برای ایرانیانی که غرق در سختیهای اقتصادی، سیاسی و بهداشتی هستند، یادآوری سخنان روحالله خمینی در بهشت زهرا هنگام بازگشت از تبعید، به طنزی تلخ میماند. وی در آن سخنرانی به مردم وعده «زندگیای مرفه و رضایتبخش» داد و گفت که مسکن نو و آب و برق و اتوبوس رایگان در اختیارشان میگذارد. وی افزود که «فقط به اینها دلخوش نباشید؛ ما روح شما را عظمت میدهیم».
حالا 43 سال بعد گزارشی در آذر ماه از بهشت زهرا و بسیاری از گورستانهای دیگر کشور تهیه شد که نشان میداد برخی از سر استیصال به دزدیدن سنگ قبرها و فروششان پس از ساییدن نام آنها روی آوردهاند. هتک حرمت قبرستان برای ایرانیان نشانهای گویا از انحطاط گسترده ارواحی است که روزی قرار بود توسط حکومت اعتلا یابد.
اما یکی دیگر از آثار فروپاشی اقتصادی بر روح و روان ایرانیان، افزایش میزان خودکشی و تقاضا برای خدمات مشاوره است. ماه آذر دکتر علیرضا زالی رئیس ستاد مقابله با کرونا در تهران گفت که از هر 3 شهروند یک نفر با نوعی اختلال روانی دست و پنجه نرم میکند.
در واکنش به این سخن، شیرین عبادی برنده ایرانی جایزه صلح نوبل در یکی از صفحات اجتماعی خود نوشت: «با توجه به تورم فاجعهبار، فقر، بیکاری، سرکوب و محدودیتهای آزادی، چنین اختلالات روانیای تعجبآور نیست. این ارقام نشاندهنده وضعیت بحرانی جامعه است».
صبا آلاله روانشناس بالینی که ماه سپتامبر از ایران به ترکیه مهاجرت کرد میگوید: «برای ارتقای سلامت روان در ایران، مردم باید احساس ارزشمندی کنند و ببینند که مورد قبول جامعه هستند. متأسفانه ما میبینیم که در ایران همه چیز باید در چارچوب نظام حاکم باشد؛ در چنین محیطی انسان، فردیت خود را از دست میدهد و عزت نفسش کم میشود. با از دست رفتن عزت نفس هم، آشفتگی ذهنی افزایش مییابد».
همه مردم جهان آثار روانی همهگیری کووید 19 را احساس کردند؛ برای مثال مطالعهای که ماه اکتبر توسط The Lancet روی 204 کشور انجام شد، نشان میداد که در سال 2020 اختلالات افسردگی و اضطرابی بیش از 25% بیشتر شده است.
در زمینه مقابله با مشکلات روانی ناشی از کرونا، مقامات ایران عملکرد خوبی داشتند به طوریکه سال گذشته به دلیل «اتخاذ رویکردهای نوآورانه در ارائه خدمات بهداشت روان» مورد تمجید سازمان بهداشت جهانی قرار گرفتند. سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که مقامات بهداشتی ایران سه هفته پس از شناسایی اولین موارد ابتلا به کووید 19 یک خط کمک ملی راهاندازی کردند که در آن «کارکنان آموزشدیده بهداشت روان» خدمات ارائه داده و در نه ماه اول همهگیری، روزانه به طور میانگین به 5130 تماس پاسخ میدادند.
اما ایران فراتر از همهگیری با مجموعهای از مشکلات دست به گریبان است: تحریمهای سخت آمریکا، سوء مدیریت اقتصادی دولت، خشکسالی و مقاماتی که نه تنها مشکلی را حل نمیکنند که روز به روز بر رنج مردم میافزایند. مجموعه این فشارها مسئله سلامت روان را در ایران منحصر به فرد کرده و به رشد «فرهنگ غم» در ایران انجامیده است.
دکتر مژگان حکیمی رئیس بخش روانشناسی کالج تورو در لسآنجلس میگوید: «مردم کشورها ممکن است دچار افسردگی شوند؛ اما آنچه تفاوت کشورها را در این زمینه رقم میزند، سیاستی است که دولتها اتخاذ میکنند و آزادیهایی است که به مردم میدهند».
نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه دولتمردان متوجه شدت مشکل شدهاند، گرچه هنوز راهکاری برای حل این مشکل اتخاذ نکردهاند. آنان به وجود سختیهای گسترده اذعان نموده و قول دادهاند که اقتصاد را اصلاح کنند.
به گفته فرشاد مؤمنی مدیر مؤسسه غیردولتی مطالعات دینی و اقتصادی، سرخوردگی سیاسی تأثیری کلیدی بر سلامت روان مردم دارد «با بدتر شدن رابطه مردم با نظام حاکم، با کاهش حس اعتماد، بیثباتی، عدم صداقت، احتکار، زوال اخلاق، اعتیاد، فساد، خودکشی، مشکلات روحی و روانی، افزایش آمار طلاق و غیره مواجه هستیم».
در ایران تورم، فقر، حس ناامیدی و میزان خودکشی در حال افزایش است. آمارهای رسمی نشان میدهند که در سه سال گذشته میزان افرادی که در فقر مطلق به سر میبرند دوبرابر شده و سی میلیون ایرانی یعنی بیش از یک سوم جمعیت را شامل میشود.
بر اساس آمارهای دولتی نرخ تورم سالانه تا ماه گذشته به 43.4% رسیده و قیمت برخی از اقلام غذایی نزدیک به 80% افزایش یافته است. نمونه افزایش قیمت و فقر روز افزون مردم را می توان در بازار بزرگ میوه و ترهبار دید؛ در این بازار میوهفروشان محصولاتی که مانده و در آستانه فاسد شدن است را ساعت 7 بعد از ظهر با تخفیف زیاد به فروش میرسانند و خریداران در صفهای طولانی میایستند تا این محصولات را بخرند.
یکی از روزنامهنگاران ایرانی به آمارهای اخیر اتحادیه دام اشاره میکند که نشان میدهد مصرف گوشت در سال گذشته 50% کاهش یافته و از فروش لبنیات نیز به دلیل افزایش 70 درصدی قیمت، نزدیک به 60% کاسته شده است. به گفته این روزنامهنگار «وقتی مردم میبینند که آنچه قبلا میخریدند الان نمیتوانند بخرند، بر روحیهشان تأثیر میگذارد».
تشدید مشکلات مالی به شکل فزایندهای در زندگی روزمره مردم قابل مشاهده است: مردم پشتبامها را اجاره کرده یا در چادر زندگی میکنند؛ شمار بسیاری به زبالهگردی روی اوردهاند. در هفتههای اخیر رسانههای ایران گزارش دادند که برخی از تهرانیها در اتوبوسهای شهری میخوابند.
طبق گزارش مرکز آمار ایران میزان خودکشی در ماههای ابتدایی همهگیری در مقایسه با سال قبل از آن 29% افزایش یافته و روند صعودی سالانه خود را حفظ کرده است.
ایرانیان همچنین از سال 2018 خشم خود را از ناکامی دولت در مقابله با سقوط اقتصاد کشور نشان دادهاند و با حضور در خیابانها و شرکت در تظاهرات دهها کشته دادند. در آخرین مورد از اعتراضات، شاهد حضور معلمان در خیابانها پس از ارائه بودجه توسط ابراهیم رئیسی در ماه گذشته بودیم. در بودجه، هزینههای سپاه 240% و رسانههای دولتی 56% افزایش یافته، درحالیکه دستمزد معلمان و کارکنان دولت تنها 10% بیشتر شده است.
مشاهده این وضعیت بار روانی به دنبال دارد. افزایش واکسن کووید 19 پس از امتناع اولیه رهبر انقلاب از ورود واکسنهای ساخت غرب به ایران، تا حدی از فشارها کاست اما ویروس کرونا تنها مشکل پیش روی مردم نیست.
مجلس بدلیل نادیده گرفتن بحرانهای متعدد کشور و تمرکز بر محدود کردن بیشتر آزادیها، هدف انتقاد است. برای مثال در تازهترین اقدام، واردات آلات موسیقی و عینک آفتابی ممنوع شد. به گفته منتقدان این اقدامات نشان میدهد که چقدر رهبران ایران از واقعیتها دور هستند و نمیتوانند شرایط اقتصادی و به تبع آن وضع روانی مردم را بهبود ببخشند. آنگونه که الکس وطنخواه میگوید: «آنان اولویتهای دیگری دارند، درگیر نبرد با آمریکا هستند، در سیاست خارجی خود پروژهای منطقهای دارند که میخواهند آن را به پایان برسانند و در این میان وطن و مردم را فراموش میکنند».
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments