twitter share facebook share ۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۱ 1440

9 آوریل رئیس جمهور عراق «برهم صالح»، «مصطفی کاظمی» را به عنوان نخست وزیر جدید کشور برگزید. گرچه نخست وزیر سابق عراق «عادل عبدالمهدی» اواخر نوامبر سال گذشته استعفا داد، اما همچنان به عنوان رئیس دولت موقت به کار خود ادامه می دهد. مردی که ابتدا برای جانشینی عبدالمهدی انتخاب شد، «محمد توفیق علاوی» بود که نتوانست دولت تشکیل دهد و پس از آن «عدنان الزورفی» انتخاب شد که او هم نتوانست حمایت کافی را برای تشکیل دولت به دست آورد؛ این امر در نهایت به انتخاب کاظمی به مقام نخست وزیری انجامید.

مقالاتی که روزنامه های آمریکایی در مورد احتمال نخست وزیری کاظمی منتشر می کنند، به مقالاتی که این روزنامه ها پیشتر در مورد نخست وزیران قبلی  منتشر می کردند شباهت دارد و در همه آنها به این امر اشاره شده است که کاظمی توازن را بین آمریکا و ایران برقرار خواهد کرد و شخص صادقی است که می تواند حمایت احزاب و گروههای مختلف سیاسی را به دست آورد. در ادامه چنین توصیفاتی هم، طبق معمول این اخطار داده می شود که نظام سیاسی عراق کاستی ها و نقاط ضعف قابل توجهی دارد که تشکیل دولت و حکمرانی را برای نخست وزیر سخت می کند. این مقالات عموما با امید به بهبود اوضاع به پایان می رسد و این فرمولی است که همه روزنامه نگارانی که مسائل عراق دنبال می کنند، به آن پایبندند.

اما ورای اینکه چه کسی به مقام نخست وزیری انتخاب شود، موضوعی که حائز اهمیت بیشتری است، نهادهای سیاسی عراق می باشد. همه ناظران و کارشناسان امور عراق می دانند که این کشور درگیر مشکلاتی گسترده، پیچیده و ظاهرا غیرقابل حل است و به همین دلیل است که بسیاری از صاحب نظران امور عراق در آمریکا، از ایده خروج نظامیان آمریکایی از آن کشور دفاع می کنند.

در سالهای اخیر روشن شده است که تنها حضور اشخاصی باکفایت، برای شکوفایی و پیشرفت کشور کافی نیست و نهادهای مدنی و سیاسی نیز از جایگاه مهمی برخودار هستند. در یک کشور اگر نهادها دموکراتیک باشند اما رهبرانش پذیرای هنجارها و اصول دموکراسی نباشند، نظام سیاسی آن کشور دچار ضعف و مشکل خواهد شد؛ عکس این امر نیز صادق است و یک سیاستمدار می تواند دارای هوش و ذکاوت بالایی باشد، اما چون در سیستمی عمل می کند که سازمان ها و نهادها در آن فاسد هستند، غلبه بر مشکلات و آسیب ها برایش مشکل می گردد. این حالتی است که به نظر می رسد کاظمی با آن روبرو است؛ هردوی عراقی ها و امریکایی ها صلاحیت و شایستگی او را تأیید می کنند: او عضو هیچیک از احزاب و گروههای عراقی نیست و به عنوان رئیس اطلاعات ملی عراق می تواند دست به شایسته سالاری و سیاست زدایی بزند؛ اینها برای او امتیاز محسوب می شود؛ اما سازمان ها و نهادهای سیاسی در عراق قطعا اقدام به تضعیف و تحلیل توانایی حکومتداری او خواهند کرد.

صحنه سیاست عراق پس از حمله آمریکا، شبیه به سیستم خراب و فاسدی است که هیچ نظارتی بر آن نمی شود و اغلب سیاستمداران و احزاب سیاسی همدست یکدیگر هستند. همین موجب شد که اکتبر 2019 اعتراضات بزرگی به راه افتد و بخش بزرگی از عراقی ها از اقشار و گروههای مختلف به خیابان ها بریزند. این اعتراضات صرفا به نارضایتی از عملکرد عبدالمهدی معطوف نبود، بلکه بیشتر به این دلیل بود که مردم می دیدند چطور فساد نظام سیاسی، امید انان برای داشتن آینده ای بهتر را به ناامیدی بدل کرده است. معترضان خواهان اصلاحات در کل ساختار سیاسی کشور بودند و فریاد تغییر رژیم که منظور همان سیستم سیاسی بود را سر دادند؛ لذا مطالبه آنان فقط تغییر رهبران کشور نبود.

ساختار فرقه ای نهادهای سیاسی در عراق که به کمک آمریکا بنا نهاده شده، شرایطی را مهیا کرده است که سیاستمداران عراقی در جهتی عمل کنند که صرفا به نفع منافع کوتاه مدت خود و به ضرر دیگران باشد. ماهیت و ساختار فرقه ای احزاب نیز، بیشتر به تضعیف کشور انجامیده است. در عراق اختلافات فرقه ای بین گروههای مختلف، در سراسر دولت منعکس می شود. می توان در مقابل پنج مقام یک وزارتخانه نشست و دید که هرکدام به یک مرام و عقیده وفادار و سرسپرده هستند و هریک برنامه های مختلفی را دنبال می کنند.

دولت ترامپ به این نتیجه رسیده است که درگیر شدن در صحنه سیاست عراق اتلاف انرژی است. موضع آمریکا در خصوص انتخاب نخست وزیر عراق، در کل این است که نخست وزیر فردی ملی گرا بوده و طرف ایران نباشد و کاظمی از این امتحان با موفقیت عبور کرده است. اما این امر، مسیر فعلی سیاست آمریکا را در خصوص عراق –که همان خروج از عراق و انداختن بار حل مشکلات بر دوش عراقی ها است- تغییر نمی دهد. این امر باعث رنجش برخی افراد -به ویژه سنی ها که می خواهند متحد آمریکا باشند- خواهد شد، اما آنها هم مجبور هستند این واقعیت جدید را بپذیرند. نبود منفعتی برای باقی ماندن نیروهای امریکایی در عراق و خروج آن نیروها، رهبران عراق را مجبور خواهد کرد در مقابل مشکلات دست به تغییرات اساسی زنند، در غیر اینصورت با خشم عراقی هایی که به مطالبه خود برای پایان دادن به این نظام سیاسی ادامه می دهند، روبرو خواهند شد.

مشکلات عراق با شیوع کرونا که سبب کاهش تقاضای جهانی نفت شده و دعوایی که بر سر تعیین قیمت بین عربستان و روسیه براه افتاده است، بدتر هم می شود. با این شرایط، به نظر نمی رسد راهی برای جران کسری بودجه عراق وجود داشته باشد و همه اینها گویای آن است که کشور رو به سوی فروپاشی می رود. در چنین شرایطی که نظام سیاسی عراق فاسد و فشل است، آمریکایی ها در قبال آن کشور گیج و سردرگم شده اند و ایران عراق را به همین شکلی که هست دوست دارد، حتی اگر کاظمی –به اندازه ای که رسانه ها در توصیف او می گویند- لایق و باصلاحیت باشد، باز هم نمی تواند عراق را نجات دهد.

*منبع: فارین پالیسی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما