twitter share facebook share ۱۳۹۶ تیر ۱۲ 1840

*ارزیابی شما از روند سیاست داخلی عراق پس از آزادی موصل و با توجه به اختلافات موجود میان جریانهای مختلف در این کشور چیست؟ 

مشکلات عراق به نظر من خیلی ریشه دار است و مهمترین آنها مسئله هویت است. این مشکلات باعث شده است تا عراق همواره برای وحدت به دنبال دیگری یا دشمن واحد بگردد تا بتواند هرچند به طور مقطعی به گونه ای اتحاد ملی برسد. مسئله موصل و داعش هم از این امر مستثنی نیست. طی دو سه سال اخیر تمام مشکلات و مسائل عراق تا اطلاع ثانوی یعنی تا آزادسازی موصل از دست داعش به تعویق افتاده بود، و این یعنی دشمن واحد به گروهها در عراق وحدت می بخشید و این در حالی بود که درگیری هایی بین گروههای مختلف رقیب در آشکار و نهان ادامه داشت. اما روندهای پیش آمده نشان از این دارند که اختلافات را به این زودی ها پایانی نیست، هرچند پیروزی موصل می تواند مرهمی مقطعی باشد بر زخم های بزرگ عراق جدید ولی استفاده بهینه از این پیروزی در راستای تقویت وحدت ملی بستگی به خواست گروههای مختلف دارد.

*اختلافات سیاسی تا چه میزان در این روند موثر است؟ مثلا اختلافات گروه صدر با دولت مرکزی؟

مسئله این است که تعارضات در عراق فقط محدود به گروه صدر و دولت نمی شود. این یکی از تعارضات است. تعارضات در عراق ابعاد جدیدتری هم پیدا کرده اند. مثلا تعارض دولت و حشد شعبی بر سر مسئله ورود حشد به سوریه و یا اکتفا به عراق. همینطور مسئله کردستان که ابعاد جدی تری به خود گرفته و اگر بخواهم خیلی کلی به پرسش اول پاسخ بدهم باید بگویم که دشمن واحد یعنی داعش تا حد زیادی تمام برایندها را به سمت و سوی پیروزی بر داعش سوق می داد اما دوره پس از داعش دوره سختی خواهد بود چرا که این دشمن واحد دیگر حضور ندارد و یا حضورش مخفی و نامنظم خواهد شد که خود مسئله دیگری است که بر بی ثباتی اوضاع خواهد افزود. از طرف دیگر خود مسئله داعش اختلافات جدیدی بین گروههای مختلف در عراق درست کرده که با وجود داعش خیلی عاملیت نداشتند اما از فردای خلاصی از داعش می توانند مسئله ساز شوند.

*با توجه به اینکه حشد الشعبی فرمان حکومتی داشت و مورد تایید پارلمان قرار گرفت، پس از موصل آیا این گروه در بدنه نظامی حکومت عراق باقی خواهد ماند؟

در وهله نخست خود حشد شعبی را نمی توان یک کل یکپارچه در نظر گرفت. گروههای مختلف در حشد رویکردهای متفاوتی دارند، و نگاهشان به خود حشد متفاوت است. این تفاوت را می توان در مسئله خروج از عراق و کمک به مسئله سوریه و عدم آن دید. پس باید بدانیم با یک حشد یکپارچه مواجه نیستیم، و این سیالیت در موقعیت های مختلف می تواند شکل های مختلفی به خود بگیرد. اما در هر صورت باید پذیرفت که مسئله داعش و تشکیل حشد شعبی برخی چهره ها را در عراق برجسته ساخت مانند ابو مهدی المهندس و دیگران. برخی از تحلیلگران شکل گیری این نیروی جدید که برخی از آنها تلاش کردند خود را از نزاع های سیاسی دور دارند را موهبتی برای عراق می دانند. نیروی جدید و مخلصی که می تواند به دور از سیاسی کاری احزاب تنها به فکر حل مشکلات عراق باشد. این امیدی است باید منتظر ماند و دید چقدر می تواند محقق شود.

از طرفی مشکل بین حشد و دولت و همچنین ملاحظات نخست وزیر نسبت به حشد احتمالا خیلی در اولویت خود عبادی نباشد. در هر صورت مسئله به این بر می گردد که عبادی بخواهد طرف حشد را بگیرد یا طرف عدم دخالت حشد در سوریه که البته سناریوی اول محتمل تر است. هرچند عربستان نیز تلاش می کند به عراق نزدیک شود. همانطور که دیدیم عبادی پیش از سفر به ایران به عربستان سفر کرد. مناسبات منطقه ای و حوادثی که در آینده رقم خواهند خورد، می توانند در این مسائل سرنوشت ساز باشند. سناریوی محتمل تا به حال همراهی حشد و عبادی است کما اینکه با غرولوندها و اعتراضاتی همراه باشد.

* با توجه به همه پرسی کردستان و آزادی موصل، اوضاع اقلیم و همچنین رابطه آنها با دولت مرکز را چه طور ارزیابی می کنید؟

این ارتباط رو به پیچیدگی می رود و احتمال دارد این گره به یک کلاف سردرگم تبدیل شود. همانطور که می دانید مسئله تعین حق سرنوشت و مسئله سرزمین های مورد نزاع از مهمترین مسائل معلق در این 13 سالی است که از سقوط نظام صدام می گذرد و هربار تلاش شده تا این مسئله به تعویق افتد. در این بین نمی توان نقش جلال طالبانی و وساطت او در حل اختلافات را نادیده گرفت.

طالبانی تلاش می کرد تا صورت مسئله موقتا پاک شود، اما امروز جلال طالبانی ای نیست تا همه گروهها را بر سر یک میز بنشاند. از طرفی روابط کردی - عربی در عراق پس از اشغال موصل بدترین دوره خود را سپری می کرد به گونه ای که مالکی بیشترین سهم را در اشغال موصل، بارزانی می دانست و بالعکس. به نظر می رسد آنچه باعث شده تا منطقه کردی کمی آرام تر برخورد کند اوضاع بد اقتصادی در سال های گذشته است. امری که جریان بارزانی را هرچه بیشتر به ترکیه وابسته کرده است. این در حالی است که ترکیه از آن رو که مسئله کردی را یکی از مهمترین مسائل خود می داند نسبت به استقلال کردستان بسیار حساس است.

*اختلافات داخلی موجود در اقلیم شرایط را تغییر خواهد داد؟

بله، اختلافات درونی کردها نباید فراموش شوند. این اختلافات به ویژه پس از قدرت گرفتن گروههای طرفدار اوجالان در شمال سوریه ابعاد وسیعتر و عمیق تری به خود گرفت. به گونه ای که رقبای بارزانی در عراق یعنی جریان گوران و اتحاد میهنی را با خود همدل ساخته است. به طور خلاصه شاید بتوان اینگونه گفت که اگر کردهای رقیب جریان بارزانی فکر کنند پرژه استقلال چیزی جز قدرتمند شدن جریان بارزانی را به همراه نخواهد داشت، خیلی با آن همدلی نخواهند کرد. در این بین مسئله کرکوک خیلی بغرنج است و نه تنها اختلاف عربی- کردی را دامن می زند بلکه اختلاف کردی - کردی را نیز برجسته می سازد. حمله داعش به کرکوک در آغاز عملیات موصل و بالا بردن پرچم کردستان عراق در این شهر و واکنش هایی که این حوادث به همراه داشتند نشان می دهد که نمی توان ثباتی ساختاری را به این زودی ها انتظار کشید. در این بین اگر دولت مرکزی عراق نیز نسبت به جدا شدن اقلیم راضی شود، منطقه نسبت به این امر روی خوش نشان نخواهد داد.

*تحلیل شما به طور کلی نسبت به چالش های پیش روی موصل پس از آزادسازی چیست؟

بعد از آزادسازی موصل ما درگیر تحولات و مسائل داخلی عراق، مسائل منطقه ای و مسائل جهانی هستیم و هر یک از اینها بر حوادث تاثیرگذار خواهند بود. بعد از آزادسازی موصل مسئله این خواهد بود که دنیا چقدر نسبت به خطر مخفی داعش خودآگاه باشد و یا اینکه داعش را پایان یافته تلقی کند و پرونده آن را مختومه فرض کرده و پرونده نزاع های جدید را بگشاید. 

در این بین هرگونه نزاع حاد بین نیروهای منطقه ای و بین المللی می تواند آب به آسیاب داعش بریزد. به نظر می رسد استراتژی داعش بعد از از دست دادن موصل تمرکز در دیرالزور و اطراف بادیه عراق و شام باشد. آنها خیلی به رقه هم امیدی ندارند و می دانند دیر یا زود رقه هم از دستشان می رود لذا به مانند روزهای قبل از تشکیل خلافت در عراق و شام به بادیه و بیابان های سوریه و به ویژه عراق بازخواهند گشت. در این بین نزاعی که پیشاپیش خودش را نشان می دهد نزاع بر سر بادیه الشام است و اینکه آیا هلال شیعی ای شکل بگیرد یا نه. اینکه روسیه چه سیاستی را اتخاذ کند مهم است. در این بین می بینیم که کشورهای حوزه خلیج فارس به دنبال سهم خواهی در مدیترانه هستند و دعوای خود را به مدیترانه کشانده اند، نزاعی که روابط بین این کشورها را در خود خلیج فارس دچار خدشه کرده است.

*اينده داعش را چه طور پیش بینی می کنید؟ از لحاظ ایدئولوژی، نيروي نظامي، جنگ طلبي و دولت گشايي؟

چند سناریو در برابر داعش را می توان متصور بود. مهمترین سناریو که خود دواعش تبلیغ می کنند این است که دوره ابتلاء و سختی دوباره فرا رسیده و نیروهای اصلیشان به بیابان های الانبار عراق عقب نشینی خواهند کرد و در آنجا مخفی خواهند شد. و البته ولایات دیگر هم تلاش می کنند ضعف پیش آمده در مرکز را بپوشانند مثل تحرکات اخیر در فیلیپین یا افغانستان. سناریوی دیگر این است که در صورت کشته شدن ابوبکر بغدادی و اعلام آن از سوی داعش خلیفه دیگری در یکی از مناطق انتخاب کنند تا بار را از دوش مرکز بردارند. در هر صورت تلاش داعش این خواهد بود که ولایات غیر مرکزی را فعال تر کند و البته عملیات هایش در اروپا و مناطقی که دار الکفر تلقی می کنند بیشتر شود.

از طرفی با توجه به قدرت رسانه ای بالای داعش امکان دارد این گروه فعالیت های رسانه ایش را تغییر دهد یا متحول کند تا از طریق مطرح کردن مسائلی مثل ابتلاء و تمحیص، سمپات های خود را نسبت به شکست هایش قانع سازد؛ و اینکه در دوره سخت افراد پابه رکاب و خالص باقی خواهند ماند.

* سیدیاسر قزوینی/ خبرآنلاین

نظر شما