twitter share facebook share ۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۲ 580

لغو امتياز تنباكو در يكصد و بيست و پنج سال پيش به دنبال فتواي روحاني مبارز، آيت‌الله ميرزا حسن شيرازي، دو پيام مهم داشت؛ يكي آنكه استعمارگران و چپاولگران خارجي در صورت وجود عاملي به نام دين، آن‌هم دين ظلم‌ستيز اسلام، هيچگاه نمي‌توانند به مقاصد شوم خود دست يابند. اين سخن گلادستون، وزير خارجه وقت انگليس، به مصداق «الفضل ما شهدت به الأعداء» فضل آن است كه دشمنان بدان گواهي دهند، خود بهترين شاهد بر اين حقيقت است. او ده‌ها سال پيش گفت: تا قرآن خوانده مي‌شود و نام محمد(ص) بر سر زبان‌هاست و حج اقامه مي‌گردد، نصرانيت در خطر عظيمي قرار دارد.  البته روشن است كه مقصود او از «نصرانيت» چيزي جز خوي توسعه‌طلبي و جهانگشايي استعمار پير نيست.
پيام دوم جنبش تنباكو كه به قول استاد مطهري «يك نهضت ضد استعماري، آن‌هم ضداستعمار اقتصادي بود»، نقش موثر و تعيين‌كننده روحانيت آگاه و بيدار و زمان‌شناس است؛ بي‌ترديد روحانيت به پشتوانه حمايت مردمي، اين نفوذ و اقتدار را كسب كرده و طبيعي است كه تداوم آن نيز در گرو پشتيباني مردم از كساني است كه به نام دين و از موضع رسالت و مسووليت مذهبي با نظام‌هاي سلطه‌گر مبارزه مي‌كنند. استاد مطهري روحانيت شيعه را چنين توصيف مي‌كند: «روحانيت شيعه هميشه از نظر معنوي متكي به خدا بوده و از نظر روابط اجتماعي متكي به مردم. روحانيت شيعه از اول براساس بي‌نيازي از قدرت‌هاي حاكمه بوده است، عضو دستگاه‌هاي دولتي و غيردولتي نبوده، و اين ارزش‌هاست كه براي روحانيت بايد محفوظ بماند.»
بنابراين آنجا كه روحانيت به عنوان يك قشر آگاه و پيشرو در كنار مردم در متن مبارزات ضد استبدادي و ضد استعماري حضور داشته و تحت شديدترين فشارها از سوي حكام جور قرار گرفته، مشكلات و مشقات و فقر و محروميت‌ها را با پوست و گوشت خود لمس كرده، در غم‌ها و شادي‌هاي مردم شركت داشته، براي خود يك هويت صنفي و طبقه ممتاز قائل نبوده و... توده‌هاي مردم را پشت سر خود به عنوان حاميان هميشگي و به مثابه سرمايه‌اي تمام نشدني داشته است. به‌راستي چگونه است كه يك سطر فتواي يك عالم شيعي در آن سوي مرزهاي ايران كه: امروز استعمال توتون و تنباكو در حكم محاربه با امام زمان(عج) است چنان انقلابي در ذهن و ضمير مردم به پا مي‌كند كه حتي اندروني دربار سلطنتي را هم برمي‌آشوبد، به گونه‌اي كه زنان ناصرالدين شاه نيز در پاسخ به اين فتوا قليان‌ها را مي‌شكنند؟! آيا اين نفوذ و اقتدار شگفت‌انگيز جز در سايه پيوند عميق روحانيت شيعه با مردم كوچه و بازار امكان‌پذير خواهد بود؟
استاد مطهري، معتقد بود كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و امكان عملي حضور روحانيت در بالاترين مناصب حكومتي، اين قشر پيشرو كه همواره در كنار مردم بوده است « بايد در همان جاي خودش باقي بماند، حتي عضويت دولت اسلامي را هم نپذيرد؛ يعني در دولت اسلامي هم كه مردمي است، در صف ملت بماند و دولت را ارشاد و مراقبت و نظات كند. روحانيت تا حد امكان نبايد جزو دولت بشود (ولو دولت اسلامي) و در عین حال بکوشد زمام امر به معروف و نهي از منكر و در حقيقت ارشاد و هدايت مردم و تامين معنويت مردم را برعهده بگيرد.»

*محمد کوکب/ اعتماد

نظر شما