twitter share facebook share ۱۴۰۲ آبان ۱۱ 488

تقریبا از لحظه ای که حماس روز 7 اکتبر به اسرائیل حمله کرد، تحلیلگران درباره نقش ایران ابراز نگرانی کردند. مقامات آمریکایی و اسرائیلی اعلام کردند هیچ مدرکی دال بر ارتباط مستقیم ایران با این حمله وجود ندارد و برخی منابع اطلاعاتی ایالات متحده ادعا کردند که رهبران ایران خود از این حمله غافلگیر شده اند. اما تردیدی نبود که ایران فریب اطلاعاتی اسرائیل و عملیات بزرگ حماس را یک پیروزی بزرگ می دانست؛ در همین راستا تهران حمایت خود را از حماس اعلام نمود و این حمله را تحسین کرد.

جنگ اسرائیل و حماس تاکنون هزاران کشته داشته و به یکی از مرگبارترین درگیری های تاریخ اسرائیل و فلسطین تبدیل شده است؛ اما ورود ایران به جنگ می تواند ان را فاجعه بارتر از این هم بکند. با پیشروی نیروهای اسرائیلی در غزه، جنگ می تواند به جایی برسد که محور مقاومت مستقیما مداخله کند. بروز یک جنگ منطقه ای گسترده می تواند پیامدهای زیادی داشته باشد که از جمله آن هجوم پناهجویان از خاورمیانه به اروپا، افزایش افراط گرایی در سراسر منطقه و اختلالات عمده در بازار نفت و اقتصاد جهان است.

گرچه تهران درخواست سازمان ملل برای پایان سریع جنگ اسرائیل و حماس را تکرار کرده ولی به نظر می رسد که خود را برای یک نبرد طولانی آماده می کند. رهبران ایران این جنگ را فرصتی برای رسیدن به اهداف متعدد می بینند. درحال حاضر حماس موفق شده است جنگ نیابتی بین ایران و اسرائیل را که معمولا در خاک لبنان و سوریه انجام می شد، به خاک اسرائیل بکشاند. این درگیری می تواند به اسرائیل نشان دهد که هزینه های حمله به مقاومت بسیار زیاد است و همین امر آن را برای همیشه از حمله به فلسطینیان در نوار غزه باز دارد. این درگیری می تواند باعث اتحاد تهران و شبه نظامیان منطقه ای اش شود و اعتبار تهران را در جهان عرب بازگرداند؛ همچنین این جنگ می تواند فرصتی برای دستیابی ایران به سلاح هسته ای باشد.

جمهوری اسلامی از زمان تأسیس، خود را متحد جنبش آزادیبخش فلسطین معرفی کرده است. بسیاری از انقلابیون اسلام گرا و چپ که در سرنگونی شاه نقش داشتند، از نویسندگان و مبارزان فلسطینی الهام می گرفتند. حتی در دهه های 1960 و 1970 برخی از ایرانیان توسط چریک های فلسطینی آموزش می دیدند

وقتی انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، این انقلابیون لطفی که فلسطینیان در حق آنها کرده بودند را، پس دادند. آنها سفارت اسرائیل را به سازمان آزادیبخش فلسطین تحویل دادند و از یاسر عرفات رهبر جنبش آزادیبخش در تهران استقبال کردند. در دهه 1980 سپاه پاسداران علیرغم اینکه خود با عراق می جنگید، به گروههای شیعه لبنانی که با اشغالگری اسرائیل می جنگیدند، آموزش می داد. پس از اینکه سازمان آزادیبخش فلسطین اواسط دهه 1990 اسلحه خود را کنار گذاشت و به سمت دیپلماسی رفت، ایران به پرورش شبکه ای از گروههای مسلح اسلام گرای ضد اسرائیل کمک کرد.

مبارزان فلسطینی و لبنانی که در برابر اسرائیل می جنگیدند، به لطف کمک های ایران بسیار توانمندتر شدند. با تکیه بر این کمک ها بود که حزب الله توانست اسرائیل را در سال 2000 از جنوب لبنان بیرون براند. جنگ بعدی حزب الله و اسرائیل در سال 2006 هزینه های انسانی و اقتصادی زیادی برای لبنان داشت اما به ارتش اسرائیل نیز آسیب زیادی وارد شد و باعث شد که اسرائیل در سالهای بعد، از حمله به لبنان خودداری کند و نوعی بازدارندگی متقابل ایجاد شود.

ایران مدعی شد که جنگ 2006 یک پیروزی برای جمهوری اسلامی بوده و برای این کشور اعتبار به همراه آورده است. قبل از آنکه جمهوری اسلامی در جنگ های اعراب و اسرائیل مداخله کند و به لبنان و فلسطین کمک برساند، ناسیونالیست های عرب در برابر ارتش اسرائیل با شکست هایی همچون جنگ شش روزه 1967 و جنگ یوم کیپور 1973 مواجه شدند و نتوانستند آرمان فلسطین را به پیش ببرند. آقای خامنه ای در دیدار با فرماندهان سپاه در مرداد ماه، موفقیت نسبی حزب الله را در سال 2006 با شکست تحقیرامیز شش کشور عربی از اسرائیل در سال 1967 مقایسه کرد و به خود بالید «بعد از انقلاب همین رژیم (اسرائیل) 33 روز هرکار کرد تا حزب الله را شکست دهد ولی نتوانست و مجبور به فرار شد»

با توجه به موفقیتی که ایران در حمایت از حزب الله بدست آورد، این الگو را در مورد حماس نیز تکرار نمود. حماس که ریشه در اخوان المسلمین دارد، پس از اولین انتفاضه فلسطین در سال 1987 تأسیس شد. این گروه نه تنها از سوی ایران شیعه که از سوی کشورهای سنی همچون قطر نیز حمایت می شود. بر اساس گزارش هاآرتص حماس یک سازمان سنی است که اقلیت شیعه غزه را تحت تعقیب و آزار قرار داده و در جریان قیام سوریه، با مخالفان سنی بشار اسد علیه حکومت همسو شد.

تهران پیوسته اختلافات خود را با حماس نادیده می گیرد و به همکاری با این گروه ادامه می دهد. حماس همانند حزب الله در طول زمان از طریق کمک های ایران توانایی خود را افزایش داده و تهران با ارائه حمایت های مالی، نظامی و سیاسی به پیشرفت حماس و توسعه زرادخانه موشکی این گروه کمک کرده است.

ایران اهداف زیادی را در جنگ کنونی غزه دارد؛ نخستین هدف افزایش محبوبیت و قدرت حماس و جهاد اسلامی است. ایران از شریکان خود می خواهد آسیب های شدیدی را به اسرائیل وارد کنند، از پیروزی این کشور در غزه جلوگیری نمایند و از این طریق ارتش اسرائیل را از حمله مجدد به فلسطینیان بازدارند. ایران بر این باور است که چنین نتیجه ای می تواند سبب شود که گروهی مشابه حماس در کرانه باختری ظهور کند و چنین گروهی می تواند با استفاده از زور و خشونت مانع از حمله شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینیان شود. حتی اگر چنین گروهی ایجاد نشود، پیروزی در جنگ اخیر می تواند به حماس و جهاد اسلامی کمک کند تا نفوذ خود را فراتر از غزه گسترش دهند و محبوبیت انها در کرانه باختری و بیت المقدس شرقی افزایش یابد. این نتیجه دقیقا همان چیزی است که اسرائیل می خواهد از تحقق آن جلوگیری کند ولی باتوجه به پیامدهای ناخواسته تهاجم گسترده اسرائیل به غزه، امکان تحقق چنین نتیجه ای می رود.

تهران برای محافظت از شریکان خود تهدید کرده است که در صورت ادامه جنگ زمینی تمام عیار، محور مقاومت اماده است تا جبهه های جدیدی باز کند. این بیانیه مبهم است؛ ممکن است هدف تهران این باشد که میدان نبرد را از غزه به کرانه باختری و بیت المقدس و در نهایت به شهروندان عرب اسرائیل را گسترش دهد، نه به سایر کشورها. این نتیجه امکانپذیر است؛ باتوجه به تلفات پرشمار غیرنظامیان در غزه، ممکن است خشم فلسطینیان در دیگر سرزمین های فلسطین منفجر گردد. تهران با هشدار به گشودن جبهه های جدید، می تواند توجه و منابع امنیتی و نظامی اسرائیل را از غزه منحرف کند و فضا را برای ایجاد انتفاضه جدید فراهم نماید.

گرچه سناریوی گسترش جنگ به منطقه بعید است ولی تهدیدهای ایران برای گشودن جبهه های بیشتر علیه اسرائیل پوچ نبوده است. موشک هایی بین حزب الله و اسرائیل ردوبدل شده، حوثی ها به اسرائیل حملات موشکی ناموفقی داشته اند و شبه نظامیان شیعه عراق پایگاههای آمریکا را هدف قرارداده اند. اگر این حملات ادامه یابد، می تواند منجر به اقدامات تلافی جویانه آمریکا و اسرائیل شود. اگر مناقشه گسترش یابد، ممکن است ایران آخرین گام ها برای تبدیل شدن به قدرت هسته ای را بردارد.

این کشور در حال حاضر توانایی ساخت کلاهک هسته ای را دارد. به گفته مقامات آمریکایی، ایران می تواند در عرض دو هفته به مواد شکافت پذیر کافی برای ساخت بمب هسته ای دست یابد. تشدید جنگ می تواند دلیل کافی برای عبور از موقعیت آستانه را برای ایران فراهم کند و رهبران این کشور را به این نتیجه برساند که برای دفاع از خود به سلاح هسته ای نیاز دارند.

اگر اسرائیل یا آمریکا ببینند که تهران در آستانه تولید بمب است، ممکن است به تأسیسات هسته ای ایران حمله کنند اما بسیاری از این تأسیسات در اعماق زمین است و تخریب آنها حتی با قوی ترین سلاح ها دشوار می باشد. برای از بین بردن این برنامه، واشنگتن ممکن است نیاز به حمله ای تمام عیار داشته باشد.

جنگ در غزه باعث تقویت همبستگی میان بسیاری از کشورهای جنوب جهان می شود. حتی در غرب بسیاری با آرمان فلسطین همدل هستند؛ ایران می خواهد از این احساس همدلی در جهان استفاده کرده و خود را پرچمدار اخلاق معرفی کند. ایران برای جبران انزوای خود به عنوان یک کشور شیعی در یک منطقه عمدتا سنی و عرب، مدتهاست به آرمان فلسطین تکیه کرده است ولی مادامی که فلسطینیان در کانون توجه بین المللی نباشند، این استراتژی تأثیری ندارد.

تهران به سبب مداخلاتش در بین همسایگان عرب خود منفور بود و تهدید مشترک ایران سبب اتحاد اعراب و اسرائیل شد. قبل از 7 اکتبر به نظر می رسید که اسرائیل آماده عادی سازی رابطه با عربستان است ولی حمله حماس تمام این پیشرفت ها را متوقف کرد. تهران همچنین با جنگ غزه می تواند توجه جهان را از مقابله با اعتراضات داخلی منحرف کند.

البته محاسبات تهران در مورد تأثیر مثبت جنگ غزه بر قدرت و اعتبارش می تواند اشتباه باشد. رهبران ایران می دانند که یک درگیری گسترده می تواند سبب حمله به کشورشان شود و چنین حمله ای خطر تضعیف یا نابودی جمهوری اسلامی را به همراه دارد. آنها بر این باور هستند که آمریکا در حال افول است و قدرت های منطقه ای و جهانی در حال برهم زدن نظمی هستند که پس از جنگ جهانی به وجود آمده است.

در پایان اینکه حل نهایی جنگ اسرائیل و حماس، منوط به حل مشکل فلسطین است. تا زمانی که راه حل دو کشوری عملی نشود، ایران در مسئله فلسطین نقش بازی خواهد کرد. کشورهای خارجی باید بدانند که افزایش تنش بین ایران و اسرائیل تهدیدی جدی برای تمام جهان است؛ بنابراین باید بدنبال راهی برای کاهش تنش باشند.

منبع: فارین افرز

پس از سالها وعده نابودی اسرائیل، حالا ایران با یک دوراهی مواجه است

بیش از چهار دهه است که حاکمان ایران وعده نابودی اسرائیل را می دهند. آقای خامنه ای به ندرت بدون چفیه فلسطینیان در انظار عمومی ظاهر می شود.

فرماندهان نظامی ایران گروههایی را که در منطقه دشمن اسرائیل هستند –از جمله حماس و حزب الله- تسلیح می کنند و به آنها آموزش می دهند. هنگامی که حماس حمله 7 اکتبر را انجام داد، مقامات ایران آن را به عنوان یک دستاورد مهم تحسین کردند.

اکنون ایران بر سر دوراهی قرار دارد و در این فکر است که چگونه خود و شبه نظامیان نیابتی اش باید به تهاجم اسرائیل به غزه واکنش نشان دهند؛ آیا از نام و اعتبار خود به عنوان کشوری انقلابی بگذرند و در جنگ شرکت نکنند، یا با شرکت در درگیری، خطر شعله ور شدن جنگی منطقه ای را به جان بخرند. به گفته وزارت بهداشت غزه تاکنون بیش از 8000 فلسطینی کشته شده اند.

ناصر ایمانی تحلیلگر نزدیک به دولت ایران می گوید: «نیازی نیست ایران مستقیما در جنگ دخالت کند و به اسرائیل حمله ور شود؛ ایران شبه نظامیان محور مقاومت را در اختیار دارد که از سیاست ها و استراتژی های ایران پیروی می کنند و از طرف آن وارد عمل می شوند. درحال حاضر ایران به همه این گروهها از جمله حزب الله گفته است خویشتن داری کنند»

فعلا مقامات ایران علنا اعلام کرده اند که خواهان جنگی تمام عیار نیستند.

حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران در مصاحبه اخیر در دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل گفت: «ما دنبال گسترش جنگ نیستیم». او که برای شرکت در جلسات سازمان ملل در رابطه با جنگ غزه به نیویورک رفته بود، افزود: «منطقه در حال جوشش است و هر لحظه ممکن است منفجر شود. اگر این اتفاق بیفتد همه طرف ها کنترل خود را از دست می دهند»

وی هشدار داد که شبه نظامیان نیابتی ایران در لبنان، یمن، عراق و سوریه می توانند جبهه های متعددی را علیه اسرائیل باز کنند «با پتانسیل بالایی که این نیروها دارند اوضاع آن طور که رژیم اسرائیل انتظار دارد پیش نخواهد رفت». او در مورد اینکه چه چیزی باعث می شود این گروهها به گفته وی مستقل عمل کنند، توضیح بیشتری نداد.

سه ایرانی مرتبط با دولت گفتند ایران خواهان جنگ منطقه ای نیست زیرا که چنین جنگی خطراتی برای ملت و حاکمان دارد؛ همچنین توان نظامی متحدان ایران با نبرد طولانی با اسرائیل، به میزان زیادی کاهش می یابد.

جمهوری اسلامی شبه نظامیان را بازوهای نفوذ خود در منطقه می بیند. این گروهها می توانند به نیابت از تهران حمله کنند و در عین حال این امکان را برای ایران فراهم نمایند که نقش خود را در چنین حملاتی انکار نماید. آنها به ایران اهرمی در مذاکرات بین المللی می دهند و ابزاری برای تغییر موازنه قوا در خاورمیانه هستند.

اما اگر ایران در مواجهه با جنگ اخیر هیچ کاری انجام ندهد، رهبرانش در معرض از دست دادن اعتبار خود در میان پایگاه رأی دهندگان و متحدانشان قرار می گیرند. هم اکنون برخی از محافظه کاران تندرو در ایران این سؤال را مطرح می کنند که چرا اقدامات تهران با شعارهایش برای آزادسازی قدس مطابقت ندارد. بسیاری از حامیان حکومت ایران در اقدامی نمادین برای اعزام به غزه و مبارزه با اسرائیل ثبت نام کرده اند.

اگر ایران وارد جنگ شود، با تضعیف و حتی نابودی گروههای شبه نظامی مواجه شده و در خطر از دست دادن بازوهای نفوذ خود در منطقه قرار می گیرد؛ اگر هم از جنگ دوری کند، نام و اعتباری که به عنوان حامی آرمان فلسطین و مقاومت برای خود دست و پا کرده است، از دست می دهد. ممکن است ایران سعی کند این معضل را با اجازه دادن به متحدانش برای تشدید حملات خود علیه اسرائیل و آمریکا حل نماید.

حزب الله لبنان و حوثی های یمن اخیرا حملاتی را علیه اسرائیل انجام داده اند ولی دامنه این حملات محدود بوده است. افرادی که با استراتژی ایران آشنا هستند می گویند در حال حاضر هدف تهران وقوع جنگی همه جانبه نیست بلکه می خواهد ارتش اسرائیل را تحت فشار بگذارد و توان آن را برای جنگ علیه حماس محدود کند.

حزب الله و اسرائیل از 7 اکتبر تا به امروز بارها به مبادله آتش پرداخته اند ولی این حملات محدود به مناطق مرزی بوده است. انتظار می رود حسن نصرالله رهبر حزب الله روز جمعه نخستین سخنرانی عمومی خود را از زمان اغاز جنگ انجام دهد و خط مشی و گام های بعدی این گروه را تعیین کند.

هاشم صفی الدین رئیس شورای اجرایی حزب الله روز سه شنبه به رسانه های ایران گفت: «ما از ابتدا گفته ایم که در این جنگ حضور داریم. حزب الله در مورد برنامه های خود حرف نخواهد زد. ما در صورت لزوم عمل می کنیم، حرف نمی زنیم»

حوثی ها نیز با پرتاب موشک و پهپاد –که نیروهای آمریکایی و اسرائیلی آنها را سرنگون نمودند- سعی کردند دخالت خود را در این جنگ نشان دهند.

محمد البخیتی سخنگوی حوثی ها روز سه شنبه به رسانه های ایران گفت: «میان همه سران محور مقاومت در تمام سطوح هماهنگی وجود دارد».

مهدی محمدی مشاور رئیس مجلس ایران و از فرماندهان سپاه در تلگرام اعلام کرد «عملا جبهه های دیگر باز شده ولی دامنه حملات تحت کنترل است».

گروههای شبه نظامی تحت حمایت ایران در عراق و سوریه پس از مدتی سکوت، حملات خود را به پایگاههای نظامی آمریکا در هر دو کشور افزایش داده اند. تهران می خواهد به دولت بایدن فشار وارد کند تا اسرائیل را مهار نماید و در غیر اینصورت آمریکا را وادار به پرداخت هزینه بابت حمایت قاطع خود از اسرائیل کند.

نیروهای آمریکایی در اقدامی تلافی جویانه پنجشنبه گذشته تأسیساتی را در سوریه بمباران کردند که به گفته پنتاگون پایگاههای سپاه پاسداران بوده است ولی امیرعبداللهیان حملات آمریکا را نمایشی خواند.

به گفته آقای ایمانی تحلیلگر امور ایران: «هیچ مناقشه ای در منطقه به ویژه در یمن و غزه وجود نداشته جز اینکه ایران در آن به تأمین مالی و آموزش شبه نظامیان کمک کرده و دانش فنی ساخت پهپاد و موشک را در اختیارشان گذاشته است».

به گفته تحلیلگران، ایران و حزب الله اوضاع را زیر نظر دارند تا ببینند که آیا موجودیت حماس با تهدید جدی از سوی اسرائیل مواجه است یا خیر؛ اگر پاسخ مثبت بود آنوقت حملات خود را به اسرائیل تسریع می کنند. به گفته این تحلیلگران «فرماندهان ارشد سپاه و حزب الله فکر می کنند اگر اسرائیل موفق شود حماس را از بین ببرد، به سراغ آنها خواهد آمد». طبق گزارش ها ژنرال قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه بیشتر سه هفته گذشته را در بیروت بوده است.

ژنرال علی فدوی جانشین فرمانده سپاه در یک سخنرانی در 22 اکتبر گفت: «در صورت لزوم ایران به سمت حیفا موشک شلیک خواهد کرد». او افزود که ایران به تبدیل قابلیت های نظامی گروههای فلسطینی از سنگ و تیر و کمان به پهپاد و موشک کمک کرده است.

خطر گسترش جنگ، آمریکا و اسرائیل را نگران کرده است. دولت بایدن علنا به ایران و نیروهای نیابتی اش هشدار داد که درگیری را گسترش ندهند و از تهران خواست تا متحدانش را مهار کند. با این سخنان، او نشان داد که بدنبال جنگ با ایران نیست.

امیرعبداللهیان تأیید کرد که ایران و آمریکا در حال تبادل پیام هستند. وی گفت: «ما به صراحت به آمریکایی ها گفته ایم که وقتی واشنگتن در جنگ تمام قد پشت رژیم صهیونیستی می ایستد، در موقعیتی نیست که به دیگران بگوید خویشتن داری کنند»

اما خطر محاسبات نادرست که می تواند درگیری را از کنترل خارج کند، برای هر دو طرف بالا است.

به گفته علی واعظ از گروه بین المللی بحران: «این احتمال خطرناک وجود دارد که برخی از شریکان منطقه ای ایران که با این کشور روابط عمیقی ندارند یا سابقه نادیده گرفتن توصیه های تهران را دارند، بدون هماهنگی با جمهوری اسلامی دست به اقداماتی بزنند و تهران را در عمل انجام شده قرار دهند»

منبع: نیویورک تایمز

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما