twitter share facebook share ۱۴۰۳ اسفند ۲۹ 241
آمریکا نه می تواند دولت حوثی ها را سرنگون کند و نه برای فردای بعد از جنگ در یمن طرحی دارد

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در اغاز حمله به یمن گفت: «جهنم بر سر شما خواهد بارید، چیزی که تابه حال ندیده اید». جهنم اصطلاحی است که در فرهنگ لغت نظامی ایالات متحده وجود دارد و پیشتر نیز استفاده شده است. ترامپ در کارزار انتخاباتی خود، قول داد دروازه های جهنم را علیه حماس باز کند؛ روز دوشنبه نیز ایران را به فهرست نامزدهای ورود به جهنم اضافه نمود و گفت هر حمله ای که حوثی ها انجام می دهند، به نیابت از ایران تلقی می شود

تاکنون حمله آمریکا به یمن بزرگترین رویداد دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ بوده و هنوز مشخص نیست که میزان آسیب و ضرباتی که به حوثی ها وارد آمده است، با تعریف جهنم مطابقت دارد یا خیر

اما تهدید به ادامه حملات برای روزها و هفته های آینده، نشان از تغییر استراتژی آمریکا دارد. برخلاف دولت بایدن که بر «کاهش توانمندی و بازدارندگی» تأکید داشت و عملا هم از حملات حوثی ها جلوگیری نکرد، هدف دولت ترامپ عملیات نظامی گسترده تر است که نه تنها به تهدید حوثی ها برای خطوط کشتی رانی دریای سرخ پایان دهد، که حکومت آنها را در یمن ساقط کند و پیامی تهدیدآمیز برای ایران باشد

اما پیامی که ترامپ برای ایران دارد چیست؟ آیا می خواهد این کشور را وادار به حضور در پای میز مذاکره کند؟ آیا قصد ایجاد ائتلاف نظامی منطقه ای برای مبارزه با آن را دارد؟ پیشتر بایدن تلاش کرد تا ائتلاف نظامی عربی بسازد ولی موفق نشد و مصر، عربستان و امارات حاضر نشدند به این ائتلاف بپیوندند

در مورد ترامپ نیز از آنجا که او در زمان حمله حوثی ها به تأسیسات نفتی عربستان در سال 2019 به کمک آن کشور نرفت، حالا هم بعید است که بتواند بن سلمان را برای پیوستن به جنگی جدید متقاعد کند

ریاض و ابوظبی پیوسته با اقدام نظامی علیه حوثی ها مخالفت کرده اند زیرا می ترسند که هدف اقدام انتقامی این گروه قرار گیرند. هفته جاری پس از حمله آمریکا به حوثی ها، عربستان تلاش کرد تا شراکت یا کمک خود را در این حمله رد کند

اولین واکنش عبدالملک حوثی رهبر حوثی ها به این حملات، همانگونه بود که انتظار می رفت. وی در سخنانی که از یک مکان مخفی پخش شد، گفت: «ما پاسخ این حملات را، با شلیک موشک به کشتی های دشمن می دهیم؛ از قصد خود برای حمایت از مردم فلسطین کوتاه نمی آییم و به مقابله با تجاوزات امریکا و اسرائیل ادامه می دهیم»

اما علیرغم این پیام های آتشین، واقعیت این است که از زمان ترور حسن نصرالله و سقوط اسد ،حوثی ها که آخرین حلقه در شبکه گروه های نیابتی ایران هستند، درگیر مسائل داخلی و بقای خود شده اند. گزارش های رسانه های وابسته به دولت رسمی یمن حکایت از سردرگمی و اضطراب در صفوف رهبران حوثی دارد. ترس از اینکه مبادا مانند لبنان به دام تله های انفجاری بیفتند، باعث شده است که اقامتگاه های خود را ترک کرده و مخفی شوند

در نتیجه این امر رهبری حوثی در پست های فرماندهی دچار مشکل شده است. مقامات ارشد، دیگر در جلسات و رویدادهای عمومی ظاهر نمی شوند و واحد امنیت داخلی، عملیات خود را علیه افراد مظنون به همکاری با دشمن گسترش داده است

علاوه بر ترس جانی، سه ماه است که مناقشه سیاسی بزرگی در رأس مقامات حوثی در گرفته است. درحالی که برخی از رهبران ایدئولوژیک تر، از ادامه حملات در دریای سرخ حمایت می کنند، برخی دیگر معتقدند با توجه به تحولات خاورمیانه و کاهش قدرت و نفوذ ایران و برای حفظ حاکمیت دولت و جلوگیری از فروپاشی آن، بهتر است در یک حرکت دیپلماتیک رو به جلو، با دولت یمن مذاکره کرد و به جنگ داخلی پایان داد

در خبری شگفت انگیز در هفته جاری، شیخ امین عاطف یکی از مقامات ارشد حوثی و رهبر قبیله حشد، اعلام کرد که حوثی ها برای توافق صلح با دولت یمن آماده اند و در این راستا حاضر هستند که امتیازاتی بدهند

گرچه عاطف شخصیتی بحث برانگیز است و چندان نمی توان روی حرف های او حساب باز کرد –چنانکه به رهبر حوثی ها پیشنهاد کرده بود حملات به اسرائیل را متوقف کند و به جای ان به عربستان ضربه بزند- ولی چنین اظهاراتی که مخالف خط رسمی رهبری حوثی است، می تواند نشان دهنده درگیری و شکاف داخلی و از دست دادن کنترل اوضاع باشد. برای مثال یحیی حوثی وزیر آموزش و برادر نانتی عبدالملک رهبر حوثی ها، از واگذاری پست خود به وزیر جدید خودداری کرده است. در جلسات کابینه تنها 8 وزیر از 22 وزیر شرکت می کنند و هر بار درخواست برکناری مهدی المشط رئیس شورای عالی سیاسی و فرمانده نیروهای مسلح مطرح می شود. همچنین در یکی دو روز گذشته گزارش هایی مبنی بر کشته شدن مشط در بمباران آمریکایی ها منتشر شده که رسما تأیید نشده است

روابط درون خانوادگی رهبری حوثی ها نیز چندان خوب نیست. پس از کشته شدن نصرالله سؤالاتی درمورد جانشینی عبدالملک –در صورت کشته شدن او- مطرح شده است. عبدالملک خود را به رهبر معنوی حوثی ها تبدیل کرده است و حوثی ها به شدت به شخصیت کاریزماتیک او وابسته هستند؛ این مشابه نقشی است که آقای خامنه ای در ایران ایفا می کند

برادر کوچکتر عبدالملک «عبدالخالق حوثی» که فرماندهی بزرگترین گروه شبه نظامی در نیروهای حوثی را برعهده دارد، سپتامبر 2024 به عنوان معاون عبدالملک منصوب شد و همین انتصاب او را به عنوان وارث احتمالی رهبری حوثی ها مطرح کرده است

حمله به انبارها و پایانه های نفتی حدیده، بمباران نیروگاه ها و اختلال در تأمین برق در صنعا، نه تنها باعث ایراد خسارات مالی شدیدی شده، که باعث تشدید نارضایتی و اعتراضات عمومی و فشار بر دولت حوثی ها گشته است. حوثی ها نیز در پاسخ، رو به سرکوب شدیدتر و برخوردهای امنیتی بیشتر آورده اند و هرگونه اعتراض یا نارضایتی را به عنوان خرابکاری و همکاری با دشمن قلمداد می کنند

در مواجهه با این وضعیت، جنگی که رهبران حوثی در دریای سرخ تحت عنوان «حمایت از غزه» براه انداخته اند، در واقع ابزاری برای حفظ قدرت آنها در یمن است. این جنگ به آنها اجازه می دهد تا سربازگیری اجباری انجام دهند، کمک های ایران را دریافت کنند و با معرفی جنگ به عنوان مبارزه ملی، وفاداری مردم یمن به رهبران خود را افزایش دهند

دولت حوثی ها با کنترل شدید مردم و تکیه بر قدرت نظامی، توانسته است در شرایط بسیار سخت دوام بیاورد و در جنگ هفت ساله با نیروهای قدرتمند و مجهز عربستان و امارات، مقاومت کند. بنابراین حملات هوایی گسترده آمریکا بعید است که آنها را سرنگون کند.

احتمال پیوستن ارتش رسمی یمن به جنگ زمینی با حوثی ها –در تکمیل حملات هوایی آمریکا- واقع بینانه نیست. ارتش رسمی یمن ارتشی کوچک است که در مقابل ارتش 350000 تا 500000 نفری حوثی ها عددی به شمار نمی رود. ضمن اینکه ارتش حوثی ها از همکاری نظامی و اطلاعاتی با روسیه برخوردار است و در ازای این کمک ها، صدها جنگجوی یمنی را برای شرکت در جنگ اوکراین در اختیار روسیه قرار داده است

ارتش رسمی یمن نه تنها کمتر از حوثی ها آموزش دیده و مجهز است، که ارتشی است مبتنی بر وفاداری سیاسی و قبیله ای؛ همچنین برخی از آنها توسط امارات و برخی دیگر توسط عربستان تأمین مالی می شوند. عربستان و امارات جاه طلبی های سیاسی متفاوتی دارند؛ درحالی که ریاض بدنبال ایجاد کشوری متحد تحت یک دولت است که حوثی ها را نیز در بربگیرد، امارات تقسیم یمن به شمالی و جنوبی را راه حلی می داند که می تواند مشکلات سیاسی این کشور را برطرف و منافع ابوظبی را تأمین کند. بنابراین این انتظار که ارتش یمن بتواند پیشروی کند، حوثی ها را شکست دهد و کشوری جدید ایجاد کند، بیهوده است و صرفا به جنگی داخلی منجر می شود

یکی دیگر از مشکلات آمریکا ارائه طرحی برای فردای بعد از جنگ در یمن –مشابه با غزه- است؛ اما چنین طرحی وجود ندارد و این عدم آمادگی می تواند به آشفتگی بیشتر اوضاع در یمن بینجامد

منبع: هاآرتص 


نظر شما