جلسات دينى، مانع پيشروى استعمارگران و ظالمان
ما بايد بدانيم كه استعمار و طاغوتها هيچگاه قرآن نمىخواهند؛ هيچگاه مسجد و حسينيه نمى خواهند؛ مجالس روضه خوانى و عزادارى نمى خواهند. آنها مجالسى كه ياد اهل بيت عليهم السلام را در ذهنها زنده كند نمى خواهند، آنها مجالسى كه از خدا ، پيغمبر و قيامت در آنها صحبت شود نمى خواهند، آنها نمى خواهند كه مردم احكام خدا و مسائل حلال و حرام را بدانند. آنها فساد، شراب، قمار، موسيقى، فحشاء، و امثال اينها را مى خواهند، چرا كه اينها براى حكومتشان خطرى ندارد، ولى خدا ، پيغمبر ، اهل بيت ، امام حسين عليهم السلام و مجالس عزادارى را بزرگترين خطر براى حكومت خود مى دانند.
گاهى از بعضى افراد ساده لوح شنيده مى شود كه مى گويند: فلان شخص، روضه خوان پير زنهاست و کار او چندان ارزشی ندارد. اين عقيده اشتباه است؛ همين روضه خوان پيرزنها نيز بايد باشد، اما بايد به او گفت برو درس بخوان و بيشتر مطالعه كن تا در منبر مطالب بهترى بگويى، نه آنكه به او بگوييم: منبر نرو.
همين روضه خوان پيرزنها مطالبى مى گويد كه به كام ستمگران خوش نيامده، آنان را رسوا مى كند. همينها در منبرهاى مختصر خود امر به معروف و نهى از منكر مى كنند، و مسائل شرعى را به مردم ياد مى دهند.
اينها هستند كه با هشدار به مردم، آنان را از شراب، فساد و اعمال زشت نهى مى كنند. اساس و بناى دستورات و قوانين اسلامى را همين ها حفظ كرده اند. همين روضه خوان وقتى مى گويد: شراب حرام است اين بچه كوچكى كه همراه مادر يا پدر خود در مجلس حاضر شده، مى فهمد كه شراب يك چيز بدى است و همين در ذهن بچه مى ماند.
سلاّمه موسى نويسنده مصرى در كتاب خود مى نويسد:
«ذهن بچه از روز تولد مانند يك نوار هرچه را كه گفتيد مى گيرد و در ذهن خود ضبط مى كند، وقتى هم كه بزرگ شد، يادش نيست كه اين مطلب از چه زمانى در ذهنش جا گرفته، و يا چه كسى به او گفته است، ولى همان مطالب را پس مى دهد و تأثير آن مطالب در رفتار و عقائد او ديده مى شود».
رسالت وعّاظ
بايد چند مطلب را در منبرهايمان رعايت كنيم:
1. هميشه در كارهايمان اخلاص داشته باشيم؛ كارى كه با اخلاص همراه باشد پيش مى رود و واعظ اگر با اخلاص باشد حرف او خيلى در مردم تأثير مى گذارد.
2. كوشش كنيم از بيان مطالب تكرارى بپرهيزيم، زيرا مطالب تكرارى مردم را خسته مى كند و در نتيجه، تأثير مطلوب را ندارد. پس بايد مطالعه كرد، زحمت كشيد و مطالب نو براى مردم بيان كرد، كه نتيجه آن تلاش و كوشش، جذب جوانان و هدايت آنان است.
3. بايد هميشه از مظلوم دفاع كرد، چرا كه هرگز مردم گرد شخصى كه از ظالم دفاع مى كند، حتى اگر حرفهاى زيبا و خوبى هم بزند جمع نمى شوند.
هراس از بیان حقایق
استعمارگران و ظالمان از روضه خوانها مى ترسند، حتى از روضه خوان پيرزنها. رمزش هم همين است؛ روضه خوانها مى گويند شراب بد است؛ قمار بد است، فساد و فحشا بد است، امام حسين عليه السلام بر ضد يزيد ظالم قيام كرد، آن حضرت و ياران با وفايش تا پاى جان از دين خدا دفاع كردند . تمام اين مطالب بر ضد ظالمان است و آرامش آنان را برهم مى زند. پس به نظر استعماگران و طاغوتها، بهتر آن است كه اصلاً روضه نباشد.
پهلوى اول در ايران، انگلستان در هند، ياسين هاشمى در عراق و آتاتورك در تركيه هم همين را گفتند.
بايد توجه داشت كه مجالس روضه خيلى قدرت دارند و مى توانند ريشه استعمار را بركنده، از انحراف جوانان جلوگيرى كند. همين روضه هفتگى كه فلان آقا در خانه خود گذاشته و حداكثر بيست نفر در آن شركت مى كنند، فوق العاده قيمت دارد.
در كويت غير از ايام محرّم و ماه مبارك رمضان مجالس بسيار كم بود، ما مردم را تشويق كرديم كه روضه هفتگى، چه در منازل خود و چه در حسينه ها برگزار كنند. در نتيجه، شبى حدود پنجاه روضه هفتگى در كويت برگزار مى شد. رهاورد مجالس ياد شده اين بود كه جوانان شيعه گرفتار كفّار و وهاّبى هايى كه در آنجا فعاليت گسترده دارند نشدند، مسائل شرعى مورد نياز را ياد گرفتند و از آلوده شدن به فحشا، شراب، قمار و... در امان ماندند. آيا اين كم قيمت دارد؟
با اندك تأملى در كشورهايى كه شيعه در آن نيست، يا شيعيان تحت مراقبت و فشار شديد حكومت هستند، يا شيعیان آن كشور كم تحرك هستند، در مى يابيد كه بى بندوبارى رواج بيشترى دارد و چندان خبرى هم از دين و خدا و پيغمبر در آنجا نيست.
به اعتقاد من، ما بايد در قم و در تمام ايران همين كار را انجام بدهيم. بايد روضه هاى هفتگى زياد بشود، اگر چه جمعيت كمى در مجلس حاضر شوند و حتى اگر فقط زن و بچه صاحبخانه در آن شركت كنند. در اين صورت خواهيم ديد كه نتيجه اش جلوگيرى از انحراف فرزندانمان و سلامت فكرى و دينى آنان خواهد بود.
فراموش نكنيم كه زن و فرزندان ما مسائل دين و احكام شرعى را در اين مجالس فرا گرفته و با فضائل و مناقب اهل بيت عليهم السلام و ظلمهايى كه بر آنها وارد شده آشنا شده، از ستمگرى حاكمان غاصب اموى و عباسى آگاه مى شوند.
بعضى مرتب مى گويند: اين آخوند بى سواد است! مگر ما معلّم بى سواد نداريم؟ مگر ما دكتر بى سواد نداريم؟ مگر ما مهندس بى سواد نداريم؟ چرا بر آنها فشارى نيست، فقط بر آخوند بى سواد فشار است و مورد تعرض قرار مى گيرد؟ همين طلبه بى سواد يا كم سواد در روضه ها مسائل شرعى را حتى از روى رساله به زن و فرزندان ما ياد مىدهد.
در ميان اصحاب پيغمبر صلى الله عليه واله، هم با سواد بود هم بى سواد، هم مؤمن بود، هم منافق. حالا كسى بگويد: تمام اصحاب پيغمبر بد بودند، چون ده تا منافق در بين آنها بود.
بايد به او گفت چرا شما ده تا منافق را مى بينى اما صدها مؤمن و مخلص از اصحاب پيغمبر را نمى بينيد؟
چرا چند تا روضه خوان كم سواد را مى بينى، ولى ده هزار عالم، روحانى و طلبه فاضل را ناديده مى انگارى؟ اينها خوراك فكرى است كه استعمار به خورد بعضى افراد ساده لوح مى دهد. البته گاهى يك ظاهر زيبا هم براى آن درست مى كند تا به نظر افراد، خوب جلوه كند.
ما بايد روضه ها را زياد كنيم و فريب اين حرفهاى به ظاهر زيبا را نخوريم.
برگرفته از کتاب تاثیر مجالس عزاداری در پیشبرد اهداف اسلامی اثر ایت الله العظمی سید محمد شیرازی
نظر شما