twitter share facebook share ۱۴۰۲ خرداد ۳۱ 354

جنگ آمریکا علیه تروریسم، نباید زمینه ساز قدرت گیری ایران و متحدانش در سوریه شود. استقرار نیروهای آمریکایی در سوریه بیهوده و کشنده بوده است. آخرین فاجعه، ماه مارس رخ داد که در آن 26 پرسنل آمریکایی در حملات پهپادی کشته شدند

این حادثه یکی از نشانه های شکست دولت بایدن در سوریه است. تهدید مداوم علیه نیروهای آمریکایی در سوریه و کمک به سه دشمن اصلی آمریکا در منطقه –ایران، سوریه و حزب الله- نتیجه مستقیم سیاست های غلط دولت بایدن در خاورمیانه است

سال 2012 ایران و حزب الله به کمک متحد خود اسد شتافتند. اعتراضات بهار عربی در سوریه، به شورشی مسلحانه تبدیل شد، کشور را درهم شکست و بقای حکومت اسد را تهدید کرد. داعش سال 2013 وارد معارضه شد و کنترل بخش های وسیعی از خاک سوریه را در دست گرفت

مداخله آمریکا علیه داعش در سال 2014 موهبتی الهی برای ایران و متحدانش بود. آمریکا و دیگر نیروهای ائتلاف، بار بخش عمده ای از مبارزه با داعش را بر دوش کشیدند اما بخش های بزرگی از خاک سوریه پس از آنکه از داعش پس گرفته شد، به دست ایران، دمشق و حزب الله افتاد. از سال 2023 آمریکا 900 سرباز و تعدادی پیمانکار در استان های حسکه و رقه در شمال شرق سوریه و یک پادگان در التنف در جنوب شرقی این کشور دارد. حضور آنها به منظور اطمینان از عدم قدرت گیری مجدد داعش است

ادامه عملیات آمریکا علیه بقایای داعش در سوریه، به ایران، حزب الله و نظام اسد این امکان را می دهد که نیروی انسانی و منابع خود را به جاهای دیگر معطوف کنند؛ایران به مقابله با اسرائیل بپردازد، حزب الله سلطه خود را در لبنان تحکیم کند و روی تهدید اسرائیل تمرکز نماید و اسد نیز سلطه خود را تحکیم کرده و بر بازپس گیری شمال غرب سوریه متمرکز شود.

کاهش مشکلات اسد و تأمین امنیت او در تضاد با سیاست های آمریکاست. اگر آمریکا در ادعای خود مبنی بر مقابله با ایران و متحدانش صادق است، باید نیروهای خود را از سوریه خارج کند. خروج آمریکا مشکلات ایران و متحدانش را چند برابر خواهد کرد. در حال حاضر تهران، دمشق و حزب الله با تحریم، اقتصادهای ازهم فروپاشیده و درگیری های داخلی دست به گریبان هستند. آنها نمی توانند داعش را نادیده بگیرند زیرا به عنوان شیعه، هدف اول این گروه می باشند.

سیاستگذاران و تحلیلگران، پنج استدلال را برای توجیه حفظ نیروهای آمریکایی در سوریه به کار می برند اما این استدلال ها غیرواقعی بوده و نتایج مطلوب را به همراه نداشته است. در همین حال ما شاهد حملات مکرر شبه نظامیان مورد حمایت ایران به پرسنل آمریکایی هستیم

برجسته ترین دلیلی که حضور نظامی آمریکا را در سوریه توجیه می کند، تهدید داعش است. گرچه آمریکا سال 2019 شکست داعش را اعلام کرد ولی دو موضوع حل نشده باقی مانده است: اولین مسئله احتمال ظهور مجدد داعش است؛ برای رفع این مشکل ارتش آمریکا به دستگیری و کشتن رهبران داعش و کشف سلول های این گروه ادامه می دهد. موضوع دوم کمک به مدیریت اردوگاهها و بازگرداندن اسرای داعش و خانواده هایشان است

داعش محصول نارضایتی های سیاسی مسلمانان سنی است که توسط حکومت های ضعیف ایجاد شده است. ایجاد تغییر در منطقه و پاک کردن خاطره آن نارضایتی ها، چند دهه طول می کشد و آمریکا نمی تواند با قدرت نظامی خود در این زمینه کاری از پیش ببرد. علاوه بر این، چهار سال گذشته نشان می دهد مشارکت آمریکا در تخریب داعش مثرثمر نبوده است. بعد از اینکه آمریکا یکی از رهبران داعش را از بین می برد، دیگری جای او را می گیرد و این روند می تواند برای دهه ها ادامه یابد

مدیریت روند بازداشت و بازگرداندن جنگجویان و خانواده های داعش، از دیگر تلاش هایی است که پایانی بر ان متصور نیست. با سرعتی که روند تخلیه اردوگاهها و بازگرداندن بازداشتی ها به کشورهایشان طی می کند، این روند 18 سال دیگر طول می کشد و حضور 9 ساله آمریکا را به کارزاری سه دهه ای در سوریه گسترش می دهد

بحث دیگر شامل مشارکت آمریکا با نیروهای کرد سوریه است. بسیاری بر این باور هستند که آمریکا مدیون کردهای سوریه به خاطر شجاعت وفداکاری آنها در مبارزه با داعش است. به عنوان مثال زمانی که ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا بخشی از نیروهای ایالات متحده را در سال 2019 از سوریه خارج کرد، سناتور گراهام او را متهم نمود که کردها را رها کرده است.

این استدلال این واقعیت را نادیده می گیرد که مشارکت آمریکا و کردها به ویژه همکاری با یگان های مدافع خلق، عامل اصلی اصطکاک آمریکا با ترکیه –متحد کلیدی ناتو- است. ترک ها معتقدند یگان های مدافع خلق زیرمجموعه حزب کارگران کردستان هستند که دولت ترکیه آن را به عنوان سازمانی تروریستی می داند

آمریکا روابط خود را با یک گروه شبه نظامیِ قومی، به قیمت تنش در روابط با یکی از متحدانش کلیدی منطقه ای اش ادامه می دهد. این درحالی است که همکاری ترکیه برای مقابله با روسیه در جنگ اوکراین و جلوگیری از دستیابی ایران به توانایی هسته ای، حیاتی است. همچنین تنش بین واشنگتن و انکارا دسترسی آمریکا را به پایگاه هوایی ترکیه در اینجرلیک –که یک پایگاه کلیدی است که زمینه دسترسی به دریای سیاه، آسیای مرکزی و خاورمیانه را فراهم می کند- به خطر می اندازد

استدلال سوم، نقش آمریکا در ترویج دموکراسی در خاورمیانه است. منطقه خودمختار شمال و شرق سوریه، مبتنی بر دموکراسی، برابری، چند فرقه ای و چند قومیتی بودن است. حضور آمریکا در این منطقه، به عنوان یک مانع در برابر تجاوزات ترکیه و دولت سوریه عمل می کند و به این منطقه اجازه می دهد تا به عنوان آخرین بارقه موفقیت از بهار عربی دوام بیاورد

مشکل این استدلال این است که اداره خودمختار شمال و شرق سوریه مشابه دولت کرزی در افغانستان است و تنها تا زمانی که حضور نظامی آمریکا در سوریه ادامه دارد، دوام می آورد؛ بنابراین بقای این دولت نیازمند تعهد نامحدود آمریکاست. در کنار این امر، ترکیه اجازه نمی دهد یک نهاد خودمختار بعد از خروج آمریکا وجود داشته باشد. همچنین اسد همچنان بدنبال بازپس گیری کنترل تمام سوریه است؛ او با رد پیشنهاد مقامات این منطقه خودمختار برای گفتگو، بر موضع خود مبنی بر یک سوریه متحد تأکید کرد

چهارمین استدلالِ ادامه حضور آمریکا، این است که از خروج این نیروها می توان به عنوان یک ابزار چانه زنی در مذاکرات صلح آتی استفاده کرد. از زمان آغاز جنگ سوریه، آمریکا بدنبال انتقال قدرت در سوریه از طریق قطعنامه 2254 شورای امنیت و برکناری اسد بوده است. بر اساس این استدلال، ادامه حضور آمریکا، به واشنگتن این امکان را می دهد تا اهرم فشار خود را در مذاکرات حفظ کند

ولی این استدلال درست نیست. با حضور آمریکا و تأمین امنیت یک چهارم خاک سوریه توسط این کشور، دولت اسد فرصت بیشتری برای سازماندهی مجدد و تحکیم قدرت خود در مذاکرات پیدا کرده و امکان تحقق راه حل سیاسی مورد نظر آمریکا را کمتر نموده است

واقعیت سوریه نشان می دهد که بشار اسد رهبر این کشور باقی می ماند، مگر اینکه تحول پیش بینی نشده ای رخ دهد. با حفظ قدرت اسد، امید به یافتن یک راه حل عادلانه و جامع برای این مناقشه، توهمی بیش نیست. همانطور که ماه گذشته شاهد بودیم، سفر وزیران خارجه عربستان و مصر به دمشق و بازگرداندن سوریه به اتحادیه عرب، نشان دهنده تمایل کشورهای مهم عرب برای همکاری و استقبال از سوریه به رهبری اسد است. با کاهش حمایت اعراب از برکناری اسد، ایده اعمال فشار بر اسد توسط آمریکا و پیدا شدن یک راه حل جامع غیرممکن می شود

 پنجمین و آخرین استدلال این است که حضور امریکا تلاش های نظامی ایران و متحدانش را در سوریه با مانع مواجه می کند. بر اساس این نگاه استقرار پایگاه نظامی آمریکا در التنف در جنوب شرقی سوریه (واقع در نقطه تلاقی مرزهای سوریه، عراق و اردن) هم در راستای مبارزه با داعش است و هم به ایجاد اختلال در انتقال محموله های نظامی از ایران به سوریه کمک می کند

این درحالی است که حملات منظم هوایی اسرائیل در سوریه به نیروها و محموله های ایرانی، ناکارآمدی پایگاه التنف را ثابت می کند. استقرار نظامی ایران در سوریه با وجود حضور نیروهای آمریکایی ادامه دارد. تنها در ماه آوریل، اسرائیل حداقل پنج بار به سوریه حمله کرد. وزیر دفاع ایران اوایل ماه مه اعلام کرد که ایران به انتقال تسلیحات پیشرفته و ایجاد کارخانه هایی در سوریه برای تولید تجهیزات دفاعی، به عنوان راههایی برای تعمیق همکاری های نظامی خود با سوریه ادامه می دهد

با این تفاصیل دلیل ادامه حضور نیروهای آمریکا در سوریه چیست؟ چرا باید حملات به پرسنل آمریکایی و تلفات این نیروها را تحمل کرد؟

تنها کاری که رئیس جمهور انجام داده، طولانی کردن جنگ و کمک به دشمنان آمریکا بوده است. سربازان و پیمانکاران آمریکایی برای جنگ با داعش وارد عملیاتی شده اند که 9 سال به طول انجامیده و هیچ پایانی برای آن متصور نیست. همکاری آمریکا با یک گروه شبه نظامی قومی، روابط با یکی از متحدین ناتو را دچار تنش کرده است. احتمال دست یابی به راه حلی جامع و عادلانه برای جنگ سوریه روز به روز دورتر می شود و انتقال تسلیحات ایران به سوریه ادامه دارد. دولت بایدن باید بر اهداف دست یافتنی تمرکز کند؛ کاهش نفوذ ایران همچنان یکی از اهداف کلیدی است. این هدف در سوریه با خروج نیروهای آمریکایی و مسئول ساختن ایران و متحدانش محقق می شود. وقت آن است که داعش به مشکل ایران تبدیل شود

منبع: theamericanconservative

مترجم: فاطمه رادمهر  

نظر شما