twitter share facebook share ۱۳۹۷ شهریور ۱۲ 1801

اين ويژگى يعنى اخلاق خوب از سخت ترين ملكه هاى نيكو بر نفس است، زيرا سخن نيكو و همجوارى نيكو و نرمخويى و مدارا و نيكورفتارى و نظاير آن هر يك مسئوليت خويش را با خود دارند در حالى كه اخلاق خوب مسئوليت همه اين صفات را بر دوش مى كشد و از همين رو ستايش بسيارى از اين صفت در احاديث آمده است. اينك چند روايت از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى آوريم، حضرت مى فرمايد:

«إنّ حسن الخلق ذهب بخير الدنيا و الآخرة؛ اخلاق خوب، خير دنيا و آخرت را به ارمغان مى آورَد».

«إنّ حسن الخلق يبلغ بصاحبه درجة الصائم القائم؛ خوش اخلاقى دارنده خود را به درجه انسان روزه دارى مى رسانَد كه به عبادت ايستاده است».

«أكثر ما تلج به امّتي الجنة تقوى الله و حسن الخلق؛ بيشترين چيزى كه امت مرا به بهشت مى رسانَد تقواى خدا و اخلاق نيكو است».

«أفاضلكم أحسنكم اخلاقاً الموطؤون اكنافاً الذين يألفون و يؤلفون؛ برترين شما خوش اخلاق ترين و افتاده ترينِ شمايند، كه هم با مردم انس مى گيرند هم مردم با آنها انس مى گيرند».

«حسن الخلق خلق الله الأعظم؛ خوش اخلاقى، خلق برتر خداست».

«إنّ أحبّكم إليّ و أقربكم منّي مجلساً يوم القيامة أحسنكم خلقاً؛ همانا محبوبترين شما به من و نزديكترين شما به من در روز رستخيز خوش اخلاق ترين شماست».

«إنّ الخلق الحسن يميث الخطيئة كما تميث الشمس الجليد؛ خوش اخلاقى، خطا را از ميان مى بَرد، چنانكه خورشيد يخبندان را از بين مى بَرد».

«إنّ العبد ليبلغ بحسن خلقه عظيم درجات الآخرة و أشرف المنازل و إنّه يضعّف العبادة؛ بنده در پرتو اخلاق خوب خود به درجات والاى آخرت و جايگاههاى ارزشمند دست مى يابد و بدين ترتيب عبادت خود را دو چندان مى سازد».

«ما يوضع في ميزان امرئ يوم القيامة أفضل من حسن الخلق؛ به روز رستخيز هيچ چيز برتر از اخلاق نيكو در ميزان نهاده نمى شود».

«يا بني عبدالمطلب إنّكم لن تسعوا الناس بأموالكم فألقوهم بطلاقة الوجه و حسن البشر؛ اى فرزندان عبدالمطلب! نمى توانيد مردم را با ثروت خويش، فرا گيريد (جذب خويش كنيد)، پس با روى گشاده و اخلاق نيكو آنان را جذب خود كنيد».

«إنّ الله استخلص هذا الدين لنفسه ولا يصلح لدينكم إلاّ السخاء وحسن الخلق ألا فزيّنوا دينكم بهما؛ همانا خداوند اين دين را براى خود برگزيده است و جز بخشش و حُسن خلق با دين شما سازگار نيست، پس دين خود را در پرتو اين دو بياراييد».

«ثلاث من لم يكن فيه أو واحدة منهنّ فلا تعتدن بشيء من عمله: تقوى يحجزه عن معاصي الله أو حلم يكفّ به السفيه أو خلق يعيش به في الناس؛ سه خصلت است كه اگر يكى از آنها در كسى نباشد، عملش به حساب نيايد: تقوايى كه او را از نافرمانى خدا باز دارد، و شكيبى كه با آن ]آزار[ سفيه را از خود دور كند يا اخلاقى كه با آن در ميان مردم بزيَد».

سألته أم حبيبة: أن المرأة يكون لها زوجان في الدنيا، فتموت و يموتان و يدخلان الجنة لأيّهما هي؟ فقال(صلى الله عليه وآله): إنّها لأحسنهما خلقاً؛ امّ حبيبه از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) پرسش كرد كه اگر زنى در دنيا دو همسر داشته است، و حال بميرد و آن دو مرد نيز بميرند و هر دو به بهشت در آيند اين زن از آنِ كدام يك از آن دو خواهد بود؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: از آنِ مردى كه خوشرفتارتر بوده است».

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) خوش اخلاقى و بداخلاقى را به نيكوترين وجه تشبيه كرده، مى فرمايد:

«لمّا خلق الله الإيمان قال: اللّهمّ قوّني فقوّاه بحسن الخلق و السخاء و لمّا خلق الله الكفر قال: اللّهم قوّني فقوّاه بالبخل و سوء الخلق؛ چون خداى ايمان را بيافريد، ايمان عرض كرد: خدايا به من توان ده، پس خداى او را با اخلاق نيكو و بخشش توان داد، و چون خداى كفر را بيافريد، كفر عرض كرد: خدايا مرا نيز توان بده، و خدا با بخل و بداخلاقى او را توان داد».

پس ايمان با خوش اخلاقى و بخشش نيرو مى گيرد. و چرا چنين نباشد؟ آيا اين دو از ايمان، شمرده نمى شوند؟ چنانكه كفر با بداخلاقى و بخل توان مى گيرد، و چرا چنين نباشد؟ آيا اين دو از گرايشهاى نفسانى و شيطانى شمرده نمى شوند؟ كار بدين جا محدود نمى شود بلكه بالاتر از آن است و اخلاق بد، ناگزير آدمى را سوى آتش مى كشانَد.

«قيل للنبي(صلى الله عليه وآله): إنّ فلانة تصوم النهار و تقوم النهار و تقوم الليل و هي سيئة الخلق تُؤْذي جيرانها بلسانها؟ قال(صلى الله عليه وآله): لا خير فيها هي من أهل النار؛ به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) عرض شد: فلان زن، روز را روزه مى گيرد و شب را به عبادت مى ايستد، ولى اخلاقى بد دارد و با زبان خود همسايگانش را مى آزارد. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: در او خيرى نهفته نيست و از دوزخيان است».

و چرا چنين نباشد؟ آيا مگر آزار، حرام نگشته و حرام، انسان را به آتش نمى كشانَد؟

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «انّ العبد ليبلغ من سوء خلقه أسفل درك جهنّم؛ بنده بداخلاق به پايين ترين جاى جهنّم سقوط مى كند».

«إن سوء الخلق ليفسد العمل كما يفسد الخلّ العسل؛ بداخلاقى، كار را به تباهى مى كشانَد چنانكه سركه، عسل را».

«سوء الخلق ذنب لا يغفر؛ بداخلاقى گناهى است كه بخشوده نمى شود».

زيرا اين اخلاق از صاحبش دور نمى گردد و او در حال سركشى خدا مى ميرد.

«أبى الله لصاحب الخلق السيء بالتوبة، قيل: و كيف ذاك يا رسول الله؟ قال: لأنّه إذا تاب من ذنب وقع في ذنب أعظم منه؛ خدا توبه انسان بداخلاق را نمى پذيرد. عرض شد: چگونه يا رسول الله؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: زيرا هرگاه او از گناهى توبه كند در گناه بزرگترى گرفتار مى آيد».

او از آزار رساندن به خانواده اش توبه مى كند ولى در پىِ آن پدر و مادرش را مى آزارد و به همين ترتيب، و البته اين ترتيب بندى نه ترتيب عقلى كه طبعىِ خارجى است و بدين سبب بخشايشى در كار بداخلاق نيست مگر آن كه از اصل بداخلاقى دورى كند. در سخن ائمه(عليهم السلام) احاديث بسيارى پيرامون اين دو ويژگى رسيده است.

امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: «إنّ أكمل المؤمنين إيماناً أحسنهم خلقاً؛ همانا مؤمن ترين افراد كسانى هستند كه اخلاقى نيكو دارند».

«أتى رسول الله(صلى الله عليه وآله) رجل فقال: يا رسول الله أوصني، فكان في ما أوصاه أن قال: إلق أخاك بوجه منبسط؛ مردى خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) رسيد و عرض كرد: مرا سفارشى كن. پيامبر(صلى الله عليه وآله)در يكى از سفارشهاى خود به او فرمود تا با برادرش با رويى گشاده ديدار كند».

اينك چند روايت از امام صادق(عليه السلام) مى آوريم، حضرت مى فرمايد:

«ما يقدم المؤمن على الله عزّوجلّ بعمل بعد الفرائض أحبّ إلى الله تعالى من أن يسع الناس بخلقه؛ مؤمن پس از فرايض با كارى محبوبتر از رفتار نيكو با مردم به ديدار خداى متعال نمى شتابد».

«البرّ و حسن الخلق يعمران الديار و يزيدان في الأعمار؛ نيكوكارى و خوشرفتارى موجب آبادانى هستند و به عمرها مى افزايند».

«إنّ الله تبارك و تعالى ليعطي العبد من الثواب على حسن الخلق كما يعطي المجاهد في سبيل الله يغدو عليه و يروح؛ همانا خداى تبارك و تعالى براى خوشرفتارى پاداشى مى دهد همسنگ پاداش به مجاهد در راه خدا كه بام و شام با او خواهد بود».

«ثلاث من أتى الله بواحدة منهنّ أوجب الله له الجنّة: الإنفاق من اقتار و البشر لجميع العالم و الإنصاف من نفسه؛ سه خصلت است كه هركه با يكى از آنها سوى خداى رود، خداى بهشت را بر او واجب مى گردانَد: انفاق با وجود تنگدستى و گشاده رويى با همه جهانيان و در داورى ميان خود و ديگران انصاف ورزيدن».

«صنائع المعروف و حسن البشر يكسبان المحبّة و يدخلان الجنّة، و البخل و عبوس الوجه يبعدان من الله و يدخلان النار؛ نيكو رفتارى و گشاده رويى موجب كسب محبّت و ورود به بهشت مى شوند و زُفتى و تُرشرويى موجب دورى از خدا هستند و شخص را به آتش جهنّم مى كشانند».

و احاديث بسيار ديگرى كه در اين زمينه رسيده است.

*برگرفته از کتاب ارزش ها در نگاه اسلام؛ نوشته آیت الله سید محمد شیرازی

نظر شما