حمزه صفوی، استاد آرام و کمحرفِ مطالعات خاورمیانه در دانشگاه تهران، تنها کسی نیست که خواهان بازنگری اساسی در نحوه تعامل جمهوری اسلامی با جهان است.
شگفتی ماجرا اما این است که این استاد ۴۴ ساله، پسر سرلشکر یحیی رحیم صفوی است؛ مشاور ارشد نظامی رهبر جمهوری اسلامی و فرمانده سابق سپاه پاسداران.
از نوههای بنیانگذار جمهوری اسلامی، روحالله خمینی، تا فرزندان روسای جمهور پیشین، این موضوع که وارثان حامیان نظام نظرات غیرمتعارفی بیان کنند، بیسابقه نیست.
اما نظرات صفوی ــ که بهطور گسترده در رسانههای ایران مطرح شده ــ نشاندهنده بحثی بزرگتر است که نهتنها در فضای عمومی، بلکه در حلقههای سیاسی نزدیک به قدرت جریان دارد؛ جایی که تعداد فزایندهای از عملگرایان خواستار تغییرات جدی هستند.
در مرکز این رویکرد، این باور قرار دارد که پس از جنگ ۱۲ روزه و سختی که اسرائیل در ماه ژوئن علیه ایران آغاز کرد، حکومت شیعه باید اصول ایدئولوژیک سختگیرانهاش درباره دشمنی با آمریکا و اسرائیل را تعدیل کند تا از درگیریهای آینده جلوگیری شود.
صفوی در دفتر کارش که شبیه یک کتابخانه بود به فایننشال تایمز گفت: ایران «باید تصمیم بگیرد آیا میخواهد نیرویی باشد که امنیت منطقه و نظم جهانی را به چالش میکشد یا از آن پشتیبانی میکند.»
او مثال چین را مطرح کرد؛ کشوری که «در حالی که منتقد آمریکا است و دیدگاههای تجدیدنظرطلبانه دارد، اما همچنان در چارچوبهای شناختهشده بینالمللی عمل میکند.»
چنین دیدگاههایی فراتر از سخنان مقامهای اصلاحطلبی مانند رئیسجمهور مسعود پزشکیان است؛ پزشکیان خواستار ازسرگیری مذاکرات هستهای با آمریکا شده، اما همچنان موضع چند دههای جمهوری اسلامی درباره «غاصب بودن» اسرائیل را تکرار میکند.
اما صفوی تنها فرد وابسته به نسل دوم قدرت نیست که خواهان تغییر ساختاری است.
فائزه هاشمی، نماینده سابق مجلس و دختر اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور پیشین، از جمله کسانی است که بر اصلاحاتی همچون احیای روابط دیپلماتیک با آمریکا تأکید دارد.
او در مصاحبهای در آپارتمانش گفت: «به نظر من باید ابتدا روابط دیپلماتیک با آمریکا را از سر بگیریم، سپس درباره اختلافها مذاکره کنیم و درست مثل هر کشور دیگری منافع ملیمان را دنبال نماییم.»
او ادامه داد که هرچند پدرش یکی از بنیانگذاران نظام در سال ۱۳۵۷ بوده، «اما ایدهآل این است که ایران به سمت یک نظام سکولار حرکت کند. ولی حتی اگر این هدف فعلاً قابلدستیابی نباشد، باید گامهای معنیداری برای تغییرات اساسی برداریم.»
یکی از جنجالیترین دیدگاهها این است که ایران باید پذیرای طرح دو کشور برای حل مسئله اسرائیل و فلسطین باشد؛ چیزی که بهصورت نظری میتواند در آینده راه را برای به رسمیت شناختن اسرائیل باز کند.
صفوی گفت: «اگر من تصمیمگیرنده بودم، به طرح مورد حمایت عربستان میپیوستم؛ طرحی که به رسمیت شناختن اسرائیل را مشروط به پذیرش راهحل دو کشوری بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ میکند.»
او افزود: «اسرائیل هرگز راهحل دو کشوری را نمیپذیرد، اما ایران با این کار نشان میدهد که قصد برهمزدن نظم بینالمللی به رسمیت شناختهشده را ندارد.»
صفوی تأکید کرد که این دیدگاهها شخصی است و چنین پیشنهادی به معنی به رسمیت شناختن رسمی اسرائیل از سوی ایران نیست.
او گفت: «در کوتاهمدت ایران نمیتواند اسرائیل را به رسمیت بشناسد چون بخشی از هویت جمهوری اسلامی است. در بلندمدت مشخص نیست چه خواهد شد. در دوره رهبری آقای خامنهای چنین چیزی غیرممکن است.»
او همچنین گفت که حمایت ایران از نیروهای نیابتی در خاورمیانه، مانند گروه شیعه حزبالله لبنان، در اصل اشتباه نیست، اما در روابط ایران با کشورهای سنیمذهب مشکلساز شده است.
«وقتی کشورهای عربی آن را بهعنوان سلطهجویی شیعه برداشت کردند، مشکل ایجاد شد. ایران باید با کشورهای منطقه گفتوگو کند تا نشان دهد این نیروها برای مهار اسرائیل هستند، نه تهدید منافع مشترک.»
چنین دیدگاههای متفاوتی، فرهنگ اعتراض و انتقادی را نشان میدهد که در ایران ــ علیرغم ساختار اقتدارگرا ــ وجود دارد. حسن خمینی، نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی، پیشتر در کنار اصلاحطلبان قرار گرفته، در حالی که برادرش علی به خط محافظهکاران نزدیکتر است.
حسن یونسی، وکیل و فرزند وزیر اطلاعات سابق، با وجود وفاداری به نظام، آشکارا منتقد برخی سیاستها از جمله تصمیمات قضایی است. او ماه گذشته در ایکس هشدار داد که جمهوری اسلامی در خطر تبدیل شدن به «یادآوری نظامهای تمامیتخواه احزاب کمونیست سابق» است.
اما خطوط قرمزی نیز وجود دارد. فائزه هاشمی بهخاطر دیدگاههایش دو بار زندانی شده و هیچ نشانهای دیده نمیشود که رهبر جمهوری اسلامی یا فرماندهان قدیمی سپاه آماده پذیرش چنین تغییراتی باشند.
در واقع آزمون اصلی این دیدگاههای رقیب، پس از آقای خامنهای خواهد بود؛ زمانی که صحنه سیاسی ایران برای جانشینی رهبر ۸۶ ساله آماده میشود. یک تحلیلگر اصلاحطلب گفت: «تمام رقابت قدرت در ایران برای آن روز است و سیاستمداران از همین حالا صف کشیدهاند. این پیشنهادها برای امروز نیست. برای فرداست.»
صفوی همچنین خواهان حکمرانی فراگیرتری است که فراتر از حلقه محدود نخبگان سیاسی سنتی باشد. او بر ضرورت مبارزه با فساد، بهویژه فساد مرتبط با دور زدن تحریمهای آمریکا، و گسترش آزادیها تأکید میکند.
با این حال، بسیاری از ایرانیان نگرانند که آینده کشورشان در مواجههای ایدئولوژیک و بیپایان با قدرتهای جهانی و منطقهای قربانی شود و این در حالی است که مردم کشور ۹۰ میلیونی ایران با مشکلات اقتصادی شدید دستوپنجه نرم میکنند.
فائزه هاشمی گفت: «اکثریت جامعه میخواهد ایران کشوری عادی باشد که در نظم جهانی ادغام شده است.»
او افزود که بسیاری از افراد نزدیک به حکومت ــ از اصلاحطلب تا اصولگرا و حتی برخی تندروها ــ در جمعهای خصوصی با او همعقیدهاند و «همین نظرها را مطرح میکنند… فقط جرأت بیان علنیاش را ندارند.»


نظر شما