twitter share facebook share ۱۴۰۳ مرداد ۱۶ 522

اسماعیل خطیب وزیر اطلاعات سابق ایران، باید در حرف های خود تجدیدنظر کند. او اواخر ژوئیه از اینکه «برچیده شدن شبکه نفوذ موساد» در ایران بزرگترین دستاورد دوره سه ساله وی بوده است، به خود می بالید. شش روز بعد در قلب تهران، اسماعیل هنیه رهبر سیاسی حماس درحالی که تحت حفاظت سپاه پاسداران بود، توسط اسرائیل ترور شد. آنچه این ترور را قابل توجه می کند این است که جمهوری اسلامی، توانایی های اطلاعاتی و ضد جاسوسی سپاه را بسیار بیشتر و پیچیده تر از وزارت اطلاعات می داند. درواقع سازمان اطلاعات سپاه نه تنها قدرتمندترین و تأثیرگذارترین بخش داخلی سپاه، که قدرتمندترین بخش در تمام تشکیلات جمهوری اسلامی است.

به این ترتیب ترور هنیه در مهمانسرای سپاه در تهران، نه تنها یک شکست بزرگ اطلاعاتی بود، که آسیب پذیری شدید دستگاه اطلاعاتی سپاه و نفوذ احتمالی خارجی در بالاترین سطح را نشان داد.

این ترور ترس و شک بیمارگونه نظام نسبت به دشمن را افزایش خواهد داد و باعث خواهد شد که نظام تلاش بیشتری برای ریشه کن کردن نفوذ خارجی ها نموده و کنترل خود را بر سرویس های امنیتی مستحکم تر کند. به ویژه که باتوجه به سن آقای خامنه ای و نزدیک شدن دوران گذار و جانشینی، برقراری ثبات و امنیت اهمیتی دوچندان برای جمهوری اسلامی پیدا کرده است.

اما ترور هنیه نخستین شکست اطلاعاتی سپاه نبود؛ ماه آوریل محمدرضا زاهدی فرمانده نیروی قدس سپاه –که مسئول هماهنگی حملات حزب الله بود- در حمله ای هدفمند به ساختمان دیپلماتیک ایران در دمشق سوریه کشته شد. نوامبر 2020 محسن فخری زاده پدر برنامه هسته ای ایران –که او نیز تحت حفاظت سپاه قرار داشت- هدف حمله هدفمند دیگری قرار گرفت و جان خود را از دست داد.

اما تفاوت بزرگی که ترور هنیه با ترورهای قبلی داشت، این بود که این بار شکست اطلاعاتی سپاه در یکی از محوطه های متعلق به این سازمان در قلب تهران رخ داد. رهبران شبه نظامی همیشه ایران را یکی از معدود جاهای امن برای سفر، اقامت و فعالیت خود می دانند؛ برای نمونه دختر عماد مغنیه -رئیس عملیات حزب الله که سال 2008 در سوریه ترور شد- در خاطرات خود می نویسد که پدرش تنها در خاک ایران احساس امنیت می کرد. نمونه دیگر سیف العدل رهبر القاعده است که در حال حاضر در ایران اقامت دارد .حتی گزارش هایی منشتر شده است مبنی بر اینکه رهبران گروههای جرایم سازمان یافته اروپایی مانند کارتل ایرلندی کیناهان، در ایران پناه گرفته اند.

توانایی اسرائیل برای ترور هنیه در محوطه تحت حفاظت سپاه، آن هم در زمان تحلیف ریاست جمهوری که سازمان اطلاعات سپاه در حالت اماده باش قرار داشت، تصویر ایران را به عنوان پناهگاهی امن تغییر خواهد داد و احتمالا سبب پیچیده شدن روابط جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی اش خواهد شد.

ترور هنیه شکست بزرگی برای نظام بود زیرا درز اطلاعاتی که منجر به ترور زاهدی یا سردار سلیمانی شد را، می توان به جاسوسانی خارج از سپاه نسبت داد ولی مسئولیت ترور هنیه کاملا برعهده سپاه است. ترس سپاه از لطمه خوردن به وجهه اش را می توان در تکذیب سریع گزارش های رسانه های غربی مبنی بر قاچاق مواد منفجره به مهمانسرای سپاه دید. مقامات برای اینکه سپاه مورد اتهام قرار نگیرد، شلیک پرتابه از خارج از محوطه را عامل انفجار اتاق هنیه اعلام کردند. اما همه این توجیهات و طفره رفتن ها، مانع از دستگیری بیش از ده نفر از افراد مرتبط با مهمان خانه و اجرای پروتکل های امنیتی نشد.

پیشتر اشاره کردیم که ترور هنیه، نگرانی های پارانوئید رهبر و سپاه از نفوذ اسرائیل در بالاترین سطوح امنیتی سپاه را افزایش خواهد داد. در چند سال گذشته در پی شکست های پی در پی اطلاعاتی داخلی، رهبر کوشید با پاکسازی رده های ارشد سپاه، نفوذ خارجی را کاهش دهد. برای نمونه سال 2009 پس از اینکه جنبش سبز ثبات نظام را مورد تهدید قرار داد، آقای خامنه ای ساختار بسیج و دستگاه اطلاعاتی سپاه را بازسازی کرد.

ژوئن 2022 نیز حسین طائب –روحانی تندرو و از قدرتمندترین چهره های نظام- از ریاست سازمان اطلاعات سپاه برکنار شد و سرلشکر محمد کاظمی رئیس سابق سازمان ضد جاسوسی سپاه که وظیفه شناسایی جاسوسان را برعهده داشت، جانشین او شد. این اقدام رهبری به خوبی گویای نگرانی های عمیق وی در رابطه با نفوذ خارجی ها بود.

اما اگر هدف رهبر از جایگزینی کاظمی جبران شکست های اطلاعاتی پی در پی، جلوگیری از هدف گرفته شدن شخصیت های مهم نظام و سایت های هسته ای و خنثی شدن حملات سپاه علیه اسرائیل بود، ترور هنیه نشان داد که این اقدام فایده ای نداشته است.

حالا ادامه کار مجید خادمی که جانشین کاظمی به عنوان فرمانده سازمان ضد جاسوسی سپاه شده، باید مورد بررسی قرار بگیرد زیرا سازمان او وظیفه ریشه کن کردن جاسوس های درون سپاه را برعهده داشته و آشکارا در انجام این وظیفه شکست خورده است. یکی دیگر از سازمان هایی که در وظیفه خود کوتاهی کرده و باید مورد بررسی قرار گیرد، یگان حفاظت انصارالمهدی سپاه است که کار حفاظت از مقامات بلندپایه ایرانی و مهمانان خارجی را برعهده دارد. از آنجا که در سالهای اخیر تردیدهایی بابت نفوذ سازمان های اطلاعاتی خارجی در این یگان ایجاد شده، تغییرات و جابه جایی های مکرری در نیروی انسانی آن صورت گرفته است. به عنوان مثال سال 2019 علی نصیری فرمانده یگان به دلیل اینکه در مورد وفاداری اش سوء ظن هایی وجود داشت، برکنار شد. پس از چندی او در سازمان ضدجاسوسی به کار گمارده شد ولی طبق برخی از گزارش ها در نهایت دستگیر شد. جانشین او سرلشکر فتح الله جمیری در زمان ریاست خود شاهد ترور فخری زاده و هنیه بوده و به احتمال زیاد افسران یگان حفاظت انصارالمهدی کار حفاظت از هر دو نفر را برعهده داشته اند.

اکنون که این آسیب پذیری ها آشکار شده، سپاه برای حفظ وجهه و جبران شکست های خود مصمم تر خواهد بود و گزینه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت متعددی برای جبران این ضعف ها خواهد داشت.

در تهران رهبر درصدد پاکسازی بیشتر دستگاه امنیتی-اطلاعاتی نظام برمی آید. نفوذ خارجی که زمینه ساز چنین ترور مهمی بوده، در پس زمینه تعیین جانشین و تدارک دوران گذار صورت گرفته است. در پنج سال گذشته آقای خامنه ای بیشتر انرژی خود را صرف تضمین انتقال آرام و مسالمت آمیز رهبری کرده است. فوت او به طور اجتناب ناپذیری نظام را با دوره ای از بی ثباتی مواجه خواهد ساخت. رهبر می خواهد اطمینان حاصل کند که قبل از فوتش، سپاه بر اوضاع امنیتی اشراف کامل دارد.

مرگ ناگهانی ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران که یکی از دو نامزد پیشتاز جانشینی رهبری بود، ضربه بزرگی به برنامه های اقای خامنه ای برای انتقال قدرت زد. در زمانی که دستگاه امنیتی-اطلاعاتی نظام به وضوح به خطر افتاده، تضمین امنیت نامزد دیگر رهبری –مجتبی خامنه ای- اولویت اصلی علی خامنه ای خواهد بود. در چنین شرایطی اگر یک ترور مهم دیگر رخ دهد، برنامه های آقای خامنه ای برای جانشینی به طور کامل ازهم خواهد پاشید و خطر بزرگی برای بقای نظام ایجاد خواهد شد. با این تفاصیل پس از ترور هنیه قطعا شاهد موج دیگری از پاکسازی های داخلی خواهیم بود.

یکی دیگر از گزینه ها، واکنش نظام به اسرائیل است که می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. بسیاری از مفسران جهانی پاسخ ایران به اسرائیل را همچون گذشته یک حمله متعارف (مشابه به حمله ماه آوریل) می دانند؛ غافل از اینکه شکل ترور هنیه، نگرانی عمیقی را در رهبری و سپاه ایران ایجاد کرده و ممکن است آنها را بر آن دارد تا به قصد ریشه کن کردن نفوذ خارجی و وارد کردن آسیب کافی به اسرائیل برای جلوگیری از انجام عملیات در خاک ایران، واکنش سخت و شدیدی نشان دهند.

در عین حال نباید کارزار جهانی ترور اسرائیلی ها و یهودیان را منتفی دانست. پس از خنثی شدن توطئه های مختلف سپاه برای کشتن اسرائیلی ها در سال های اخیر، فرماندهان سپاه انگیزه بیشتری برای جبران این شکست ها خواهند داشت. محاسبه سپاه ممکن است اینگونه باشد که حالا که به دلیل برتری نظامی اسرائیل به ویژه در دفاع هوایی نمی تواند بازدارندگی ایجاد کند، می تواند یک کارزار وحشت علیه اسرائیلی های غیرنظامی و یهودیان خارج از کشور براه بیندازد و از این طریق اسرائیل را تحت فشار قرار دهد تا زین پس از حمله به ایران خودداری نماید.

گزینه دیگر تشدید فعالیت های هسته ای ایران است. افزایش غنی سازی 90 درصدی –حتی اگر فقط به صورت نمادین باشد- می تواند این پیام را به جهان بفرستد که اسرائیل با ترور هنیه از خط قرمز عبور کرده است .باتوجه به اینکه جامعه بین الملل در این سالها در قبال برنامه هسته ای ایران واکنش جدی و شدیدی نداشته، نظام می تواند به این نتیجه برسد که این بار نیز تشدید فعالیت هسته ای اش واکنش چندانی را برانگیخته نخواهد کرد.

اما نگرانی اصلی تهران از بابت شکست اطلاعاتی و امنیتی خود است؛ این شکست می تواند پیامدهای بلندمدت قابل توجهی برای ارتش و سرویس های امنیتی ایران داشته باشد و ترس و شک بیمارگونه از نفوذ دشمن و پاکسازی ها تا مدتها ادامه پیدا کند.

منبع: فارین پالیسی

مترجم: فاطمه رادمهر 

نظر شما