ده سال پس از تصویب توافق هستهای ایران، طرفهای این توافق در آستانه یک تصمیم سرنوشتساز قرار گرفتهاند. طبق توافق، سازوکار «بازگشتپذیری» (snapback) – که به شرکتکنندگان اجازه میدهد تحریمهایی را که در چارچوب برجام تعلیق شده بود دوباره برقرار کنند – در تاریخ ۱۸ اکتبر منقضی میشود. با توجه به اینکه توافق عملاً از هم پاشیده است، سه کشور اروپایی عضو برجام (E3: فرانسه، آلمان و بریتانیا) اعلام کردهاند که اگر اقدامی جدی برای بازگرداندن محدودیتها و نظارت بر برنامه هستهای ایران صورت نگیرد، این سازوکار را فعال خواهند کرد؛ چرا که نمیخواهند ابزار بازگشت تحریمها را از دست دهند. آنها هشدار دادهاند که اگر ایران امتیازات مهمی ندهد، روند چندمرحلهای بازگشت تحریمها را تا پایان هفته آخر اوت آغاز خواهند کرد. تماسهای دیپلماتیک میان E3 و ایران در جریان است، اما پیشرفت چشمگیری ندارد.
سازوکار بازگشتپذیری چگونه کار میکند؟
در ژوئیه ۲۰۱۵ ، زمانی که ایران و شش کشور دیگر بر سر برجام توافق کردند، شورای امنیت سازمان ملل نیز به اتفاق آرا این توافق را تأیید کرد. قطعنامه ۲۲۳۱ نه تنها وسیلهای برای تأیید توافق بود، بلکه یک «کلید قطع فوری» نیز در خود داشت که به طرفهای برجام (ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، چین و روسیه – همراه با آلمان در قالب گروه ۱+۵) اجازه میداد در صورت نقض توافق از سوی ایران، تحریمهای بینالمللی را دوباره برقرار کنند. بر اساس این قطعنامه، هر عضو برجام میتواند در صورت ادعای «عدم پایبندی اساسی» ایران، کلید بازگشت شش قطعنامه تحریمی پیشابرجام را بزند.
این سازوکار منطق معمول تصمیمگیری در شورای امنیت را وارونه میکند. به طور عادی، برای تصویب قطعنامهای در شورا، ۹ رأی مثبت لازم است و هیچیک از پنج عضو دائم شورا نباید وتو کنند. اما در بازگشتپذیری، هر کشور عضو برجام میتواند بهتنهایی این روند را آغاز کند و در بیشتر موارد، جلوگیری از آن عملاً ناممکن است. طبق بند ۳۷ برجام و بندهای عملیاتی ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱، روند با ارسال اطلاعیه «عدم پایبندی» از سوی یک کشور عضو برجام به شورای امنیت آغاز میشود. پس از آن، شورا میتواند قطعنامهای برای ادامه تعلیق تحریمها ارائه کند، اما هر عضو دائم قادر به وتوی آن خواهد بود.
چگونه کار به اینجا کشید؟
بازگشتپذیری یکی از معدود بخشهای باقیمانده از برجام است. هسته اصلی توافق – یعنی لغو تحریمها در برابر محدودیت برنامه هستهای ایران – پس از خروج آمریکا در سال ۲۰۱۸ و اجرای سیاست «فشار حداکثری» توسط واشنگتن رو به زوال رفت. این سیاست، تحریمهای یکجانبه را بازگرداند و گسترش داد. پس از آن، رویدادهای کلیدی به این ترتیب رخ داد:
مه ۲۰۱۹: ایران پس از ناکامی اروپاییها در جبران آثار اقتصادی تحریمهای آمریکا، نقض تعهدات هستهای خود را آغاز کرد.
ژانویه ۲۰۲۰: سه کشور اروپایی با استناد به کاهش پایبندی ایران، سازوکار حلوفصل اختلاف (DRM) را فعال کردند، هرچند همچنان بر گفتوگوی دیپلماتیک تأکید داشتند.
ژوئیه ۲۰۲۰: ایران در واکنش به آنچه «نقض تعهدات توسط اروپا» میدانست، خود نیز DRM را فعال کرد.
اوت ۲۰۲۰: دولت ترامپ تلاش کرد بازگشتپذیری را فعال کند، اما دیگر اعضای شورا آن را نپذیرفتند، زیرا آمریکا پس از خروج از برجام دیگر «عضو» محسوب نمیشد. با این حال، بهواسطه تحریمهای آمریکا و کاهش پایبندی ایران، برجام عملاً توخالی شد.
اکتبر ۲۰۲۰: محدودیتهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران منقضی شد.
ژانویه ۲۰۲۱: دولت بایدن روی کار آمد و مذاکراتی غیرمستقیم برای احیای برجام در وین آغاز کرد که در سپتامبر ۲۰۲۲ شکست خورد.
اکتبر ۲۰۲۳: محدودیتهای سازمان ملل بر برنامه موشکی ایران پایان یافت، اما اروپا و بریتانیا تحریمهای متناظر خود را حفظ کردند.
نیمه اول ۲۰۲۵: دولت دوم ترامپ پنج دور مذاکره با ایران به میانجیگری عمان برگزار کرد، اما توافقی حاصل نشد.
ژوئن ۲۰۲۵: شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ایران را به نقض تعهدات پادمانی متهم کرد.
۱۳ ژوئن ۲۰۲۵: اسرائیل به زیرساختهای هستهای و نظامی ایران حمله کرد و نزدیک به دو هفته جنگ درگرفت که شامل حملات آمریکا به سه سایت هستهای ایران هم شد. پس از آن ایران همکاری با آژانس را تعلیق کرد.
موضع E3 چیست؟
سه کشور اروپایی اعلام کردهاند که آمادهاند تا پایان اوت روند بازگشتپذیری را آغاز کنند تا پیش از آنکه روسیه در اول اکتبر ریاست دورهای شورای امنیت را بر عهده بگیرد، کار به سرانجام برسد.
از نظر لندن، پاریس و برلین، بازگشتپذیری هم از نظر دیپلماتیک موجه است و هم از نظر استراتژیک ضروری، زیرا برجام فروپاشیده و هیچ چارچوب جایگزینی وجود ندارد. آنان میگویند پس از خروج آمریکا تلاش زیادی برای نجات توافق کردند، اما شکست مذاکرات ۲۰۲۱-۲۰۲۲ را نتیجه مطالبات غیرعملی ایران میدانند. همچنین رأی شورای حکام علیه ایران، استدلال آنها را تقویت میکند. بنابراین، آنها میخواهند یا از ضربالاجل اکتبر بهعنوان اهرم فشار بر تهران استفاده کنند یا در غیر این صورت، تحریمهای پیشا ۲۰۱۵ را دوباره برقرار سازند.
با این حال، اروپاییها به ایران یک راه فرار موقت هم پیشنهاد دادهاند: تعویق ششماهه ضربالاجل، به شرط تحقق سه شرط اصلی:
بازگشت نظارت آژانس به تأسیسات هستهای ایران،
تعیین تکلیف ذخایر اورانیوم نزدیک به درجه تسلیحاتی (حدود ۴۰۰ کیلوگرم پیش از جنگ ژوئن)،
ازسرگیری مذاکرات ایران و دولت ترامپ درباره توافق جدید.
دیدگاه ایران چیست؟
جمهوری اسلامی مشروعیت اروپاییها برای فعالسازی بازگشتپذیری را رد میکند و میگوید آنها عملاً جایگاه «عضو برجام» را از دست دادهاند. تهران استدلال میکند که اروپاییها پس از خروج آمریکا منافع اقتصادی برجام را فراهم نکردند و در جنگ ژوئن نیز علیه ایران موضع گرفتند.
از نظر ایران، پیشنهاد اروپا قابل قبول نیست. مهمترین مانع، خواسته تهران برای تضمین عدم حمله آمریکا در طول مذاکرات است؛ شرطی که اروپاییها قادر به تأمین آن نیستند. علاوه بر این، ایران احتمالاً ذخایر اورانیوم غنیشده را بهعنوان اهرم کلیدی خود حفظ خواهد کرد و حاضر نیست در برابر یک تعویق ششماهه آن را واگذار کند.
ایران هشدار داده که در صورت فعالسازی بازگشتپذیری، احتمالاً واکنش نشان خواهد داد؛ از جمله احتمال خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT). هرچند این تهدید ممکن است بیشتر جنبه حداکثری داشته باشد و ایران گزینههای خفیفتری مانند لغو توافق پادمان جامع ۱۹۷۴ با آژانس را هم در اختیار دارد.
پیامدها چیست؟
با فعال شدن بازگشتپذیری، مفاد شش قطعنامه شورای امنیت بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ دوباره اجرا میشود. این قطعنامهها شامل الزام ایران به توقف غنیسازی، تحریم فروش فناوری هستهای، محدودیتهای شدید تسلیحاتی، تحریم نهادها و افراد مرتبط با سپاه، بازرسی کشتیها، و محدودیتهای مالی و بانکی بودند.
تحریمهای بازگرداندهشده به لحاظ حقوقی برای همه کشورها الزامآور خواهند بود. برخی کشورها ممکن است آنها را نادیده بگیرند، اما احتمالاً اروپا و برخی دیگر با جدیت اجرا خواهند کرد، بهویژه به دلیل نگرانی از روابط ایران با روسیه، بازداشت اتباع اروپایی و عملیاتهای برونمرزی ایران. لغو دوباره این تحریمها بسیار دشوار خواهد بود، زیرا هر عضو دائم که موافق تحریم است میتواند رفع آنها را وتو کند.
هرچند تأثیر مالی این تحریمها شاید در مقایسه با تحریمهای یکجانبه آمریکا محدود باشد، اما به دلیل دامنه وسیع، الزام حقوقی و دشواری لغو، برای اقتصاد بحرانزده ایران پیامدهای سنگینی خواهند داشت.
واکنش روسیه و چین چه خواهد بود؟
اروپاییها با واشنگتن هماهنگ کردهاند، اما مسکو و پکن منتقد خواهند بود. هر دو کشور در شورای حکام آژانس به قطعنامه اروپا رأی منفی دادند. روسیه استدلال کرده که اروپاییها هیچ مبنای سیاسی یا حقوقی برای فعالسازی بازگشتپذیری ندارند و چین هشدار داده که این اقدام تنشها را تشدید میکند.
آنها احتمالاً تلاش خواهند کرد روند اجرای تحریمها را تضعیف کنند؛ مثلاً با مانعتراشی در احیای کمیته تحریمها یا جلوگیری از تشکیل گروه کارشناسان نظارتی در سازمان ملل. با این حال، حتی این کارها هم مشروعیت حقوقی تحریمها را تغییر نمیدهد، اما میتواند اجرای آنها را در برخی کشورها سست کند.
در عین حال، واکنش شدید ایران – مانند خروج از NPT – حتی از نگاه روسیه و چین نیز خوشایند نخواهد بود.
گام بعدی چیست؟
امکان یک گشایش دیپلماتیک تا پیش از ضربالاجل اروپاییها اندک است. با این حال، دوره ۳۰ روزه قبل از اجرایی شدن تحریمها میتواند فرصتی برای مذاکره باقی بگذارد. این زمان با برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل همزمان است و رهبران کشورها میتوانند درباره توقف روند رایزنی کنند. حتی اگر روند موقتاً متوقف شود، احتمالاً دوباره بازخواهد گشت مگر اینکه تهران و واشنگتن بر سر توافقی تازه به نتیجه برسند؛ امری که پس از جنگ ژوئن دشوارتر هم شده است.
برخی کارشناسان پیشنهاد کردهاند بازگشت نظارت آژانس و تبدیل فعالیتهای غنیسازی ایران به یک کنسرسیوم چندملیتی در ازای رفع تحریمها میتواند راهحلی پایدار برای رفع نگرانیهای عدم اشاعه باشد. همچنین پیمان عدمتجاوز میان ایران و اسرائیل میتواند زمینهساز چنین توافقی باشد. اما موفقیت در این مسیر منوط به تعامل میان دو بازیگر اصلی است: ایران و ایالات متحده.


نظر شما