در آستانه ماه محرم الحرام 1437ق، گردهمایی سالانه ی مبلغان و طلاب علوم دینی، با بیانات ارزشمند مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مد ظله العالی در بیت معظم له برگزار شد.

 در این گردهمایی عظیم که جمع کثیری از علما و فضلا و مبلغان از سراسر ایران و کشورهای مختلف در بیت مرجعیت جلیل القدر شیعه حضور بهم رساندند، مرجع عالیقدر بیانات ارزشمند و راهگشایی ایراد فرمودند که مشروح بیانات حکیمانه معظم له بدین شرح است:

اسلام با بعثت پیامبر اکرم صل الله علیه و اله آغاز شد و ایشان در تمام طول دوران حکومتداری خویش، کوشید راه رستگاری را به انسان ها نشان داده، آنان را به سوی هدایت رهنمون شود. اما در این میان برخی به دروغ اظهار مسلمانی کردند، درحالیکه در قلب و روح خود جز کینه و دشمنی نسبت به اسلام چیزی نداشتند. این منافقان که قرآن آنان را دشمنان اصلی جامعه اسلامی معرفی نموده و خطر آنان را از خطر مشرکان بیشتر می داند، بعد از رحلت پیامبر زمینه را برای پیاده کردن اهداف شوم خود مهیا دیدند و اسلام را از مسیر اصلی خود منحرف ساختند. آنان به نام اسلام دست به جنایات بی شماری زدند که از آنچه پیش از این، از کفار سر می زد بسیار بدتر بود. مردم نیز که از دیرباز هرجا قدرت و ثروت بیشتری ببینند به آن سمت گرایش یافته و باد به هر طرف وزید به آن سو می روند، قول و فعل پیامبر را به دست فراموشی سپرده، دنباله رو منافقان شدند.

در دوران زمامداری پیامبر اکرم(ص) جنگ های زیادی به وقوع پیوست که در هیچکدام از آنها مسلمانان آغازگر جنگ نبودند، بلکه تنها به دفاع از خویش پرداختند. یکی از این جنگ ها جنگ حنین بود که پیامبر خود هدایت لشکر هشت هزار نفری اسلام را بر عهده داشت. آنگونه که مورخان نوشته اند، با شعله ور شدن آتش جنگ، هفت هزار نفر از سربازان اسلام پا به فرار گذاشتند، ولی در نهایت با رهبری پیامبر (ص) و دفاع جانانه حضرت علی (ع) جنگ با پیروزی مسلمانان به پایان رسید. هنگامیکه زمان تقسیم غنایم فرارسید، پیامبر کرک مویی از شتری برکند و گفت: مسلمانان! اگر من تنها به اندازه این کرک از غنایم موجود، اضافه بر حق خود بردارم ظالمم. سپس همه چهارپایان به غنیمت گرفته شده را بدون اینکه سهمی برای خود بردارد، میان سپاهیان تقسیم کرد. در این حین یکی از منافقان که فرار کرده بود بازگشت، مقابل پیغمبر ایستاد و سخنی تند خطاب به ایشان گفت. برخی قصد جان وی را کردند، اما پیامبر درحالیکه به حکم اسلام، اجازه قتل او را داشت، مانع از این کار شد و تنها پاسخی که داد این بود: مگر ندیدی همه چهارپایان را تقسیم نموده و حتی یکی را برای خود برنداشتم. بدین ترتیب نه تنها قتل، حبس، توهین و مقابله به مثل نثار او نشد که از غنایم نیز سهمی مساوی با بقیه دریافت کرد.

آری، اسلام واقعی اینگونه است و رهبر مسلین باید اینگونه باشد. اما از آن سو شاهد زمامداری معاویه هستیم که بسر بن أرطاه، کارگزار او، به نام اسلام در یک هفته بیش از سی هزار زن و مرد و پیر و کودک را از دم تیغ گذراند. این خونریزی ها در تمام طول حکومت بنی امیه و بنی عباس ادامه اشت که نمونه بارز آن حجاج بن یوسف نماینده عبدالملک مروان در کوفه بود.

امروزه نیز آنچه از اسلام به دنیا عرضه می گردد و آن چیزی که مردم غیر مسلمان از اسلام می بینند و می شناسند، جز فقر و گرسنگی، جنگ بین کشورهای اسلامی، کشتار و خونریزی نیست. به این دلایل حکمت الهی اقتضا کرد خون امام حسین علیه السلام ریخته شود ،تا بشر آینده بداند آنچه به نام اسلام مطرح می گردد اسلام نیست. تا جهانیان عقاید راستین اسلام را باور کنند ، اخلاق و احکام واقعی آن را بشناسند و بدانند، اسلام راستین اسلام امام حسین علیه السلام است نه یزید و اسلام مولا علی علیه السلام است نه معاویه.  امام حسین علیه السلام کشته شد تا اسلامی که پیامبر صل الله علیه و اله و امام علی علیه السلام عملاً نشان دادند، باقی بماند، زیرا که مخاطبان پیامبر اسلام تنها مسلمانان نبودند، بلکه همه ملت های جهان می باشند.

آری، بدرستیکه «ألاسلام محمدی الوجود و حسینی البقاء»؛ اسلام به وسیله پیامبر آغاز شد و با حسین استمرار یافت و پایدار گشت.

اما رساندن پیام اسلام به گوش جهانیان، وظیفه ای همگانی است که بار اصلی آن به دوش عالمان دین و فرهیختگان جامعه می باشد. با توجه به آزادی و امکانات گسترده ای که امروزه در اختیار داریم، باید فرصت را غنیمت شمرده و بکوشیم تا اسلام واقعی را نشر دهیم.

 

 

نظر شما