twitter share facebook share ۱۴۰۳ تیر ۲۳ 455

در میان شگفتی بسیاری، یک نامزد نسبتا ناشناس، در انتخابات ریاست جمهوری ایران به پیروزی رسید. مسعود پزشکیان نماینده مجلس و وزیر بهداشت که در خارج تقریبا کسی نسبت به او شناختی نداشت و در داخل نیز چهره مشهوری نبود، در دور دوم انتخابات بر سعید جلیلی پیروز شد

باتوجه به اینکه پزشکیان از چهره های اصلاح طلب به شمار می رود، پیروزی او سؤالات زیادی را در مورد میزان اقتدار وی، رویکرد او نسبت به بن بست هسته ای کشور، و توانایی اش در جهت دادن به سیاست ایران در منطقه ایجاد کرده است

با توجه به انتقاد صریح پزشکیان از شرایط کشور، انتخاب او بسیاری از ناظران را شگفت زده کرد. آنها معتقد بودند که با توجه به سن آقای خامنه ای و نیاز به انتخاب جانشین برای وی، بعید است که نظام از مسیری که محافظه کارترین چهره های حکومت در سالهای اخیر در پیش گرفته اند و قدرت را به شکل فزاینده ای در دست خود تثبیت کرده اند، منحرف شود

اما در غرب گمانه زنی در مورد سیاست آینده ایران، بر پرسش هایی که درخصوص چرایی رسیدن پزشکیان به قدرت در داخل کشور ایجاد شده، سایه افکنده است. برخی پزشکیان را به همان چشمی می بینند که اصلاح طلبان پیشین را می دیدند: گرگی در لباس میش و یکی از چهره های میانه رو نظام که در سیاست های هسته ای و منطقه ای کشور تغییری نخواهد داد

برخی دیگر از او چهره یک ناجی را به تصویر می کشند که وظیفه رهایی ایران از مشکلات اجتماعی و اقتصادی را برعهده دارد و مایل است در ازای کاهش تحریم ها، به غرب امتیاز دهد. ولی کدامیک از این دو نگاه درست است؟

چندین عنصر می تواند به پیش بینی مسیر آینده ایران کمک کند: نخستین عنصر به ماهیت سیاست ایران مربوط می شود؛ رئیس جمهور قدرت زیادی ندارد و مجبور است با مراکز قدرت و نفوذی که چه آشکارا و چه در سایه حضور دارند، رقابت کند. مهمترین این مراکز قدرت، شخص رهبر است؛ آقای خامنه ای حرف اخر را می زند و اصطکاک بین او و رئیس جمهور امری اجتناب ناپذیر است. علاوه بر نهاد رهبری، کنترل محافظه کاران بر سایر نهادهای دولتی نیز قدرت و اختیارات پزشکیان را محدود می کند

اما رؤسای جمهور در ایران افراد کاملا بی قدرتی نیستند و نمی توان گفت فرقی ندارد که چه کسی رئیس جمهور باشد. ما شاهد تفاوت بین حسن روحانی و ابراهیم رئیسی بودیم و دیدیم که روحانی با قدرت های جهانی بر سر توافق هسته ای مذاکره کرد و نیاز به اعطای آزادی های بیشتر اجتماعی را تشخیص داد. ولی ابراهیم رئیسی در بازگرداندن توافق هسته ای شکست خورد و اجرای قانون حجاب اجباری را به شیوه ای سختگیرانه در دستور کار قرار داد، تا آنجا که منجر به اعتراضات گسترده شد

پزشکیان در طول کارزار انتخاباتی خود هیچ وعده مشخصی نداد و درعین حال بر محدودیت هایی که ممکن است به عنوان رئیس جمهور با آن مواجه شود، تأکید نمود. او نشان داد که بدنبال برهم زدن نظم سیاسی نیست و می کوشد انتظارات اجتماعی را از خود تعدیل کند. باتوجه به اینکه در این انتخابات شاهد کمترین مشارکت رأی دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی بودیم (تنها 49.8% رأی دادند)، و پزشکیان تنها یک چهارم آرا را بدست آورد، او می داند که قدرت و اختیارات محدودی دارد و نمی تواند بر حمایت قاطبه مردم از خود تکیه کند

باتوجه به آنچه گفتیم، اینکه پزشکیان در سیاست خارجی چه دستاوردهایی خواهد داشت، بیشتر توسط عناصر خارج از کنترل او تعیین می شود تا قدرت و تمایل او برای تعامل با دشمنان ایران از جمله آمریکا. مهمترین عنصر خارج از کنترل، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است؛ بیشترین پیشرفت دیپلماتیک بین ایران و ایالات متحده از زمان انقلاب اسلامی –از جمله تلاش هایی که اواخر دهه 1990 برای تنش زدایی انجام شد و توافق هسته ای در سال 2015- در دوره دوم ریاست جمهوری یک رئیس جمهور دموکرات رخ داده است

برخلاف ابراهیم رئیسی که دولتش روابط با غرب را بی اهمیت تلقی می کرد، پزشکیان و تیمش گفته اند که قصد دارند ضمن روابط ویژه با روسیه و چین، به سمت گشایش مجدد رابطه با غرب قدم بردارند و در رابطه با غرب و شرق تعادل ایجاد کنند. ولی دیپلمات های باتجربه ای که احتمالا در دولت پزشکیان به قدرت بازخواهند گشت، از سیاست دولت بایدن در ماههای باقی مانده دولت روحانی در سال 2021 ابراز ناامیدی کرده اند. از نگاه انها بایدن فرصت داشت که در آن دوران آمریکا را به توافق هسته ای بازگرداند ولی این فرصت را از دست داد

با ریاست جمهوری ترامپ، چالش بزرگتری برای ایران ایجاد خواهد شد؛ باتوجه به گلایه های او از اینکه بایدن با سهل گیری در اجرای تحریم ها دست واشنگتن را در برابر ایران تضعیف کرده و این درحالی است که باید از موضع قدرت با ایران مذاکره کرد، می توان انتظار داشت که ترامپ به سیاست فشار حداکثری خود برگردد و به جای بازگرداندن ایران به میز مذاکره، باعث شود که این کشور در تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه و پیگیری برنامه هسته ای خود، تهاجمی ترعمل کند. سیاست فشار حداکثری ترامپ در دوران نخست ریاست جمهوری اش، ایران و ایالات متحده را چندین بار بین سالهای 2019 و 2020 تا مرز جنگ برد و این اتفاقی است که این بار نیز ممکن است رخ دهد

همچنین در دل مقامات ایران نسبت به ترامپ، به دلیل صدور دستور ترور سلیمانی در سال 2020 کینه و خصومت بسیاری وجود دارد و در سوی مقابل نیز ایالات متحده از توطئه ایران برای ترور مقامات ارشد آمریکا در انتقام از ترور سلیمانی، خبر می دهد

یکی دیگر از عواملی که می تواند توانایی پزشکیان را برای تعامل سازنده با غرب مختل کند، گسترش جنگ غزه است. در صورتی که بین اسرائیل و حزب الله لبنان جنگ رخ دهد، رفتار ایران با غرب می تواند خصمانه تر شود و با ادامه انتقال سلاح به روسیه، توسعه برنامه هسته ای و زندانی کردن دوتابعیتی ها و شهروندان خارجی، روابط ایران و غرب به نقطه ای غیرقابل بازگشت برسد.

از سوی دیگر اگر حوثی ها حملات فرامرزی به عربستان یا امارات را از سر بگیرند، ممکن است مسیر تنش زدایی در روابط ایران و همسایگان عربش در خلیج فارس معکوس شود

اما همینکه اصلاح طلبان در فرایند تصمیم گیری در ایران صدایی داشته باشند، یک اتفاق مثبت است. وضعیت نامعلوم ریاست جمهوری در واشنگتن و بی ثباتی و هرج و مرج در منطقه، به آمریکا و ایران فضای زیادی برای دستیابی به توافقی جدید در کوتاه مدت نمی دهد؛ ولی دو طرف باید تلاش کنند تا به برخی تفاهمات غیررسمی که در سال 2023 با هدف جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته ای ایران، جلوگیری از حمله به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه و محدود کردن کمک های ایران به روسیه در جنگ با اوکراین در ازای دسترسی ایران به دارایی های مسدود شده اش بدست آوردند، پایبند بمانند. این امر به بایدن کمک می کند تا تنش با ایران را در حد پایین نگه دارد و فضای اقتصادی را کمی برای پزشکیان بازکند

البته این راه حل، موقتی خواهد بود؛ امکان دستیابی به توافق هسته ای امروزه بسیار سخت تر از سال 2015 است و هر دو طرف مواضع سخت تری نسبت به قبل دارند. برنامه هسته ای ایران پیشرفت زیادی کرده، تحریم ها افزایش یافته و اعتماد کمی که آن زمان وجود داشت، اکنون از بین رفته است (به ویژه به این دلیل که دولت ترامپ از آخرین توافق بین دو کشور خارج شد)

غرب در مورد توانایی پزشکیان برای دستیابی به توافق مردد است و در سوی مقابل نیز ایران از اینکه آمریکا حاضر به مشارکت و تعامل با جمهوری اسلامی شود و کاهش مؤثر و پایدار تحریم ها را بپذیرد، شک دارد

باتوجه به ترس قابل درک ایران از خروج دوباره دولت ترامپ از توافق و ترس بایدن از اینکه مذاکره و توافق با ایران به چالشی برای او در کارزار انتخابات بدل شود، بعید است که بین دولت بایدن و پزشکیان تا پیش از ماه نوامبر تعاملی برای حل مسئله هسته ای و دیگر موارد اختلاف صورت گیرد. بنابراین این وظیفه بار دیگر بر دوش دولت های اروپایی قرار خواهد گرفت. اولین فرصت برای انجام گفتگوی جدی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک در ماه سپتامبر خواهد بود. ایجاد زمینه مذاکره توسط کشورهای اروپایی، می تواند به دولت دموکرات آمریکا (در صورت پیروزی در انتخابات) در آینده کمک کند.

منبع: فارین پالیسی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما