این تصور که تلاش اخیر «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا برای برقراری آتشبس در غزه تا حد زیادی با میل او برای کسب «جایزه صلح نوبل» مرتبط بوده، موضوعی شناختهشده است. اما آنچه کمتر دربارهاش صحبت شده، رابطه نزدیک ترامپ با قطر است؛ کشوری در خلیج فارس که او، خانوادهاش، دوستانش و دولت آمریکا در سالهای اخیر پیوندهای فزایندهای با آن پیدا کردهاند.
در بیشتر دوران جنگ اسرائیل علیه غزه، ترامپ علاقه چندانی به رنج فلسطینیها نشان نداد. پیش از پیروزی دوبارهاش در انتخابات، او حتی واژه «فلسطینی» را در مناظره با جو بایدن به عنوان توهین به کار برد. در فوریه، زمانی که فلسطینیها تازه در پی یک آتشبس میانجیگریشده توسط آمریکا شروع به بازگشت به خانههایشان کرده بودند، ترامپ خواستار اخراج همه فلسطینیها از غزه شد تا بتواند آن را به یک منطقه ساحلی تفریحی یا به اصطلاح «ریویرا در خاورمیانه» تبدیل کند.
وقتی اسرائیل در ماه مارس آن آتشبس را شکست، ترامپ فشار چندانی بر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برای توقف جنگ وارد ننمود و با وجود افزایش قربانیان، سکوت پیشه کرد. حتی زمانی که اسرائیل سوریه، لبنان، یمن و ایران را هدف قرار داد، ترامپ اعتراضی نکرد.
اما بعد از آنکه جنگندههای اسرائیلی در اوایل سپتامبر ۱۰ موشک به ساختمانی مسکونی در پایتخت قطر، دوحه، شلیک کردند، همهچیز تغییر کرد.
در آن ساختمان، شماری از رهبران سیاسی حماس و خانوادههایشان اقامت داشتند و در آن زمان مشغول گفتوگوهای صلح با میانجیگری قطریها بودند. رهبران حماس از حمله جان سالم به در بردند، اما شش نفر، از جمله یک مأمور امنیتی قطری، کشته و چند غیرنظامی زخمی شدند.
ترامپ بلافاصله در شبکه اجتماعیاش (Truth Social) نوشت که از عملیات اسرائیل «ناراضی» است و حمله به قطر را محکوم کرد. او گفت قطر «متحدی نزدیک برای آمریکاست که شجاعانه در کنار ما برای تحقق صلح تلاش میکند.» از آن لحظه، ترامپ با فشارهایی از جانب متحدانش در خاورمیانه روبهرو شد.
چند هفته بعد، دولت آمریکا پیشنهادی برای آتشبس ارائه داد و ترامپ با تهدید و فشار، نتانیاهو را مجبور به پذیرش آن کرد. او به سایت Axios گفت: «(نتانیاهو) باید موافق باشد. چارهای ندارد.»
پیش از کنفرانس خبری اعلام طرح آتشبس، ترامپ در کاخ سفید نتانیاهو را مجبور کرد با نخستوزیر قطر، شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، تماس بگیرد و بابت حمله ۹ سپتامبر عذرخواهی کند. طبق گزارشها، یک مقام قطری به همراه کاخ سفید، متن عذرخواهی نتانیاهو را تنظیم کرد و حتی در دفتر بیضیشکل حضور داشت تا مطمئن شود او از متن خارج نمیشود. ترامپ هم کنفرانس خبری را با ستایش از نخستوزیر قطر آغاز نمود و او را «فردی فوقالعاده که خواهان صلح است» نامید.
قطر مدتهاست که متحد کلیدی آمریکاست، اما پس از انتخاب دوباره ترامپ، این کشور رابطهای بسیار نزدیک با رئیسجمهور و اطرافیانش برقرار کرده است. قطر در سال گذشته میلیاردها دلار در شرکتهای آمریکایی سرمایهگذاری کرده که در بسیاری از موارد به نفع شرکتها و پروژههای مرتبط با خانواده و دوستان ترامپ بوده است. همزمان، روابط نظامی قطر و آمریکا نیز عمیقتر شده است.
انگیزه ترامپ برای تغییر دیدگاهش در قبال فلسطینیان، چه ژئوپولیتیک باشد، چه منافع مالی شخصی یا ترکیبی از هر دو، به نظر میرسد که حمله اسرائیل به قطر جرقهای بود که ترامپ را به اقدام در مورد غزه واداشت.
«تریتا پارسی»، معاون مؤسسه کوئینسی و کارشناس مسائل منطقه، گفت: «بهوضوح مشخص بود که این حمله نتیجه معکوس داد و موازنه درون دولت آمریکا را تغییر داد.»
معاملات اقتصادی
از محل ساختمان بمبارانشده در دوحه، تنها با بیست دقیقه رانندگی به سمت شمال، به یک پروژه جدید ۵.۵ میلیارد دلاری ساخت زمین گلف و ویلاهای لوکس با برند ترامپ می رسیم. در ماه مه، «اریک ترامپ» پسر دونالد ترامپ و معاون اجرایی سازمان ترامپ، قراردادی با شرکت قطری «دیار» (وابسته به صندوق ثروت ملی قطر) برای این پروژه امضا کرد.
در همان ماه، ترامپ توافقی اقتصادی میان آمریکا و قطر به ارزش ۱.۲ تریلیون دلار اعلام نمود. قطر متعهد شد بیش از ۲۰۰ هواپیمای بوئینگ بخرد و میلیاردها دلار در شرکتهای انرژی و فناوری آمریکایی چون «مکدرموت»، «پارسنز» و «کوانتینیوم» سرمایهگذاری کند. همچنین وعده داد یک میلیارد دلار فناوری ضدپهپاد از شرکت «ریتیون» و دو میلیارد دلار پهپاد نظامی از «جنرال اتمیکس» خریداری کند. بهعلاوه، دولت قطر یک هواپیمای لوکس بوئینگ به ارزش ۴۰۰ میلیون دلار به ترامپ هدیه داد.
در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، پیوندهای مالی، بیشتر با عربستان سعودی و امارات بود و قطر تا حدی بهخاطر ارتباطش با گروههای اسلامی در حاشیه قرار داشت. اما حالا قطر توانسته با امضای مجموعهای از قراردادهای اقتصادی با ترامپ و نزدیکانش، جایگاه ویژهای در میان متحدان او به دست آورد.
در روزهای پس از انتخاب مجدد ترامپ، صندوق سرمایهگذاری قطر (به همراه امارات) ۱.۵ میلیارد دلار به شرکت سرمایهگذاری «Affinity Partners» متعلق به «جرد کوشنر» داماد ترامپ تزریق کرد. (قطر در گذشته هم به کوشنر کمک کرده بود تا از شکست یک سرمایهگذاری ملکی در نیویورک نجات پیدا کند.)
ترامپ، کوشنر و دوست میلیاردرشان «استیو ویتکاف» سرمایهگذاریهای گستردهای در کشورهای خلیج فارس از جمله قطر و امارات دارند. این سه خانواده از یک سرمایهگذاری ۲ میلیارد دلاری امارات در پروژههای رمزارزی ترامپ نیز سود بردهاند.
کارشناسان سیاست خارجی آمریکا میگویند انگیزه چنین معاملات مالی کاملاً روشن است.
«مت داس»، معاون مرکز سیاست بینالملل و مشاور پیشین سیاست خارجی برنی سندرز، گفت: «این پولها به جرد کوشنر به خاطر استعداد اقتصادیاش داده نمیشود، بلکه به این دلیل است که همه میدانند از این راه میتوان به رئیسجمهور آمریکا دسترسی پیدا کرد و از او خواست که کاری برایشان انجام دهد.»
به گفته او، چنین روابطی «فساد آشکار» است. او و دیگر کارشناسان معتقدند که در تصمیمهای ترامپ، منافع شخصی و خانوادگی نقش محوری دارد. این روابط موجب اتهاماتی از قبیل خویشاوندسالاری، تضاد منافع و تخلفات اخلاقی شده است.
داس میگوید: «محاسبات ترامپ همیشه با منافع مالی شخصی، خانوادگی و سازمانیاش گره خورده است.» کشورهایی مانند قطر، امارات و عربستان سعودی هم فهمیدهاند که سادهترین راه برای جلب رضایت ترامپ این است که «به او هدیه بدهند.»
روابط دیرینه
روابط کاری آمریکا و قطر بسیار قدیمیتر از دوران ترامپ است. قطر میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه است؛ پایگاه «العدید» که مقر فرماندهی مرکزی ایالات متحده (CENTCOM) نیز می باشد. این پایگاه در سال ۱۹۹۶ ساخته شد ولی تا سال ۲۰۰۲ وجودش علنی نشده بود.
قطر در سالهای اخیر نقش فزایندهای در کمک به آمریکا برای پیشبرد توافقهای دیپلماتیک ایفا کرده است. این کشور در خروج ناتو و آمریکا از افغانستان، مبادله زندانیان ایران و آمریکا و آزادی کودکان اوکراینی از روسیه نقش داشت. در بحران غزه نیز قطر یکی از اصلیترین میانجیها برای برقراری آتشبس بوده است.
قطر در ژانویه میانجی آتشبس قبلی ترامپ بود. اما پس از نقض آن توافق توسط اسرائیل، تلاشهای بعدی قطر برای پایان جنگ نتیجهای نداشت و ترامپ حتی طرح آتشبس پیشنهادی قطر در اوت را هم نادیده گرفت، با وجود آنکه حماس با آن موافقت کرده بود. ولی پس از حمله ۹ سپتامبر اسرائیل به دوحه، شرایط تغییر کرد.
این حمله در منطقه شوک ایجاد نمود. در نشست مجمع عمومی سازمان ملل، ائتلافی از کشورهای عربی و اسلامی به دولت ترامپ فشار آوردند تا آتشبس در غزه را تضمین کند و تعهد دهد که آمریکا دیگر اجازه حمله اسرائیل به متحدانش در خلیج فارس را نمیدهد.
آمریکا همواره بهطور غیررسمی نوعی چتر امنیتی برای کشورهای خلیج فارس از جمله قطر فراهم کرده است. پارسی میگوید: «حمله اسرائیل این قانون نانوشته را شکست و آمریکا را در سطح جهانی خجالتزده کرد.» همین امر، به گفته او، ترامپ را به واکنش واداشت.
او گفت: «این تجاوز بزرگ اسرائیل به قطر و دیگر شرکای آمریکا در منطقه، عامل اصلی تغییر رویکرد ترامپ بود. کاخ سفید تصمیم گرفت باید ابتکار عملی در پیش گیرد و جلوی نتانیاهو را بگیرد.»
در ۲۹ سپتامبر، ترامپ با صدور فرمانی اجرایی، تعهد داد از امنیت قطر دفاع کند. اگرچه هنوز روشن نیست این فرمان تا چه حد از نظر قانونی الزامآور است (چراکه چنین توافقاتی نیاز به تصویب کنگره دارد)، اما پیام روشنی به اسرائیل فرستاد: «اسرائیل دیگر نمیتواند چنین کاری کند.»
در گفتوگوهای اخیر مصر، مقامهای قطری و اماراتی حماس را تشویق کردند تا طرح آتشبس ترامپ را بپذیرد. نخستوزیر قطر، شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی، از اصلیترین میانجیها میان حماس و اسرائیل بود. در سوی دیگر، کوشنر و ویتکاف به عنوان واسطه اصلی در کنار مقامهای اسرائیلی حاضر شدند.
حماس اکنون به شدت بر کشورهای عرب و اسلامی مانند قطر و همچنین آمریکا تکیه دارد تا اسرائیل را وادار به پایبندی به تعهداتش کند. طبق گزارش Axios، ترامپ شخصاً در مذاکرات دخالت کرد و چندین بار تماس گرفت تا به حماس و متحدانش اطمینان دهد که آمریکا مراقب اجرای آتشبس خواهد بود. این هفته، دولت ترامپ ۲۰۰ سرباز آمریکایی را برای کمک به ارسال کمکهای انساندوستانه و نظارت بر اجرای آتشبس به اسرائیل اعزام کرد.
همزمان، قطر نیز قراردادی بیسابقه با آمریکا امضا نمود تا نیروی هوایی قطر بتواند پایگاهی آموزشی در خاک آمریکا بسازد. به گفته وزیر دفاع آمریکا «پیت هگست»، این پایگاه در ایالت آیداهو قرار دارد و قرار است محل آموزش خلبانان و جنگندههای F-15 قطری در کنار نیروهای آمریکایی باشد.
افکار عمومی داخلی
تغییر موضع ترامپ نسبت به جنگ اسرائیل احتمالاً ریشه در فضای داخلی آمریکا هم داشت. بخشی از جریان «اول آمریکا» (America First) که از هواداران اصلی او هستند، در ماههای اخیر علیه اسرائیل موضع گرفتهاند. چهرههایی مانند «تاکر کارلسن» و «مارجری تیلور گرین» از حزب جمهوریخواه، حمله اسرائیل به غزه را «نسلکشی» توصیف کردند. طبق گزارش فایننشال تایمز، ترامپ به یکی از حامیان مالی یهودیاش هشدار داده که پایگاه رأیدهندگان او در حال فاصله گرفتن از اسرائیل است.
او در مصاحبهای با «شان هَنیتی» در شبکه فاکسنیوز گفت: «به بیبی (نتانیاهو) گفتم: اسرائیل نمیتواند با تمام دنیا بجنگد. آنها نمیتوانند با جهان درگیر شوند. و او این را خوب میفهمد.»
با اعلام طرح آتشبس در کنار نتانیاهو، ترامپ فرصتی به او داد تا چهرهاش را در جامعه جهانی ترمیم کند. اما این اقدام همچنین پیامی به پایگاه داخلی ترامپ بود: اینکه او کنترل اوضاع اسرائیل را در دست دارد.
طرح آتشبس ۲۰ بندی ترامپ — که پیش از انتشار بهطور قابلتوجهی توسط نتانیاهو ویرایش شد — نه به اشغال اسرائیل پایان میدهد و نه مسیر روشنی برای تشکیل کشور فلسطین ترسیم میکند. طبق این طرح، ارتش اسرائیل همچنان کنترل شدید بر مرزهای غزه را حفظ مینماید و این منطقه را همچنان به زندانی بزرگ تبدیل میکند. بدتر از همه اینکه، در طرح، قید شده است که اسرائیل حق دارد هر زمان که تشخیص دهد فلسطینیها توافق را نقض کردهاند، دوباره حملات نظامی را آغاز کند.
در این طرح، یک ساختار موقت حکومتی هم پیشبینی شده که ریاست آن را ترامپ و «تونی بلر» نخستوزیر پیشین بریتانیا بر عهده دارند؛ فردی که بهدلیل نقش در حمله به عراق، از سوی منتقدان، به جنایت جنگی متهم است. البته ترامپ لحنش را درباره اخراج فلسطینیها از غزه نرمتر کرده است. بخش اقتصادی طرح شامل ایجاد یک کمیته توسعه است که پروژههای سرمایهگذاری بینالمللی را بررسی میکند، درست شبیه همان نوع پروژههایی که خانوادههای ترامپ، کوشنر و ویتکاف در سراسر خاورمیانه دنبال کردهاند.
و شاید همین انگیزههای اقتصادی باعث شود ترامپ برای حفظ این آتشبس تلاش کند.
مت داس در پایان گفت: «الان همه این بازیگران — از جمله ترامپ — نوعی منفعت شخصی در دوام آتشبس دارند. شاید خندهدار به نظر برسد، اما امیدواریم این فساد بهنفع ادامه صلح کار کند.»
برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع کنید به:
نفوذ قطر در آمریکا از آنچه فکر می کنید عمیق تر است


نظر شما