بیشک فقر یکی از خشنترین مصیبت هایی است که جوامع بشری همواره آن را احساس می کردند. آنانکه زیر خط فقر به سر می برند حتی از معالجه بیماریهایی که به سادگی قابل درمان است عاجز می باشند و متأسفانه یک ششم مرگ و میرهای جهان به همین دلیل (ناتوانی در معالجه بیماریهای ساده) اتفاق میافتد. طبق بررسی های انجام شده، ریه فقیران و تهیدستان، آکنده از مواد بیماری زایی است که بر اثر تنفس آلاینده ها در مکان های سر بسته وارد بدن می شود؛ چراکه آمارها نشان می دهد 7/2 میلیارد انسان برای پخت غذا یا گرم کردن مکان خود از سوخت هایی چون کود حیوانی و چوب استفاده میکنند و تنفس دود حاصل از این سوخت ها ضرری معادل کشیدن دو جعبه سیگار در روز دارد. فقر بر رژیم غذایی فرزندان نیز تأثیر مستقیم داشته و باعث کوتاه قدی، ضعف در رشد و قدرت ادراک و آگاهی و کاهش ضریب هوشی به میزان 4 الی 8 درصد میشود. این محرومیتها سبب یأس و ناامیدی شده و به ناکامی فرد در بهبود شرایط زندگی می انجامد.
جهان کنونی در مبارزه با فقر به موفقیت ها و پیشرفت های زیادی نائل شده است. در سال 1820م 90% افراد در فقر مطلق میزیستند، اما گزارش بانک جهانی نشان میدهد که معدل فقر جهانی در سال 2015م برای اولین بار در تاریخ بشر تک رقمی شده است. امروزه 1/9 % از جمعیت جهان یعنی 700 میلیون نفر درآمدی روزانه کمتر از 9/1 دلار دارند؛ این درحالی است که این آمار در سال 1985م یک دلار بوده است.
البته محدوده فقر مطلق (9/1 دلار در روز) محدوده دقیقی نیست چراکه گردشگران و شهروندان کشورهای توسعه یافته هنگامی که به کشورهای جهان سوم می روند، بدلیل هزینه پایین در آن کشورها از قدرت خرید بالایی برخوردار خواهند بود؛ اما همین افراد در کشورهای خود بدلیل هزینه های بالای زندگی ممکن است نتوانند پیشرفتی داشته باشند و در تأمین مایحتاج خود ناکام بمانند؛ بنابراین لازم است تعیین محدوده خط فقر بر اساس قدرت خرید طبق پول رایج هر کشور متغیر باشد.
آنتونی راس اقتصاددان برای اولین بار به محاسبه هزینهها برای از بین بردن فقر پرداخت. وی چنین در نظر گرفت که اگر بخواهیم یک فرد را از فقر مطلق نجات دهیم چه هزینهای در پی خواهد داشت.
اخیراً مؤسسه بروکینگز نیز در تحقیقات خود از این روش استفاده کرده است. برای بررسی چگونگی این دستورالعمل ابتدا از اندونزی شروع میکنیم که جمعیتی بالغ بر 257 میلیون نفر دارد و به عنوان چهارمین کشور پر جمعیت جهان شناخته می شود. 20 سال پیش نیمی از جمعیت اندونزی فقیر و تهی دست بودند درحالیکه جدیدترین آمار منتشر شده در سال 2014م نشان میدهد که کمی بیش از 8% جمعیت کشور یعنی تقریباً 21 میلیون نفر درآمدی روزانه کمتر از 9/1 دلار دارند. بهطور میانگین درآمد این افراد کمی کمتر از مرز فقر تعیین شده است که برابر با 29 سنت میباشد. به عبارت دیگر 21 میلیون نفر از مردم اندونزی برای اینکه از فقر شدید رهایی یابند نیازمند این هستند که درآمد روزانه خود را به میزان 29 سنت (یا 6 میلیون دلار مجموعا) افزایش دهند. این مقدار در یک سال حدود 2/2 میلیارد دلار میباشد. چون تعیین این سطح از درآمد با توجه به قدرت خرید مردم در ایالات متحده آمریکا صورت گرفته است، لذا با محاسبه هزینههای واقعی به روپیه اندونزی، مردم با کمتر از این درآمد نیز می توانند از شمار فقیران مطلق خارج شوند؛ چراکه در اندونزی هزینهها کمتر از آمریکاست. به روزترین آمار در مورد فقر مطلق گزارشی است که در سال 2011م منتشر شده است و نشان میدهد که حدود 268 میلیون نفر در سطح جهان در فقر مطلق به سر میبرند. بیشترین جمعیت فقیر جهان در هند زندگی می کنند و این کشور از این نظر در رتبه نخست قرار گرفته است. مردم فقیر هند با درآمدی که آنان را زیر خط فقر قرار داده و به طور میانگین 38 سنت با خط فقر فاصله دارد روزگار می گذرانند. با این اوصاف برای ریشه کن ساختن فقر شدید در هند به حدود 11 میلیارد دلار نیاز است.
برای از بین بردن فقر مطلق در جمهوری دموکراتیک کنگو و کشور نیجریه نیز به بیشترین بودجه در بین کشورها نیازمندیم؛ چراکه در جمهوری کنگو 77% از جمعیت در فقر شدید به سر میبرند و درآمد روزانه آنها بهطور متوسط یک دلار کمتر از استاندارد تعیین شده برای خط فقر است. به دلیل ارزش پایین پول در کنگو برای از بین بردن فقر در این کشور به 12 میلیارد دلار بودجه نیازمندیم. با احتساب آمار به دست آمده مجموع بودجه مورد نیاز برای از بین بردن فقر مطلق طبق آخرین آمار موجود کمی کمتر از 100 میلیارد دلار است، این درحالی است که آمار دقیقی در مورد کشورهایی مثل کره شمالی، یمن و زیمبابوه در دست نمی باشد. البته مؤسسه بروکینگز با پیگیری این موضوع و به دست آوردن اطلاعات جدید در مورد کشورهای فقیر به این نتیجه رسیده است که برای از بین بردن فقر مطلق، سالیانه به حدود 75 میلیارد دلار نیازمندیم. اگر بخواهیم این آمار و ارقام را برای خوانندگان ملموستر نماییم، باید به این نکته اشاره کنیم که کشورهای جهان در راستای کمکهای توسعهای، سالیانه بودجهای معادل 140 میلیارد دلار هزینه میکنند. لازم به ذکر است که آنچه بیان شد در حد آمار و ارقام روی کاغذ میباشد و دنیای واقعی ممکن است با این آمار تفاوت کند، چراکه در عالم واقع نمیتوان تمام فقرا و تهیدستان را شناسایی کرد و 29 سنت یا 38 سنت را بدون هیچ هزینه جانبی به دست آنها رسانید. ولی همین آمار ناقص نیز به ما کمک می کند که حجم بزرگترین مشکل و بحران کنونی جهان را درک کنیم.
پیشبینیها حاکی از این است که در سال 2030م تعداد فقرای سراسر جهان کمی کمتر از 400 میلیون شخص گردد و با افزایش سطح درآمد، فقر و تهیدستی در سال 2060م بهطور کامل از بین رود. با این پیشبینیها میتوان بودجه لازم برای از بین بردن فقر در طول این سالها را حدود 5/1 ترلیون دلار تخمین زد. حال اگر این مبلغ در یک بانک یا صندوق (به منظور سوددهی در طول 45 سال آینده) سرمایهگذاری شود در این صورت به کمتر از یک ترلیون دلار برای از بین بردن فقر در سطح جهان نیاز خواهیم داشت. شاید در نگاه اول یک ترلیون دلار بودجهای هنگفت به نظر آید ولی این مبلغ معادل 1% از تولید ناخالص کشورهای جهان است. به عبارتی دیگر معادل هزینهای است که کشور آمریکا در طول 18 ماه برای نظامیان خود خرج میکند، همچنین در مقایسه ای دیگر، این بودجه معادل 5% از سطح بدهی ملی آمریکا و برابر با هزینه یک ساله کشورهای شرکتکننده در توافقنامه پاریس است که در راستای تعدیل آب و هوا و مبارزه با گرمتر شدن زمین فعالیت میکنند.
رشد اقتصادی همیشه کارآمدترین و کم هزینه ترین راه برای از بین بردن محرومیت بوده است. رشد اقتصادی ناگهانی چین در طول 30 سال توانست 680 میلیون نفر را از خطر فقر نجات دهد و شرایط زندگی آنها را بهبود بخشد. حال اگر بتوانیم توافقنامههایی را در زمینه تجارت آزاد جهانی امضا نموده و به اجرا در آوریم، شاید موفق شویم 160 میلیون انسان را از مرداب فقر نجات دهیم.
اما در شرایطی که ما بیش از پیش به تشویق و حمایت از سرمایه گذاری خارجی نیازمندیم عدم اعتماد دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به تجارت آزاد و ایجاد شک و تردید در مورد آن باعث میشود که مهمترین فرصت برای حل بحران فقر را از دست دهیم.
بله ممکن است که کمکها در زمینه تغذیه کودکان، محافظت و آموزش آنها در مراحل کودکی و بورسیه کردن دختران به بهبود اوضاع در طول سالهای متمادی بیانجامد و سطح بهداشت و درآمد را افزایش دهد، ولی حال که برای نخستین بار از بین بردن فقر در طول تاریخ بشری امکانپذیر شده و بشر برای حل این بحران بودجه کافی را در دسترس دارد باید که این فرصت را مغتنم بشماریم و به سیاستمداران خود اجازه ندهیم که سیاستهایی را در پیش گیرند که هزینه فراوان با سودآوری کم داشته باشد.
مترجم: سید محمد منوری
نظر شما