل از بحران مالی لبنان مشخص نبود که چه تعداد از این افراد آماده جنگ هستند و سؤالاتی در مورد قدرت و آمادگی کل ارتش وجود داشت. کسری بودجه و وضع وخیم مالی لبنان از سال 2019 نیروهای آماده رزم ارتش را کاهش داد و بسیاری از سربازان به مشاغل پاره وقت برای تأمین مایحتاج خانواده خود مشغول شدند. بنابراین حتی در بحبوحه تشدید تنش با اسرائیل و زمانی که احساسات لبنانی ها علیه حزب الله در بالاترین حد خود بود، اکثر مخالفان حزب الله از ارتش نخواستند که مستقیما با حزب الله درگیر شود و با پایان جنگ بود که گفتند ارتش می تواند در مقابل حزب الله قاطعانه تر عمل کند. در صورت وقوع تقابل بین ارتش و حزب الله، سربازان شیعه ممکن است از جنگ اجتناب کرده یا درکنار حزب الله بایستند و به این ترتیب ارتش ازهم فروبپاشد

تنش بر سر جابه جایی

سپتامبر 2024 تشدید جنگ، صدها هزار لبنانی را مجبور کرد که از مناطق شیعه نشین جنوب کشور فرار کنند و بدنبال سرپناهی در جاهای دیگر کشور –مناطق عمدتا غیرشیعه نشین- باشند. گرچه ساکنان دیگر مناطق اغلب با آوارگان همبستگی نشان دادند؛ ولی تنش هایی نیز به وجود آمد. برای مثال در برخی مناطق، مردم محلی از شلوغ شدن محله و کمبود خدمات دولتی (از جمله انباشت زباله) شکایت داشتند. در مناطق دیگر غیرشیعه نشین، مردم نسبت به پذیرش آوارگان بی میل بودند و گاهی آشکارا از این امر خودداری می کردند. اسرائیل با هدف قراردادن آن دسته از اعضای حزب الله که به جوامع غیرشیعه پناه برده بودند، ترسی را در بین ساکنان ایجاد کرد که ممکن است ناخواسته هدف قرار گرفته و آسیب ببینند

آتش بس این خطرات را به میزان قابل توجهی کاهش داده است. اواخر نوامبر 2024 بسیاری از آوارگان از اعلام آتش بس استقبال کردند و به سوی خانه های خود رهسپار شدند. تا پایان سال اکثر آوارگان به مناطق سکونت خود برگشتند و کمتر از 5000 نفر در پناهگاه های دولتی باقی ماندند

اما اگر آتش بس منحل شود، وضعیت دوباره رو به وخامت خواهد رفت و تنش های مربوط به بحران آوارگی از سر گرفته خواهد شد. در چنین شرایطی حداقل بخشی از لبنانی ها تقصیر جنگ مجدد را به گردن حزب الله میندازند و ممکن است نسبت به شیعیان آواره ای که به حزب الله منسوب هستند، دشمنی فزاینده ای نشان دهند. مدیریت تنش های فرقه ای بسیار سخت است و می تواند یکپارچگی ارتش را به چالش بکشد زیرا ارتش در صورت دستور مقابله یا تخلیه اوارگان، ممکن است با مخالفت هایی در صفوف خود –به ویژه در بین نیروهای شیعه- مواجه شود از سوی دیگر اگر در جلوگیری از اسکان آوارگان در مناطق غیرشیعه ناتوان باشد، ممکن است باعث شود جوامع غیرشیعه برای محافظت از خود، دست به ایجاد گروههای شبه نظامی محلی زنند

در چنین شرایطی حزب الله و امل که در اوج بحران به نیروهای امنیتی کمک کردند تا تنش های ناشی از جابه جایی جمعیت را کنترل کنند، ممکن است این بار به جای حمایت از نیروهای امنیتی و ساکنان مناطق میزبان، روبه حمایت از آوارگان آورند. این تغییر رویکرد می تواند به تشدید تنش منجر شود

برای جلوگیری از وقوع این سناریوها، بیشترین چیزی که اهمیت دارد تلاش برای حفظ آتش بس است. اعلام تصمیم اسرائیل برای حفظ پنج موقعیت استراتژیک در خاک لبنان، می تواند حزب الله را به ادامه حمله به نیروهای اشغالگر سوق دهد و هردو طرف را برای دور جدیدی از جنگ آماده کند. دیگر اینکه رهبران جدید لبنان و گروههای مخالف باید مراقب باشند تا در به حاشیه راندن حزب الله زیاده روی نکنند. حزب الله با انتخاب عون و تشکیل دولت سلام، انعطاف پذیری نشان داده و فضای کمی برای مانور سیاسی برای خود باقی گذاشته است؛ اما نباید این رفتارها را اینگونه تفسیر کرد که حزب الله در موضوع خلع سلاح نیز تسلیم خواهد شد.

در اینکه دولت باید انحصار سلاح را در دست داشته باشد و مفاد آتش بس اجرا شود، تردیدی وجود ندارد؛ ولی رسیدن به این هدف زمان بر است. مخالفان حزب الله نباید با ایجاد درگیری، این گروه را به خیابان ها بکشانند یا باعث شوند که حزب الله و امل دولت را تعطیل کنند. وابستگی مداوم به دولت های خارجی نیز نتیجه مطلوب را به همراه نخواهد داشت، بلکه برعکس به حزب الله اجازه می دهد تا خود را قربانی توطئه های خارجی معرفی کند

بنابراین باید به آرامی و گام به گام پیش رفت. موضوع خلع سلاح و موقعیت حزب الله در سیستم سیاسی لبنان، از طریق اجماع حل خواهد شد نه اجبار. حزب الله می تواند به جای نابود کردن یکباره تسلیحاتش، در ابتدا سلاح های سنگین خود را به ارتش تحویل دهد. در این میان کشورهای ثالث می توانند با کمک به لبنان برای رفع نیازهای فوری خود، ثبات را در این کشور ارتقا دهند. تسریع در بازگشت امن آوارگان به خانه هایشان می تواند خطر تنش های اجتماعی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. حمایت خارجی از ارتش لبنان نیز ضروری است؛ چراکه ارتش رکن اصلی تحقق شروط آتش بس می باشد

*منبع: گروه بحران

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما