twitter share facebook share ۱۴۰۱ تیر ۰۴ 990

توجه بین‌المللی بیش از هر کشوری در خاورمیانه و غرب آسیا، روی ایران معطوف است و این کشور یکی از کانون‌های مهم خبری در جهان محسوب می‌شود. ایران به‌دلیل زیبایی‌هایش از جمله بادگیرها و باغ‌های ایرانی، قلعه‌های هزارساله، زعفران، فرش یا شعر مورد توجه نیست، بلکه به دلیل مسائلی همچون امنیت هسته‌ای، تروریسم یا حقوق بشر در صدر اخبار قرار دارد

در مطالعه‌ای که آلاد سگف استادیار ارتباطات بین‌الملل دانشگاه تل‌آویو سال 2013 انجام داد، دید که پوشش اخبار ایران در رسانه‌های سراسر جهان بسیار گسترده است. در وبسایت‌های جهانی، ایران بعد از آمریکا، چین، فلسطین، بریتانیا و فرانسه، ششمین کشوری است که مورد بحث و پوشش خبری قرار می‌گیرد. جایگاه ایران در بین وبسایت‌های آمریکایی حتی از این هم بالاتر است و بعد از چین و بریتانیا در مکان سوم قرار دارد

البته از این تحقیق 9 سال گذشته و از آن زمان تاکنون تغییرات زیادی ایجاد شده است اما این تغییرات همه به‌گونه‌ای بوده که ایران را بیشتر در کانون توجه رسانه‌ها قرار داده است. در ابتدا برجام امضا شد که باعث شد روابط ایران با جامعه بین‌الملل بازسازی شود، بعد آمریکا سال 2018 از توافق خارج شد که در نتیجه آن جهان در بی‌ثباتی فرو رفت و ایران بار دیگر در صدر اخبار قرار گرفت

هدف من از این مقاله ذکر چرایی حضور پررنگ ایران در اخبار جهان نیست، بلکه آنچه می‌خواهم بدان بپردازم شیوه ارائه اخبار و دادن اطلاعات نادرست به مردم است. کسانی که مسائل ایران را به شکل مستقل دنبال می‌کنند، اذعان دارند که تصویرسازی درستی از این کشور انجام نمی‌شود. در اغلب موارد عمدا اطلاعات نادرستی انتشار می‌یابد به نحوی که نگرش افکار عمومی جهان را نسبت به ایران تغییر داده، باعث می‌شود که حتی مردم ایران نگاه درستی نسبت به خود نداشته باشند، رهبران ایران دچار سوء محاسبه شوند و جامعه بین‌الملل درک نادرستی از قضایا یافته و متعاقب آن واکنش نادرستی از خود نشان دهند

اگر برای سنجش افکار و احوال ملت ایران به رسانه‌های دولتی این کشور مراجعه کنید، با گزارش‌هایی کاملا تبلیغاتی مواجه می‌شوید که نشان می‌دهد در کشور گام‌های بزرگی در زمینه‌های فنی و اقتصادی برداشته شده و دستاوردها به نحوی است که سایر کشورها شگفت‌زده و مجذوب ایران شده‌اند، قدرت‌های بزرگ درصدد تضعیف کشور هستند و لذا نیاز است که اینترنت محدودتر شود

پرس تی‌وی را در نظر بگیرید که 24 ساعته اخبار انگلیسی پخش می‌کند. مقدار بسیار زیادی از مطالب خبری این شبکه حول جنگ ایدئولوژیک و فرضی غرب با ایران، ناکارآمدی رژیم تحریم‌ها، اقتصاد شکوفا، تجارت خارجی و عدالت‌خواهی جمهوری اسلامی در مشارکت در جنگ‌های نیابتی خاورمیانه است

قرار گرفتن در معرض برنامه‌های این تلویزیون، درک متوهمانه‌ای از اوضاع ایران به بیننده می‌دهد؛ اینکه مردم در رفاه هستند، هیچ مشکلی در کشور وجود ندارد، ایران بر جهان سلطه دارد و شادترین مردم، مردم ایران هستند

تسلط دولت بر رسانه‌های داخلی باعث شده است که تعداد مطبوعات مستقل که گرایش طرفداری از اصلاحات دارند و حاضر هستند بابت گزارش‌های انتقادی خود هزینه بپردازند، رو به کاهش بگذارد و بسیاری از جزئیات مهم در مورد وضع زندگی در ایران و تحولات دقیق و نکات ظریف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور مغفول بماند

اما مشکل تنها به رسانه‌های مستقر در ایران محدود نمی‌شود

شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور نیز که عمدتا به گروه‌های اپوزیسیون در تبعید وابسته هستند، رویکرد مشابهی دارند. در وقایع‌نگاری آنها از ایران، با کشوری مواجه هستیم که در آستانه فروپاشی است، قیام مردم برای سرنگونی اخوندها قریب‌الوقوع است و مردم غرق در بدبختی و فلاکت هستند. جوانان هیچ دلیلی برای شادی ندارند و حتی از ابتدایی‌ترین ابزار سرگرمی محروم می‌باشند

ایران اینترنشنال که توسط عربستان تأمین مالی می‌شود، اطلاعاتی ارائه می‌دهد که بر اساس گزارش‌های غیر رسمی، افشاگری‌های بی‌منبع و غیرمستند و آمارهای جعلی است. این گزارش‌ها به نحوی است که گویی ایران همچون یک منطقه جنگی است، مردم مدت‌هاست دیگر زندگی عادی ندارند و کشور به اردوگاه کار اجباری برای 85 میلیون زندانی بدل شده است

رسانه‌های بین‌المللی نیز با ارائه اطلاعات نادرست توسط کارشناسان خود به این رویه ادامه می‌دهند. در چنین شرایطی دولت ایران با کوته فکری از دادن مجوز به بسیاری از خبرنگاران خارجی برای فعالیت در کشور امتناع می‌ورزد؛ اقدامی که باعث می‌شود دسترسی خبرنگاران حرفه‌ای به رویدادها و منابع با محدودیت زیادی همراه باشد. بسیاری از خبرنگاران و کارشناسانی که خارج از ایران، اخبار کشور را پوشش می‌دهند به دلیل عدم آشنایی با زبان، گاهاً تعصبات شخصی و اینکه تا به حال به ایران سفر نکرده‌اند، بینش درستی ندارند و نمی‌توانند از آنچه در ایران اتفاق می‌افتد تحلیل درستی داشته باشند

نتیجه این ضعف‌ها این می‌شود که علیرغم پوشش گسترده اخبار ایران در رسانه‌ها، اطلاعات نادرست و گمراه کننده‌ای ارائه می‌شود. همین اطلاعات نادرست به عنوان منابع اطلاعاتی مطمئن و موثق در اختیار تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران در سراسر جهان قرار می‌گیرد و آنها بر اساس این داده‌ها خط‌مشی خود را در مورد ایران ترسیم می‌کنند. این امر در مورد رهبران ایران نیز صدق می‌کند و آنها نیز بر پایه این اطلاعات نادرست، سیاست‌های خود و جهان را ارزیابی می‌کنند. به این ترتیب این گزارشات نادرست منجر به سوء محاسبه و اتخاذ تصمیمات خطرناک و بسته شدن راه تفاهم و گفتگو می‌گردد

اما آسیب‌های ناشی از گزارشات نادرست صرفا به سیاست‌گذاران محدود نمی‌شود، بلکه یک اثر پنهان دیگر دارد که به ایرانیان عادی مربوط است: ان، تأثیر نامحسوس تبلیغاتی است که هر روز توسط رسانه‌ها مردم را هدف می‌گیرد و به آنها حس ترس و ناامنی القا می‌کند. به گفته یکی از اساتید دانشگاه هاروارد در مغز انسان یک شبکه کنترل اجرایی تعبیه شده که به او امکان می‌دهد تا با تحلیل و تفکر انتقادی، عملکرد خود را بهبود ببخشد. ترس القا شده توسط تبلیغات، یکی از عواملی است که این قدرت تحلیلی را مختل می‌کند.

متأسفانه شاهد هستیم که آرامش روانی مردم ایران هدف کمپین تبلیغاتی روزنامه‌نگارانی قرار گرفته است که از هرگونه اخلاق حرفه‌ای به دور هستند

*منبع: نشنال اینترست

مترجم: فاطمه رادمهر

messages.comments