انعقاد موافقتنامه بین ایران و کشورهای1+5 انتقادات بسیاری را متوجه خود ساخته است، درحالیکه هیچکدام از این انتقادات ارتباطی با مفاد توافق ندارد؛ زیرا قبل از اینکه آنان فرصت کنند این توافق 159 صفحهای را بخوانند و از جزئیات پیچیدهی فنی آن آگاه شوند، هجمهی خود را آغاز کرده بودند.«بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل، «شیخسلمان» پادشاه عربستان و محافظهکاران آمریکا به رهبری «جان رابرت بولتون»، از اصلیترین مخالفان توافق، آن را یک اشتباه تاریخی خوانده و دولت آمریکا را به تسامح و تسلیم در مقابل ایران متهم میکنند.
آنچه موجبات نگرانی مخالفان را فراهم نموده است، نه امکان دستیابی ایران به اورانیوم موردنیاز برای ساخت بمب اتم ـ که اگر چنین بود دلیلی برای مخالفت با توافق وجود نداشت ـ بلکه بازگشت دوبارهی ایران به جامعهی بینالملل و افزایش احتمال همکاریهای سیاسی و تجاری این کشور با ایالات متحده و اروپاست. «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و «فیلپ هموند» وزیر خارجهی انگلیس ابراز امیدواری کردند که توافق بهدست آمده امکان ایجاد روابط گستردهتر بین ایران و اتحادیه اروپا را فراهم سازد ؛ دلیل ترس مخالفان نیز همین است. اگرچه به عقیدهی برخی منتقدان برداشته شدن تحریمها این امکان را به ایران میدهد که اهداف توسعهطلبانهی خود را در منطقه پیاده کرده و از شبهنظامیانی که در حال نبرد در خاورمیانه هستند حمایت بیشتری بهعمل آورد، ولی در عین حال این امید وجود دارد که موضع ایران با توجه به جمعیت جوانی که خواهان تعامل بیشتر با جهان هستند تعدیل شود. کسانی که به تغییر سیاست های ایران در قبال آمریکا باور دارند، ادامه ی سیاست غرب ستیزی و شعار مرگ بر آمریکا را در ایران و درحالیکه وزیر خارجه ی این کشور با اجازه و تایید رهبر، با نمایندگان شیطان بزرگ دست میدهد و موافقت نامه امضا می کند امکانپذیر نمی دانند.
اما دلیل مخالفت عربستان سعودی با توافق چیست؟ دولتمردان این کشور بر این باورند که بین شیعیان و سنیها در خاورمیانه جنگ سردی در حال جریان است و همهی جنبشهای شیعه در منطقه مانند شبهنظامیان حوثی، عوامل و دستنشاندهی ایران هستند؛ بنابراین گفتگو بین آمریکا و ایران و تلاش برای ایجاد رابطهی سیاسی بین دو کشور خیانت به عربستان سعودی است. آنچه اسرائیل و عربستان خواهانش هستند جنگ علیه ایران است و بههمین دلیل هم با گفتگوهای بین آمریکا و ایران مخالفت میورزند؛ زیرا هر چه مذاکره بین رهبران دو کشور بیشتر شکل گیرد احتمال بروز جنگ روز به روز کمتر میشود. باراک اوباما از دغدغههای متحدان خود آگاه است ولی منافع آمریکا را قربانی دیدگاه کوتهبینانهی آنان نمیکند.
مطمئناً در آینده شاهد تلاش نتانیاهو برای همراه کردن نمایندگان کنگره در مخالفت با توافق هستیم، همچنان که پیش از این علیه مذاکرهکنندگان اقدام به سخنرانی در کنگره کرده بود. در این میان جمهوریخواهان نیز همواره با تشویق نخستوزیر اسرائیل و کوبیدن رئیسجمهور خود با وی همراهی می کنند؛ بدون اینکه بفهمند در این بازی که اسرائیل خود آن را بهراه انداخته و هدایت و رهبری میکند، تنها نقش پیادهنظام را ایفاء میکنند. امّا اینبار احتمال شکست نتانیاهو در لابی با نمایندگان کنگره بیشتر است. وی در سخنانی خطر ایران را از داعش بیشتر دانست و مدعی شد که هدف واقعی و نهایی ایران سلطه بر جهان است، ادعایی که هیچکس آن را باور نخواهد کرد.
اینگونه نیست که نمایندگان جمهوریخواه و نامزدان ریاست جمهوری باید توافقِ با ایران را بدون هیچگونه بررسی بپذیرند؛ امّا شایسته است قبل از اینکه بر ادعای برخی افراد مبنی بر سازش و تسلیم رئیسجمهور و وزیرخارجه در برابر ایران و زیرپا گذاشتن منافع آمریکا صحه بگذارند، متن سند بهدست آمده را بخوانند و با برپایی جلساتی با تیم مذاکرهکننده ابهامات خود را برطرف سازند.
نظر شما