twitter share facebook share ۱۴۰۴ مهر ۰۶ 661
مؤسسات کنفوسیوس صرفاً زبان و فرهنگ چین را منتقل نمی‌کنند، بلکه گاهی ارزش‌ها و نظام سیاسی چین را هم به دانشجویان القا می‌کنند

میرادی تشکپو، دختر جوانی از کشور بنین، سرانجام به آرزوی بزرگش رسید: او حالا به‌عنوان مترجم در یک شرکت بازرگانی چینی در زادگاهش مشغول به کار است.

او به دویچه‌وله گفت: «وقتی در دبیرستان بودم، شبکه‌های تلویزیونی چین را تماشا می‌کردم و رؤیای سفر به چین و آشنایی با فرهنگش را در سر داشتم. به همین خاطر زبان چینی را خواندم و سه سال دوره گذراندم تا مدرک حرفه‌ای بگیرم.»

پس از پایان تحصیل، تشکپو در «مؤسسه کنفوسیوس» ـ نهادی دولتی که چین برای ترویج زبان و فرهنگ خود در دنیا راه‌اندازی کرده ـ در دانشگاه آبومه-کالاوی بنین ثبت‌نام کرد.

او امیدوار است که این تازه آغاز راه باشد و می‌گوید: «می‌خواهم رؤیای تجارت بین‌المللی‌ام را محقق کنم؛ محصول‌های استوایی بنین را به چین ببرم و کالاهای چینی را وارد کشورم کنم. اگر بشود، حتی به کل قاره آفریقا.»

قدرت نرم به سبک چین

پکن از سال ۲۰۰۴، یعنی هم‌زمان با تأسیس نخستین مؤسسه کنفوسیوس، سرمایه‌گذاری گسترده‌ای برای صدور فرهنگ و زبان خود در سراسر جهان انجام داده است.

در آفریقا، این مؤسسه‌ها اکنون در ۴۹ کشور فعال هستند.

سیمباراشه گوکورومه، پژوهشگر علوم اجتماعی در دانشگاه سول پلاتیه آفریقای جنوبی، می‌گوید: «یکی از روش‌هایی که چین از طریق آن قدرت نرم خود را در آفریقا گسترش می‌دهد، نه‌تنها اقتصادی بلکه فرهنگی ـ اجتماعی است، به‌ویژه با آموزش زبان چینی.»

آینده شغلی محدود

اما یادگیری زبان ماندارین در مؤسسات کنفوسیوس چندان هم بی‌دردسر نیست. با وجود آنکه چین به دانشجویان آفریقایی بورس‌های سخاوتمندانه می‌دهد، در عمل فرصت‌های شغلی چندانی در خود چین برایشان وجود ندارد.

گوکورومه توضیح می‌دهد: «شرکت‌های چینی و نهادهای دولتی در آفریقا بیشتر کارگران خود را از چین می‌آورند و کمتر نیروهای محلی را به کار می‌گیرند. پروژه‌های بزرگی مثل ساخت بندر، جاده یا فرودگاه، همگی با نیروی کار چینی اجرا می‌شوند.»

به همین دلیل بسیاری از فارغ‌التحصیلان در نهایت معلم زبان چینی می‌شوند. برای نمونه، تقریباً تمام استادان مؤسسه کنفوسیوس در دانشگاه زیمبابوه، بومیانی هستند که در چین آموزش دیده و سپس برای تدریس بازگشته‌اند.

ترکیب زبان با ایدئولوژی

گوکورومه توضیح می‌دهد که مؤسسات کنفوسیوس فقط مراکز آموزش زبان نیستند، بلکه بخشی از یک استراتژی گسترده‌تر چین برای نفوذ در آفریقا هستند. این مؤسسات معمولاً از طریق توافق‌های مستقیم میان دولت چین و دولت‌های آفریقایی تأسیس می‌شوند. در ظاهر هدف آن‌ها آموزش زبان و تبادل فرهنگی است، اما در عمل برای چین امتیازهای بیشتری به همراه دارند، از جمله دسترسی آسان‌تر به منابع طبیعی ارزشمند آفریقا (مثل لیتیوم و کبالت).

او می‌گوید فعالیت‌های فرهنگی چین و پروژه‌های اقتصادی و معدنی‌اش در آفریقا کاملاً به هم پیوند خورده‌اند و باید آن‌ها را به عنوان دو بخش یک برنامه واحد دید.

از طرف دیگر، مؤسسات کنفوسیوس در مقایسه با مراکز فرهنگی مشابه کشورهای دیگر (مثل انستیتو گوته آلمان یا آلیانس فرانسز فرانسه) متفاوت‌اند، چون مستقیماً در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی آفریقا مستقر می‌شوند. همین موضوع نگرانی‌هایی ایجاد کرده است؛ چراکه چنین حضوری می‌تواند به چین اجازه بدهد روی نخبگان دانشگاهی و نسل جوان آفریقا تأثیر بگذارد.

به باور گوکورومه، این مؤسسات صرفاً زبان و فرهنگ منتقل نمی‌کنند، بلکه گاهی ارزش‌ها و نظام سیاسی چین را هم به دانشجویان القا می‌کنند؛ نظامی که بسیاری آن را اقتدارگرا و غیردموکراتیک می‌دانند. به همین دلیل برخی کشورها در اروپا و آمریکا تصمیم گرفته‌اند شعبه‌های مؤسسه کنفوسیوس را ببندند، چون آن را نه صرفاً یک ابزار فرهنگی، بلکه ابزاری سیاسی برای گسترش نفوذ چین تلقی کرده‌اند.

چین دیگر «غول خفته» در آفریقا نیست

تعداد مؤسسات کنفوسیوس در آفریقا همچنان رو به افزایش است و با آن، قدرت نرم چین نیز گسترش می‌یابد. تنها در آفریقای جنوبی ۱۰ مؤسسه فعال است که این کشور را به مرکز اصلی آموزش زبان چینی در قاره تبدیل کرده است.

مدارس خصوصی زبان در آفریقای جنوبی که قبلاً با آموزش ارزان زبان انگلیسی دانشجویانی از آمریکای لاتین و آسیا جذب می‌کردند، حالا دوره‌های ماندارین هم برگزار می‌کنند. حتی برخی مدارس دولتی هم آموزش زبان چینی را به برنامه خود افزوده‌اند.

در کشور کوچک لسوتو، با جمعیتی کمتر از ۲.۴ میلیون نفر، دو مؤسسه کنفوسیوس فعال است.

چین همچنین در زمینه تئاتر، موزه، نمایشگاه، سینما، رسانه و کتابخانه‌ها در آفریقا سرمایه‌گذاری می‌کند.

در پژوهشی در سال ۲۰۲۳ با عنوان «حضور فرهنگی نهادینه‌شده چین در آفریقا»، پژوهشگر آفریل جوف نشان داد که این حضور فرهنگی به‌سرعت در حال گسترش است. او که رئیس بخش سیاست و مدیریت فرهنگی در دانشگاه ویتس ژوهانسبورگ است، گفت منافع چین در آفریقا تنها اقتصادی یا سیاسی نیست، بلکه با رشد قدرت نرم فرهنگی همراه است؛ رشدی که می‌تواند فرهنگ و محتوای بومی آفریقا را به حاشیه براند.

جوف پیشنهاد می‌کند برای کاهش آثار منفی این نفوذ، توصیه‌های مشخصی به جامعه مدنی، هنرمندان، فیلم‌سازان، موسیقی‌دانان و همچنین دولت‌ها ارائه شود.

او یادآوری می‌کند که تعداد دانشجویان آفریقایی در دانشگاه‌های چین از کمتر از ۲۰۰۰ نفر در سال ۲۰۰۳ به بیش از ۸۱ هزار نفر در سال ۲۰۱۸ رسیده است.

البته جوف تأکید می‌کند که هنوز روشن نیست تا چه حد ایدئولوژی غیردموکراتیک چین در این سرمایه‌گذاری‌ها نفوذ کرده است.

او هشدار می‌دهد: «باید اقدام‌های اصلاحی صورت بگیرد تا این اتفاق نیفتد. کشورهای آفریقایی باید سرمایه‌گذاری فرهنگی داخلی خودشان را افزایش دهند و بورس‌های تحصیلی بدهند تا انحصار چین شکسته شود.»

به گفته او، نهادهایی مانند اتحادیه آفریقا باید سیاستی واحد ایجاد کنند تا هر کشور آفریقایی بتواند قدرت چانه‌زنی خود را بالا ببرد و از سرمایه‌گذاری‌های چین، بیشترین سود را به دست آورد.

منبع: دویچه وله


نظر شما