چند دهه رابطه پرفراز و نشيب؛ رابطه‌اي كه گاه با ابتكار سردار سازندگي به سطح توافقنامه امنيتي هم رسيده بود و گاه جاده‌اي يك‌طرفه بود كه در دولت‌هاي نهم و دهم تنها رييس‌جمهور ايران را به عربستان مي‌رساند و از بازديد طرف مقابل از تهران خبري نبود. ايران و عربستان با تصميم ناگهاني و البته نه‌چندان غيرقابل پيش‌بيني رياض به نقطه فعلا غيرقابل بازگشت رسيده‌اند. عادل الجبير، وزير امور خارجه عربستان سعودي پس از ورود معترضان ايراني به ساختمان سفارتخانه اين كشور در تهران و تعرض به كنسولگري آن در مشهد، دستور بازگشت ديپلمات‌هايي را داد كه البته بار بازگشت به رياض را از چند روز قبل بسته بودند.

حسين صادقي، سفير باسابقه ايران در عربستان كه به دستور وزارت امور خارجه اين كشور پس از قطع رابطه به تهران بازگشت، در نخستين گفت‌وگوي تفصيلي خود پس از بازگشت به تهران با روزنامه اعتماد از شب حادثه سخن مي‌گويد. از اطميناني كه به آل‌سعود در خصوص امنيت سفارتخانه‌اش در تهران داده بود و البته با حمله معترضان عملا حرف آقاي سفير هم بر زمين ماند. صادقي كه در دولت اصلاحات هم سفير ايران در عربستان بوده و با آغاز به كار دولت نهم به دستور محمود احمدي‌نژاد به ايران بازمي‌گردد در اين گفت‌وگو از بدعت‌هاي نادرست ديپلماتيك در رابطه با عربستان در دولت نهم و دهم گلايه مي‌كند. وي كه سابقه سفارت در رياض، كويت و ابوظبي را در كارنامه كاري خود دارد از عزم ايران براي كاهش تنش با تمام همسايگان به ويژه عربستان سخن مي‌گويد و از اشتباهات فاحشي كه رابطه دوجانبه دو كشور هم‌مرز و هم‌آيين را به اين مرحله رسانده است:

پس از اعدام شيخ نمر، عربستاني‌ها من را خواسته و نگراني خود مبني بر تامين امنيت سفارتخانه و ديپلمات‌هاي خود در تهران و عربستان را به من منتقل كردند. من در اين خصوص به آنها اطمينان داده بودم. البته متاسفانه اين اطمينان دادن با اقدام عملي در ايران همراه نشد و ما شاهد حمله به نمايندگي‌هاي عربستان بوديم.
اشتباهی که در ایران صورت گرفت تعرض به سفارت پادشاهي عربستان سعودي در تهران و سركنسولگري آن در مشهد بود. تعرض توسط افرادي كه تمايل ندارم وارد جزييات آن شوم و البته امنيتي كه تامين نشد. اما زماني كه به پيامدهاي اين حركت نگاه مي‌كنيم، مي‌بينيم كه در چند عرصه ضربات بسيار مهلكي را به اعتبار سياسي ايران، مردم، فرهنگ و تمدن ايراني وارد كرد. در واقع اين تعرض بهترين و بزرگ‌ترين خدمتي بود كه مي‌شد در اين مقطع زماني به عربستان سعودي كرد. نيروهايي كه اقدام به اين حركت كردند در زمين عربستان سعودي بازي كردند.
اقدامي كه عربستان سعودي با اعدام شيخ نمر انجام داد جامعه جهاني را به يك واكنش واداشته بود اما با حركتي كه در ايران انجام شد همه نگاه‌ها به سمت ما چرخيد و ايران محكوم شد. علاوه بر اين، آن اقدام هم به تمدن و فرهنگ ايراني و هم به جمهوري اسلامي، آرمان‌ها و ارزش‌هاي انقلاب آسيب رساند. پيامدهاي اين اتفاق بسيار منفي بود و همان‌گونه كه آن طرف يك اقدام اشتباه انجام داد، اين طرف هم دلواپسان نتيجه بازي را به نفع عربستان تغيير دادند.
در واقع مي‌توانيم روي اين نكته تاكيد كنيم كه عده‌اي براي آنكه آسيب‌هايي به سياست‌هاي دولت تدبير و اميد برسانند اقدام‌هايي را براي تخريب چهره اين دولت انجام مي‌دهند. دولت يازدهم دولتي است كه برجام را به فرجام رسانده است و گام بعدي اين است كه ما بتوانيم مناسبات خود را با ساير كشورها به خصوص كشورهاي همسايه و به ويژه عربستان سعودي وارد مرحله نويني كنيم. با اين تعرض آسيبي به اين مرحله از مسووليت‌هاي دولت رسيد كه جبران آن بسيار سخت است.

رایزنی ها برای ممانعت از اعدام شیخ نمر داشتیم
پيش از اينكه به عربستان سعودي بروم دولت قبلي و حتي آقاي دكتر صالحي، وزير امور خارجه وقت در همان مقطع گفت‌وگوهايي را با مرحوم سعود الفيصل وزير امور خارجه وقت عربستان داشتند و در اين خصوص هم رايزني‌هاي بسياري صورت گرفته بود. اما هيچگاه قولي يا وعده‌اي به ما مبني بر اينكه شيخ نمر اعدام نخواهد شد، داده نشد. سعودي‌ها بيشتر بر اين نكته‌ها تاكيد داشتند كه شيخ نمر، فردي سعودي است و اتهام‌هايي بر وي وارد است كه ايشان به يك‌سري از اتهام‌هاي وارده اعتراف كرده‌اند و سرانجام هم اينكه قوه قضاييه ما مستقل است و روندي بايد طي شود. نكته آخر هم اين بود كه همواره به ما گفته مي‌شد كه بناي آل‌سعود انجام اقدامي عادلانه در قبال شيخ نمر است. اما اينكه اعدام شيخ نمر در اين مقطع زماني انجام شود دور از ذهن و انتظار بود.

فاصله زمانی ١٥ تا ٢٠ ساعته از زمان حمله به سفارتخانه تا اعلام قطع رابطه ديپلماتيك

تلقي من اين است كه عربستان سعودي تصميم به قطع رابطه را از پيش اتخاذ كرده بود. دلايل بسياري براي اتخاذ چنين تصميمي از سوي رياض وجود دارد. تلاش‌هاي بسياري از جانب ما براي ممانعت از بروز اين مشكل‌ها در رابطه دوجانبه صورت گرفت. روز شنبه از ساعت ١٠ شب به بعد، من با مقام‌هاي سعودي و البته با تهران در ارتباط تنگاتنگ بودم و اين ارتباط‌ها تا بامداد يكشنبه هم طول كشيد. در اين فاصله زماني گزارش‌هاي ضد و نقيضي به دست من مي‌رسيد. طبيعي بود كه من هم بر اساس گزارش‌هاي دريافتي، آنها را جمع‌بندي كرده و به دولت عربستان منتقل كنم. در همان ساعت‌هاي اوليه زماني كه تعرض‌هاي نسبي و محدودي به سفارتخانه عربستان شد يعني حدود ساعت يك بامداد روز يكشنبه بود كه مسوولان سعودي اعلام كردند «اگر شما نمي‌توانيد امنيت سفارتخانه ما را تامين كنيد به ما اطلاع دهيد كه ديپلمات‌ها و نيروهاي خود را بازگردانده يا براي قطع رابطه اقدام كنيم.»
تا آن لحظه شايد هنوز افراد وارد سفارت نشده بودند. ساعت ١١ و نيم شب يكشنبه بود كه وزارت امور خارجه عربستان من را خواست و اعلام قطع رابطه كرد.در همان روز يكشنبه پس از آنكه متوجه جزييات ماجرا شديم و وزارت خارجه هم تصوير شفاف و روشني از وضعيت سفارت عربستان در تهران گرفت، قرار شد ما به سعودي‌ها اعلام كنيم كه آنها مي‌توانند كارمندان خود را براي تحويل گرفتن سفارت به محل سفارتخانه بفرستند و اگر خسارتي وارد شده ايران آماده پرداخت اين خسارت است. البته شايد اين مساله مقداري ديرهنگام بود. ديرهنگام از اين بابت كه عربستان سعودي تصميم خود براي قطع رابطه را گرفته بود.  

هدف از اعدام شيخ نمر تا اندازه تحريك ايران بود

نظر شخصي من اين است كه شايد يكي از اهداف سعودي اين بود كه با اين كار افكار عمومي در ايران را تحت تاثير قرار داده و تحريك كند تا به اهداف خاص پيش‌بيني شده خود برسد. البته عربستان در رسيدن به اهداف مد نظر خود ناكام ماند.  
رييس دولت تدبير و اميد، پيش از انتقال قدرت از دولت دهم به يازدهم، در نخستين مصاحبه مطبوعاتي خود از تعامل با همه كشورها به ويژه همسايگان و به خصوص عربستان سخن گفت. آقاي روحاني مي‌دانستند كه اگر اعتماد متقابلي ميان دو كشور بزرگ و دو بازيگر اصلي در منطقه شكل بگيرد تحولات بسيار مثبتي را به همراه خواهد داشت.كشورهاي منطقه از اين حسن رابطه سود خواهند برد. از سوي ديگر مقابله با افراط‌گرايي و تروريسم هم آسان‌تر خواهد شد. اما متاسفانه گام‌هاي بلند و مثبتي كه از سوي ايشان برداشته شد با پاسخ درخوري از سوي عربستان روبه‌رو نشد.  
دكتر ظريف برای سفر به عربستان تمايل داشتند اما عربستان سعودي بستر لازم براي انجام اين سفر را فراهم نمي‌كرد. من در ملاقات‌هايي كه به ويژه با مرحوم سعود الفيصل داشتم اين نكته را مورد تاكيد قرار مي‌دادم كه به محض آنكه آقاي ظريف تصميم به سفر به عربستان مي‌گيرد يا اين سفر را در برنامه كاري خود قرار مي‌دهد، شخص آقاي سعودالفيصل با يك مصاحبه يا فرد ديگري با موضع‌گيري‌هاي نادرست، شرايط بسيار منفي‌اي را به وجود مي‌آورند كه افكار عمومي در ایران اين سفر را زير سوال مي‌برد. من به مقام‌هاي عربستاني همواره گوشزد مي‌كردم كه شما بايد اقدامي را انجام دهيد كه بحث سفر آقاي ظريف به عربستان مورد پذيرش افكار عمومي در داخل ايران قرار بگيرد.

اما يكي دیگر از علت‌هاي انجام نشدن سفر وزير امور خارجه ايران به عربستان این بود که مقام‌هاي عربستاني حتي قول رعايت پروتكل ديپلماتيك را هم به ما نمي‌دادند.

رييس جمهور دولت نهم و دهم پنج بار به عربستان سعودي سفر كرد.اما هیچ بازديدي از سوي عربستاني‌ها صورت نگرفت. من در ديدارها با مقام‌هاي عربستان سعودي هم اين مساله را مرتب تكرار مي‌كردم كه شما بايد به ايران سفر كنيد. از منظر عرف ديپلماتيك هم نوبت عربستان سعودي بود كه مقامي از اين كشور به تهران سفر كند.
با وجود تمام سوال‌هاي بجا و درست افكار عمومي در چرایی این سفرها، آقاي روحاني تصميم سفر آقاي ظريف به عربستان را گرفته بود و اين شهامت ايشان در اين حوزه را نشان مي‌دهد. اما عربستان نه تنها گام‌هاي لازم را برنداشت بلكه از تخريب هم فروگذار نكرد. عربستاني‌ها حتي نقش كليدي را در تخريب مذاكرات هسته‌اي هم ايفا مي‌كردند.

تلاش های عملی دولت در بهبود رابطه با عربستان

در دولت يازدهم سه گام جدي براي عبور از بحراني كه ميان ايران و عربستان به وجود آمده بود، برداشته شد. گام اول اعزام سفير بود. گام دوم تحركات مثبت و رايزني‌هايي بود كه با مقام‌هاي سعودي براي ورود به مرحله گفت‌وگو و حل و فصل اختلاف‌ها انجام گرفت. اين اتفاق‌ها در زمان پادشاهي ملك عبدالله بود كه وي نقش كليدي را در دولت سازندگي براي بهبود رابطه و بالا بردن ديوار اعتمادسازي ايفا كردند. ما قفل‌هاي بسياري در مناسبات دوجانبه داشتيم كه همه را باز كرديم. اما زماني دوباره به بن‌بست خورديم كه اظهارات يكي از ائمه جمعه پس از فوت ملك عبدالله پيش آمد. آن اظهارات فضاي بسيار منفي را بر روابط دوجانبه حاكم كرد. در نتيجه اين اظهارات، قفل‌هايي كه باز شده بود دوباره بسته  شدند.
مدتي از اين اظهارات گذشت و ما گام دوم مبني بر گفت‌وگو را برداشتيم و اعلام كرديم كه اين موضع موضع شخصي بوده و موضع رسمي ايران نيست. اين رويه ادامه داشت تا زماني كه مسائل يمن به وجود آمد. تصور غلطي كه سعودي از نقش ايران در يمن داشتند كار را در روابط دوجانبه بسيار پيچيده كرد. نقش ما در يمن يك نقش انسان‌دوستانه است و ما هيچگاه منكر رابطه با حوثي‌ها نشديم اما ارتباط‌هاي ما ارتباط‌هاي خاص و ويژه بود. ماجراي يمن قفل ديگري بود كه مناسبات ما و عربستان را به عقب بازگرداند. گام سومي كه برداشته شد برنامه‌ريزي براي سفر وزير امور خارجه ايران به عربستان بود. مقدمات انجام اين سفر هم به خوبي پيش رفته بود. دعوتنامه‌اي بود كه چندين بار از سوي سعودي‌ها براي حضور آقاي ظريف در عربستان مطرح شده بود و قرار بود كه ايشان در يك زمان مناسب اين سفر را انجام بدهند. مقدماتي صورت گرفت و سفري هم از سوي معاون ايشان به عربستان انجام شد تا مقدمات سفر آقاي ظريف فراهم شود. سفر آقاي ظريف هم در دستور كار بود كه نوبت به روي كار آمدن عادل الجبير رسيد. الجبير نيز مجددا دعوت خود را تكرار كردند كه ما به وضعيت خاصي رسيديم كه روابط دو كشور قطع شد.

چرایی روی کار آمدن عادل الجبیر

زماني كه ملك سلمان به روي كار آمد و در مسند قدرت قرار گرفت، طيف ملك عبدالله به شكل كامل كنار گذاشته شدند و اگر وزارت امور خارجه را كه جايگاه بسيار مهم و حساسي است در اختيار خانواده خويش قرار مي‌داد حساسيت‌هايي بالايي ايجاد مي‌شد. از آن طرف هم اگر مي‌خواست از فرزندان ملك عبداالله انتخاب كند- چرا كه قائم مقام وزير امور خارجه وقت پسر ملك عبدالله بود- ملاحظه‌ها رعايت نمي‌شد، براي جلوگيري از تشنج‌هاي داخلي و اختلاف‌هاي خانوادگي ملك سلمان تصميم گرفت كلا فردي غير از خاندان سلطنتي را انتخاب كند. البته از اين انتخاب هدف ديگري را هم دنبال مي‌كردند و معلوم نيست كه تا چه اندازه به اين هدف رسيده‌اند. جامعه عربستان با چالش‌هاي بسياري روبه‌رو است و زماني كه ملك سلمان، محمد را به عنوان ولي‌وليعهد تعيين كرد، در حقيقت پديده جديدي را رقم زد. شخص جواني را انتخاب كرد كه ويژگي‌هاي خاص و تدابير خاص خود را در كار دارد. محمد سلمان تدابيري انديشيده و به دنبال برخي تحولات در جامعه عربستان است. انتخاب اين دو جوان به عنوان روساي دو وزارتخانه مهم و كليدي در عربستان پيامي را به جامعه عربستان سعودي مي‌دهد كه وزارت امور خارجه از آن حالت انحصارطلبي خارج شده است و ديگران هم مي‌توانند چنين پست‌هايي را اشغال كنند. انتخاب محمد بن سلمان هم به عنوان جواني كه آمال و آرزوهاي مشخصي دارد و در طبقه خاصي از عربستان سعودي طرفداراني را به خود اختصاص داده است نشان مي‌دهد كه آل‌سعود به دنبال تغييرات بنياديني است.
شايد انتخاب اين دو فرد در بعد داخلي به معناي اصلاحات به نفع فضاي داخل باشد اما در بعد سياست خارجي بسياري از رسانه‌هاي اروپايي و حتي تحليلگران امريكايي تاكيد دارند كه اين دو مقام، جوان‌هايي هستند كه با خام بودن خود منطقه و رابطه دوجانبه با ايران را دچار تحولات ناخوشايند كرده‌اند. تركيب اين دو، نوعي سياست خارجي تهاجمي را براي عربستان به ارمغان آورده است.
بنابراين بايد بگوييم كه سياست كلان آل سعود در حال حاضر نوعي تنش آفريني با ايران و ادامه تخاصم ورزي است. اما چرا؟ شايد بيشترين نگراني كه در دو دشمن خارجي ايران يعني رژيم صهيونيستي و عربستان وجود دارد اين است كه ايران آرام‌آرام در حال حركت كردن به سمتي است كه جايگاه درخور خود را پيدا كند.

میانجیگری

نواز شريف هم در تهران و هم در رياض تاكيد كرد كه براي ميانجيگري ميان دو كشور آمده‌ام اما ٤٨ ساعت پس از حضور شريف در تهران، عادل الجبير ادعا كرد كه چنين مساله‌اي اصلا مطرح نبوده است.
بله. من هم از اظهارات الجبير تعجب كردم و نمي‌دانم چرا ايشان چنين موضعي را اتخاذ كردند. شايد اين موضع‌گيري هم در اثر نگراني‌هايي است مبني بر اينكه چرا عربستان سعودي به اين سرعت به اشتباه خود پي برده و به دنبال ميانجي است.
تا این لحظه نشانه‌اي كه اين باور را در ما به وجود آورد كه سعودي‌ها متوجه اشتباه خود شده‌اند مشاهده نكرده‌ايم. شايد الان هم براي بروز چنين نشانه‌اي از سوي سعودي‌ها زود باشد. سعودي‌ها هم سرمايه‌گذاري بسياري براي رسيدن به اهداف خود كرده‌اند اما به اين هدف‌ها نرسيده‌اند. آنها فكر مي‌كردند با فضايي كه به وجود آورده‌اند بسياري از كشورهاي عربي و اسلامي براي قطع رابطه اقدام كنند كه اين پيش‌بيني آنها محقق نشد. عربستان سعودي حتي در بين كشورهاي شوراي همكاري به غير از بحرين نتوانست موفقيتي را از آن خود كند. كشورهاي ديگر هم متوجه اشتباه عربستان در قطع رابطه ديپلماتيك با ايران شده‌اند. كشورهايي نظير امارات متحده عربي هم متوجه شده‌اند كه در پايين آوردن سطح رابطه دچار اشتباه شده‌اند.

*روزنامه اعتماد

نظر شما