هدف از نوشتار این مطلب، شناساندن مفهومی در سیره امام علی(ع) است که کلید نوزایی و پیشرفت و راهحل بسیاری از بحرانها و مشکلات نوظهور در جهان امروز به شمار میرود؛ آن مفهوم زهد است. برخی از زهد تنها ریاضتکشی و یک زندگی بیروح و خشن را برداشت میکنند، درحالیکه زهد حائز مفاهیم عمیقتری است که به وسیله آن میتوان در زندگی، میانهروی پیشه کرد و در صراط مستقیم قدم گذاشت.
امام علی(ع) بهترین الگوی زهد و ساده زیستی و تلفیق حیات مادی و معنوی است؛ به طوری که رسولخدا(ص) در وصف ایشان فرموده است: «یا علی! خدای متعال تو را به زینتی آراسته است که هیچ بنده ای به زیوری چنین مزین نگشته و خدا آن را بیش از هر زینت دیگری دوست دارد؛ آن زینت زهد در دنیاست که زینت نیکوکاران در نزد خدای با عزت و جلال است.»
بهترین امام، امام زاهدی است که ملت را در مسیر اهداف اساسی، همچون ایجاد یکپارچگی اجتماعی و بلوغ عقلانی و رشد انسانی سوق دهد.
بنای زهد سالم
آنچه که در زندگی مهم است و جزء اهداف اساسی بهشمار میرود، این است که نفس انسان بتواند در اعتدال و سلامتی و سعادت زندگی کند؛ این سلامتی در خلال توانایی انسان در درک نحوه مدیریت عقلایی امور مادی تحقق میپذیرد. امام علی(ع) بهترین الگو برای رهبری انسان به سمت زهد سالم و بنای شخصیت سالم از نظر روحی و جسمی و اجتماعی میباشد.
ایشان به عنوان یک امام زاهد که نسبت به دنیا حریص نیست و قدرت و مال و ثروت تفاوتی در نگاه او به زندگی ایجاد نمیکند، میتواند با گفتار و منش و سیرهاش همچون یک رهبر و الگو، ما را به سمت جامعهای معتدل در استفاده از مادیات سوق دهد. چگونه؟ با تسلط بر هوای نفس، پایین آوردن توقعات مادی و ایجاد بینشی عمیق از مفهوم مالکیت و درک معنای ثروت در زندگی.
امام علی(ع) میفرماید: (وَالزُّهْدُ ثَرْوَةٌ)، این سخن برای بعضی انسانها که شیفته مادیات هستند، سخن عجیبی است. زهد با مادیات همراستا نیست، پس چگونه میتواند ثروت بهشمار رود؟ ثروت در بینش مادی عبارت است از: املاک و مستغلات، حسابهای بانکی، اتومبیل، خدم و حشم و لباسهای فاخر؛ به عبارت دیگر در باور انسان ثروت یعنی مالکیت مادیات. پس چگونه امام(ع) میفرماید: زهد ثروت است؟
مفهوم صحیح ثروت این است که: چگونه منابع و دارایی را با اعتدال و عقلانیت و درایت مدیریت کنیم. زمانی که شخص بتواند اموال خود را به گونهای سرمایهگذاری و بهرهبرداری کند که در خلال این کار، گرفتار گناه، حرام، شر و مفسده نشود، چنین انسانی زیبنده صفت زهد خواهد بود.
زهد و هنر زیستن
زهد ثروت است زیرا سادگی را در زندگی به ارمغان میآورد، انسان را به سمت مفهوم صحیح زندگی سوق میدهد و اهداف بزرگ و باارزشی را در زندگی محقق میسازد. پس مناسب است که به زهد ثروت گفته شود ، فرقی هم نمیکند که انسان زاهد مال داشته باشد یا نداشته باشد. چه بسا انسانهای میلیاردری که در بدبختی زندگی میکنند و انسانهایی که از مال فراوان بیبهرهاند، اما در سعادتی بزرگ به سر میبرند؛ و ثروت حقیقی همین است، کسانی که از طریق تملک مال در جستجوی خوشبختی هستند، نمیدانند که سعادت تنها از طریق مال حاصل نمیشود.
ما باید بحرانهایی را که جهان امروز با آن مواجه است مشخص کنیم، آنگاه ببینیم مفهوم زهد چگونه میتواند راهحلهایی برای این بحرانها بیابد و ثروت و خوشبختی و زندگی سالم را برای ما محقق کند.
بحرانهای اقتصادی جهانی
جهان با بحرانهای متعددی روبروست که از جمله آن بحرانهای اقتصادی است. با وجود اینکه جهان از نظر اقتصادی در حال پیشرفت است، اما با بحرانهای اقتصادی بسیاری دست و پنجه نرم میکند، مانند: تورم، رکود، بیکاری، افزایش نابرابری طبقاتی ؛ در نتیجه ثروتمندان هر روز ثروتمندتر و فقرا فقیرتر میشوند، قیمت کالاها افزایش یافته و ارزش پول کاهش پیدا میکند.
بحرانهای اقتصادی در همه جای دنیا و در کشورهای مختلف وجود دارد و تورم حاصل دسترنج مردم، به ویژه اقشار کمدرآمد را از بین میبرد.
اقتصاددانان معتقدند یکی از مهمترین عوامل بحرانزای اقتصادی، عدم تعادل بین عرضه و تقاضا است. مثلا گاهی اوقات به دلیل تقاضای کم، میزان یک کالا فراوان میشود و گاهی کالایی به بازار عرضه میشود که نسبت به اهمیت و تقاضای زیاد، تولید آن کم است و این اختلال به خاطر ناتوانی در پاسخگویی به تقاضا ادامه مییابد. وقتی عرضه و تقاضا متوازن میشود، اعتدال برقرار میگردد.
اما دلایلی برای عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و افزایش تقاضا در مقابل کمبود عرضه وجود دارد، که برخی از آنها از قرار ذیل است:
اول: مصرفگرایی
مصرفگرایی به دلیل تشدید مادیگرایی در بین مردم رخ میدهد؛ مادیگرایی نیز در نتیجه گسترش وسایل ارتباط جمعی است. اینترنت و کانالهای ماهوارهای و...ارتباط بین مردم را زیاد کرده و جهان را تبدیل به یک دهکده واحد نموده است. در نتیجه افزایش ارتباطات، وقتی یک جامعه فقیر میبیند مردم یک جامعه پیشرفته در تجمل و رفاه بسر میبرند، هر چه میخواهند میخورند، سوار بر اتوموبیلهای مدرن میشوند و لباسهای زیبا به تن میکنند، گرایش به مادیگرایی در آنها ظاهر میشود و درصدد بر میآیند تا با خرید این قسم کالاها، خود را همسطح و شبیه به جوامع پیشرفته و مدرن کنند و به اصطلاح از قافله عقب نمانند.
جهانیشدن مادیات
هر اندازه که جهان به جنبههای مادی و مصرفی نزدیکتر شده است، مصرفگرایی و افزودهطلبی در آن رشد کرده و از اخلاق و معنویات دور شدهاست. در ادامه بررسی اعداد و آمار برای درک بیشتر این مطلب خالی از لطف نیست:
بررسیها و گزارشهای اقتصادی نشان میدهد که صادرات کالا بین کشورهای مختلف، در سال 2022 به رکورد 32 تریلیون رسیده و این رقم نسبت به سال 2021 افزایش 10درصدی داشته است، که نشاندهنده افزایش تقاضا و مصرف نسبت به سال 2021 میباشد. این امر گویای این است که علیرغم تورم و افزایش قیمتهای جهانی، تقاضا برای کالاها و خدمات همچنان رو به فزونی است.
حتی بانکهای مرکزی در غرب برای کاهش تورم و جلوگیری از افزایش تقاضا، نرخهای بهره را افزایش دادهاند اما تقاضا برای خرید کالاها همچنان ادامه داشته که نشاندهنده فرهنگ افزایش مصرف است.
اگر بخواهیم این افزایش را هر سال 10% محاسبه کنیم، خواهیم دید که این حجم تجارت جهانی به کجا میرسد؟ اگر این آمار را با حجم تجارت در دهههای گذشته مقایسه کنیم، میبینیم در اوایل دهه نود قرن بیستم، حجم تجارت بینالمللی حدود سهو نیم تریلیون دلار امریکا بود؛ در پایان قرن بیست میلادی، یعنی سال 2000 به پنجمو نیم تریلیون دلار رسید، و در سال 2010 که 13 سال با ما فاصله دارد، حجم تجارت به ششو نیم تریلیون دلار افزایش یافت. بنابراین شاهد افزایش چشمگیر حجم تجارت جهانی هستیم، و این نشاندهنده افزایش تقاضا و گرایش به مصرف بیش از اندازه در میان مردم است.
دوم: دستگاه تبلیغاتی و رسانه، ترویج خوشبختی خیالی
دستگاههای تبلیغات و رسانه - بهخصوص رسانههای کشورهای سرمایهداری غربی، با توجه به اینکه قسمت اعظم تجارت جهانی را تحت کنترل دارند- از دلایل افزایش تقاضا و مصرف هستند.
دستگاه تبلیغات و رسانهها از طریق تبلیغات جعلی و پرزرق و برق و فیلمها و سریالهای تلویزیونی، به ترویج خوشبختی خیالی و لذتهای کاذب پرداخته و نه تنها حقیقت یک محصول را نشان نمیدهند، بلکه آن را وارونه مینمایند که این کار بسیار مضر و مفسدهانگیز خواهد بود.
در حقیقت هدف دستگاههای تبلیغاتی رسیدن به سود بیشتر است. آنها برای رسیدن به این هدف سراغ روانشناسان میروند و از آنها برای نفوذ به اعماق وجود انسان و تحریک شهوات و لذتهای او بهره میجویند. در حالیکه هیچ توجهی به احساسات و عواطف و نیازهای روانی در انسان نداشته و تنها میخواهند او را به سمت مادیات و مصرفگرایی بیشتر سوق دهند.
سوم: پیدایش شبکههای اجتماعی
این شبکهها از خلال تشویق به وابستگی و پیروی از فرهنگگله و تقلید از الگوهایی که با لباسها و ظاهری جذاب آشکار میشوند، مردمی را که از کمبود عزت نفس و عقده حقارت رنج میبرند، به مصرف و افزایش تقاضا ترغیب میکنند.
متأسفانه این امر منجر به مصرف کورکورانه شده و هرگز اشباع نفس را در پی نخواهد داشت. این شبکهها با تبلیغات خود، باعث زیادهروی و مصرف کورکورانه در اشیائی میشوند که انسان برای ساختن شخصیت خود نیازی به آنها ندارد، بلکه برعکس، این مصرفگرایی منجر به بیماریهای روانی جدی و سقوط اعتماد به نفس و ضعف عزت نفس میشود.
بنابراین این افراد، دیگر خود را دوست نداشته و از خود ناراضی هستند، پس سعی میکنند از دیگران تقلید کنند و برای تغییر ظاهر، سراغ انواع جراحیهای پلاستیک میروند. این همان کاری است که شبکههای اجتماعی برای انحراف انسانها به خصوص نسل جوان انجام میدهند. امروز ما شاهد هستیم تعداد زیادی از نوجوانان پسر و دختر با بیماریهای روانی جدی دست به گریبانند، که حاصل تقلید کورکورانه از شبکههای اجتماعی است.
خطرات مصرف کورکورانه
ما میبینیم که سود شرکتها و تشکیلات اقتصادی سرمایهداری بدون توجه به خطراتی که برای سلامتی جسم و روان و محیط زیست آفریدهاند، به طور دائم در حال افزایش است.
در ادامه مثالی میآوریم از چگونگی تحریف رسانهها و شبکههای اجتماعی، در تشویق و فریب مردم به سمت مصرفگرایی بیرویه: یک بررسی نشان میدهد زنان در سراسر جهان در طول پنج سال گذشته، بین سالهای2017 تا 2021 مبلغ 415 میلیارد دلار تنها صرف خرید لوازم آرایش کردهاند؛ یعنی سالانه بیش از صد میلیارد برای لوازم آرایشی هزینه میشود.
این تنها یک نمونه از صدها نمونهای است که شبکههای اجتماعی برای تشویق به مصرف بیحدو حصر تبلیغ میکنند.
چهارم: افزایش تقاضا در نتیجه تداوم فرهنگ مصرف
اگر فرهنگ مصرف معتدل باشد، هرگز افزایش تقاضا بوجود نمیآید. تقاضای بیرویه در اثر مصرف کورکورانه و بدون حدومرز ایجاد میشود، تا جاییکه انسان را تا مرز بدهکار شدن پیش میبرد، بدهکاری به خاطر زیادهروی در رفتن به رستوران، بدهکاری به خاطر زیادهروی در خرید انواع وسایل مادی و ....
اینگونه مصرفگرایی افراطی و خرید اشیاء به صورت بیمارگونه، بدون اینکه طرف نیاز واقعی به آنها داشته باشد، منجر به انبارکردن یا دورانداختن آنها میشود؛ چون فرد به این اشیا نیاز ندارد و تنها در فکر خرید است. این نشان میدهد که اشکالی در فرهنگ مصرف است و شخص در فهم معنای مصرف، معنای سعادت و رضایت از خود و زندگی مشکل دارد.
خرید بیش از نیاز برای چه؟
در ادامه به بررسی روایتی حول مفهوم زهد میپردازیم، تا معنای مصرف معتدل و صحیح را بفهمیم:
امامعلی(ع) میفرماید: «الزهد أن لا تطلب المفقود حتى يعدم الموجود؛ زهد آن است كه تا موجودىات از بين نرفته، در طلب ناداشته بر نيايى». این روایت بدین معناست که اگر میل به خرید چیزی پیدا کردم، به سمتش نروم مگر زمانی که واقعا آنرا نداشته و به آن نیازمند باشم. مثلا: شخصی با یک کیسه برنج نیازش برآورده میشود، اما از روی حرص و اضطراب که نکند برنج نایاب شود، پنج کیسه برنج میخرد؛ یا شخصی مالک یک ماشین است، با این وجود به دنبال خرید ماشین دوم و سوم میرود؛ یا اینکه لباس کافی دارد، با این حال ده برابر بیشتر میخرد. اما زهد، مصرف معتدل و به اندازه نیاز است؛ پس اگر چیزی را بخری که داری و نیازی به آن نداشته باشی، این رفتار نوعی بیماری است که باید در پی علاج آن بود.
جمعیت بشر امروز از هفت میلیارد فراتر رفته است، اگر نیمی از آنها را در نظر بگیریم که هر یک از آنها بیش از نیازش خرید کند، پس وضعیت جهان چگونه خواهد شد؟ در این صورت ناگزیر قیمتها افزایش مییابد، تقاضا و مصرف بسیار زیاد میشود، در نتیجهی تقاضا و مصرف بیرویه منابع طبیعی از بین میرود، و این امر سبب تخریب طبیعت و در نهایت سبب نابودی انسان میشود.
پنجم: زیادهروی در مصرف باعث افسردگی میشود
گاهی اوقات زیادهروی در مصرف باعث افسردگی جمعی میشود و ما میتوانیم شاهد باشیم که کل یک جامعه گرفتار این بیماری شدهاست. اما چرا مصرف باعث افسردگی میشود؟زیرا با مصرفگرایی نفس انسان اشباع نمیشود، پس شخص سطح تقاضای خود را بالاتر برده و در یک مارپیچ مصرف مستمر گرفتار میشود. این حالت را در علم روانشناسی (شیداییخرید، خریداجباری یا اعتیاد به خرید) مینامند؛ اصطلاحی روانشناختی که میل اجباری به خرید را توصیف میکند. به بیانی دیگر، شیدایی خرید یکی از اختلالات تکانشی و ناتوانی در کنترل نفس است که به خاطر این مرض انسان نمیتواند بر نفس خود تسلط داشته باشد. ممکن است سبب این رفتارها نیازمندی شخص به خاص جلوهدادن خود، یا مبارزه با احساس تنهایی باشد. بنابراین شخص به خرید معتاد شده و امیدوار است که خرید زندگی او را تغییر دهد، اما نتیجه برعکس است، زیرا خرید اجباری پاسخگوی هیچ یک از این نیازها نیست، بنابراین ممکن است رفتار او تشدید شده و معتاد به مصرف شود، و نهایتا هیچ ثمر و رضایتی حاصلش نشده، و بیماری نیز در وجودش نهادینه گردد.
بیماری خرید اجباری
این بیماری نتیجه فرهنگ مصرفگرایی است که در سراسر جهان رواج یافته است. شخص مبتلا در اثر میل به خرید و فرهنگ گلهای، به دنبال کالاهای جدید است؛ مثلا موبایلی دارد که خوب عمل میکند و نیازش را برآورده میسازد، اما با مشاهده تبلیغات، فریب خورده، مدتبهمدت به دنبال خرید مدلی جدیدتر میگردد.
شرکتهای تولیدکننده چه میکنند؟ اینها هستند که نسخههای جدیدی از موبایل تولید کرده، برنامههای جدیدی به آن اضافه میکنند، تا خریداران و مصرفکنندگان را به خرید بیشتر ترغیب نمایند، اما نتیجه این خریدهای مستمر آسیبهای جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی است. فرد مصرفکننده وارد یک دور باطل شده که متشکل است از احساسات منفی، مثل عصبانیت و تشویش؛ لذا برای خوددرمانی سراغ خرید میرود، اما بعد از خرید، نه تنها حالش خوب نمیشود، بلکه احساس افسردگی و غم میکند و به همین صورت این دور باطل ادامه مییابد و شخص خود را اسیر یک بیماری مداوم و در حال تشدید میبیند؛ درحالیکه اینها همه ناشی از همان مصرفگرایی کورکورانه است.
بنابراین این یک فرآیند برنامهریزی شده است که در آن شرکتها پس از بررسی و تحلیل روان افراد، اقدام به تولید کالاهای مختلف کرده و مردم را به خرید کالاهایی که تغییر ظاهری نه حقیقی پیدا کردهاند، تشویق و ترغیب میکنند. اینها کالاهایی است که انسان نیاز واقعی به آن ندارد، بلکه بخاطر فریب و اطلاعات نادرست رسانهها به سمت آن میرود، که در نهایت منجر به پیامدهای خطرناک ذکر شده خواهد شد.
یقین اصل و ریشه زهد است
امامعلی(ع) تأکید میکنند که اینگونه مصرفگرایی باعث سعادت انسان نمیشود، بلکه فریبی بیش نیست. کما اینکه شرکتها و دستگاههای سرمایهداری، خلاف نظر مولا علی(ع) مصرفگرایی را مایه سعادت افرادی که به اشباع حقیقی در زندگی نرسیدهاند، میدانند. امام علی(ع) در این حدیث زیبا و شگفتانگیز چنین بیان میکنند: «أصل الزهد اليقين وثمرته السعادة؛ ریشه زهد یقین است و ثمره آن سعادت است»؛ که در اینجا یقین به معنای عدم نگرانی و احساس اطمینان و خوشبختی از طریق سادگی در زندگی، اعتدال در مصرف، خرید بر حسب نیاز و مدیریت صحیح زندگی میباشد.
سلسله سخنرانیهای پخششده از کانال مرجعیت، تحت عنوان (جواهر الافکار)
messages.comments