پس از موفقیت ائتلاف سائرون به رهبری مقتدی صدر در انتخابات پارلمانی ماه اکتبر، وی بر آن شد تا دولت اکثریت تشکیل داده و احزاب مورد حمایت ایران را از قدرت کنار بگذارد. برای بسیاری ائتلاف او با کردها و سنیها شروعی تازه بود و امید داشتند که با تشکیل دولت اکثریت نفوذ ایران در عراق کاهش یابد؛ ولی چنین نشد
صدر در سالهای اخیر به خوبی بر موج احساسات ناسیونالیستی و ملیگرایی مردم سوار شده است. رابطه او با ایران پیچیده و چندوجهی است؛ وی تلاش میکند خود را سنگری در برابر نفوذ ایران نشان دهد ولی شاید بتوان الهامبخش اصلی او را بنیانگذار جمهوری اسلامی آیتالله خمینی دانست. اصول مورد تأکید صدر یعنی ناسیونالیسم عراقی، غربستیزی و اسلامگرایی شیعی دقیقا اصولی است که مورد پذیرش و تأکید خمینی بود
هرکس با صحنه سیاست عراق آگاه باشد، میداند که تلاش برای تشکیل دولت اکثریت و حذف احزاب و شخصیتهای طرفدار ایران امکانپذیر نیست و میتواند به جنگ داخلی منجر شود. بنابراین این سؤال مطرح میشود که استراتژی صدر آیا آرزویی خیالی است یا تلاشی عمدی برای بیثبات کردن کشور؟
در سالهای اخیر صدر چهره خود را از رهبر یک گروه شبهنظامی و فرقهگرای شیعه، به یک اصلاحطلب حامی دموکراسی و ملیگرای عراقی تغییر داده است. او بیانیهها و شعارهای سیاسی خود را به گونهای انتخاب میکند که بتواند احساسات عمومی را برانگیخته و مردم را به خیابان بکشاند. تحریک احساسات ضد ایران و ضد تُرک، ناسیونالیسم عراقی و تأکید بر نارضایتی عمومی از فساد و وضع موجود و استفاده از این نارضایتی، همه در سخنرانیهای او به چشم میخورد
سیاست صدر لزوما ناشی از ضدیت او با ایران یا شخص مالکی نیست، بلکه او با مهارت سیاسیای که دارد میکوشد تا در کشور بیثباتی ایجاد کرده و خود از این بیثباتی بهره ببرد. بعید است که صدر براستی فکر میکرد دولت اکثریت با موفقیت تشکیل شود؛ بلکه برعکس او روی شکست این اتحاد حساب باز کرده بود و صرفا میخواست خود را شخصیتی نشان دهد که در راستای منافع کشور تلاش کرده است ولی تلاشهایش به خاطر نخبگان فاسد کشور شکست خورده است
صدر همچون خمینی، بین شیعیان فقیر و محروم کشور محبوبیت بیشتری دارد. مستضعف واژهای است که آیتالله خمینی در جریان انقلاب ایران بسیار از آن استفاده میکرد و انقلاب ایران را انقلاب مستضعفان و محرومانی مینامید که توسط رژیم شاه نادیده گرفته شدند
صدر با هوشمندی متوجه شده است که جنبشهای مذهبیِ سیاسی، دیگر در نزد مردم خاورمیانه خریدار ندارد لذا خود را شخصیتی عملگرا نشان میدهد که میخواهد مشاغل بیشتری برای جوانان ایجاد کند و بدنبال اصلاح نهادهای مذهبی و افزایش خدمات عمومی به مردم است
وی از سال 2018 از اعتراضات مردمی در عراق حمایت کرده و در بسیاری از اوقات بر موج این اعتراضات سوار شده و آن را مصادره به مطلوب کرده است. وی میداند آینده از آن کسی است که مردم خیابان را درک کرده و با سیاستهایی که اتخاذ میکند، آنها را در خدمت خود درآورد
صدر با تاریخ معاصر خاورمیانه و قدرت بسیج خیابانی برای سرنگونی رژیمها از جمله انقلاب 1979 ایران بیگانه نیست. وی از خانوادهای محترم در عراق است یکی از عموهای او از رهبران قیام 1920 علیه اشغالگری انگلیس در عراق بود. پدر همسر و پسرعموی مقتدی «آیتالله محمدباقر صدر» از برجستهترین علمای شیعه قرن بیستم به شمار میرفت؛ وی از بنیانگذاران حزبالدعوه در دهه 1960 بود و به عنوان رهبر ایدئولوژیک حزب فعالیت میکرد. پس از استقرار جمهوری اسلامی در ایران (که احتمالا تا حدی از اندیشههای سید باقر صدر الهام گرفته شده بود) صدام آیتالله باقر صدر را به تلاش برای رهبری انقلابی مشابه در عراق متهم کرد و سال 1980 او را اعدام نمود. حالا با گذشت بیش از 40 سال از آن زمان، به نظر میرسد که مقتدی صدر میخواهد آن انقلاب را محقق کند
آرا و اندیشههای آیتالله خمینی ترکیبی از اسلامگرایی شیعی، مارکسیسم، شعارهای ضد استعماری، ضد غربی و ضد اسرائیلی بود که به او کمک کرد تا گروههای مختلفی را جذب خود کرده، رهبری انقلاب 1979 را در دست گیرد و رژیم شاه را سرنگون کند
صدر نیز پس از حمله 2003 آمریکا به عراق وجههای ضد آمریکایی، ضد اسرائیلی و ضد امپریالیستی گرفت. او ایدئولوژی خود را با گذشت زمان عوض کرد و آن را از فرقهگرایی شیعی در سالهای پس از تهاجم آمریکا، به ناسیونالیسم عراقی در سالهای اخیر تغییر داد. با مشاهده افزایش احساسات ضد ایرانی، مقتدی صدر هم به لفاظی علیه ایران پرداخت و زمانی که عراقیها برای محکوم کردن حملات موشکی ترکیه به خیابانها آمدند، او نیز از حامیان خود خواست به خیابانها بیایند و علیه ترکیه بجنگند
صدر و حامیانش برای مدت طولانی در دولتهای عراق سمتهای کلیدی داشتند اما صدر خود در دولت نقش مستقیم ایفا نکرد و اینگونه توانست مدعی شود که در خطاهای دولت نقشی ندارد و پاسخگو نیست. در عوض توانست وجههای مردمی به خود بگیرد
رویدادهای هفته گذشته، روند تشکیل دولت را به هرجومرج کشانده است. پس از هجوم هواداران صدر به پارلمان و منطقه سبز، تنشها بالا گرفت. مخالفان مقتدی نیز تهدید به حضور خیابانی هواداران خود کردند و بسیاری از عراقیها احساس کردند که در آستانه جنگ داخلی قرار گرفتهاند. اکنون صدر خواهان برگزاری انتخابات مجدد شده است؛ درحالیکه حامیانش همچنان در اطراف پارلمان تجمع کردهاند و سبب بیثباتی کشور شدهاند. این دقیقا هدف صدر است: تحریک ملت و استفاده از احساسات مردم برای تبدیل شدن به قدرتمندترین مرد عراق
صدر شعار ضدیت با ایران سر میدهد زیرا میبیند که مردم عراق این را میخواهند؛ اما در واقعیت، رابطه صدر و ایران آن اندازه که مردم فکر میکنند تیره نیست. صدر میبیند ایران هنوز –اگر نگوییم قدرتمندترین- یکی از بازیگران مهم خارجی در عراق است؛ ایران هنوز بر صدر نفوذ دارد و صدر قطع کامل روابط با ایران را به نفع خود نمیداند
صدر به دلایل خانوادگی و مذهبی به طور مکرر به ایران سفر میکند. او سال 2019 روز عاشورا را در کنار رهبر ایران سپری کرد؛ چند ماه بعد در نوامبر 2019 و در اوج اعتراضات تشرین، وی در قم محل تحصیل سابق خود دیده شد. در بهمن ماه سال جاری بعد از دیداری که با سرتیپ اسماعیل قاآنی داشت، بیانیهای در رابطه با تشکیل دولت در عراق صادر کرد و در آن با نقل قولی از آقای خمینی گفت: «نه شرقی، نه غربی؛ حکومت اکثریت ملی». بنابراین صدر ضد ایران نیست، فقط میخواهد به شخص اول مملکت بدل شود؛ شخصیتی که ایرانیان و هرکس دیگری باید نخست با او سروکار داشته باشند
صدر در ظاهر ضد ایران و ضد امپریالیسم خارجی است اما بعد از طرح ایده دولت اکثریت، دیدیم که جناحهای مورد حمایت ایران به جای مقابله با صدر، حزب دموکرات کردستان –کوچکترین حزبی که با تنها 31 کرسی در ائتلاف صدر حضور داشت- را هدف قرار دادند
درست است که صدر به اعتراضات خیابانی توجه دارد و خط مشی خود را بر آن اساس تعیین میکند اما گاه حرکت و مطالبات مردم آنقدر سریع پیش میرود که صدر نمیتواند خود را با آنها هماهنگ کند. معترضان تشرین خواستار آیندهای کاملا متفاوت برای عراق بودند؛ عراقی که مترقی و دموکراتیک باشد. درست است که صدر در انتخابات موفق شد اما مشارکت مردم در آن بسیار اندک بود و موفقیت صدر بیشتر ناشی از قدرت سازماندهی و بسیج نیروهایش بود تا محبوبیتش
سخن اخر اینکه: همانطور که مردم امروز ایران از آرمانهای بنیانگذار انقلاب فاصله گرفتهاند و دیگر از ان شعارها حمایت نمیکنند، در عراق نیز معلوم نیست که جوانان چقدر با پروژه صدر همراهی کنند. جمعیت بالای جوان ایران نسبت به والدین خود خواستههای متفاوتی دارند؛ آنها خواهان فرصتهای شغلی بیشتر، ارتباط با دنیا و لذت بردن از زندگی هستند. جنبش تشرین نیز داستان مشابهی دارد؛ معترضان عراقی از نظر قومی و مذهبی متنوع هستند، خواستههای مترقیای دارند و بر اصلاح و نوسازی نظام سیاسی عراق و حفظ دموکراسی تأکید میکنند نه براندازی
صدر در حال پیادهسازی یک استراتژی بلندمدت در عراق است و به مرور در داخل و خارج، خود را جایگزینی معقول برای رهبری عراق معرفی میکند. تمایل او برای تشدید هرجومرج سیاسی در عراق، به تأخیر انداختن تشکیل دولت و تشدید اعتراضها، هشداری است به اینکه او میتواند کشور را به شرایطی بدتر از آنچه که در حال حاضر هست بکشاند
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما