twitter share facebook share ۱۳۹۹ دی ۲۷ 933

ایران علیرغم اختلافات فاحش ایدئولوژیک با القاعده، سالهاست که با اتهام همکاری با این گروه روبرو است. اما به گفته تحلیلگران، گرچه در برخی موارد منافع مشترک و همسویی بین دو طرف وجود دارد، ولی این ارتباط، آمیخته با بی اعتمادی و سوء ظن است.

وزیر خارجه آمریکا مایک پمپئو یک هفته قبل از آنکه ترامپ کاخ سفید را ترک کند، مدعی شد که ایران به «افغانستان جدیدی» برای شبه نظامیان القاعده بدل شده است. این اظهارات با شگفتی ناظران سیاسی همراه شد و آنان با اشاره به عدم وجود هیچ مدرکی دال بر اینکه القاعده از ایران به عنوان پایگاه استفاده می کند، صحت سخنان پمپئو را زیر سؤال بردند.

پمپئو در ادامه برای نخستین بار علنا اعلام کرد که مرد شماره دو القاعده عبدالله احمد عبدالله معروف به ابو محمد المصری ماه اگوست در تهران ترور شد و این امر ادعاهای مطرح شده مبنی بر اینکه ایران پناهگاه افراط گرایان شده است را تقویت می کند.

روی کاغذ، ایران و القاعده دشمن ایدئولوژیک همدیگر هستند؛ ایران کشوری فارس زبان است که توسط اسلام گرایان شیعه اداره می شود و نگرش القاعده مبتنی بر برداشتی افراطی از اسلام سنی است و تحت سلطه عرب ها می باشد.

تهران همواره ادعاهای ارتباطش با القاعده را رد کرده است و وزیر خارجه ایران جواد ظریف، پمپئو را متهم کرد که دارد «حرفه فاجعه ‌بار خود را با دروغ‌های جنگ طلبانه پایان می دهد». ظریف خاطر نشان کرد که تمام ستیزه جویانی که حملات یازده سپتامبر را علیه آمریکا انجام دادند، از «مقصد مورد علاقه پمپئو» (عربستان) آمده بودند.

دانیل بایمن استاد دانشگاه جورج تاون روابط بین ایران و القاعده را «سخت و مشکل ساز همراه با سوء ظن متقابل» توصیف می کند و می افزاید «به طور کلی این همکاری وجود دارد و ایران مأمن و مخفی گاه القاعده شده است و البته محدودیت هایی بر آنان گذاشته است»

نیویورک تایمز گزارش داد که اظهارات پمپئو نشان دهنده سرگشتگی مقامات دستگاه ضدتروریسم آمریکا است و به نظر می رسد که اظهارات او تحلیل های شخصی وی باشد نه داده های دستگاههای اطلاعاتی امریکا.

به گفته «لویدولت» محقق مؤسسه مطالعات استراتژیک واشنگتن: روابط بین القاعده و ایران از یازده سپتامبر در نوسان است و دو طرف دوره هایی در خصومت و دشمنی هستند و دوره های دیگر به شکل محتاطانه همیاری دارند.

برخی از تحلیلگران با اشاره به داده های اطلاعاتی از جمله مستندانی که در مخفیگاه اسامه بن لادن در پاکستان پیدا شد، می گویند که برای دهه ها، تماس هایی بین القاعده و ایران وجود داشته است. اما مهمترین کمک ایرانیان، پناه دادن رهبران ستیزه جویان بود که از افغانستان وارد ایران شده بودند. کشتن عبدالله در تهران که طبق گزارش ها توسط موساد و به دستور آمریکا انجام شده –گرچه پمپئو در اظهاراتش این مسئله را تأیید نکرد- ادعای حضور اعضای القاعده در ایران را تأیید می کند. البته به گفته لویدولت «تمایل ایرانیان به تحمل اعضای القاعده و مدارا در برابر حضورشان در ایران، بدون شرط نبوده است»

عاصف مقدم استادیار مرکز علمی هرتزلیا در اسرائیل این رابطه را «همکاری تاکتیکی» توصیف می کند «دادن پناهگاهی امن به اعضای القاعده در ایران نه تنها ایران را به تهدیدی بالقوه برای آمریکا بدل می کند که این کشور را در برابر حملات مستقیم القاعده به ایران بیمه می نماید». به ویژه با تغییر دولت آمریکا، ایران می خواهد با کارت القاعده بازی کند و امتیاز بگیرد، چراکه تجارب گذشته، به رهبران ایران ثابت کرده است که این کارت بسیار ارزشمند است.

به گفته مقدم از دهه نود بین ایران و ایمن الظواهری جانشین بن لادن رابطه وجود داشته است. در 2015 دادگاه آمریکا ایران را به خاطر بمبگذاری القاعده در سال 2000 در ناو جنگی USS COLE در یمن مسئول دانست و گفت تهران به ساخت شبکه القاعده و آموزش آنها کمک کرده است.

اما ورای این همکاری ها رابطه بین دو طرف همچنان آمیخته با دشمنی و بی اعتمادی است. به گفته باراک مندلسون استادیار دانشگاه هاورفورد در پنسلوانیا «این رابطه بر اعتماد مبتنی نیست، بلکه بر پایه تهدیدات مشترک و قدرت هر یک از دو طرف برای ضربه زدن به دیگری در صورت نقض توافقات فیمابین شکل گرفته است»

به گفته بایمن اگر تنش های بین ایران و امریکا کاهش یابد، ایران حاضر است که عوامل القاعده را برای روبرو شدن با عدالت به دست آمریکا بسپارد؛ اما با توجه به تنش های حال حاضر بین دو کشور، این امر محتمل نیست. بسته به شرایط سیاسی «ایران اگر بتواند به قیمت خوبی اعضای القاعده را بفروشد، این کار را خواهد کرد»

*این مقاله صرفا ترجمه ای از مقاله اصلی است و انتشار آن به معنای تأیید مطالب گفته شده نمی باشد.

*منبع: المانیتور

*مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما