twitter share facebook share ۱۴۰۴ شهریور ۲۶ 700
دولت نتانیاهو بیش از آنکه به دنبال عادی‌سازی روابط با عربستان و دیگر کشورها باشد، به دنبال جلوگیری از تشکیل کشور فلسطین از طریق الحاق اراضی است

در ۱۵ سپتامبر، رهبران کشورهای خاورمیانه در نشست اضطراری دوحه گرد هم آمدند تا حمله ۹ سپتامبر اسرائیل به مذاکره‌کنندگان حماس در قطر را محکوم کنند. بیانیهٔ پایانی نشست، همهٔ کشورها را فراخواند تا «روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود را با اسرائیل بازبینی کنند» و «علیه این کشور اقدامات حقوقی آغاز نمایند».

در این نشست، عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر، لحن خود را به‌طور بی‌سابقه‌ای تند کرد و برای نخستین بار از زمان به قدرت رسیدن در سال ۲۰۱۴، اسرائیل را «دشمن» خواند. او به رأی‌دهندگان اسرائیلی هشدار داد که سیاست‌های دولت‌شان «هرگونه فرصت توافق صلح جدید را از بین می‌برد و حتی توافق‌های موجود را نیز نابود می‌کند». سیسی همچنین دربارهٔ جابجایی اجباری فلسطینیان هشدار داد و گفت نباید اجازه داد آن‌ها «از سرزمین‌شان جدا شوند».

این اظهارات نشان‌دهندهٔ تغییر نگاه مصر به تهدید اسرائیل است؛ تغییری که ناشی از حمله به دوحه و همچنین تهدید اخیر بنیامین نتانیاهو مبنی بر تکرار حملات علیه رهبران حماس «هر کجا که باشند» است.

با وجود پیمان صلح میان دو کشور، مصر اکنون احتمال جدی می‌دهد که اسرائیل رهبران حماس در قاهره را هدف قرار دهد. قاهره همچنین نگران است که با گسترش حملات نظامی اسرائیل در غزه، طرحی برای بیرون راندن فلسطینی‌ها به صحرای سینا در خاک مصر وجود داشته باشد.

مصر احتمالاً خواهد کوشید از ابزارهای دیپلماتیک، ظرفیت نظامی و نقش خود به عنوان میانجی میان اسرائیل و حماس برای مقابله با این تهدیدات استفاده کند. همچنین ممکن است بخواهد از تغییر نگاه کشورهای خلیج فارس نسبت به اسرائیل بهره بگیرد و طرح قدیمی خود برای ایجاد یک اتحاد نظامی شبیه به ناتو در جهان عرب را دوباره مطرح کند.

با این حال، موانع زیادی وجود دارد: اولویت‌های امنیتی کشورهای عربی متفاوت است و ایالات متحده نیز ممکن است در برابر این طرح سنگ‌اندازی کند.

از نقب تا دوحه

نشست نقب در سال ۲۰۲۲ نوید واقعیت امنیتی جدیدی را در منطقه می‌داد که در آن اسرائیل به‌عنوان متحد برخی کشورهای عربی و ایران به‌عنوان تهدید اصلی معرفی می‌شد. اما حمله به قطر ممکن است موجب شود دولت‌های عربی، اکنون اسرائیل را تهدید اصلی بدانند، به دو دلیل:

این حمله نشان داد دولت نتانیاهو بیش از آنکه به دنبال عادی‌سازی روابط با عربستان و دیگر کشورها باشد، به دنبال جلوگیری از تشکیل کشور فلسطین از طریق الحاق اراضی است. هرچند الحاق، سیاست رسمی دولت نیست، اما اعضای راست افراطی کابینه مانند بزالل اسموتریچ صراحتاً از طرح الحاق ۸۲ درصد کرانه باختری سخن گفته‌اند. خود نتانیاهو نیز در ۱۱ سپتامبر اعلام کرد: «هیچ‌گاه کشور فلسطین وجود نخواهد داشت».

این رخداد پرسش‌های جدی دربارهٔ تعهد آمریکا به امنیت خلیج فارس ایجاد کرد. واشنگتن نتوانست جلوی حمله اسرائیل به متحدی مهم در منطقه را بگیرد، حتی گزارش‌هایی وجود دارد که از قبل از حمله مطلع بوده است.

در نهایت، به نظر می‌رسد هدف اصلی نتانیاهو برهم زدن روند مذاکرات آتش‌بس و فراهم‌کردن زمینه برای ادامه عملیات نظامی در غزه و در نتیجه جابجایی اجباری فلسطینی‌ها به سمت مرز مصر باشد.

برخی دیپلمات‌های مصری بر این باورند که نتانیاهو حتی به دنبال ایجاد تنش گسترده‌تر منطقه‌ای در راستای پروژهٔ «اسرائیل بزرگ» است؛ موضوعی که در مصاحبه‌ای در اوت گذشته هم بر آن تأکید کرده بود.

هشداری آمیخته با نگرانی

مصر عمیقاً نگران است که اخراج دسته‌جمعی فلسطینی‌ها به سینا، امنیت و ثباتش را تهدید کند و امید به تشکیل کشور فلسطین را برای همیشه از بین ببرد. ورود تعداد زیادی پناهندهٔ فلسطینی نه‌تنها بار سیاسی سنگینی برای سیسی خواهد داشت، بلکه می‌تواند تهدیدی امنیتی باشد؛ زیرا احتمال دارد مبارزان حماس از خاک مصر علیه اسرائیل حمله کنند و این بهانه‌ای برای تلافی‌جویی اسرائیل در خاک مصر شود.

قاهره می‌داند هر حملهٔ احتمالی اسرائیل به خاکش اثرات ویرانگری خواهد داشت. از همین رو بلافاصله پس از حمله دوحه، تدابیر امنیتی در اطراف رهبران فلسطینی را افزایش داد و به اسرائیل و آمریکا هشدار داد که حمله به خاک مصر پاسخ قاطع در پی خواهد داشت.

با این حال، ادامه جنگ و احتمال کشیده شدن مصر به درگیری مستقیم، بزرگ‌ترین کابوس قاهره است؛ چیزی که تمام تلاش‌ها معطوف به جلوگیری از آن خواهد بود.

گزارش‌ها حاکی است مصر حتی برخی همکاری‌های امنیتی با اسرائیل را که طبق پیمان صلح لازم‌الاجرا بود، به حالت تعلیق درآورده است. دلیل این چرخش، بی‌توجهی اسرائیل به نگرانی‌های مصر درباره عملیات در غزه، بحران انسانی و گسترش قحطی (که تل‌آویو آن را انکار می‌کند) است.

همچنین نتانیاهو مصر را از روند میانجی‌گری کنار گذاشته و تهدید کرده قرارداد گازی ۳۵ میلیارد دلاری با قاهره را تعلیق کند. ارتش مصر نیز به‌طور قاطع اعلام کرده پذیرش پناهندگان فلسطینی به‌هیچ‌وجه پذیرفتنی نیست.

ائتلافی از سر اجبار

حمله قطر معادلات مذاکرات غزه را تغییر داد. با کنار رفتن نقش قطر، مصر اکنون در جایگاه اصلی میانجی میان اسرائیل و حماس قرار گرفته است. قاهره امیدوار است از این موقعیت استفاده کرده و آمریکا را وادار کند بر اسرائیل فشار بیاورد تا جنگ را متوقف کند و کمک‌های بشردوستانه به غزه برسد؛ هرچند مواضع دولت ترامپ و حمایت سناتور مارکو روبیو از عملیات اسرائیل، چنین احتمالی را کم‌رنگ می‌کند.

در عین حال، شکست روند عادی‌سازی روابط اسرائیل با عربستان به سود مصر تمام شده است. زیرا چنین روندی می‌توانست جایگاه منطقه‌ای قاهره را تضعیف کند و محور تازه‌ای از ریاض–ابوظبی–تل‌آویو بسازد.

اکنون سیسی فرصت یافته ابتکار امنیتی خود را پیش ببرد. او در نشست دوحه پیشنهاد ایجاد «سازوکار عربی–اسلامی برای هماهنگی و همکاری» را مطرح کرد تا با چالش‌های بزرگ امنیتی، سیاسی و اقتصادی مقابله شود.

مصر احتمالاً این تلاش را با احیای بحث‌ها پیرامون ابتکار سال ۲۰۱۵ برای ایجاد یک ائتلاف نظامی عربی شبیه ناتو آغاز خواهد کرد. هرچند این طرح دوباره با همان موانع قدیمی مواجه است: اختلاف اولویت‌ها میان دولت‌های عربی، برداشت‌های متفاوت از تهدیدها و مخالفت آمریکا.

با این وجود، سؤال این نیست که آیا چنین سازوکارهای جدیدی شکل خواهد گرفت یا نه؛ بلکه این است که چه زمانی این ترتیبات تازه دیپلماتیک و نظامی برای مقابله با اقدامات سلطه‌جویانه اسرائیل به وجود خواهند آمد.

منبع: چاتم هاوس


نظر شما