twitter share facebook share ۱۳۹۹ آبان ۲۶ 1616

ولیعهد بحرین «شیخ سلمان بن حمد آل خلیفه» پس از فوت عموی تندروی خود که نیم قرن در سمت نخست وزیری بود، جای او را گرفت. حالا با نخست وزیری ولیعهد، امیدهای اندکی ایجاد شده است که وی تغییرات سیاسی را که پیشتر نیز بدنبال تحققش بود، پی گیرد.

شیخ سلمان 51 ساله که از ابتدای ولیعهدی اش به عنوان فردی اصلاح طلب در خاندان حاکم شناخته می شد، تلاش زیادی برای احیای پارلمان و اعتمادسازی بین خاندان سنی حاکم و اکثریت شیعه کشور -که مدتهاست از تبعیض شکایت دارند- نمود. اما تلاش او برای کاهش شکاف، با مخالفت نخست وزیر قدرتمند و تندروی کشور، «شیخ خلیفه بن سلمان آل خلیفه» –که چهارشنبه گذشته در سن 84 سالگی فوت کرد- مواجه شد و با وقوع بهار عربی در سال 2011 این تلاش به شکست انجامید.

در بحبوحه اعتراضات، ولیعهد کوشید تا با گروه اصلی مخالفان شیعه وارد گفتگو شود؛ اما در نهایت عرصه را به آندسته از تندروانِ داخل حکومت که از عربستان برای مقابله با شیعیان تقاضای کمک کردند، باخت؛ نتیجه اعتراضات سرکوب بود و طومار مخالفان سیاسی برچیده شد. تنش بین عربستان و ایران در آن برهه زمانی نیز، در ایجاد این وضعیت بغرنج در بحرین و شکست روند دموکراتیزه شدن در آن کشور بی تأثیر نبود.

شیخ سلمان سال 2012 و در شرایطی که برخورد با تجمع کنندگان شدت گرفته بود، گفت: «تنها ضامن ثبات کشور امنیت نیست؛ بدون عدالت، آزادی نخواهد بود و بدون آزادی، امنیت واقعی وجود نخواهد داشت». 

با خاموش شدن بهار عربی، بحرین بدلیل دریافت وام های چند میلیارد دلاری از عربستان و امارات، روز به روز بیشتر مدیون این کشورها می شود و رهبران دیکتاتور این دو کشور نیز به اینکه در همسایگی شان کشوری به سمت دموکراسی حرکت کند، تمایلی نشان نمی دهند. در چنین شرایطی که بحرین با رشد چالش های اقتصادی روبرو است، احتمالا اولویت اصلی شیخ سلمان اقتصاد و کاهش بودجه و مهار ویروس کرونا خواهد بود.

در ماه آگوست اعتبار اقتصادی بحرین برای نخستین بار طی دو سال گذشته، در مؤسسه اعتبارسنجی Fitch Ratings  تنزل یافت؛ لذا با توجه به فشار مالی ای که دولت بحرین زیر آن قرار گرفته، پیش بینی می شود که این کشور به حمایت های مالی بیشتری از جانب همسایگان خود نیاز پیدا خواهد کرد.

به گفته «کین مونت» تحلیلگر امور خاورمیانه: «فکر می کنم که ده سال قبل، پیش از آغاز بهار عربی در سال 2011 برخی از معترضان بحرینی دوست داشتند که شیخ سلمان نخست وزیر شود». وی اضافه می کند که اکنون «حتی اگر بحرین بخواهد به سمت دموکراسی بیشتر گام بردارد، کشورهای همسایه مانعش می شوند؛ ضمن اینکه معلوم نیست ولیعهد اراده و انگیزه ای را که پیشتر برای ایجاد تغییراتی فراگیر داشت، همچنان داشته باشد».

با این وجود فوت شیخ خلیفه می تواند برای بحرین نقطه عطف محسوب شود. وی که از زمان استقلال بحرین در سال 1971 پست نخست وزیری را در دست داشت، شخصیتی تأثیرگذار بود که در تأسیس دولت مدرن کشور نقش بسزایی ایفا کرد و در کنار پادشاه برای دهه ها امور دولت را اداره می کرد. نفوذی که شیخ خلیفه داشت، او را در معرض اتهام فساد قرار داد و معترضان در سال 2011 به استناد همین اتهام، خواهان برکناری او شدند.

شیخ خلیفه نسبت به اصلاحات اقتصادی نیز که در دهه 2000 و با اصرار ولیعهدِ تحصیلکرده کشور انجام شد نیز، تردید داشت. وی همچنین در برابر هرگونه تغییر سیاسی در کشور می ایستاد؛ او بود که با انحلال پارلمان در دهه هفتاد نخستین تجربه این کشور را در پارلمان داری با شکست مواجه نمود و بعدها نیز نقش اصلی را در سرکوب قیام های بحرین ایفا کرد.

«علاء شهابی» فعال بحرینی ساکن خارج که مدت کوتاهی در زندان بوده، معتقد است که ولیعهد پیش از فوت عمویش نیز برای سالها در قدرت بود و علیرغم اینکه می توانست در پاره ای موارد نقش مؤثری ایفا نماید، وضع موجود را حفظ کرد. اما با تمام این تفاصیل، نخست وزیری ولیعهد، نور امیدی برای ایجاد تغییرات سیاسی در کشور در دل خانم شهابی ایجاد کرده است «آنان مخالفان را سرکوب کردند؛ به نحوی که رهبران سیاسی یا در تبعید به سر می برند، یا زندان هستند و یا سکوت کرده اند. ولیعهد برای حل مشکلات سیاسی و ترمیم شکافی که در جامعه ایجاد شده است، نخست باید مشکل مخالفان تبعیدی را حل کند».

https://www.bloomberg.com/news/articles/2020-11-16/once-reformist-crown-prince-takes-the-helm-as-pm-in-bahrain

مترجم: فاطمه رادمهر

messages.comments