twitter share facebook share ۱۴۰۰ آذر ۱۹ 1018

پس از پنج ماه وقفه در مذاکرات هسته‌ای وین، این مذاکرات 29 نوامبر از سر گرفته شد. اما نبود گفتگوهای مستقیم بین واشنگتن و تهران از یکسو و خواسته‌های حداکثری ایران از سوی دیگر، بر مذاکرات سایه انداخته است. دور هفتم گفتگوها بدون هیچ پیشرفتی به پایان رسید و امیدها برای احیای برجام بیش از همیشه رنگ باخت.

چین که در مرحله نهایی مذاکرات هسته‌ای در سال 2015 نقش مهمی ایفا کرد، در مذاکرات جاری نیز نسبت به کشورهای دیگر اهرم‌های بیشتری برای استفاده دارد تا ایران را مجبور به تطابق خود با برجام کند. با این حال در ماههای گذشته پکن نقشی حاشیه‌ای ایفا کرده و تمایلی به ایفای نقش میانجی از خود نشان نداده است. برای مثال روسیه در گرفتن موضعی مصالحه‌جویانه بسیار فعال‌تر از چین عمل کرده است و نماینده این کشور در وین میخائیل اولیانوف مرتب با مخاطبان خود در توئیتر صحبت می‌کند.

اما طبق گزارش وال استریت ژورنال که 6 دسامبر منتشر شد، هیأت چینی در آخرین دور مذاکرات فعال‌تر بوده است. در این دور، مذاکره کننده ارشد پکن همراستا با سایر هیأت‌ها ناامیدی خود را از خواسته‌های غیرسازنده ایران اعلام کرد.

پکن در گذشته بیشتر بر حفاظت و پیشبرد منافع دوجانبه در منطقه خلیج فارس متمرکز بوده است؛ مسیری که ماه مارس با تور وزیر خارجه این کشور یی‌وانگ به خاورمیانه به اوج خود رسید. در همان ماه، تهران و پکن توافقنامه همکاری جامع راهبردی 25 ساله را امضا کردند که دو کشور را بیش از پیش به‌هم نزدیک کرد. در عین حال چین به واردات نفت ایران از طریق کشورهای واسطه ادامه می‌دهد؛ اقدامی که به پکن اهرم بیشتری در مذاکره با ایران می‌دهد.

بازی آمریکا و چین

پس از اعلام تهران مبنی بر بازگشت به مذاکرات وین پس از یک وقفه پنج ماهه، وانگ وزیر خارجه چین از این تصمیم استقبال کرد و از ایران خواست به تعهدات برجامی خود بازگردد. چین در نشست سه جانبه معاونان وزرای خارجه چین، روسیه و ایران نیز که در 15 نوامبر برگزار شد، لحنی مشابه داشت. حمایت پکن از احیای برجام موجب شده که دولت جو بایدن بکوشد تا در این زمینه با چین در تعامل بیشتری باشد.

جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا پس از نشست 16 نوامبر بایدن و شی‌جین‌پینگ، موضوع هسته‌ای ایران را یکی از «چالش‌هایی دانست که آمریکا و چین از گذشته تاکنون در خصوص آن باهم همکاری کرده‌اند و اکنون به لحظات مهمی رسیده‌اند». این سخنان برای کسانی که از نزدیک تلاش دولت بایدن برای همکاری با چین در مذاکرات هسته‌ای با ایران را دنبال می‌کنند، تعجب‌آور نبود.

بایدن و شی در اولین دیدار خود از زمان روی کار آمدن بایدن در ماه مارس نیز تأیید کردند که منافعشان در مورد ایران هم‌پوشانی دارد. در این راستا راب مالی فرستاده ویژه ایالات متحده در امور ایران بر شدت فعالیت‌های دیپلماتیک خود افزود و چند بار با معاون وزیر خارجه چین ماژائوسو تماس گرفت. یکی از تفاوت‌های بین دولت بایدن و ترامپ همین است که تیم بایدن ترجیح داد به جای اجرای تحریم‌های ایالات متحده علیه چین بدلیل واردات نفت از ایران، رویکرد دیپلماسی با پکن را برگزیند.

ژائو لیجیان سخنگوی وزارت خارجه چین در اظهارات خود پس از دور هفتم مذاکرات در وین، نسبت به اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها که نگرانی خود را بابت جدی نبودن ایران در مذاکرات اعلام کردند، لحن مثبت‌تری داشت و از تمام طرف‌ها خواست تا خویشتنداری نموده و از بیان سخنان و اعمالی که ممکن است تلاش‌های دیپلماتیک را مختل کند خودداری نمایند. این اظهارات نشان داد که پکن همچنان می‌کوشد درجه‌ای از حمایت سیاسی را از ایران داشته باشد.

نجات توافق هسته‌ای برای چین چقدر فوریت دارد؟

برجام زمانی که امضا شد، برای چین ابزاری مؤثر برای جلوگیری از اشاعه سلاح اتمی بود؛ ضمن اینکه جنگ با ایران بر منافع و امنیت چین تأثیری ویرانگر داشت. حالا با توجه به اینکه حضور و نفوذ چین در خلیج فارس در مقایسه با یک دهه پیش بسیار بیشتر و عمیق‌تر شده، ارزش ثبات منطقه و هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم درگیری نیز برای پکن افزایش یافته است.

البته گرچه با خروج ترامپ از برجام، منطقه خلیج فارس دچار تزلزل و آشفتگی شد، ولی آسیب چندانی به منافع چین وارد نیامد. ایران هرگز کشتی‌های مرتبط با چین را هدف نگرفت و این نشان می‌دهد که سپاه می‌داند چین از معدود قدرت‌های بزرگی است –اگر نگوییم تنها قدرت بزرگ- که می‌تواند سرمایه‌های سیاسی و اقتصادی ارزشمندی در اختیار ایران بگذارد. پکن با دقت عمل کرده تا بتواند تنش‌ها را بدون اینکه به درون این کشور کشیده شود، هدایت کند و منافع خود را آزادانه و باموفقیت در منطقه پیش ببرد. در نتیجه پکن هزینه ایفای نقشی محوری‌تر در مذاکرات هسته‌ای را بیش از نفعش می‌بیند.

ایفای نقشی حاشیه‌ای توسط چین در مذاکرات را می‌توان نشانه یک امر دیگر نیز دانست؛ اینکه خاورمیانه برای پکن در مقایسه با بحران‌های فوری‌تر و پرهزینه‌تری همچون کرونا، خروج آمریکا از افغانستان و تنش‌ها بر سر تایوان در درجه دوم اهمیت قرار دارد و تلاش دیپلماتیک چین برای مقابله با این بحران‌ها، این کشور را از موضوع هسته‌ای منحرف کرده است.

چه چیزی پکن را به افزایش مشارکت خود در موضوع هسته‌ای سوق می‌دهد؟

برجام بود که به چین اجازه داد علیرغم تنش‌های خلیج فارس، منابع دیپلماتیک خود را صرف مسائل دیگر کند و خطر فروپاشی کامل برجام است که محرک تلاش‌های دیپلماتیک اخیر چین برای حفظ آن و تعدیل خواسته‌های ایران در آخرین دور مذاکرات در وین بوده است.

به گفته جان گارور استاد بازنشسته مؤسسه فناوری جورجیا، نقش چین پس از سال 2013 نیز در مذاکرات افزایش یافت و پکن نقش میانجی را بین آمریکا و ایران ایفا کرد. اما چه چیزی باعث تغییر رویه چین در آن سال شد؟ سال 2013 با انتخاب حسن روحانی و امضای «برنامه اقدام مشترک» که پیش‌درآمد برجام بود، مذاکرات شتاب رو به جلو و بی‌سابقه‌ای گرفت. در آن مرحله چین دید که هزینه تلاش‌‌ها برای میانجیگری بین ایران و آمریکا به شکل قابل توجهی کاهش یافته و نباید خود را از چنین دستاورد تاریخی‌ای محروم کند.

به عبارت دیگر نقش چین در مذاکرات هسته‌ای را می‌توان همچون یک فشارسنج طبیعی از وضعیت برجام دانست؛ به این معنی که زمانی پکن مشارکت خود را در موضوع هسته‌ای افزایش می‌دهد که مذاکرات یا به موفقیت نزدیک باشد یا در آستانه فروپاشی قرار گرفته باشد.

*منبع: شورای آتلانتیک

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما