twitter share facebook share ۱۴۰۲ شهریور ۰۶ 677

از میان تمام چالش های چشم انداز 2030 عربستان، هیچکدام بزرگتر از تهدید ایران علیه امنیت ملی سعودی نیست. موفقیت این برنامه مستلزم این است که بن سلمان ضمن تقویت سیستم دفاعی کشورش در برابر حملات ایران و حوثی ها، با ایجاد سطحی از بازدارندگی در مقابل تهران، از عربستان محافظت کند

ریاض سه گزینه برای بازدارندگی دارد که می تواند همزمان از هر سه استفاده کند: دیپلماسی، حفاظت خارجی و تقویت قدرت نظامی خود. در حال حاضر گزینه دیپلماسی بهترین گزینه عربستان برای حفظ آرامش منطقه است اما برای برقراری صلح در بلندمدت، هیچ ابزاری مؤثرتر از تقویت قدرت نظامی این کشور نیست؛ به ویژه اکنون که احتمال تحقق گزینه دوم یعنی حفاظت خارجی کمتر از همیشه شده است

امنیت در درجه نخست اهمیت

امنیت جزء لاینفک بازسازی اقتصادی عربستان است. اگر حمله ای مشابه به آنچه در سپتامبر 2019 رخ داد بار دیگر اتفاق افتد، به چشم انداز 2030 ضربه سنگینی وارد می کند. در ان حمله ایران 25 پهپاد و موشک کروز به تأسیسات نفتی عربستان در ابقیق و خریس شلیک کرد؛ در نتیجه این حملات بزرگترین اختلال روزانه در عرضه نفت در تاریخ رخ داد و 5.7 میلیون بشکه از تولید نفت خام عربستان کم شد

عربستان تا قبل از جنگ یمن در سال 2015 در محیطی نسبتا امن به سر می برد؛ البته همیشه تنش هایی با ایران وجود داشت و خطر افراط گرایی خشونت آمیز در این کشور و منطقه می رفت. ولی تنش با ایران هیچوقت به یک بحران نظامی تبدیل نشد و خطر دوم نیز از زمانی که اسامه بن لادن از سال 2003 تلاشی ناموفق برای سرنگونی آل سعود داشت، تقریبا مهار شده بود. حتی در اوج تهدید داعش عربستان نسبتا امن بود

وضعیت سعودی از زمانی شروع به وخامت کرد که حوثی ها سپتامبر 2014 دولت صنعا را سرنگون کردند و بخش زیادی از یمن را تصرف نمودند. ارزیابی سعودی ها این بود که تسلط حوثی ها باتوجه به پیوندی که این گروه شبه نظامی با ایران دارد، تهدیدی فوری برای امنیت ملی آنهاست. ایران حوثی ها را با تسلیحات پیشرفته از جمله پهپاد و موشک مسلح می کرد و در مقابل حوثی ها به ایران اجازه می دادند تا به دریای سرخ دسترسی پیدا کند

سعودی ها با مشاهده اینکه چگونه تهران نفوذ خود را در مناطقی همچون لبنان و عراق از طریق گروههای نیابتی شیعه افزایش داده است، از ایجاد پایگاهی مشابه برای ایران در خاک یمن هراس داشتند. برای جلوگیری از این اتفاق بن سلمان با کمک ائتلاف عربی جنگی را علیه حوثی هاآغاز کرد اما آنها را دست کم گرفته بود و در نهایت نتوانست حریف آنها شود. بن بست نظامی بین دو طرف به آتش بس در آوریل 2022 منجر شد اما باتوجه به اینکه حوثی ها همچنان سلاح سنگین در اختیار دارند، به عنوان تهدید امنیتی علیه عربستان باقی مانده اند

دیپلماسی

بازدارندگی از طریق دیپلماسی در بین ملت ها قدمت زیادی دارد. این ابزار بسیار کم هزینه تر از جنگ است و اگر به درستی از آن استفاده شود می تواند بسیار مؤثر باشد. ایده دیپلماسی ساده است: از طریق صحبت با دشمن خود و تلاش برای مدیریت یا حل اختلاف با آنها از طریق چانه زنی و دادن و گرفتن امتیاز، از جنگ اجتناب کنید

شرایط حاکم بر روابط مصر و اسرائیل در دهه 1970 نمونه کاملی از نقش موفق دیپلماسی در ترویج صلح است. رئیس جمهور مصر انور سادات می دانست که مقابله با تهدید امنیتی اسرائیل و بازپس گیری شبه جزیره سینا که مصر آن را در جنگ 1967 با اسرائیل از دست داده بود، تنها از طریق ابزار نظامی قابل دستیابی نیست. بنابراین در 19 نوامبر 1977 به اورشلیم رفت، با رهبران اسرائیل ملاقات کرد و با جسارت در کنست اسرائیل اعلام کرد «دیگر جنگ نمی خواهیم» تا از این طریق در مورد نیت صلح آمیز مصر به اسرائیل اطمینان دهد. قماری که سادات کرد و با جان خود هزینه آن را پرداخت، منجر به معاهده صلح رسمی بین دو کشور در سال 1979 شد

آیا عربستان می تواند همچون سادات به صلحی پایدار با ایران دست یابد؟ گرچه این سناریو را نباید رد کرد ولی از نظر من بعید است زیرا پرونده ایران و عربستان با پرونده مصر و اسرائیل تفاوت های قابل توجهی دارد. مصر و اسرائیل متقابلا احساس خطر می کردند و از جنگ های متعدد خسته شده بودند؛ هرکدام از تجاوز طرف دیگر می ترسید و هردو لزوم پایان درگیری مسلحانه را احساس می کردند

اما ایران از توانایی یا اهداف نظامی عربستان احساس خطر نمی کند. در واقع رهبران ایران نگران حمله احتمالی سعودی به ایران نیستند؛ گرچه از این می ترسند که عربستان بستر لازم را برای عملیات نظامی امریکا یا اسرائیل علیه ایران فراهم کند. از این رو توافق عربستان و ایران شامل این بند می شود که سعودی ها اجازه استفاده از خاک خود را برای عملیات نظامی به کشور ثالث نمی دهند. از سوی دیگر عربستان از سوی ایران احساس خطر می کند زیرا ایران قابلیت نظامی زیادی دارد و بخشی از آن را در سپتامبر 2019 در حمله به سعودی استفاده کرد

ریاض مهره ای نیست که ایرانیان بخواهند از آن امتیازاتی بگیرند؛ نگرانی شماره یک ایران در حوزه امنیتی، قدرت نظامی آمریکا در منطقه و پس از آن اسرائیل است نه سعودی ها. ایران خواهان حضور آمریکا و در ایده آل ترین حالت حذف آن از منطقه است

این اختلاف عمیق در درکی که دو کشور از تهدید دارند، باعث ایجاد یک گفتگوی سازنده نمی شود. تا همین اواخر ریاض نگرانی های امنیتی ایران را نادیده می گرفت و وارد مذاکره رسمی با این کشور نمی شد. سعودی ها تا مدتها بر این باور بودند که گفتگو با دشمنی که سابقه تجاوز و نیت بد دارد بیهوده است. فیصل بن فرحان وزیر امور خارجه عربستان در فوریه 2020 هنگامی که از وی پرسیده شد آیا عربستان وارد مذاکره با ایران می شود یا نه، پاسخی مشابه با اسلاف خود داد: «پیام ما به ایران این است که قبل از هرچیز رفتار خود را تغییر دهد؛ تا زمانی که نتوانیم در مورد منابع واقعی بی ثباتی صحبت کنیم، مذاکره بی اثر است»

اما از آنجا که این کشور درحال تلاش برای پایان دادن به جنگ پرهزینه خود در یمن بود و از سوی دیگر می دید آمریکا نیروهای خود را از منطقه خارج می کند و درصدد کاهش دخالت خود در خاورمیانه است، محاسباتش را در مورد مذاکره با ایران تغییر داد. مقامات ریاض برای گفتگو با ایران احساس فوریت می کردند زیرا حوثی ها نه تنها در برابر حملات عربستان مقاومت می کردند ،که به شهرها و فرودگاههای این کشور نیز حمله نموده و به وجهه این کشور که بدنبال جذب سرمایه گذاران خارجی بود آسیب زدند

آوریل 2021 مقامات سعودی شروع به مذاکره با همتایان ایرانی خود در بغداد در مورد طیف مختلفی از موضوعات کردند اما مهمترین موضوع حمایت نظامی تهران از حوثی ها بود. طبق گزارش ها دو طرف به مدت پنج دور در طول دو سال باهم دیدار کردند. مارس 2023 آنها با میانجیگری چین به توافق رسیدند تا روابط دیپلماتیک خود را عادی کنند

اکنون که من این مقاله را می نویسم بیش از پنج ماه از امضای توافق بین دو کشور می گذرد اما هیچکس نمی داند ریاض و تهران در خصوص مسائل امنیتی چه توافقاتی کرده اند. در توافقنامه، یک بند وجود دارد که به عدم مداخله در امور داخلی کشورهای منطقه اشاره شده ولی این بند کلی و غیرالزام آور است. برای مثال در مورد یمن مشخص نیست که آیا ایران از نظر قانونی متعهد به توقف کمک های نظامی خود شده است یا خیر. ماه مه 2023 تیم لندرکینگ فرستاده ویژه آمریکا در امور یمن اظهار داشت که ایران به ارسال سلاح به حوثی ها ادامه داده است. آتش بسی که حوثی ها و عربستان در آوریل 2022 بر سر آن توافق کردند، تاکنون برقرار بوده ولی اگر حوثی ها تصمیم به گسترش متصرفات خود بگیرند، هر لحظه این آتش بس شکسته می شود. حتی اگر ایران در تسهیل آتش بس نقش داشته، مشخص نیست که بتواند حوثی ها را از انجام حملات جدید علیه اهداف غیرنظامی در سعودی باز دارد

خواسته اصلی عربستان از نزدیک شدن به ایران توقف حملات به پادشاهی –چه به شکل مستقیم و چه از طریق گروههای نیابتی- است. در سوی مقابل ایران بدنبال پول عربستان است تا مشکلات عمیق اقتصادی خود را کاهش دهد. در واقع ایران بدنبال حمایت مالی عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس برای کمک به اقتصاد خود است؛ ایران همچنین خواهان توقف تأمین مالی رسانه های ضد رژیم و پذیرش بشار اسد به اتحادیه عرب است اما این توافقات بعید است که ترس عربستان از ایران را از بین ببرد

دلایلی وجود دارد که باعث می شود به ماندگاری آرامش کنونی بین عربستان و ایران چندان امیدوار نباشیم: نخست اینکه بعید است ایران روابط نظامی خود را با حوثی ها قطع کند زیرا این امر باعث می شود تهران جای پای خود را در تنگه باب المندب و دسترسی به دریای سرخ از دست دهد. از آن سو تا زمانی که حوثی ها به تسلیحات ایرانی دسترسی داشته باشند و بتوانند به اهدافی در عمق عربستان حمله کنند ،سعودی در خطر خواهد بود

دوم اینکه بعید است ایران توقیف نفتکش های تجاری در آب های خلیج فارس را متوقف کند زیرا این اقدام را پاسخی به مصادره گهگاه محموله های نفت خود توسط آمریکا می بیند

سوم اینکه ایران دست از حمایت متحدانش در عراق و لبنان برنمی دارد زیرا این امر با ایدئولوژی ایران و دهه ها سیاست خارجی این کشور در جهان عرب ناسازگار است

چهارم اختلاف بین عربستان و کویت با ایران بر سر میدان گازی دوره-آرش پتانسیل تشدید دارد. کویتی ها گفته اند که این کشور همراه با سعودی، مالک انحصاری این میدان گاز هستند و این درحالی است که ایرانیان مدعی هستند در این میدان سهم دارند و توافق کویت و عربستان را غیرقانونی می دانند

حفاظت خارجی

عربستان از محدودیت های دیپلماسی با ایران غافل نیست؛ به همین دلیل تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار نداده است. عربستان می تواند از یک متحد خارجی برای جلوگیری از حمله ایران به کشورش تضمین های امنیتی رسمی بگیرد؛ دو کشوری که می توانند به ریاض چنین تضمینی بدهند آمریکا و چین هستند

چین علیرغم میانجیگری بین تهران و ریاض بعید است متعهد به مقابله با ایران شود زیرا هیچ علاقه و نفعی در داشتن مسئولیت های مهم امنیتی در منطقه ندارد. همچنین هیچ بندی در توافق ایران و عربستان وجود ندارد که پکن را ملزم به ایفای نقش نظارتی در صورت تخلف هریک از طرفین کند

چین بین عربستان و ایران یکی را انتخاب نخواهد کرد زیرا برای واردات نفت به هر دو متکی است. چین و ایران شریکان استراتژیک یکدیگر هستند بنابراین تصور اینکه چین رسما با عربستان متحد شود و از آن در برابر ایران حمایت کند سخت است. پکن برای دستیابی به اهداف خود در منطقه به استفاده از ابزار اقتصادی و برخی اقدامات دیپلماتیک ادامه خواهد داد

با این حال حتی اگر فرض کنیم محاسبات استراتژیک چین تغییر کند و پکن به منظور حفظ منافع اقتصادی بلندمدت خود با عربستان تصمیم به حفاظت از سعودی در برابر ایران بگیرد، به این زودی نمی تواند قابلیت نظامی خود را افزایش داده و در منطقه پایگاه نظامی ایجاد کند. استراتژی نظامی چین تاکنون بر نوسازی و توسعه قابلیت این کشور برای انجام نبردهای کوتاه مدت دراقیانوس آرام و هند متمرکز بوده است و در ایفای نقش نظامی در دیگر نقاط جهان با کمبودهایی روبرو است

اما عربستان در بستن یک پیمان دفاعی با آمریکا نیز شانس زیادی ندارد. ریاض در ازای عادی سازی روابط خود با اسرائیل ضمانت های امنیتی رسمی از واشنگتن درخواست کرده و خواسته که آمریکا به ایجاد برنامه هسته ای غیرنظامی سعودی کمک کند

اما جو بایدن در مورد پذیرش این خواسته ها مطمئن نیست. او در مصاحبه ای که 9 ژوئن 2023 با cnn انجام داد حاضر به صحبت در این خصوص نشد. وی در مصاحبه اخیر خود با توماس فریدمن ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز نیز در مورد توافق با عربستان ابراز تردید کرد

توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل می تواند به امنیت خاورمیانه و رونق اقتصادی منطقه کمک کند اما به نظر می رسد که در حال حاضر واشنگتن حاضر نیست هزینه سنگین پیمان دفاعی رسمی با سعودی را بپردازد؛ به ویژه که از عادی سازی روابط ریاض-تل اویو هم نفع مستقیمی نمی برد. همچنین تصور اینکه پنتاگون و تمام ارگان های امنیت ملی آمریکا به طور کامل با ایده ملزم شدن واشنگتن به اختصاص منابع نظامی بیشتر به خاورمیانه همکاری کنند، دشوار است؛ به خصوص که استراتژی فعلی آمریکا تمرکز بیشتر بر چین و جنگ اوکراین می باشد

چند نگرانی دیگر در ذهن مقامات امنیت ملی آمریکا وجود دارد: نخست اینکه اگر ایران از اقدام نظامی مستقیم علیه عربستان اجتناب کند اما فعالیت های بی ثبات کننده خود را علیه پادشاهی از طریق نیروهای نیابتی اش افزایش دهد، واشنگتن چگونه باید پاسخ دهد؟ به عبارت دیگر اگر آتش بس بین عربستان و حوثی ها شکسته شود و اهداف غیرنظامی عربستان مجددا توسط حوثی ها با سلاح های ایرانی مورد حمله قرار گیرد ،آمریکا باید به ایران واکنش نظامی نشان دهد یا به حوثی ها؟ و به طور کلی آیا آمریکا حاضر است برای عربستان علیه ایران وارد جنگ شود؟ واشنگتن پاسخ آسانی به این سؤالات ندارد

دوم اینکه یک پیمان دفاعی می تواند وابستگی امنیتی عربستان به واشنگتن را عمیق تر کند و مانع از انجام تغییرات دفاعی لازم در سعودی شود. یکی از آرزوهای واشنگتن در رابطه با شریکان منطقه ای اش این است که آنها توانایی نظامی خود را افزایش دهند تا بتوانند از خود بهتر محافظت کنند و بار امنیت منطقه را خود بدوش کشند. جنگ عربستان در یمن نشان داد که این کشور از نظر نظامی کاستی های زیادی دارد و نیازمند اصلاحات گسترده است. پیمان دفاعی با واشنگتن می تواند این اصلاحات را به تعویق بیندازد و حتی آن را متوقف کند

سوم اینکه پیمان دفاعی با عربستان می تواند روابط آمریکا را با اسرائیل، مصر و امارات به چالش بکشد. واشنگتن باید به شریکان منطقه ای خود و تایوان و اوکراین توضیح دهد که چرا چنین پیمانی با آنها نمی بندد.

تقویت توان نظامی

هیچ جایگزینی برای تقویت قابلیت های دفاعی برای عربستان وجود ندارد و سعودی حتی اگر با ایران به توافق برسد و بتواند حمایت یک کشور خارجی را برای حفاظت از خود جلب کند، باید روی تقویت توان نظامی خود کار کند. این نخستین قانون برای بقا در جامعه بین الملل به ویژه در محیط های خطرناکی همچون خاورمیانه است. مقامات سعودی باید خوداتکایی بیشتر را در اولویت برنامه هایشان قرار دهند و با تقویت توان نظامی خود، بازدارندگی بیشتری در برابر ایران ایجاد نمایند

هیچ یک از رهبران سعودی از زمان تأسیس پادشاهی در سال 1932 مصمم تر از بن سلمان برای بازسازی ساختار دفاعی و نیروهای مسلح نبوده است. اینکه آیا او موفق خواهد شد یا خیر موضوع جداگانه ای است اما برای این منظور برنامه دارد و تلاش خواهد کرد

اما چالشی که پیش روی بازدارندگی دفاعی عربستان وجود دارد این است که سال ها طول می کشد تا اصلاح و تقویت ساختار دفاعی تأثیر خود را بگذارد. سعودی ها در این راستا تنها تجهیزات نظامی جدید نمی خرند بلکه روی وضع قوانین، مدیریت منابع انسانی، بودجه بندی بهتر، چگونگی مقابله با فساد، تدوین راهبردها، آموزش مؤثرتر، ساخت سیستم های هوشمند، برنامه ریزی و مهمتر از همه تبدیل بودجه دفاعی به قدرت رزمی واقعی نیز کار می کنند. از منظر بن سلمان ایجاد یک ارتش جدید مستلزم ساخت جامعه ای جدید و اقتصادی جدید است؛ به عبارت دیگر در چشم انداز 2030 تغییرات دفاعی، فرهنگی و اجتماعی به همدیگر مرتبط می باشد

باتوجه به اینکه عربستان در کنار یک همسایه متخاصم و توسعه طلب زندگی می کند، هم اینک نیاز به قابلیت های دفاعی بازدارنده دارد و نمی تواند سالها منتظر بماند تا این اصلاحات گسترده دفاعی به ثمر برسد .گرچه نیروهای هوایی سعودی بهترین یگان در ارتش این کشور است و در جنگ یمن تجربه بدست اورده ولی کمتر به عنوان یک بازدارنده قوی عمل می کند زیرا برای حمله دوربرد آموزش ندیده و یک نیروی ضربتی توانمند نیست

اما یک گزینه وجود دارد که می تواند در کوتاه مدت موقعیت بازدارندگی عربستان را تقویت کند: توسعه قابلیت موشک های بالستیک. از منظر پادشاهی داشتن موشک های بالستیک می تواند رهبری ایران را از انجام حمله علیه سعودی منصرف کند

سال 2019 سازمان های اطلاعاتی آمریکا برای نخستین بار دریافتند که عربستان درحال همکاری با چین برای پیشبرد برنامه موشک های بالستیک خود است. تصاویر ماهواره ای که مرکز مطالعات منع گسترش سلاح های هسته ای جیمز مارتین در سال 2021 از مرکزی در 200 کیلومتری غرب ریاض بدست آورد، نشان می دهد که عربستان درحال تولید موشک های بالستیک با سوخت جامد است

دیپلماسی معمولا در صورتی مؤثرتر است که با قبلیت های نظامی و استفاده از زور همراه شود؛ در واقع ترکیب هویج و چماق می تواند دیپلماسی را نتیجه بخش تر کند

اما ریاض هنوز چماق محکمی ندارد و عملکردش در جنگ یمن باعث شده است که ایران ترسی از این کشور نداشته باشد. گرچه ریاض درحال توسعه ابزارهای بازدارنده خود است ولی ایران باید به این باور برسد که سعودی در صورت حمله، مایل و قادر است از زور استفاده کند؛ این درحالی است که جنگ هشت ساله یمن و تمایل فزاینده ریاض به خروج خود از درگیری و دادن امتیاز به حوثی ها، باعث شده است که چنین باوری در ایران ایجاد نشود

منبع: مؤسسه خاورمیانه

مترجم: فاطمه رادمهر

messages.comments