هر فردی در جامعه همانند عضوی از اعضای یک پیکر است که نمی تواند جز با همیاری، منافع خود را تأمین کند. دیگران نیز بدو نیاز دارند، پس باید آنان را یاری رساند و آنان نیز او را یاری رسانند تا چرخه جامعه به گردش درآید.

اسلام مردم را به این اصل توجه می دهد و آنها را تشویق می کند تا دست یاری به سوی یکدیگر دراز کنند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید:«هرکه نیاز برادر مؤمنش را برآورد، گویی همه عمرش را عبادت کرده است»؛ همچنین در فرازی دیگر آمده است:«هرکه در طول شبانه روز ساعتی در راه برآوردن نیاز برادرش گام بردارد، خواه آن را برآورد یا نه، سود آن بیشتر از اعتکاف دو ماه است».

امام باقر علیه السلام می فرماید:«خداوند به موسی وحی کرد که: همانا برخی بندگانم با یک حسنه به من نزدیک می شوند و من او را در بهشت تحکیم می کنم. موسی عرض کرد:بار خدایا! این حسنه کدام است؟ خدا فرمود: با برادر مؤمنش برای برآوردن نیاز او همراه شود، خواه این نیاز برآورده شود یا نه». مفهوم تحکیم در این سخن آن است که وی را در آنجا حاکم می گرداند.

ایشان همچنین می فرمایند:«گاهی مؤمنی نیاز خود را از برادرش طلب می کند و این برادر نمی تواند نیاز او را برآورد، ولی در دل آرزو می کند که ای کاش می توانست نیاز او را برآورده سازد، خداوند او را به سبب همین آرزو به بهشت می برد».

 

خیرخواهی

اما یاری رساندن به دیگران به تنهایی کافی نیست بلکه دست یاری باید همراه با خیرخواهی باشد.

برخی از مردم پیوسته برای خود و دیگران بلکه برای همه آفرینش، نیکی و والایی می خواهند و در همین مسیر می پویند، خاموشی می گزینند، خشم می گیرند، خشنود می شوند و کار می کنند. چنین اشخاصی از برترین مردمان هستند، مردم آنان را می ستایند و دور و نزدیک آنها را دوست دارند.

اسلام دینی است که هر خیری را دوست دارد و به هر فضیلتی فرا می خواند و تأکید دارد که یک مسلمان باید چنین باشد.

در سخنی از پیامبر اسلام آمده است که:« هریک از شما برای برادر مؤمنتان چنان خیرخواهی کنید که برای خویش می خواهید».

امام صادق علیه السلام نیز می فرمایند:«پیامبر اکرم فرمود: در روز رستاخیز کسی نزد خدا جایگاهی والاتر دارد که بیش از همه در راه خیرخواهی مردم گام برداشته باشد».

اگر کسی خیر دیگری را بخواهد، آن فرد از او سپاس گزارد و او نیز به سهم خود خیر این خیرخواه را خواهد خواست. کسی که از سر حسادت، بخل یا کینه توزی خیر کسی را نمی خواهد، آیا این نخواستن سودی برای او در پی دارد؟ جامعه چنین کسی را کنار خواهد زد و وزنی برای اندیشه او قائل نخواهد شد.

امام صادق علیه السلام می فرمایند:«هرکه در راه برآوردن نیاز برادرش گام بردارد ولی در این نیاز خیر او را نخواهد، همچون کسی است که به خدا و پیامبر او خیانت ورزیده باشد و خدا دشمن او خواهد بود».

اسلام غیبت را- که همان خوردن گوشت مردگان است-تنها در مورد خیرخواهی و نصیحت مجاز می داند و باید خیرخواه کسی باشیم که با ما رایزنی می کند، زیرا آشکار نمودن کار خلاف شخصی که در باره اش مشورت خواهی می شود در نظر اسلام، بهتر از آن است که بی گناهی در تنگنا قرار داده شود.

بیشتر موارد، خیرخواهی زاییده دوست داشتن خیر مردم است که به سهم خود تنها در دلهایی جای می گیرد که از حسادت و غلّ و غش تهی است، اسلام پاکی دل از رذالت حسد را می ستاید چنانکه خیرخواهی و محبت به نیکوکاران و صالحان را نیز می ستاید. 

 

شادی مؤمن

از نتایجی که یاری رسانی به برادران مؤمن در پی دارد، شاد نمودن دل آنان است.

اسلام سفارش می کند تا به دل مؤمن شادی آوریم و اندوه را از دل او بزداییم؛ حال این کار یا مستقیما صورت می پذیرد و یا با برآوردن نیاز و رفع مشکل او به وقوع می پیوندد.

هرگاه آدمی دلی را شاد کند، خود نیز شاد می شود و اگر کسی را اندوهگین سازد خود نیز اندوهگین می گردد و این از نعمت های بزرگ خداست که از الفت و همدلی صیانت می کند.

امام صادق علیه السلام می فرمایند:« هرکه به مؤمن اندوهگین و نفس بریده ای که در حال تلاش است یاری رساند و اندوه از او بزداید و در برآوردن نیازش یاری رساند، خداوند هفتاد و دو رحمت برای او می نویسد و یکی از این رحمت ها را به شتاب بدو می دهد تا زندگیش را سامان دهد و هفتادویک رحمت را برای او اندوخته می کند تا او را از وحشت روز رستاخیز آسوده سازد».

ایشان در فرازی دیگر می فرمایند:«هرکه اندوهی از مؤمن بزداید خداوند اندوه آخرت را از او می زداید و او را با خیالی راحت از گور بیرون می آورد».

امام باقر علیه السلام در این خصوص می فرماید:«لبخند مرد به برادرش حسنه است و برداشتن خاشاکی از پیراهن او حسنه است و خدا به هیچ چیز چونان شاد کردن مؤمن پرستیده نشده است».

ابان بن تغلب می گوید: از امام صادق علیه السلام درباره حق مؤمن بر مؤمن پرسیدم، حضرت فرمود:«حق مؤمن بر مؤمن، بزرگ تر از این سخنهاست و اگر درباره آن با شما حرفی بزنم کفر خواهید ورزید. مؤمن هرگاه از گور بیرون آورده شود، همانندی با او از گور خارج می شود و بدو می گوید: مژده باد تو را که از سوی خدا به کرامت و شادی دست یافته ای، خداوند مژده خیر به تو داده است. آنگاه همراه مؤمن روان می شود و مژده ای همچون مژده قبل بدو می دهد و هرگاه به جایگاهی دهشتناک می رسند بدو می گوید: این برای تو نیست، هرگاه به خیری می رسند می گوید:این برای توست، همچنان مؤمن را از هر هراسی آسوده می کند و آنچه را باید، بدو بشارت می دهد تا آنکه در برابر خداوند می ایستد، در این هنگام فرمان داده می شود که او را به بهشت برند. همانند او بدو می گوید: مژده ات باد که خداوند فرموده است تا تو را به بهشت برند. مؤمن می گوید: خدا بر تو رحم آوَرَد تو کیستی که از هنگام خروج از قبر مژده ام می دهی و در راه، دل مرا آسوده کردی و مرا از حکم خدایم آگاه ساختی؟ او می گوید: من همان سروری هستم که تو در دنیا به دل برادرانت وارد می کردی و من از این سرور آفریده شدم تا به تو مژده دهم وهراس تو را به آسودگی خاطر بدل کنم».

 

برگرفته از کتاب ارزشها در نگاه اسلام، نوشته آیت الله سید محمد حسینی شیرازی

نظر شما