اواخر ژوئن ولیعهد کویت شیخ مشعل احمد الجابر الصباح در پی اختلاف دولت و پارلمان، پارلمان کویت را منحل کرد
این انحلال در پی تحصن بیش از 16 نماینده در محوطه مجلس به مدت هشت روز رخ داد. تحصن کنندگان خواستار تشکیل دولت جدید از طریق انتخابات بودند
از اغاز به کار مجلس شانزدهم در آذر 1399 تاکنون چهار کابینه تشکیل شده است که همگی استعفا دادهاند. در آخرین استعفا شیخ صباح خالدالصباح نخستوزیر اسعفای کابینه خود را در شرایطی که تنها سه ماه از آغاز به کارش گذشته بود، تسلیم ولیعهد کرد و این درحالی بود که پیشتر، وزیران کشور و دفاع در اعتراض به استیضاح دیگر وزیران از سوی نمایندگان پارلمان استعفا داده بودند
شیخ احمد ناصر آلمحمد وزیر امور خارجه و از اعضای خاندان سلطنتی، از جمله افرادی بود که توسط پارلمان به دلیل اتهام فساد و سوء استفاده از بودجه مورد استیضاح قرار گرفته بود. البته وی از رأی عدم اعتماد نمایندگان جان سالم به در برد اما سایر وزیران استیضاح او را سوء استفاده از قدرت توسط نمایندگان پارلمان قلمداد کردند
ولیعهد کویت با استعفای کابینه موافقت کرد اما اجازه داد که نخستوزیر تا اغاز به کار دولت جدید به کار خود ادامه دهد. این تصمیم باعث ایجاد اختلاف بین دولت و مجلس شد؛ برخی از نمایندگان به این تصمیم اعتراض کردند و از ولیعهد خواستند که مجلس را منحل کرده و انتخابات جدید برگزار کند
پارلمان کویت با 50 نماینده در بین کشورهای خلیج فارس منحصر به فرد است. به گفته داگلاس سیلیمن مدیر مؤسسه کشورهای عرب خلیج فارس و سفیر سابق آمریکا در کویت و عراق: «مجلس کویت مستقلترین نهاد قانونگذاری در خلیج فارس است و سابقه زیادی در مخالفت با سیاستهای دولت دارد. یکی از ابزارهای پارلمان در بیان این مخالفت، فراخواندن وزیران برای پاسخ دادن به سؤالات نمایندگان است»
تشکیل مجلس در کویت پیشینهای طولانی دارد. به گفته الیور جان محقق مؤسسه خاورمیانه «در دوران پیش از کشف نفت، خاندانهایی که به کار تجارت مشغول بودند از نظر اقتصادی قدرت زیادی داشتند و حتی از خاندان الصباح که بر کویت حاکم بود، قویتر بودند. این امر ایجاب میکرد که خاندان حاکم برای گرفتن تصمیمات و اداره کشور با مردم مشورت کند»
بعد از کشف نفت این توازن میتوانست تغییر کند اما در قانون اساسی کویت از نقش شهروندان حمایت شد و پارلمان جایگاه مهم و ارزشمندی در چشمانداز سیاسی کویت پیدا کرد. جان افزود: «کویتیها میخواستند صدایی در صحنه سیاست کشور داشته باشند. بعد از آزادسازی کویت از حمله عراق، مردم به رهبران خود فشار آوردند تا پارلمان را دوباره برقرار کنند. زنان کویتی که از حق رأی محروم بودند برای بدست آوردن این حق تظاهرات کردند. کویتیها نمایندگان خود را تحت فشار گذاشتند تا از منافع ملت فعالانه دفاع کنند»
اما در دو دهه گذشته بحرانهای متعددی بین پارلمان و دولت کویت رخ داده که باعث شده است امیر کویت ده بار پارلمان را منحل کند
اختلافات دولت و مجلس ریشه در عوامل مختلفی دارد؛ یکی از اصلیترین آنها عدم تلاش رهبران سیاسی و حاکمان کویت برای اجرای اصلاحات سیاسی و اقتصادی است
در بین کشورهای خلیجفارس، کویت به محافظهکاری و منفعل بودن مشهور است. درحالیکه همسایگان میکوشند تا از طریق پروژههای مختلف، اقتصاد خود را تنوع بخشیده و از وابستگی به نفت رهایی یابند، کویت به پشتوانه ذخایر پولی خود به حفظ وضع موجود راضی است
اینه چرا کویت در زمینه تنوع بخشیدن به اقتصاد و اصلاحات لازم در کشور منفعل است، دلایل متعددی دارد. نخستین عامل این است که رهبران کشور فوریتی برای این کار نمیبینند ضمن اینکه حضور تعداد زیاد اسلامگرایان محافظهکار که در پارلمان نیز نماینده دارند و رهبران سالخورده، راه تغییر و اصلاحات مهم را در کویت بسته است (آزادی سیاسی نسبی در کویت زمینه را برای حضور و عرض اندام اسلامگرایان محافظهکار فراهم ساخته است)
عامل دیگر این است که همچون دیگر پادشاهیهای خلیجفارس، حکومت به هیچ نهادی پاسخگو نیست و با اتکا به ثروت نفتی خود، نیازی نمیبیند که به مردم و جامعه مدنی تعهدی دهد. البته در این زمینه وضعیت کویت از سایر کشورهای خلیج فارس بهتر است اما همچنان میبینیم که دولت سعی میکند در برابر پارلمان پاسخگو نباشد؛ چنانکه به گفته علا آراکیا استادیار دانشگاه ریچموند: «دولت از استفاده از تاکتیکهایی همچون تأخیر یا عدم شرکت در جلسات پارلمان ابایی ندارد. همچنین سعی میکند قوانین مبهم را با استفاده از دادگاه قانون اساسی و کمک رئیس مجلس به نفع خود تفسیر کند»
این رویه منجر به افزایش درگیری بین دولت و مجلس شده و در چنین شرایطی آسانترین راهحل، انحلال مکرر مجلس توسط امیر است. از آنجا که مجلس قادر به تشکیل دولتی بر اساس خواست نمایندگان نیست، این اصطکاک ادامه یافته و این چرخه تکرار میشود
از دیگر مشکلات پارلمان کویت این است که وحدتی بین نمایندگان وجود ندارد. همچون مجالس دیگر کشورهای عربی از جمله عراق، نمایندگان در مورد مسائل مختلف به اجماع نمیرسند و منافع قومی و اختلافنظرها، در نهایت مانع از تصمیمگیری میشود. همچنین نمایندگان هیچ برنامه و هدف مشخصی جز برکناری نخستوزیر و رئیس مجلس ندارد
علا برای حل اختلافات مجلس پیشنهاد میدهد که اصول مبهم قانون اساسی رفع شود تا از تفسیرهای خودسرانه به نفع دولت جلوگیری گردد و احزاب سیاسی که در حال حاضر در کویت ممنوع هستند به رسمیت شناخته شوند زیرا از طریق احزاب دولت راحتتر میتواند مذاکرات خود را به پیش برد. همچنین قانون استیضاح باید اصلاح گردد زیرا در قانون فعلی طرح استیضاح بسیار آسان است و تنها یک نماینده میتواند این طرح را به پیش ببرد
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments