سفر 18 مارس بشار اسد رئیس جمهور سوریه به دبی و ابوظبی، آخرین نشانه از پیوستن مجدد سوریه به عرصه دیپلماتیک جهان عرب است.
تبدیل امارات به نخستین کشور عربی که اسد از زمان اغاز جنگ داخلی سوریه در سال 2011 از آن بازدید کرده است، نشاندهنده این است که امارات تلاشها برای حمایت از نظام دمشق در شورای همکاری خلیج فارس را رهبری میکند.
تنش آمریکا و امارات
مقامات ایالات متحده بلافاصله خشم خود را از این دیدار نشان دادند. در شرایطی که واشنگتن همچنان به اعمال تحریمهای فلج کننده علیه نظام سوریه ادامه میدهد و در عین حال از متحدان و شریکان عرب خود میخواهد که روابط دیپلماتیک خود را با دمشق عادی نکنند، استقبال امارات از اسد، دستور کار سیاست خارجی آمریکا را به چالش میکشد.
قابل انکار نیست که تنشها بین واشنگتن و ابوظبی در حال افزایش است و مشکلات بین این دو کشور به سوریه محدود نمیشود.
با توجه به امتناع محمد بنزاید از گفتگوی مستقیم با جو بایدن، مذاکرات هستهای ایران، واکنش ابوظبی به حمله روسیه به اکراین، تنشها بر سر مسئله یمن و.. فاصله بین امارات و آمریکا در سالهای اخیر در مقایسه با دوران ریاست جمهوری ترامپ بیشتر شده است.
سفر اسد لحظه دشوار دیگری در روابط آمریکا و امارات رقم زد؛ بهویژه اینکه احتمال داده میشود ترتیب این سفر در دیدار 17 مارس وزیران خارجه روسیه و امارات داده شده باشد.
علیرغم اینکه واشنگتن سفر اسد به امارات را به شدت محکوم کرد اما کارشناسان انتظار ندارند که آمریکا اقدام قابل توجهی علیه ابوظبی انجام دهد.
دکتر نادر هاشمی مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشکده جوزف کوربل دانشگاه دنور معتقد است: «روابط آمریکا و امارات از نظر اقتصادی، استراتژیک و سیاسی بسیار عمیق است؛ بنابراین اقدام امارات در استقبال از اسد هیچ تأثیر جدیای بر این روابط دوجانبه نخواهد داشت. به گمان من حتی نامه یا تلفنی از سوی مقامات آمریکا در انتقاد از این اقدام به مقامات امارات نخواهد شد. چیزهای زیادی هست که این دو کشور را بههم پیوند میدهد؛ امارات هم این را میداند و به همین دلیل بیپروا سفر اسد را ترتیب داد».
دیوید روچز دانشیار مرکز مطالعات امنیتی جنوب شرق در دانشگاه دفاع ملی نیز با این نظر که واشنگتن تحریمی علیه ابوظبی اعمال نخواهد کرد موافق است؛ ولی میافزاید که آمریکا میتواند رفتار ترجیحی خود را با امارات تغییر دهد «برای مقابله با یک رفتار، نیاز به وضع تحریم ندارید. وقتی آمریکا همانگونه که با سایر کشورها رفتار می کند با امارات نیز رفتار کند، و چشم خود را به روی تصمیمات و اقدامات این کشور نبندد، ابوظبی متوجه خواهد شد که اقداماتش بدون تنبیه و توبیخ نمی ماند و دست به هر کاری نمی زند»
دور شدن ابوظبی از غرب
روابط امارات و سوریه که سال 2018 آغاز شد، نشان میدهد که چگونه سیاست خارجی ابوظبی به شکل فزایندهای همسو با روسیه و چین شده است.
سیاستهای امارات در حمایت از اسد و حمایت از خلیفه حفتر در لیبی، سکوت امارات در قبال آزار مسلمانان اویغور در چین و بیطرفی این کشور در قبال جنگ روسیه و اکراین، همگی بر این واقعیت تأکید دارد.
سفر رئیس جمهور سوریه در حالی انجام شد که امارات به دلیل نوع واکنش خود به تهاجم روسیه به اکراین و نیز قرار گرفتن در لیست خاکستری گروه ویژه اقدام مالی، زیر ذرهبین قرار گرفته بود. ولی بیتوجه به این امر، به تلاش خود برای ادغام مجدد سوریه در اتحادیه عرب ادامه داد.
این سیاست را میتوان در ادامه راهبرد امارات برای کاهش تنش در منطقه از جمله در روابط خود با تهران دانست.
گرچه از نظر مقامات غربی استقبال از اسد از نظر اخلاقی اقدامی منفورانه است، اما امارات رویکرد خود را واقعبینانه میداند.
برخلاف قطر که مخالف عادی سازی روابط دیپلماتیک با دمشق است، ابوظبی معتقد است که این امری اجتنابناپذیر است و باید با آن کنار آمد.
با توجه به اینکه حکومت اسد در جنگ داخلی پیروز شده است؛ امارات حساب میکند که پذیرش مجدد اسد میتواند دستاوردهای دیپلماتیک، اقتصادی و ژئوپلیتیکی زیادی برای ابوظبی داشته باشد.
امارات همچنین معتقد است که اگر کشورهای شورای همکاری با انجام سرمایهگذاریهای بزرگ در این کشور جنگزده، دولت اسد را به عرصه دیپلماتیک جهان عرب بازگردانند، میتوانند به تضعیف نفوذ ایران در آن کشور کمک کنند.
سایر کشورهای عربی از جمله بحرین و مصر ظاهرا با امارات همسو هستند و اردن نیز نقش مهمی در تعامل با اسد ایفا میکند.
در شورای همکاری خلیج فارس، امارات محرک اصلی تلاشها برای عادیسازی روابط با سوریه است. به گفته مارکو کارنلوس سفیر سابق ایتالیا در عراق «ابوظبی رهبری را بر عهده داشته و همیشه یک قدم جلوتر از دیگران است».
کارنلوس افزود «امارات از آمریکا ناامید شده است زیرا علیرغم اینکه توافقنامه ابراهیم را عملی کرد، اما بایدن طبق تعهد رفتار ننمود؛ جنگندههای اف35 را به این کشور نفروخت و در موضوع یمن نیز به طور کامل از امارات حمایت نکرد. ابوظبی در واکنش به این رفتار آمریکا، ترجیح داده است که سیاست خارجی خود را به شکل مستقل تنظیم کند. در این راستا امارات همکاری نزدیک خود را با چین حفظ کرده و در عادی سازی رابطه با سوریه پیشتاز سایر بازیگران عرب شده است».
به عقیده کارنلوس در شرایطی که دولتهای غربی، خاورمیانه و سوریه را فراموش کردهاند و نمیتوانند در جبهههای مختلف مقتدرانه وارد شوند، کشورهای دیگر همچون امارات این امکان را یافتهاند که آزادانه در مورد سوریه و مسائل دیگر فعالیت کنند «برای نمونه ببینید که ابوظبی چگونه ظرف چند ماه روابط خود را با ترکیه تغییر داده و همراه با عربستان در مقابل فشارهای آمریکا برای افزایش تولید نفت و کاهش قیمت بنزین مقاومت کرده است».
رقابت بر سر نفوذ بیشتر در واشنگتن
سرپیچی امارات از سیاست خارجی دولت بایدن در سوریه، ممکن است بر رقابت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برای نفوذ بیشتر در واشنگتن تأثیرگذار باشد.
درحالی که مقامات آمریکا از تمایل ابوظبی به نادیده گرفتن گذشته تاریک اسد ناراحت هستند، دوحه اینگونه موضع گرفته که جنایات اسد قابل اغماض نیست و واشنگتن نیز قدردان این موضعگیری دوحه میباشد.
قطر در تلاش است تا نشان دهد سیاست خارجیاش در قبال سوریه نسبت به امارات، با غرب همسویی بیشتری دارد.
قطریها با تأکید بر تمایز سیاست خارجیشان از امارات، از جمله در واکنش به حمله روسیه به اکراین، دفاع نکردن از سوابق حقوق بشری چین در سین کیانگ، حمایت از دولت لیبی که توسط سازمان ملل به رسمیت شناخته شده و موضوعات دیگر از جمله بحث در مورد آینده سوریه، تلاش میکنند به مقامات آمریکایی نشان دهند که تصمیم بایدن در انتخاب دوحه به عنوان متحد اصلیِ غیرناتویِ آمریکا در اوایل سال جاری، تصمیم درستی بوده است.
اینکه قطر در قبال اسد موضع سفت و سخت خود را کنار بگذارد یا نه، معلوم نیست. اما دوحه آخرین پایتخت عرب خواهد بود که راه ابوظبی را در پهن کردن فرش قرمز برای رئیس جمهور سوریه دنبال میکند و همین امر باعث میشود که از مزایای اقتصادی، سرمایهگذاری و دیپلماتیکی که انتظار امارات را در سوریه میکشد، ناکام بماند.
اما به نظر میرسد که سایر دولتهای عربی در مورد دمشق، راه امارات را در پیش گیرند نه راه قطر را. به این ترتیب بعید است که ابوظبی آخرین پایتختی باشد که اسد در ماهها و سالهای آینده بازدید کند.
از آنجا که امارات در منطقه در بسیاری از امور پیشتاز است، سایر کشورهای عربی بهویژه کشورهایی که وابستگی زیادی به ابوظبی دارند از جمله بحرین، مصر و سودان، احتمالا به زودی میزبان مقامات بلندپایه سوریه باشند و به انزوای نظام سوریه در خاورمیانه و شمال آفریقا پایان دهند.
در نهایت با توجه به نفرتی که برخی از دولتهای عربی از بهار عربی داشتند، سفر اخیر اسد به دبی و ابوظبی و سفرهای احتمالی وی به سایر مناطق، حاکی از تمایل آنها به مرده دانستن «بهار عربی» و اغاز فصلی جدید از «ثبات استبدادی» است. فصلی که در آن با افرادی همچون اسد بدون توجه به گذشته آنها، به عنوان رهبرانی قانونی رفتار میشود.
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما