twitter share facebook share ۱۴۰۱ آبان ۰۳ 982

21 سپتامبر با این خبر بیدار شدم که پوتین فرمان بسیج اعلام کرده است. بلافاصله بعد از اعلام این خبر تماس هایی در تلگرام دریافت کردم که در ان مردم از من برای فرار از روسیه راهنمایی می خواستند. من و برخی دیگر از دوستانم که از روسیه مهاجرت کرده ایم یک گروه تشکیل دادیم که در آن به سؤالات حول اینکه چه کشوری نیاز به ویزا ندارد، چگونه آپارتمان ارزان اجاره کنیم و چگونه حساب بانکی باز کنیم پاسخ می دهیم.

به این ترتیب با کمک و راهنمایی ما 150 نفر تنها ظرف سه روز از روسیه فرار کردند. برخی از آنها احضاریه هایی از سوی ارتش دریافت کرده بودند اما اکثر آنها بدون اینکه احضاریه دریافت کنند، ترجیح دادند خطر نکنند و از کشور خارج شوند.

چند ساعت بعد از اعلام فرمان بسیج پوتین، پروازهای خروجی از روسیه پر شد و صف های طولانی در گذرگاه های مرزی با کشورهای همسایه از جمله گرجستان، قزاقستان و مغولستان تشکیل شد. بر اساس گزارش رسانه های روسی تا روز 4 اکتبر حدود 700000 نفر این کشور را ترک کرده اند.

میلیون ها روس مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر این فرمان قرار گرفتند؛ چه آنها که تصمیم به ماندن گرفتند و به سربازی رفتند چه آنها که کشور را ترک کردند. این درحالی است که در روسیه هیچکس لزوم این جنگ را درک نمی کند.

واکنش منفی مردم به فرمان بسیج در نظرسنجی ها نشان داده شد. نظرسنجی که توسط مؤسسه مستقل لوادا سنتر انجام شد نشان می دهد که تعداد روس هایی که بابت این جنگ نگرانی شدیدی دارند، از 37% به 88% رسیده است. محبوبیت پوتین نیز از 83% به 77% کاهش یافته است.

اما محبوبیت 77درصدی همچنان برای رئیس جمهوری که صدها هزار نفر را به جنگی بی رحمانه می فرستد، عدد بزرگی است. این عدد را چگونه می توان با 88 درصدی که از جنگ ابراز نگرانی کرده اند جمع بست.

از زمان شروع جنگ بحث های زیادی در مورد اینکه آیا نظرسنجی ها درست است و پوتین واقعا اینقدر محبوبیت دارد صورت گرفته است اما با دقت در نحوه انجام این نظرسنجی ها می بینیم که نباید انتظاری جز این نتیجه داشته باشیم.

به گفته دیمیتری موراتوف برنده جایزه صلح نوبل و سردبیر روزنامه نووایا گازتا «مؤسسات نظرسنجی اطلاعات دقیق مردم را دارند روس ها نیز از این موضوع اگاه هستند لذا وقتی با آنها تماس گرفته می شود، در پاسخ به این سؤال که آیا از پوتین حمایت می کنید یا نه جواب مثبت می دهند زیرا از عواقب جواب نه می ترسند. همچنین تعداد کسانی که از پاسخ دادن امتناع می کنند بسیار بالا است (حدود 75%)»

با چنین تحلیلی جای تعجب نیست اگر که می بینیم محبوبیت پوتین در نظرسنجی ها بالا است. اما یک عامل دیگر نیز در محوبیت پوتین تأثیر گذار است و آن ماشین پروپاگاندای کرملین می باشد. دولت می کوشد به مردم اطلاعات نادرست داده و آنها را از نظر سیاسی منفعل نگه دارد.

این ماشین تبلیغاتی در کنار فقدان آزادی سیاسی و مسدود کردن همه رسانه های بزرگ مستقل، به شکل گیری جامعه ای کمک کرده است که در بی تفاوتی به سر می برند. آنها لزوما حامی جنگ و کشتن اوکراینی ها نیستند اما اگر پوتین بگویداین کاری است که باید انجام شود، می گویند شاید او حق دارد. این چیزی است که ما در دو دهه گذشته در روسیه می بینیم: از جنگ با گرجستان و اشغال غیرقانونی سرزمین های این کشور در سال 2008 گرفته تا الحاق غیرقانونی کریمه و شروع جنگ در دونباس در سال 2014 و نیز مداخله در جنگ سوریه در سال 2015.

جنگ و سیاست بین الملل از دید مردم روسیه چیزی جز سرگرمی نیست. اگر نوسانات ارز را نادیده بگیریم، مردم هرگز تأثیر تصمیمات بی پروای پوتین را حس نکرده اند. کرملین مطئن شده است که مردم زندگی خود را در انزوا و بدون توجه به این رویدادها سپری می کنند و درحالیکه در اتاق نشیمن خود نشسته اند پروپاگاندای پوتین را از صفحه تلویزیون های خود مشاهده می کنند.

یکی از دوستان من با توصیف زندگی و احساسات مادربزرگش به خوبی ویژگی اکثریت مردم روسیه را نشان می دهد: «او فعالانه از پوتین حمایت نمی کند اما هر چیزی را که در تلویزیون می بیند به سادگی باور می کند. اینگونه نیست که او نظر خود را بیان نکند بلکه او اصلا نظر ندارد».

رسانه های دولتی روسیه اینگونه القا می کنند که سیاست ورزی کار سختی است و پوتین تنها کسی است که می تواند از عهده آن برآید؛ مردم روسیه هم از او حمایت می کنند.

اما فرمان بسیج بسیاری از مردم را تکان داد. بسیاری از خانواده های روس خود را در خطر از دست دادن زندگی راحت و حتی نان اور خود – که هنوز در اکثر خانوارهای روسیه مرد است- دیدند و همین باعث شد که نگران شوند. تماشای اخبار یک چیز است و اینکه نوه شما به سربازی برود و در جنگ بمیرد یک چیز دیگر.

دوستم در ادامه گفت: مادربزرگم که دو نوه دارد بعد از فرمان بسیج گفت «گرچه بسیج تصمیم درستی است اما بهتر است نداشته باشیم. کشور ما مجبور به ورود به این جنگ شد اما دوست دارم هرچه سریع تر جنگ تمام شود»

یکی از دوستان دیگرم از واکنش مشابه مادرش که معلم بازنشسته است می گوید: «او می خواهد در مورد سیاست صحبت نکند. از ابتدای جنگ می گفت که دولت بهتر می داند؛ اما بعد از فرمان بسیج فقط گریه می کند. گرچه هیچوقت نمی گوید که مخالف پوتین است اما از اوضاع پیش آمده می ترسد»

پوتین در تمام این سال ها مردم را در این توهم فرو برده بود که امنیت دارند اما با فرمان بسیج این توهم را شکست و آن قرارداد اجتماعی را که بر اساس آن ثبات و آسایش مردم را تضمین می کرد و در ازای آن می خواست که وارد سیاست نشوند، نقض کرد.

حالا توهم امنیت مردم از بین رفته است. در فرمان بسیج هیچ معیار خاصی در مورد اینکه چه کسانی باید به خدمت سربازی روند وجود ندارد و گزارش های واصله حاکی است بسیاری بدون اینکه توان کافی داشته باشند، به سربازی فراخوانده شده اند. ولی بسیاری از این احضاریه ها نه در مسکو و سن پترزبورگ که در شهرهای دور داده شده و بنابراین حس امنیت کاذب همچنان در بین ساکنان این دو شهر اصلی کشور وجود دارد.

هنگامی که موج اول بسیج فروکش کرد و برخی از مردم متوجه شدند که مستقیما تحت تأثیر این فرمان نیستند، به عادت قدیمی خود بازگشتند و وانمود کردند که جنگ در زندگی انها تأثیری ندارد و به آنان مربوط نمی شود.

معلوم نیست که اکثریت خاموش روسیه تا کی می خواهند خود را فریب دهند و وانمود کنند که همه چز خوب است اما حداقل تا آینده نزدیک اعتراض بعید به نظر می رسد. به گفته یکی از دوستانم «بزرگترین مشکل روسیه این است که مردم نمی توانند متحد شوند. آنها متفرق هستند و احساس درماندگی می کنند».

شکست های ارتش روسیه ممکن است منجر به این شود که ما با فرمان دوم بسیج مواجه شویم. در ماه های آینده ممکن است احضاریه های بیشتری برای مردان روس فرستاده شود و خانواده های بیشتری ممکن است عزیزان خود را در میدان جنگ از دست دهند. به این ترتیب علاوه بر مشکلات اقتصادی –که بدلیل تحریم و هزینه های نظامی روسیه دامن مردم را گرفته- از دست رفتن آرامش و امنیت مردم ممکن است آنان را متوجه این حقیقت کند که روسیه کشوری است جنایتکار، با یک سیستم سیاسی نامشروع، دستگاه قضایی فشل و دولتی کلاهبردار.

حال که تهاجم روسیه به اکراین برای بیدار کردن مردم این کشور کافی نبود، شاید اجساد پسران و نوه ها بتواند خواب راحت را از چشم مردم بی خیال روسیه برباید و آنها را به خیابان ها بکشاند.

*منبع: الجزیره

مترجم: فاطمه رادمهر

messages.comments