صبح روز یکشنبه حزب الله دست کم دو راکت به سمت مزارع شبعا –که تحت اشغال اسرائیل است- شلیک کرد و این امر منجر به گلوله باران تلافی جویانه نیروهای اسرائیلی شد.
تبادل موشک پس از ان رخ داد که گروه حماس عملیات طوفان الاقصی را در جنوب اسرائیل آغاز کرد.
حزب الله از حماس حمایت لفظی کرده و گفته است که وضعیت را ارزیابی می کند ولی از حمله کامل به اسرائیل خودداری کرده است.
تحلیلگران با اشاره به اینکه تبادل موشک بین اسرائیل و حزب الله، به مناطق اشغالی لبنان محدود شده است، احتمال تشدید کامل تنش توسط حزب الله را بعید می دانند.
اینکه حزب الله جبهه دومی را علیه اسرائیل در امتداد مرز لبنان بگشاید یا نه، به چند عامل بستگی دارد: از جمله واکنش اسرائیل به حرکت حماس و دامنه اهداف فعلی حزب الله.
تبادل موشک بین اسرائیل و گروههای مسلح در جنوب لبنان، در سال های اخیر به طور پراکنده وجود داشته و هر دو طرف مناطق خاصی را هدف قرار داده اند تا اطمینان حاصل کنند که درگیری تشدید نمی شود.
با این حال حزب الله در اقدامی نادر روز یکشنبه آشکارا مسئولیت شلیک موشک به شمال اسرائیل را بر عهده گرفت.
یک روز قبل حزب الله یک کنفرانس مطبوعاتی در جنوب بیروت ترتیب داد که در آن سخنرانان این گروه متعهد به حمایت خود از مبارزان فلسطینی شدند. فیصل عبدالساتر تحلیلگر سیاسی نزدیک به حزب الله در این نشست گفت: «آنچه امروز اتفاق افتاد شبیه به تجربه های قبل نیست و پیامدهای بزرگی خواهد داشت».
وی همچنین متعهد شد که مقاومت –اصطلاحی که برای اشاره به اتحاد حزب الله، سوریه، ایران و حماس استفاده می شود- در این نبرد باهم است.
ولی علیرغم این لفاظی ها، موشک پراکنی ها در چارچوب توافقات نانوشته فیمابین اسرائیل و حزب الله صورت گرفت.
به گفته دیوید وود تحلیلگر گروه بحران: «حزب الله و اسرائیل از نقطه بی بازگشت عبور نکرده اند؛ آنچه حزب الله تاکنون انجام داده، بیشتر جنبه نمادین داشته و درواقع نمی خواهد درگیر جنگ شود».
این احتمال وجود دارد که حزب الله منتظر است تا قبل از تصمیم گیری در مورد اقدام بعدی خود، شدت پاسخ اسرائیل در غزه را ببیند.
به گفته وود «گام بعدی حزب الله بر اساس میزان بی رحمی اسرائیل در غزه تعیین می شود». تا زمان انتشار این مقاله حملات هوایی اسرائیل 313 کشته و 1700 زخمی برجای گذاشته، درحالی که تعداد کشته های اسرائیل بیش از 600 نفر بوده است.
گزارش های تأیید نشده حاکی از این است که حزب الله به طور غیرمستقیم به اسرائیل هشدار داده است در صورت حمله زمینی به غزه، این گروه وارد عمل می شود.
حسین جیشی نماینده حزب الله گفت که برخورد این گروه تاکنون واکنشی به اشغال سرزمین های لبنان توسط اسرائیل بوده است و عملیات های بیشتر با «نحوه عملکرد و حماقت اسرائیل» مرتبط خواهد بود.
حزب الله روز شنبه با صدور بیانیه ای به حماس و مردم فلسطین به خاطر این «عملیات قهرمانانه» تبریک گفت.
این گروه همچنین روز یکشنبه میزبان تظاهراتی در بیروت در همبستگی با فلسطینیان بود.
سخنرانان در کنفرانس مطبوعاتی روز قبل، از هماهنگی نزدیک بین حماس و حزب الله در آستانه عملیات طوفان اقصی سخن گفتند.
گرچه حمله به اسرائیل توسط حماس انجام شد ولی به گفته تحلیلگران، این حمله بر توازن قدرت منطقه ای تمام اعضای محور مقاومت تأثیر خواهد گذاشت.
بسیاری از فلسطینیان حماس را نیروی مقاومت واقعی در برابر اشغالگری اسرائیل می بینند.
افزایش حمایت مردمی از این گروه نه تنها بر پویایی و قدرت آن در فلسطین، که در لبنان –به ویژه در اردوگاههای آوارگان فلسطینی- نیز تأثیر خواهد گذاشت.
این حمله همچنین موفقیت اتاق عملیات را نشان داد؛ در این اتاق که ماه آوریل شکل گرفت، عوامل محور مقاومت برنامه ریزی و اقدامات خود را با یکدیگر هماهنگ می کنند.
کوتاه سخن اینکه ممکن است حزب الله از پیامدهای این پیروزی بدون اینکه نیاز به ارسال رزمنده هایش باشد بهره ببرد. اقدام بیشتر بستگی به این دارد که آیا این گروه و متحدانش اهداف بلندپروازانه تری برای حرکت روبه جلو دارند یا خیر.
جنگ در روز عید
پنجاه سال پیش اسرائیل در یکی از مقدس ترین روزهای خود (یوم کیپور) غافلگیر شد. جنگی که پس از ان به وقوع پیوست، یکی از سخت ترین جنگ ها در تاریخ اسرائیل بود و عواقبی داشت که هنوز خاورمیانه با آن دست به گریبان است. نیم قرن بعد تاریخ تکرار شد و در عید سیمحات تورا درحالی که یهودیان سراسر جهان در حال تکمیل قرائت سالانه تورات و جشن گرفتن بودند، حماس یک حمله غافلگیرانه و بزرگ انجام داد
در این حمله که ممکن است ژئوپلیتیک خاورمیانه را تغییر دهد، حماس بیش از 5000 موشک شلیک کرد، سیستم گنبد اهنین اسرائیل را تحت تأثیر قرار داد و به شهرک نشینان اسرائیلی در نزدیکی غزه حمله زمینی نمود.
هدف حماس از حمله به اسرائیل، نه تنها ضربه زدن به این کشور بود که می خواست جلوی نزدیکی اسرائیل و کشورهای عرب به ویژه عربستان را بگیرد. آب شدن یخ رابطه اعراب و اسرائیل تغییری تاریخی در ژئوپلیتیک خاورمیانه است. برای دهه ها اسرائیل و کشورهای عربی در جبهه هایی متضاد بودند اما نگرانی های مشترک حول عقب نشینی نظامی آمریکا از منطقه و نفوذ فزاینده ایران، این دشمنان سابق را وادار به تجدیدنظر در مواضع خود کرد
این حمله به دلایل مختلفی انجام می شود. حماس که مدتهاست خود را پیشاهنگ آرمان فلسطین معرفی کرده، در سال های اخیر شاهد کاهش نفوذ منطقه ای خود بوده است. علاوه بر این هر اشاره ای به عادی سازی روابط اسرائیل و اعراب خیانت به آرمان فلسطین تلقی می شود. حماس با این حمله گسترده و گرفتن گروگان بیشمار، نه تنها مقاومت و شایستگی خود را به عنوان یک سازمان جنگنده ثابت کرد و رقیب سیاسی خود تشکیلات خودگردان را پشت سر گذاشت، که توجه کشورهای عربی را بار دیگر به موضوع فلسطین جلب کرد. نکته دیگر این است که درگیری سال 1973 جایگاهی نمادین در روان اعراب دارد و از آن به عنوان واقعه ای تعبیر می شود که نیروهای عرب برای لحظه ای احساس کردند عزت خود را در برابر اسرائیل بازیافته اند. حماس با انتخاب این تاریخ نمادین، می خواست جهان عرب را به شکلی گسترده در حمایت از هدف خود جمع کند و افتخارات گذشته را به یاد انها آورد. از سوی دیگر حماس با انتخاب عید سیمحات تورا می خواست وارد یک بازی ایدئولوژیک شده و روحیه یهودیانی که موفقیت در عمل به پیمان الهی خود را جشن گرفته بودند، تضعیف نماید
در اقدامی که وخامت اوضاع را نشان می دهد، اسرائیل برای انتقام جویی و آزادی گروگان های خود مجوز یک ضد حمله گسترده را صادر کرد و وزیر دفاع این کشور گفت: «ما واقعیت را در غزه تا پنجاه سال آینده تغییر خواهیم داد و با تمام قوا عمل خواهیم کرد»
سالها اسرائیل از انجام عملیات زمینی در غزه ابا داشت زیرا از هزینه های نظامی هنگفت آن و اتهام نقض حقوق بشر می ترسید؛ اما مقیاس حمله اخیر حماس ممکن است محاسبات را در اورشلیم تغییر داده باشد. دولت ائتلافی نتانیاهو متشکل از عناصر راستگرا، به چیزی کمتر از نابودی حماس راضی نمی شود. علاوه بر این تشکیلات سیاسی و نظامی اسرائیل برای احیای اعتبار خود زیر فشار است. مقیاس و جسارت عملیات حماس سؤالات نگران کننده ای را در مورد شکست اطلاعاتی اسرائیل و امریکا ایجاد کرده زیرا برنامه ریزی عملیاتی به این بزرگی، ماهها طول کشیده است و چگونه بوده که تشکیلات دفاعی اسرائیل متوجه طوفانی که در آستانه درب بوده نشده است؟
در عین حال اسرائیل باید مواظب باشد که اقداماتش دستاوردهای دیپلماتیک این کشو را از بین نبرد. جهان عرب به ویژه کشورهای خلیج فارس که بدنبال بهبود رابطه با اسرائیل هستند، در وضعیت دشواری قرار دارند. در حال حاضر کشورهای خلیج فارس خواهان تنش زدایی (امارات) و خویشتن داری (عمان) شده یا اسرائیل را اشغالگر خوانده اند (عربستان، کویت و قطر). با نگاه به تجربیات گذشته می توان حدس زد که پاسخ اسرائیل به حماس، بزرگ و وحشتناک است و هزاران تلفات دارد. جنگ شهری به ویژه در منطقه پرجمعیتی مانند غزه، با مشکلاتی همراه است؛ اجتناب از تلفات غیرنظامیان در چنین شرایطی عملا غیرممکن می باشد، به ویژه اگر آنها به عنوان سپر انسانی توسط حماس استفاده شوند. کشورهای خلیج فارس برای پاسخ به مرگ اعراب مسلمان، در داخل تحت فشار قرار خواهند گرفت
به ویژه عربستان در موضعیت متزلزلی قرار دارد. تلاش های اخیر ریاض در برقراری رابطه با اسرائیل، ناشی از نگرانی دو کشور درباره ایران و تمایل بن سلمان به دستیابی به فناوری اسرائیل است. یک رابطه پایدار با اسرائیل می تواند سنگری در بربر جاه طلبی های منطقه ای تهران باشد اما پادشاهی که از دیرباز حامی آرمان فلسطین بوده، نمی تواند افکار عمومی مردم خود را نادیده بگیرد
در همین حال حزب الله و سایر نمایندگان ایران درحال ارزیابی وضعیت هستند. اگر اسرائیل ضعیف به نظر برسد، این احتمال وجود دارد که این گروهها از طریق لبنان و سوریه به اسرائیل حمله کنند. با گشودن یک جبهه دوم، احتمالا یک جنگ منطقه ای گسترده تر اغاز می شود
عملیات اسرائیل شمشیری دولبه برای تشکیلات خودگردان است؛ از یکسو تضعیف یا حذف حماس توسط اسرائیل می تواند بار دیگر تشکیلات خودگردان را قدرت برتر فلسطین کند و از سوی دیگر هر بحران انسانی در مقیاس وسیع در غزه –به دلیل حمله اسرائیل- بی شک احساسات ضد اسرائیلی را برانگیخته و وضعیت تشکیلات خودگردان را بیش از پیش چالش برانگیز می کند
آمریکا نیز که همیشه حامی اسرائیل است، وضعیت نامطمئنی دارد. اینکه واشنگتن متوجه برنامه ریزی حماس برای این حمله نشد، توانایی اطلاعاتی این کشور را زیر سؤال می برد. دولت بایدن خود را زیر آتش انتقادات خواهد دید. همین چند روز پیش جیک سالیوان مشاور امنیت ملی گفته بود «خاورمیانه امروز آرام تر از دو دهه اخیر است»؛ همان روز سمافور فاش کرد که ایران شبکه ای دارد که تا اعماق دستگاه سیاست خارجی آمریکا نفوذ کرده است. همچنین تصمیم دولت بایدن برای آزادسازی 6 میلیارد دلار در ازای آزادی پنج گروگان آمریکایی، در روزهای آینده با انتقادات بیشتری مواجه خواهد شد. بعید نیست که بخشی از این پول صرف عملیات حماس شده یا به شکل دیگری در حمایت از این گروه خرج شده باشد. فشار بر دولت آمریکا برای حمایت از اسرائیل بسیار زیاد است؛ این امر باتوجه به اینکه مردم آمریکا از مداخله این کشور در درگیری های خارجی خسته شده اند، وضعیت را برای دولت بایدن پیچیده می کند
از سوی دیگر شاهد وضعیت غیرنظامیان غزه هستیم که سالها رنج محاصره، درگیری و زندگی تحت حاکمیت حماس را به جان خریده اند و اکنون بار دیگر در میدان جنگ بین دو طرف گرفتار شده اند. آینده آنها به انتخاب ها و اقدامات قدرت های منطقه ای و جهانی در هفته های آینده بستگی دارد
پیش بینی اینکه در روزهای آینده چه اتفاقی برای خاورمیانه میفتد، دشوار است. با اعلام قصد اسرائیل برای تصرف غزه و نابودی حماس، جهان عرب خود را بر سر دوراهی می بیند: آیا آنها اقدامات اسرائیل را محکوم می کنند و باعث می شوند که گرمای دیپلماتیک اخیر به سردی گراید؟ یا به طور ضمنی از اقدام اسرائیل حمایت می کنند و ریشه کن شدن حماس را راهی به سوی خاورمیانه ای باثبات تر می دانند؟ هرکدام از این گزینه ها پیامدهای ژئوپلیتیکی بزرگی دارد
در چنین شرایطی آنچه سیاستگذاران غربی را به وحشت می اندازد این است که احساس می کنند نظم جهانی مبتنی بر قوانین تحت رهبری غرب، درحال از هم پاشیدن است. جنگ در اوکراین، بازپس گیری به زور قره باغ توسط آذربایجان، تشدید تنش بر سر تایوان، بی ثباتی فزاینده در بالکان، کودتای نظامی در آفریقا و بی شمار رویدادهای دیگر، همگی نشانه های تلخ این روند می باشد. دومینوی بعدی که به زودی سقوط خواهد کرد کدام است؟
مترجم: فاطمه رادمهر
messages.comments