twitter share facebook share ۱۳۹۵ مهر ۱۴ 868

بی شک تحول عمیق و سازنده در جامعه و رسیدن به جامعه مطلوب در گروی درک حقیقت قیام کربلا و ارائه تفسیر صحیح از آن و شناخت و مبارزه با تحریفاتی است که خواسته یا ناخواسته به دست تحریفگران در تحلیل و تفسیر این قیام و بهره جستن از آن رخ می نماید.

فهم منطق حسینی دارای مراتب مختلف است. اولین مرتبه آن تعلق احساسی و عاطفی است که برای عامه مردم بسیار مفید است و باید هم میان مردم وجود داشته باشد و اصل طراحی این مرحله در پاسداشت نهضت حسینی بسیار ماهرانه و از روی حکمت بوده است، اما به طور قطع زمانی این عواطف و احساسات مفید فایده خواهد بود که در طریق عقلانیت نهفته در نهضت عاشورا قرار گیرد و به پل ترقی برای دستیابی به فهم مراتب بالاتر این واقعه تبدیل شود و الا اگر در همین سطح باقی بماند مخرب خواهد بود.

نخستین نشست از سلسله‌ نشست‌های «عاشورا؛ نگاهی دیگر» شب گذشته با سخنرانی حجت‌الاسلام محمدتقی فاضل‌میبدی در مسجد امیرالمومنین تهران برگزار شد.

در این نشست حجت‌الاسلام فاضل‌میبدی در مقدمه‌ای حول موضوع «عوامل تحریف در واقعه عاشورا»، با انتقاد از نوع نگاه احساسی و غیبی به واقعه کربلا که همواره جاری بوده است، تصریح کرد: نگاه ما به جریان کربلا یک نگاه بیشتر احساسی و عاطفی و یا یک نگاه غیبی و آسمانی است که به‌زعم من هر دو آفت تلقی می‌شود؛ یعنی اگر ما بخواهیم بگوییم جریان امام حسین و آن وقایعی که در آن روز و روزهای پیش از آن رخ داد همچون احکام عبادی و غیبی است، امام حسین (ع) از طرف خدا مأمور بوده یا قضا و قدر الهی است و از سوی فرشتگان انجام گرفته و در ‌‌نهایت به آسمان بازخواهد گشت و پیش از آن پیامبر و حضرت علی و دیگران این رویداد را پیشگویی و نه پیش‌بینی کرده بودند _ چراکه بین پیش‌بینی و پیشگویی تفاوت وجود دارد_، اگر کسی چنین رویکردی به عاشورا داشته باشد، ممکن است به جایی نرسد

وی همچنین با تأکید بر اینکه «بردن ائمه به آسمان‌ها و کوتاه کردن دست ما از ایشان، باعث شده بین ما و ائمه شکاف ایجاد شود»، گفت: بر اساس آنچه در قرآن آمده است تصور مردم از پیامبر پس از بعثت ایشان این است که باید یک موجود آسمانی باشد و نه زمینی و کارهای خارق‌العاده انجام دهد که در سوره اسراء آمده است. ولی خداوند پاسخ می‌دهد که «پیامبر یک بشر است»؛ یعنی انسانی است با ویژگی‌های عادی، یعنی جنس ائمه از ما جدا نیست. خداوند هم می‌فرماید هادیان شما از جنس شما هستند

این استاد حوزه و دانشگاه با طرح این پرسش که «آیا اسلام برای این آمده است که امامانی در اختیار ما قرار دهد که تنها برای شفاعت و معجزه و آن سوی آسمان‌هاست؟!»، گفت: امروز در برخی از شبکه‌های اجتماعی، فیلم‌ها و کلیپ‌هایی از روایت‌هایی که در آیین‌های ماه محرم گفته شده منتشر می‌شود که با هدف استهزا و تمسخر است. در حالی که امروز کسی افلاطون و ارسطو را مسخره نمی‌کند؛ چراکه به دست عوام الناس نیفتاده‌اند و کسی با آن‌ها رابطه احساسی برقرار نکرده‌ است و از منظر عقلانی به آن‌ها می‌نگرند

وی با طرح این پرسش که «چرا علیه بزرگان دین ما چنین می‌کنند؟»، پاسخ داد: ‌ زیرا این جریان مواج پرگهر که باید در تاریخ بشریت تأثیر بگذارد در دست عده‌ای جاهل افتاده که نمی‌دانند با این گوهر چه باید بکنند و به جای آنکه برای آن کلیپ انسانیت و بندگی ساخته شود، کلیپ استهزا و مسخرگی بر آن می‌گذارند

فاضل میبدی با بیان اینکه «باید به دنبال تفسیری نو از واقعه عاشورا به عنوان یکی از زوایای مهم در تاریخ بشر باشیم»، گفت: در حوادث پیش از عاشورا و در موضوعات مربوط به دوران پیامبر، بحثی پیش آمد به نام بدعت؛ به این معنا که آنچه در دوران پیامبر نبود را به دین افزودند. نخستین بدعتی که پس از مرگ پیامبر ایجاد شد؛ بدعت در فروع دین نبود بلکه بدعت در دستگاه حاکمیت مسلمین بود. پیامبر، اسلام و قرآن یک تعریف مشخصی از سرنوشت بشر و رهبری آن‌ها ارائه کردند که بعد از ایشان تحریف شد. کمتر از یک قرن، این جریان خلافت اسلامی به سلطنت اموی تبدل می‌شود و این بزرگ‌ترین بدعت است. بدعتی که در جامعه‌ای به وجود آمد که پس از بعثت متحول شده و‌‌ رها از جهل به سوی عقلانیت در حرکت بود. عده‌ای جامعه را در دست گرفتند که سعی داشتند‌‌ همان روشی را که در جاهلیت بود در قالب اسلام پیاده کنند؛ چراکه منافع سیاسی، اقتصادی و شخصیشان ایجاب می‌کرد

وی با اشاره به اینکه «گرویدن ابوسفیان و معاویه به اسلام و دین آوردن آن‌ها از این جهت بود که منافع از دست رفته‌شان را بازگردانند و از این جهت بدعت را به دین وارد کردند»، اظهار کرد: این‌ها سیستم حاکمیت دینی را به گونه‌ای تحریف کردند که منافع مردم سر از منافع فردی و گروهی درآورد. معاویه بعد از به دست گرفتن حکومت اعلام کرد به دین مردم کاری ندارد به شرط آنکه برای حکومت او مزاحمتی ایجاد نکند. این‌‌ همان استبداد است که حق تعیین سرنوشت سیاسی را از مردم می‌گیرد و می‌گوید حکومت از آن من (معاویه) و دین از آن شما (مردم). 

این استاد حوزه، بدعت دیگری که از سوی معاویه شکل گرفت را این دانست که اعلام کرد هیچ‌یک از صحابه حق ندارند احادیث را از زبان پیغمبر (ص) نقل کنند و این به معنای «سانسور فرهنگی» است

وی افزود: هدف از این کار، آن بود که اسلام راستین به گوش مردم نرسد و این مسأله تا جایی پیش رفت که او کعب الاحبار و ملاهای درباری را استخدام کرد که احادیث جعلی را در جامعه منتشر می‌کردند. این‌ها بدعت‌هایی است که در نیم قرن نخست تاریخ اسلام بنیان گذاشته شده است

فاضل میبدی دیگر بدعت معاویه را موروثی کردن خلافت خواند و گفت: مبادا تصور کنید امر به معروف نهی از منکری که امام حسین در پی آن بود به دلیل سگ‌بازی‌های یزید بود؛ این‌ها تحریفات است. این عمل در اسلام زشت و قبیح است اما نه در حدی که امام حسین و یارانش به این دلیل شهید شوند. هدف ایشان از امر به معروف و نهی از منکر خطراتی بود که در پی ایجاد سلطنت اسلامی جامعه را تهدید می‌کرد. اگر در زیربنای جامعه بشری خللی ایجاد شود دیگر به جا آوردن فروعات و احکام دین بی‌روح و بی‌فایده است

وی در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه «نمی‌دانم به کاربردن واژه قیام و انقلاب برای عاشورا چقدر صحیح است؛ چرا که در سخنان امام حسین به آن اشاره نشده و واژه‌ای است که در ۱۰۰ سال اخیر ایجاد شده است»، گفت: واقعه عاشورایی که ایجاد شد به دنبال آن بود که مردم را آگاه کند و به آن‌ها بگوید سنت‌ها مرده و بدعت‌ها زنده شده‌اند؛ اما پس از عاشورا اتفاق تلخ دیگری افتاد که از بدعتگذاری‌های پیش از این واقعه هم تلخ‌تر است و آن تحریف واقعه عاشوراست

فاضل‌میبدی با بیان اینکه «در زمان حاکمان بنی‌عباس، قالب عاشورا حفظ شد اما روح آن از بین رفت»، تأکید کرد: توجه داشته باشید، برای مراسم عزاداریِ هیچ‌یک از ائمه، روایات بر مستحب بودن نداریم، اما برای جریان عاشورا روایت داریم؛ چرا؟ زیرا امام حسین (ع) سمبل تقابل عدل در برابر ظلم است، این سمبل باید در تاریخ بشریت باقی بماند

وی تأکید کرد: مرحوم مطهری جمله‌ای دارند که می‌گوید «مظلومیت امام حسین پس از عاشورا به دست مسلمانان و شیعیان بیش از مظلومیت ایشان در روز عاشورا به دست امویان بود». چراکه کشتن دیگری ظلم است و تحریف انسانیت ظلمی است بزرگ‌تر؛ و امروز ما گرفتار این نوع مظلومیت هستیم که مظلومیت پس از عاشوراست

فاضل میبدی در توضیح دلایل این تحریفات گفت: قسمت عمده‌ای از تحریفات به دست حکومت‌ها بوده است اما بخشی از آن‌ها نیز ناشی از جهل مردم بوده است؛ یعنی فساد حکومت و جهالت عمومی دست به دست هم داده تا حقیقت عاشورا را از بیخ و بن از بین ببرد. زمانی که مروان برای بیعت امام حسین می‌آید، ایشان در پاسخ می‌گویند مثل منی با مثل یزید دست بیعت نمی‌دهد و این جمله در تاریخ اسلام بسیار مهم است. نفرمودند من، گفتند «مثل من»، یعنی این جریان است و به یک فرد خلاصه نمی‌شود. یعنی دو جریان وجود دارد: یکی ظلم و دیگری عدل و باید به آن توجه داشت

*ایلنا

messages.comments