twitter share facebook share ۱۳۹۷ تیر ۲۰ 1858

بسیاری در سودای کسب شخصیتی تأثیرگذار و گیرا به سر می برند و بدین منظور در دوره های آموزشی مختلف شرکت می کنند؛ اما سؤال این است که آیا با آموزش می توان به  شخصیتی کاریزماتیک دست یافت؟پیش از این هیچگاه به این مسأله فکر نکرده بودم که آیا ویژگی‌ها و خصوصیات افراد تأثیرگذار و گیرا در من وجود دارد؟ و آیا من از شخصیتی کاریزماتیک برخوردارم و می توانم سایرین را به سوی خود جذب کنم یا خیر؟ طرح این پرسش ها از آن روز ایجاد شد که سردبیر بدون هیچ مقدمه‌ای به من گفت: «دوست دارم به یک دوره آموزشی بروی تا یاد بگیری چگونه بتوانی یک شخصیت جذاب و تأثیرگذار داشته باشی؟» و چون نشانه‌های تعجب را در صورت من دید اظهار داشت که منظورش این نیست که در شخصیت من نقصی وجود دارد و من از این بابت نیاز به اصلاح دارم، بلکه فقط می خواهد از خلال اعطای این مأموریت جدید به میزان قابلیت و تأثیرگذاری یک شخصیت کاریزماتیک و گیرا پی ببرد.

پس از این گفتگو بود که به خیابان «میفر» در مرکز لندن رفتم تا با «ریچارد رید» ملاقاتی داشته باشم. وی روان‌شناسی است که به سلطان جذابیت و تأثیرگذاری معروف است و در این زمینه به‌طور منظم دوره‌های آموزشی برگذار می کند تا به مردم یاد دهد که چگونه می‌توانند شخصیتی کاریزماتیک و گیرا داشته باشند. در این دوره‌ها که با استقبال کم‌نظیری روبه‌رو شده است، هم بازرگانان و کارمندانی از گروه‌های مختلف سنی شرکت می‌کنند و هم بانوانی که می خواهند مهارت های خود را تقویت کنند، مردانی که آرزوی داشتن ازدواجی موفق را در سر می پرورند و افرادی که به دنبال موفقیت در روابط احساسی و عاطفی خود می‌باشند.

یکی از علاقه های من در زندگی سخنرانی است؛ اهل تعامل و گفت و گو با مردم هستم و می کوشم تا همواره لبخند بر لب داشته باشم؛ اما علی رغم داشتن این خصوصیات، خود را دارای شخصیتی کاریزماتیک و تأثیرگذار نمی دانم؛ لذا زمانی که به دفتر «ریچارد رید» رفتم، در مورد شاخصه‌های شخصیت خودم و شخصیت‌های کاریزماتیک و جذاب پرسیدم.

وی در اولین برخوردی که با من داشت، برداشت خود را اینگونه بیان کرد: «شما ویژگی‌های مثبت زیادی دارید و می‌توانید مردم را به خود جذب کنید، ولی این قدرت جذب دیگران باید ضابطه‌مندتر شود، به این معنا که این قابلیت را بیابید تا در هنگام ضرورت از سخن گفتن باز ایستاده و سکوت اختیار کنید». هنگامی که احساس کرد می‌خواهم سخنش را قطع کنم بلافاصله ادامه داد: «و اینکه به دیگری فرصت دهید که سخن خود را بیان کند و در گفت و گو شرکت نماید. زمانی که مردم در مورد خودشان صحبت می کنند، به یک حس خودستایی و خرسندی می رسند و در نتیجه به احتمال قوی با شما أنس خواهند گرفت».

وی ضمن تأکید به برقراری ارتباط چشمی، به اهمیت مطرح کردن پرسش از مخاطبین پرداخت و گفت: «مطرح کردن پرسش‌هایی که پاسخ آنها طولانی است بیانگر آن است که شما به مخاطب خود اهمیت می‌دهید، در این شرایط شنونده به شما اعتماد کرده و به سخنان شما با توجه گوش خواهد داد».

سپس اضافه کرد که: «شاخص کاریزماتیک بودن یک فرد میزان تأثیرگذاری مثبت وی بر دیگران است؛ همچنین یکی از نشانه‌هایی که بیانگر شخصیت جذاب وگیراست میزان نفوذ او در اعماق وجود دیگران می‌باشد». پس از اینکه ساعتی را با «ریچارد رید» گذراندم لازم دیدم پای صحبت تنی چند از مهم‌ترین سرمایه‌گذاران و بازرگانان موفق بنشینم تا نظر آنان را در خصوص شخصیت کاریزماتیک شنیده و نقش آموزش را در حصول چنین شخصیتی بررسی کنم؟ زمانی که به محل کار خود بازگشتم با «لرد جونز» وزیر سابق تجارت بریتانیا تماس گرفتم، ایشان در پاسخ به پرسش‌های من گفت: «به نظر من داشتن شخصیتی جذاب و گیرا این اجازه و اعتماد را به شما می‌دهد که به‌طور مستمر با دیگران ارتباط برقرار کنید، و با قدرت و صراحت پیام مثبت خویش را به آنان منتقل نمایید».

وی در ادامه افزود: «مردم از توانایی من در ایجاد ارتباط با دیگران تعریف می‌کنند و نقطه قوت من را در استفاده از کلمات آسان و همه فهم می دانند. به عقیده آنها اینکه من به هر پرسشی پاسخ می‌دهم و از جواب دادن فرار نمی‌کنم نکته مثبتی است که در هر شخصیتی یافت نمی شود؛ بنابراین اگر شما نیز روان و آسان سخن بگویید مردم به شما گوش خواهند داد».

اما آیا به نظر «لرد جونز» این جذابیت و گیرایی یک امر اکتسابی و آموزشی است؟ وی می‌گوید: «برای آنکه شخصیت شما جذاب‌تر و گیراتر شود می‌توانید قدرت تأثیرگذاری خود را بر دیگران تقویت کنید. افرادی که شخصیت‌های تأثیرگذار دارند با کوشش و سعی خود باعث می‌شوند کسب هر موفقیت و رفع هر مشکلی آسان به نظر آید، آنان وقت بیشتری را صرف مقدمات و پیش‌زمینه‌ها می‌کنند و هر چیزی را مورد پرسش و نظارت دقیق قرار می‌دهند. زمانی که در برابر مردم سخنرانی می‌کنم مردم فکر می‌کنند که این سخنان زاده همان لحظه است چراکه من از برگه یادداشت استفاده نمی‌کنم. اما آنها نمی‌دانند که برای تهیه این سخنرانی یک ساعت در سکوت به سر برده‌ام تا به خوبی بیندیشم که چگونه می‌توان یک طرز تفکر را به دیگران منتقل کرد و عکس‌العمل شنوندگان چه خواهد بود؟»

روزی در یکی از خیابان‌های شهر لندن با خانم «باربارا» رئیس دانشکده مدیریت انگلستان ملاقات کردم، ایشان شخصیتی قدرتمند و با جذبه دارد که از یک طرف عظمت سلطنتی خانواده «تئودور» را که در قرن شانزدهم بر انگلستان حکومت می‌کردند یادآوری می کند و از طرف دیگر حائز ویژگی‌های یک بازرگان قدرتمند و موفق در زمینه تجارت است.

هنگامی که سؤالات خود را پیرامون شخصیت کاریزماتیک با او درمیان گذاشتم جوابی که داد مرا شگفت‌زده کرد، وی گفت: «به نظر من جذابیت و گیرایی در لبخند نهفته است، شما باید همیشه لبخند به لب داشته باشید. جذابیت یک شخصیت در زبان بدن او نهفته است و اینکه بتوانی در هر امری دیگران را شریک خود کنی تا احساس مسئولیت کنند. برای اینکه بر مردم تأثیرگذار باشی و بتوانی توجه آنها را جلب کنی باید کل توجه و دغدغه خود را بر مردم متمرکز کنی به خصوص آنهایی که در برابر تو قرار دارند و به سخن تو گوش می‌دهند و یا شما آنها را مدیریت می‌کنید. نباید فقط به خودت فکر کنی. اگر بتوانی به مردم این احساس را منتقل نمایی که چقدر اهمیت دارند بی‌شک بر آنها تأثیر گذاشته و به آسانی موافقت آنها را جلب خواهی کرد». وی تأکید داشت که باید به آنچه بر زبان می‌آوری ایمان و اعتقاد داشته باشی؛ «اگر می‌خواهی که مردم باور کنند تو قوی هستی باید این‌گونه نیز به نظر آیی، مثلاً من با شرایط مختلف به شدت احساساتی برخورد می‌کنم و به راحتی احساساتی می‌شوم شاید شما بگویید که من احساسات شکننده و لطیفی دارم، ولی باید بر احساسات خود چیره شد و قوی به نظر آمد، با قدرت و صلابت سخن گفت و با اراده و جزم رفتار نمود».

وی در پاسخ به این سؤال که آیا کسب شخصیتی تأثیرگذار و گیرا آموختنی است یا خیر؟ پاسخ داد:‌ «به نظر من می‌توان آموخت که چگونه شخصیتی کاریزماتیک و جذاب داشته باشیم». او تأکید داشت که در سال‌های ابتدایی شغلی خود یک دوره آموزش سخنوری را گذرانده و در آن چنین چیزی را تمرین کرده است.

وی در ادامه گفت: «وقتی من توانسته ام از راه آموزش، توانایی‌های ناچیز و ضعیف خود را در تأثیرگذاری و قانع کردن دیگران به حد قابل قبولی ارتقا دهم، پس دیگران نیز می‌توانند با آموزش کافی مهارت تأثیرگذاری و جذابیت را به دست آورند».

در این میان هستند افرادی که با این طرز تفکر مخالفند، مثلاً دانشمند و کارشناس مسائل روان‌شناسی «ریچارد وایزمن» که خود نیز در موضوع جذابیت و گیرایی تخصص دارد از این قبیل افراد است.

وی می‌گوید: «من تجربه‌ای در آموزش مردم در زمینه‌ مهارت‌های تأثیرگذاری و جلب توجه نداشته‌ام، ولی به نظرم این کار بسیار سخت است. قدرت تأثیرگذاری و جلب توجه به مجموعه‌ای از عوامل بستگی دارد: شور و اشتیاق، قدرت و توانایی انتقال این احساس به دیگران و رساندن پیام خود با روشی آسان و به زبانی گویا و رسا از این عوامل است. به نظر من شما هر قدر سعی کنید که به مردم قدرت تأثیرگذاری و جذابیت را آموزش دهید، اغلب با نتایجی ضعیف و ناچیز رو به رو خواهید شد».

با وجود اینکه افراد دیگری نیز وجود دارند که چندان به نتایج این دوره‌های آموزشی خوش‌بین نیستند ولی باز هم از راه‌اندازی این دوره‌های آموزشی دست نکشیده و برای شرکت‌های زیادی این دوره‌ها را اجرا کرده است.

مجموعه «ارنست و یانگ» که در زمینه حسابداری فعالیت می‌کنند و دو شرکت «سوفوس» و «کاپژمینی» که در حوزه فناوری اطلاعات فعال هستند از این قبیل می‌باشند. همچنین وی برای پلیس لندن و کارمندان وزارت دفاع انگلستان نیز این دوره‌ها را آموزش داده است.

وی می‌گوید: «اکثر افرادی که در این دوره‌ها شرکت می‌کنند به دنبال پیشرفت در زمینه کار و شغل خود هستند، و اینکه می‌خواهند قدرت رو در رو شدن با شرایط سخت را بدست آورند، یا اینکه مدیران و رؤسای شرکت‌های مختلف هستند که می‌خواهند یاد بگیرند چگونه بر زیردستان خود تأثیرگذارند و آنها را توجیه کنند».

هنگامی که از وی در مورد شخصیت‌های جذاب و تأثیرگذار جهان سؤال کردم، ایشان بدون اینکه مکث کند گفت: «اپرا وینفری» و «دالایی لاما» دو شخصیت جذاب هستند. او می گوید که «اپرا وینفری» تمام ویژگی‌های یک شخصیت تأثیرگذار و کاریزماتیک را داراست و اما «دالایی لاما» فردی فروتن است که اخلاق نیکو را با مهربانی همراه کرده است.

مترجم: سید محمد منوری

نظر شما