twitter share facebook share ۱۳۹۵ مهر ۰۴ 812

برای آنکه انسان بتواند حریف نفسِ خود و خواهش های بی شمار و ناصواب آن شود، پیشگیری از برخی امور بایسته است. این پیشگیری ها مانع می شود که انسان، تام و تمام، زمام امور زندگی خود را به دست شهوت ها و خواهش های نفس خویش واگذارد. انسانی که خود، زمامدار تن و روان و حیات مادی و اخروی خویش است، معیاری برای سنجش روا از ناروا و درست از نادرست می گردد.

در این صورت هر آنچه با ضوابط و معیارهای از پیش شناخته شده و درست سازگار باشد مقبول او می گردد و آنچه ناصواب است را از خود دور می سازد. نفس آدمی ـ همان گونه که در نوشتارهای پیشین بدان اشاره شد ـ میل به گناه و ابتذال دارد که با روحیه ی کمال طلبی و آرمان های پذیرفته ی او همساز نیست. نفس آدمی با تمایلات گوناگون و بسیار خود او را به ژرفای ناپیدای تباهی می کشاند. پس لازم است که انسان خود زمام این نفس سرکش را به دست گیرد و خود بر آن حکم کند و راه درست را به او بنمایاند.

چنین کسی توانایی های خود را باور خواهد داشت و دیگر از نفس خود فرمان نمی برد. در این مسیر، انسان می تواند به زهد دست یابد. چراکه چنین کسی فزونی یا کاستی اموال تأثیری بر او ندارد. افزون بر آن، ایمان قدرت ایستادگی در برابر لغزش ها و سستی ها را برای او فراهم می آورد. تأثیر حال و هوای برخی مناسبت ها و ماه های سال مانند ماه رمضان نیز در رشد ایمان و روحیه ی ایستادگی در برابر گناهان اندک نیست.

مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در کتاب ارزشمند خود موسوم به «نحو بناء النفس و المجتمع» در این باره می فرماید: «این راه انسان را به جایی می رساند که در این ماه ـ رمضان ـ یک تومان و یک میلیارد تومان نزد او یکسان شود. هر دو مال اند. پس نه دنبال اولی خیلی می گردد و نه از دست رفتن دومی او را اندوهگین می کند. اما برای از دست دادن ثواب الهی بسیار اهمیت قائل است. و خیلی تلاش می کند فضیلت هایی را که خدای متعال برای او مهیا کرده است از دست ندهد، حتی اگر یک «استغفر الله» باشد، چه رسد اینکه در طول این ماه مبارک همواره این ذکر را بر دلِ خود جاری سازد. انسان از این راه به درجه های بالایی دست می یابد، همان گونه که بسیاری به درجه هایی رسیدند که دیگر کشش ها و تمایلات آنها تأثیری بر آنها نخواهد داشت و چیزی از اراده ی آنها کم نخواهد کرد، با وجود آنکه آنان نیز انسان هایی هستند که شهوت ها و علایقی برای خود دارند، اما به تفاوت تن دادن به تمایلات و ایستادگی در برابر آنها کاملاً آگاه هستند. به هر حال درک این موضوعات چیزی است و تأثیر پذیری از آنها چیزی دیگر».

آری، آدمی همواره در نبرد سختی میان خود و نفسش به سر می برد. نفس آدمی غالباً تمایل دارد که او را در این مبارزه و بازداشتن خویش از ارتکاب کارهای ناشایست نا امید کند. از این رو تخم یأس را در دل او می کارد. پس او نباید نا امید شود و در سنگرهای ایمان پناه گیرد. این امر چیزی شبیه میدان جنگ است؛ جنگ میان خیر و شر، درستی و نادرستی و کار مشروع و نامشروع. شایسته است که انسان خود را در این رویارویی سلاح ایمان و مانندان آن بپوشد و بر ایمان خود بیفزاید و راهکارها و ابزارهای خود را بسنجد و بهترین راه در این مصاف به کار برد؛ چراکه شیطان دشمن قسم خورده ی انسان است و دست از وسوسه گریِ خود بر نمی دارد، از طرفی نفس آدمی نیز ـ بنا به طبیعت خود ـ به امیال و شهوت ها تمایل دارد. مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در این خصوص می فرماید: «بی شک، ترغیب کردن تأثیر مهمی بر حالت های مزاحم و نیز در آغاز کار دارد، برای مثال: اگر بر خواندن دعایی در هر شب از ماه مبارک رمضان استمرار داشته باشی، و کسی دعای دیگری مخصوص شب های ماه مبارک به تو معرفی کند که ثواب بیشتری داشته باشد، اما تو زمان کافی برای خواندن هر دو تا دعا را نداشته باشی، بعید نیست که تمایل داشته باشی که اولی را رها کنی و دومی را بخوانی. این گونه تشویق ها ـ که از باب پرداختن به بهتر برای رسیدن به مراتب عالی تر است ـ پسندیده است. اما اگر اصلاً حالِ دعا خواندن نداشته باشی و کسی تو را به خواندن دعای مهمی تشویق کند و تو نیز از آن دعا نمی گذری. این نوع ترغیب ها غالباً در ابتدای عمل پیش می آید، که ممکن است نتیجه ی عکس نیز بدهد و شما را از دعا زده کند، چراکه انگیزه ی دیگری شما را از خواندن دعا باز می دارد و تو را به شب نشینی دعوت می کند. به تو می گوید در اغلب شب ها این دعا را خواندی. امشب آن را نخوان. در بسیاری از مردم این قبیل تشویق ها و بازداشتن ها تأثیر یکسانی دارد. هر دو به یک اندازه در ترک آن عمل مؤثرند. نه تشویق در انجام دادن بیشتر آن عمل تأثیر دارد و نه بازداشتن آنها را از آن کار باز می دارد و شوق آنها را کاهش می دهد».

در کل مؤثر ترین راهکار در مقابله با نفس و نگه داشتن آن از فرورفتن در لغزشگاه ها، محاسبه ی نفس به صورت منظم و همیشگی است. محاسبه ی نفس باید به صورت کاری هر روزه برای انسان تبدیل شود. افزون بر آن باید به حاصل این حساب کشی ها عمل کرد. رفتار خویش را همواره سنجید و ایرادهای آن را یافت و به صورت برنامه و راهکاری برای رشد و تعالی شخصیت در آورد و همیشه در اعمال و رفتار خود بدان عمل کرد. بدین صورت، اگر انسان گرفتار هوای نفس خود شود و به گناه تن دهد، درسِ عبرت گرفته و دیگر بار آن را تکرار نمی کند. در این باره مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی در کتاب «نحو بناء النفس و المجتمع» می فرماید: «می گویند یکی از فضلا از استاد خود خواست که او را نصیحتی کند که همیشه در زندگی به کار او بیاید. او در آستانه ی مفارقت با استادش بود. آن عالم به او گفت: هر روز برای خودت وقتی را برای محاسبه ی نفس خود تعیین کن، هر چند کم باشد. آن مرد فاضل گفت: به نصیحت استاد دانشمندم عمل کردم تا به جایی رسیدم که تا زمانی که بیدارم به محاسبه ی نفس خود مشغولم».

نظر شما