در واقعیت، تشکیل کشور فلسطین بیش از هر زمان دیگری غیرممکن به نظر میرسد. در کرانه باختری، بیش از نیم میلیون شهرکنشین یهودی در سرزمینی که زمانی مرکز شکلگیری کشور فلسطین محسوب میشد، ریشه دواندهاند. شبهنظامیان شهرکنشین مرتکب حملات بیشماری علیه فلسطینیان اطراف خود شدهاند، در حالی که پروژه گستردهتر شهرکسازی بهدنبال گسترش بیشتر در کرانه باختری و تحریک به کوچاندن فلسطینیان بیشتری است که هنوز در آن منطقه زندگی میکنند. برخی از مقامات ارشد اسرائیل خواهان الحاق کامل این اراضی به خاک اسرائیل هستند.
در غزه، پس از ۲۱ ماه جنگ، زیرساختهای غیرنظامی تقریباً از بین رفتهاند؛ شهرهای کامل در این منطقه پرجمعیت از روی نقشه محو شدهاند، در حالی که جمعیت تحت محاصره و در رنج این منطقه روزانه برای بقا میجنگند. احتمال آن وجود دارد که بیش از دو میلیون ساکن غزه مجبور شوند «داوطلبانه مهاجرت» کنند و سرزمین جنگزده خود را ترک نمایند.
در اسرائیل، راهحل دوکشوری — ایده وجود دو کشور جداگانه اسرائیل و فلسطین در کنار یکدیگر — اساساً منتفی است، بهویژه پس از حمله گروه مسلح حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به جنوب اسرائیل. دیپلماتهای ارشد اسرائیلی این طرح را مرده اعلام کردهاند. پارلمان اسرائیل سال گذشته با اکثریت قاطع قطعنامهای را به تصویب رساند که حق تشکیل کشور فلسطینی را رد میکرد. جناح راست اسرائیل بهدنبال تثبیت واقعیتی دائمی است که در آن فلسطینیان در چارچوب «اسرائیل بزرگ» بهعنوان شهروندان درجهدوم با حقوق کمتر باقی بمانند یا مجبور به ترک سرزمین خود شوند.
در ایالات متحده، دولت ترامپ از ایده تشکیل کشور فلسطینی صرفنظر کرده است؛ ایدهای که دولتهای متوالی آمریکا طی دو دهه گذشته تنها در حد حرف از آن حمایت میکردند، حتی اگر در عمل کاری برای تحققش نکردند. بخش بزرگی از قانونگذاران جمهوریخواه اکنون با راستگرایان اسرائیلی همسو هستند و احتمالاً با اقداماتی که رئیسجمهوران جمهوریخواه پیشین برای مهار رفتارهای اسرائیل انجام میدادند یا سخنانی که پیشتر در بهرسمیت شناختن حقوق فلسطینیها گفته میشد، مخالفت خواهند کرد.
مایک هاکبی، سفیر فعلی ایالات متحده در اسرائیل، در ماه ژوئن گفت که او باور ندارد کشور مستقل فلسطینی «در طول عمر ما» شکل بگیرد. او در مصاحبهای دیگر بهعنوان یک مسیحی انجیلی پیشنهاد داد که اگر قرار باشد چنین کشوری تشکیل شود، میتواند از دل یکی از کشورهای «مسلمان» بیرون بیاید که تصمیم بگیرد میزبان میلیونها فلسطینی تبعیدی شود.
با این حال، در هفتههای اخیر، ایده راهحل دوکشوری دوباره مطرح شده است. فرانسه و عربستان سعودی در یک تلاش مشترک در سازمان ملل، این هفته از تمام کشورهای عضو خواستند که اگر تا ۵ سپتامبر فهرست بلندبالایی از شرایط — که بیشتر آنها متوجه اسرائیل هستند — برآورده نشود، کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند. فرانسه قصد دارد کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد، و به نظر میرسد بریتانیا و کانادا نیز آماده هستند همین مسیر را در پیش بگیرند، مگر اینکه اسرائیل بهسرعت به نگرانیهای آنها درباره وضعیت انسانی در غزه پاسخ دهد. اگر این کشورها فلسطین را به رسمیت بشناسند، به اکثریت قاطع کشورهای جهان خواهند پیوست که پیشتر این کار را انجام دادهاند.
مارک کارنی، نخستوزیر کانادا، گفت: «کانادا این را که دولت اسرائیل اجازه داده است وضعیت در غزه تا این حد وخیم شود، محکوم می کند.»
ژان-نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه، این هفته در سخنرانی خود برای نمایندگان سازمان ملل گفت: «ما باید راههایی برای گذر از پایان جنگ در غزه به پایان درگیری اسرائیل و فلسطین بیابیم.» از دید او، راهحل دوکشوری تنها گزینه واقعبینانه برای صلح پایدار است و از دولتهایی که این دیدگاه را دارند خواست که برای «تشویق» اسرائیل به پاسخگویی به این نگرانیها تلاش کنند.
ایالات متحده و اسرائیل از حضور در این نشست سازمان ملل خودداری کردند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل که همواره با راهحل دوکشوری مخالف بوده، این نشست را «بیثمر و در زمانی نامناسب» توصیف کرد. وزارت خارجه ایالات متحده نیز آن را جدی نگرفت و آن را نوعی نمایش تبلیغاتی دانست. تامی بروس، سخنگوی وزارت خارجه، به خبرنگاران گفت: «تمرکز ما بر دیپلماسی جدی است، نه بر کنفرانسهای صحنهسازیشدهای که صرفاً برای ایجاد توهم اهمیت برگزار میشوند.»
طرفداران این تلاش استدلال میکنند که این تنها راه برونرفت از بحران فعلی است. علی شهاب، مفسر سعودی، اوایل تابستان امسال نوشت: «بهرسمیت شناختن کشور فلسطین نه برای مجازات اسرائیل است و نه برای اعطای پیروزی ناحق به فلسطینیان.» او افزود: «این یک گام سیاسی ضروری است تا امکان صلح از طریق مذاکره دوباره مطرح شود. این اقدام به دیپلماسی قدرت میبخشد و به فلسطینیان انگیزهای برای ساخت آینده میدهد.»
استدلال این است که تقویت جایگاه فلسطین در مجامع بینالمللی میتواند جان تازهای به روند دیپلماتیکی بدهد که مدتهاست راکد مانده است. یک مقام ارشد مصری که بهدلیل حساسیتهای دیپلماتیک نخواست نامش فاش شود، روز پنجشنبه به من گفت: «اسرائیلیها زمانی ادعا میکردند که طرف فلسطینی شریکی برای صلح ندارد.» او افزود: «مشکل اکنون این است که طرف اسرائیلی شریکی برای صلح ندارد.»
این مقام اضافه کرد که اسرائیل بدون تشکیل کشور فلسطین نخواهد توانست روابط خود را با همسایگان عربش گسترش دهد. او گفت: «بدون این موضوع، اسرائیلیها هرگز صلح، ثبات و ادغام در این منطقه را تجربه نخواهند کرد.»
اما اینگونه استدلالها در اسرائیل نادیده گرفته میشوند؛ جایی که نتانیاهو از محکومیتهای اروپایی بهعنوان ابزاری برای بسیج حمایت داخلی استفاده میکند. یائیر لاپید، برجستهترین رهبر اپوزیسیون اسرائیل نیز تصمیم فرانسه برای بهرسمیت شناختن فلسطین را محکوم کرد. لاپید گفت: «نباید به فلسطینیان بهخاطر ۷ اکتبر و حمایتشان از حماس پاداش داد.»
منتقدان اسرائیل نیز نسبت به تمرکز بر راهحل دوکشوری بدبین هستند؛ راهحلی که طی دهه گذشته بارها در سوگ آن نوحهسرایی شده است.
مارک لینچ و شیبلی تلحمی، دو پژوهشگر مسائل خاورمیانه، در مقالهای در فارن افرز نوشتند: «بیان خواست راهحل دوکشوری بسیار آسانتر از مواجهه با واقعیت سلطه اسرائیل بر یک کشور واحد است. آسانتر است که وجود کشور فلسطین را تأیید کنیم تا اینکه کارهای فوقالعاده دشواری را انجام دهیم که لازمه ایجاد واقعی آن کشور باشد.»
حسین آغا، مذاکرهکننده پیشین فلسطینی، و رابرت مالی، دیپلمات پیشین آمریکایی در امور خاورمیانه، نوشتند: «اولویت امروز پایان دادن به کشتار در غزه است؛ که این کار بدون تحمیل هزینههای مادی به دولت اسرائیل که عامل آن است و بدون محروم کردن آن از سلاحهایی که با آنها این کار را انجام میدهد ممکن نیست.» آنها ادامه دادند: «فراتر از آن، نیاز است تا راهحلهایی خلاقانه برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطین بازاندیشی شود؛ راهحلهایی که فریب و تظاهر را کنار بگذارند، از هدف خیالی ایجاد دو کشور دست بکشند، و مسیر متفاوتی برای همزیستی با کرامت میان این دو ملت جستوجو کنند.»


نظر شما