twitter share facebook share ۱۳۹۹ بهمن ۲۰ 925

امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه جمعه گذشته در گفتگو با شبکه العربیه، اعلام کرد که سعودی باید در مذاکرات آینده با ایران حضور داشته باشد. وی افزود که شرکت ندادن کشورهای منطقه در مذاکرات هسته ای سال 2015 اشتباه بزرگی بود.

رئیس جمهور فرانسه از خواسته عربستان، امارات و اسرائیل مبنی بر اینکه توافق آینده با ایران باید فراتر از موضوع هسته ای باشد و فعالیت های منطقه ای آن کشور و برنامه موشکی اش را نیز در بر بگیرد، صحبت کرد.

اگر آمریکا و طرفهای اروپایی برجام همین مسیری که مکرون مشخص کرده است را بپیمایند، مطمئن باشند که ایران به هیچکدام از این خواسته ها تن نمی دهد. با حرکت در این مسیر، ایران نه تنها دست از نقض تعهدات برجامی خود برنمی دارد و این توافق احیا نمی گردد، که می توان گفت دیگر اثری از برجام باقی نخواهد ماند و به طور کامل فرو می پاشد.

دولت حسن روحانی از طرف تندروانِ پارلمان، خود را تحت فشار می بیند. اواخر سال گذشته میلادی، مجلس تصویب کرد که در صورت عدم بازگشت واشنگتن به برجام تا 21 فوریه، ایران دست از اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی بر میدارد. فرمانده سپاه نیز به تازگی گفته بود ایران نیازی به برجام یا برداشتن تحریم ها ندارد و به جای اینها باید روی اقتصاد مقاومتی از طریق افزایش تولیدات داخلی تکیه کند.  

این انتظار که ایران مشارکت کشورهای منطقه را در هر مذاکره ای که با غرب انجام می دهد بپذیرد، انتظاری غیر واقعی است. ایران پیشتر نیز گفته بود که موضوع برنامه هسته ای برایش بسته شده و نباید دوباره باز شود و مذاکرات جدیدی حول آن صورت گیرد. حتی اگر ایران حاضر شود که در مورد جنبه هایی از برجام با آمریکا گفتگو کند، شرکت رقبای منطقه ای اش را در این گفتگوها نخواهد پذیرفت.

سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت خارجه، از مکرون بابت اظهاراتش انتقاد نمود؛ حتی پیش از سخنان مکرون، چندین مقام ایرانی گفته بودند که آمیخته کردن موضوع هسته ای با سایر موضوعات از جمله موشک ها و حضور منطقه ای ایران، کار بی نتیجه ای است که به مذاکرات برجامی ضربه می زند.

یکی از مهمترین دلایلی که ایران حاضر به پذیرش مشارکت کشورهای منطقه در مذاکرات برجامی نیست، آسیب دیدن غرور ملی این کشور است. برای ایران سخت است که ببیند عربستان و امارات  می توانند به مانعی برای ایجاد رابطه دوجانبه ایران و سایر کشورها بدل شوند.

تهران همچنین نگران است که اگر به رقبای منطقه ای خود شانس حضور در مذاکرات را دهد، آنان سعی کنند با استفاده از آمریکا و قدرت های اروپایی، امتیازات زیادی از ایران بگیرند. برای مثال امارات ممکن است موافقت خود را در خصوص موضوع هسته ای، مشروط بر این کند که ایران دست از ادعای خود بر سر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک بر دارد. یا عربستان می تواند این را مطرح کند که تنها در صورت قطع رابطه ایران با حوثی ها، حاضر است که به مداخله خود در یمن پایان دهد.

نگرانی دیگر ایران این است که کشورهای منطقه در خصوص موضوع هسته ای، مطالبات غیرقابل قبولی مطرح کنند؛ برای مثال اصرار داشته باشند که تهران از حق غنی سازی خود دست بکشد و این مطالبه ای است که ایران هرگز حاضر به قبولش نخواهد شد.

بازیگران منطقه با طرح چنین مطالباتی می توانند خود را در موقعیتی قرار دهند که مانع از تحقق هرگونه توافق احتمالی بین ایران و شرکای برجامی اش شوند و به این ترتیب جلوی رفع یا کاهش تحریم ها را بگیرند.

رقبای منطقه ای ایران بدنبال انزوای ایران هستند و تحریم ها راه مؤثری برای رسیدن آنها به اهدافشان است زیرا مانع از تجارت و سرمایه گذاری خارجی در ایران می شود. انزوای ایران به نفع کشورهای عرب خلیج فارس است؛ برای مثال دوبی از صنعت گردشگری سود می برد و این قدرت را به مدد فقدان رقیبی جدی در منطقه بدست آورده است. اگر جزایر ایران در خلیج فارس همچون کیش و قشم توسعه یابند و براحتی در دسترس گردشگران قرار گیرند، صنعت توریسم دوبی ضربه خواهد خورد.

بازسازی تدریجی روابط بین الملل ایران، نفوذ رقبای منطقه ای این کشور را در صحنه بین الملل تضعیف می کند. با توجه به منابع فراوان انرژی و نیروی انسانی دانش آموخته ی ایران، این امکان وجود دارد که با ادغام این کشور در اقتصاد جهانی، آمریکا و اروپا اهرم فشار بیشتری علیه عربستان و امارات پیدا کنند و مجبور نباشند که به خواسته های آنان جامه عمل بپوشانند و تجاوزات و تخطی های آنان را (از جمله نقض حقوق بشر در داخل و مداخله در کشورهای دیگر) نادیده بگیرند. پس با توجه به آنچه گفتیم، منافع رقبای منطقه ای ایران در این است که جلوی هر توافقی که منجر به اعتبار بین المللی ایران می شود را بگیرند.

کوتاه سخن اینکه: مادامی که می توان روی برخی از جانبه های همین توافق هسته ایِ موجود کار کرد، اشتباه است که مشکل رقابت های منطقه ای را با آن آمیخته کنیم. ضمن اینکه بعید است که چین و روسیه که بخشی از برجام هستند، با طرح مسائل دیگری خارج از موضوعات هسته ای بر سر میز مذاکره موافقت کنند.

گفتگوی ایران و کشورهای خلیج فارس

در خصوص مطالباتی که برای مذاکره حول مسائل منطقه ای وجود دارد، آمریکا باید به جای پاسخ مثبت به این خواسته ها، دولت های خلیج فارس را تشویق به انجام گفتگوهای مستقیم با ایران کند. همین پیشنهاد را اخیرا وزیر خارجه قطر مطرح کرد. همچنین گزارش هایی وجود دارد که نشان می دهد کویت و عمان در حال تلاش برای میانجیگری بین تهران و ریاض هستند؛ اما اگر عربستان بر این باور باشد که می تواند با ایجاد مشکل در برابر برجام به توافقی بهتر با تهران برسد و امتیازات بیشتری بدست آورد، چنین تلاش هایی محکوم به شکست است.

ایجاد آرایش و نظم امنیتی پایدارتر در خلیج فارس مستلزم تعاملات و نظارت های بین المللی است. خواسته ایران مبنی بر اینکه دولت های فرامنطقه ای از مذاکرات منطقه ای کنار گذاشته شوند، غیر واقعی است. گام اول برای ایجاد چنین آرایش و نظمی، این است که همه کشورهای خلیج فارس با یکدیگر به گفتگوی مستقیم بپردازند. این امر به کاهش تنش ها بین ایران و کشورهای عرب کمک می کند و با ایجاد آرامش بین رقیبان منطقه ای که بدنبال نفوذ بیشتر در عراق هستند، به ثبات در آن کشور نیز می انجامد.

سخن آخر اینکه بهترین استراتژی برای نجات برجام در شرایطی که ایران دارد گام به گام از چارچوب برجام خارج شده و تعهداتش را نقض می کند، بازگشت سریع واشنگتن بدان است. وقتی این اقدام انجام شد و حداقلی از اعتماد بین ایران و آمریکا به وجود آمد، آن وقت می توان به مسائل تنش زای دیگری همچون فعالیت های منطقه ای ایران رسیدگی کرد.

حرکت گام به گام و آمیخته با واقع گرایی، بهترین راه برای کاهش تنش های منطقه ای و پرهیز از درگیری های فاجعه بار است.

*منبع:responsiblestatecraft

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما