twitter share facebook share ۱۴۰۲ اسفند ۱۴ 789

این احتمال وجود دارد که طی شش تا هشت ماه آینده، بین حزب الله و اسرائیل جنگ رخ دهد. تقریبا در هر مقاله ای که تا به امروز در این مورد نوشته شده، می خوانیم که اسرائیل و حزب الله خواهان جنگ نیستند. ولی وضعیت خاورمیانه متغیر است و تحلیلگران باید هر لحظه با توجه به این تغییرات، در مفروضات خود بازنگری کنند.

درست است که تاکنون اسرائیل و حزب الله سطح تنش را در حد معینی نگه داشته اند؛ ولی این خویشتن داری به این معنا نیست که آن دو خواهان جنگ نیستند؛ بلکه درحال حاضر با محدودیت هایی مواجه هستند که آنها را مجبور کرده است فعلا ترمز جنگ را بکشند. محاسبات رهبران ایران، عزم دولت بایدن برای جلوگیری از یک درگیری منطقه ای، نتیجه جنگ غزه و وضعیت حماس از جمله این محدودیت هاست.

کسانی که معتقدند حزب الله خواهان جنگ نیست، اینگونه استدلال می کنند که ایران از درگیری میان این گروه نیابتی خود با اسرائیل بیم دارد. حزب الله مهمترین نیروی نیابتی سپاه است که نقش مهمی در حمایت از بشار اسد دارد، با شبه نظامیان عراقی مورد حمایت ایران همکاری می کند و به حوثی های یمن آموزش می دهد. ولی مهمترین نقش حزب الله برای ایران، بازدارندگی است. این گروه بیش از 100000 راکت در زرادخانه خود دارد. اگر اسرائیل و آمریکا به برنامه هسته ای ایران حمله کنند، حزب الله می تواند با کمک این موشک ها ضربه مهلکی به اسرائیل وارد نماید. رهبران ایران بیش از تعهد به نابودی اسرائیل، متعهد به بقای نظام جمهوری اسلامی هستند و نمی خواهند توان بازدارندگی خود را که با سرمایه گذاری روی حزب الله بدست آورده اند، از دست بدهند.

با این حال تصور لحظه ای که رهبران ایران افسار این نیروی خود را رها کنند، سخت نیست. حسن نصرالله رهبر حزب الله در سخنرانی اوایل ژانویه خود که به مناسبت یادبود سردار سلیمانی انجام شد، اشاره کرد که ایرانیان زمان، انرژی و منابع زیادی را صرف توسعه محور مقاومت کرده اند. حماس بخش مهمی از این محور است. علیرغم احتمال توقف درگیری ها در هفته های آینده، اسرائیلی ها مصمم هستند که رهبران حماس را دستگیر کرده و یا بکشند و این گروه را که تهدیدی برای دولت اسرائیل شده، ناتوان کنند. اگر ارتش اسرائیل به تحقق این هدف خود نزدیک شود، آنوقت ایرانی ها به جای پذیرش شکست حماس، محدودیت هایی را که در مقابل حزب الله گذاشته اند، برمی دارند و به این گروه آزادی عمل می دهند. به نظر می رسد زمان فرارسیدن چنین روزی نزدیک است.

اما همانگونه که ایرانیان حزب الله را مهار کرده اند، در سوی مقابل آمریکا نیز همین کار را با اسرائیل انجام می دهد. دولت بایدن در طول جنگ غزه، در مورد دو موضوع ثابت قدم بوده است: نخست اینکه حماس باید شکست بخورد و دوم از جنگ بین اسرائیل و حزب الله دوری شود. بر اساس گزارش ها لوید آستین وزیر دفاع ایالات متحده، نوامبر گذشته نگرانی های بایدن را به گالانت وزیر دفاع اسرائیل منتقل کرد؛ بایدن نیز به نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل گفت که جنگ را به لبنان گسترش ندهد. مقامات آمریکایی معتقدند که جنگ بین حزب الله و اسرائیل به سرعت به یک درگیری منطقه ای تبدیل خواهد شد و آمریکا را مجبور می کند که علیه ایران وارد عمل شود.

نگرانی های بایدن منطقی است ولی توان رئیس جمهور آمریکا برای تأثیرگذاری بر نحوه برخورد اسرائیل در قبال تحولات مرزهای شمالی اش روبه کاستی است. اسرائیل در ابتدای جنگ غزه تصمیم گرفت به عنوان یک اقدام احتیاطی، حدود 80000 اسرائیلی را از شهرهای شمال تخلیه کند. از دید اسرائیل اکنون این بخش از کشور غیرقابل سکونت است و دولت حاکمیتی بر این بخش ندارد. این مسئله برای اسرائیل غیرقابل تحمل است ولی چون فعلا درگیر جنگ غزه می باشد، با اکراه از تلاش های دیلپماتیک آمریکا و فرانسه استقبال کرده است. با این حال نه واشنگتن و نه پاریس طرحی را ارائه نکرده اند که حزب الله و اسرائیل را راضی کند. اسرائیلی ها بر اساس قطعنامه 1701 شورای امنیت، از حزب الله می خواهند به رود لیتانی که 18 مایل از مرز اسرائیل فاصله دارد عقب نشینی کند و این خواسته ای است که حزب الله نمی پذیرد.

حزب الله نیز از اسرائیل می خواهد تعداد نیروهای خود را در مرز کاهش دهد و این کاری است که اسرائیل به ویژه پس از حملات 7 اکتبر حماس، حاضر به انجامش نیست؛ بنابراین تا به اینجا دیپلماسی بی اثر بوده است. اگر اسرائیلی ها در غزه به پیروزی برسند، توجه خود را به رفع مشکل مرزهای شمال معطوف خواهند کرد؛ در نتیجه علیرغم میل آمریکا، احتمالا در بهار یا تابستان امسال شاهد جنگ در لبنان خواهیم بود. آخرین محدودیتی که اسرائیل پیش روی خود می بیند، کنگره آمریکا است. جنگ غزه اسرائیل را به شدت به واشنگتن وابسته کرده است. اسرائیل از نظر صنایع دفاعی و ساختار نظامی بسیار پیشرفته است ولی جنگ کنونی در غزه، برخلاف استراتژی ارتش اسرائیل که مبتنی بر جنگ های کوتاه و ویرانگر است، طول کشیده و وارد پنجمین ماه خود شده است. اسرائیلی ها باید ذخایر تسلیحاتی خود را پر کنند؛ در جنگ با حزب الله آنها به سلاح های هدایت شونده بیشتری نیاز دارند و نمی توانند بدون کمک های آمریکا چنین سلاح هایی را بدست آورند. پس تا رضایت و همراهی کنگره را نداشته باشند، نمی توانند عملیات نظامی بزرگ خود را برای دور کردن حزب الله از مرز آغاز کنند. ولی با توجه به محبوبیت اسرائیل در کنگره، می توان پیش بینی کرد که این محدودیت در نهایت رفع شود.

کوتاه سخن اینکه محدودیت های پیش روی حزب الله و اسرائیل در حال تضعیف است و می توان نشانه های جنگ را دید. حملات حزب الله و اسرائیل به یکدیگر جسورانه تر شده و دو طرف اکنون عمق خاک یکدیگر را هدف قرار می دهند. اخیرا اسرائیلی ها پس از سرنگونی پهپاد این کشور توسط حزب الله، به دره بقاع حمله کردند؛ پیشتر هم حزب الله پهپادهایی را به جلیل سفلی فرستاد و نیروی هوایی اسرائیل انبارهای سلاح در صیدا –کمتر از 30 مایلی بیروت را- هدف قرار داد.

تلاش دیپلمات های فرانسه و آمریکا قابل تقدیر است ولی باید اذعان کرد که هیچ راه حل دیپلماتیکی بین حزب الله و اسرائیل وجود ندارد؛ به خصوص که رهبران اسرائیل متعهد شده اند کار محور مقاومت را یکسره کنند. بنابراین یا نصرالله به نیروهای خود دستور می دهد که به سمت شمال رود لیتانی عقب نشینی کنند و یا ارتش اسرائیل آنها را وادار به عقب نشینی می کند؛ اقدامی که با مقاومت حزب الله روبرو خواهد شد. با این تفاصیل بعید است که هیچ راهی برای متوقف کردن جنگ وجود داشته باشد.

منبع: فارین پالیسی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما