دولت عراق مدتهاست که در حال حفظ توازن میان روابط سیاسی خود با همسایه شرقیاش، ایران و متحدان ایرانیاش در داخل عراق از یک سو، و حفظ همکاری امنیتی با ایالات متحده از سوی دیگر بوده است. بنابراین، جای تعجب نداشت که دولت عراق بهسرعت از توافق آتشبس میان اسرائیل و ایران که در ۲۳ ژوئن به ابتکار رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، اعلام شد، استقبال کرد. وزارت خارجه عراق این توافق را «گامی مثبت در جهت کاهش تنش و تقویت ثبات» خواند. هرچند این بیانیه مستقیماً به ثبات و تنشزدایی در سطح منطقه اشاره داشت، اما میتوان آن را به معنای تلاش دولت بغداد برای مهار شبهنظامیان طرفدار ایران و کنترل پیامدهای اقتصادی ناشی از جنگ ایران و اسرائیل و نیز اختلافات دائمی با دولت اقلیم کردستان در اربیل نیز دانست.
در واکنش به حملهٔ اولیهٔ اسرائیل به ایران در ۱۲ و ۱۳ ژوئن، دولت عراق سریعاً این اقدام را محکوم کرده و آن را «نقض آشکار حقوق بینالملل و اقدامی تجاوزکارانه» خواند. این موضعگیری بلافاصله پس از دیدار فوری نخستوزیر محمد شیاع السودانی با کاردار سفارت آمریکا و ژنرال آمریکایی فرمانده نیروهای ائتلاف بینالمللی در عراق اعلام شد. طیف گستردهای از سیاستمداران عراقی و چهرههای مذهبی شیعه نیز شدیداً این حمله را محکوم کردند. از جمله مهمترین آنها، بیانیه سریع دفتر آیتالله علی سیستانی بود که این اقدام اسرائیل را جنایت خواند و از جامعه جهانی خواست که برای توقف حملات اسرائیل علیه ایران وارد عمل شود. حتی رئیس اقلیم کردستان نیز حملات را تهدیدی برای ثبات منطقه دانست و از جامعه جهانی خواست برای توقف درگیریها اقدام کند. سیطره جریانهای اسلامگرای شیعه بر دولت فدرال عراق و نفوذ ایران بر رهبران سیاسی این کشور، ایجاب میکرد که بغداد موضعی قاطع در برابر حملات اسرائیل اتخاذ کند، اما ضعف ارتش عراق باعث میشود که اقدامات دولت عملاً به محکومیتهای لفظی محدود گردد.
با وجود لحن تند این محکومیتها، هم دولت مرکزی در بغداد و هم مقامات اقلیم کردستان تأکید کردند که نمیخواهند عراق به این جنگ کشیده شود. هر دو طرف خواستار کاهش تنش شدند و هشدار دادند که نباید از خاک یا حریم هوایی عراق برای اجرای عملیات نظامی استفاده شود. مقامات کردستان عراق بهطور خاص نگران حملات احتمالی ایران به نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه هوایی حریر، در ۲۰ مایلی شمال شرقی اربیل بودند و برای محافظت بیشتر، نیروهای پیشمرگه را در آن منطقه مستقر کردند.
در این میان، نقض مکرر حریم هوایی عراق توسط دو طرف جنگ، برای دولت بغداد موضوعی بسیار حساس بود. اگرچه بیشترین انتقادها متوجه اسرائیل بود، اما این نگرانی فراگیر بود. نخستوزیر، نمایندگان مجلس، مقامات شبهنظامی و فعالان جامعه مدنی، همگی از پروازهای اسرائیلی بر فراز عراق شدیداً انتقاد کردند. وزارت خارجه عراق در ۱۳ ژوئن شکایتی رسمی و فوری علیه اسرائیل به شورای امنیت سازمان ملل ارائه داد. السودانی نیز این موضوع را در دیدارهایش با دیپلماتهای آمریکایی و بریتانیایی مطرح کرد. در ۱۴ ژوئن، سخنگوی نیروهای مسلح عراق اعلام کرد که بر اساس توافق چارچوب راهبردی میان واشنگتن و بغداد، آمریکا موظف است جلوی نقض حریم هوایی عراق توسط اسرائیل را بگیرد. به گزارش شفقنیوز، حسین بحرالعلوم، معاون وزیر خارجه عراق، که چهرهای ضدآمریکایی محسوب نمیشود، در ۲۱ ژوئن به دیپلمات ارشد آمریکایی در بغداد گفت که این پروازها نهتنها حاکمیت عراق را نقض میکند، بلکه امنیت پروازهای غیرنظامی را نیز به خطر میاندازد. او بهویژه از پرواز اسرائیلیها بر فراز شهرهای جنوبی عراق ابراز نارضایتی کرد و نسبت به تأثیر آنها بر فرودگاه بینالمللی بصره هشدار داد؛ تنها فرودگاهی که وزارت حملونقل عراق در جریان جنگ تعطیل نکرده بود.
این موضع عراق احتمالاً تنها از داخل کشور نشئت نمیگرفت؛ ایرانیها نیز از بغداد خواسته بودند که مانع عبور هواپیماهای اسرائیلی از آسمان عراق برای حمله به ایران شود. رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، در ۱۶ ژوئن این موضوع را علناً مطرح کرد. اما قابل توجه است که هیچ انتقادی از سوی مقامات عراقی نسبت به نقض مکرر حریم هوایی عراق توسط ایران، در جریان حملات تلافیجویانهاش، مطرح نشد. دلیل این سکوت واضح است: بغداد نگران است که حملات اسرائیل (یا آمریکا) که از مسیر عراق انجام میشود، باعث پاسخ ایران از همان مسیر شود و کشور را بهطور ناخواسته به صحنه درگیری تبدیل کند.
با درک آسیبپذیری جدی امنیتی، بغداد اعلام کرد که سامانههای پدافند هوایی ساخت کره جنوبی را خریداری کرده، اما طبق گفته وزیر دفاع عراق در ۱۹ ژوئن، این تجهیزات تا چند ماه دیگر تحویل داده نمیشوند. تا آن زمان، دولت عراق در حال بررسی چگونگی استفاده از توافق چارچوب راهبردی با آمریکا برای تحت فشار گذاشتن واشنگتن بهمنظور توقف استفاده اسرائیل از حریم هوایی عراق است.
با وجود اختلافات و تنشها بر سر حملات اسرائیل، نه بغداد و نه اربیل نمیخواهند روابطشان با آمریکا تحت تأثیر این بحران قرار بگیرد. دولت عراق بهطور پنهانی اما قاطع، از شبهنظامیان طرفدار ایران خواسته که به سمت اسرائیل موشک شلیک نکنند. به گزارش روزنامه معتبر «المَدى» در ۲۲ ژوئن، نیروهای امنیتی عراق به معترضان اجازه ندادند که به سفارت آمریکا در بغداد نزدیک شوند. دولت عراق که از خروج اولیه کارکنان غیرضروری سفارت آمریکا نگران شده بود، پیامی هشدارآمیز به گروههای شبهنظامی ارسال کرد و آنها را از هدف قرار دادن آمریکاییها برحذر داشت. جالب آنکه، هرچند السودانی در ۲۳ ژوئن با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، درباره بحران صحبت کرد، اما از گفتوگو با مقامات بلندپایهٔ آمریکایی خبری نبود و تماسها محدود به سطح کارمندان سفارت باقی ماند. بغداد همچنان خواهان حمایت امنیتی آمریکا است، بهویژه با توجه به تحولات سوریه و احتمال بازگشت افراطگرایان سنی. اسلامگرایان شیعه، که ستون فقرات دولت السودانی را تشکیل میدهند، نیز مایلاند روابط امنیتی با واشنگتن را حفظ کنند؛ اما در عین حال، میخواهند مانع آن شوند که آمریکا با اقدام نظامی، شبهنظامیان مورد حمایت ایران را سرکوب کند.
شایان توجه است که این گروههای شبهنظامی نیز به خواسته سیاستمداران اسلامگرای شیعه گوش دادهاند. با وجود تهدیدهای قبلی مبنی بر پاسخ به حمله آمریکا یا اسرائیل به ایران، این گروهها که خود را «مقاومت عراق» مینامند، واکنش خود را به محکومیت لفظی حملات اسرائیل محدود کردند و حتی مستقیماً حمله آمریکا در ۲۱ ژوئن را هم محکوم ننمودند. به گزارش «المَدى» در ۲۴ ژوئن، فرید الجزائری از دفتر سیاسی گروه مهم عصائب اهلالحق، در یک مصاحبه تلویزیونی گفت که «این یک جنگ تکنولوژیک است» و تاکنون ایران نیازی به حمایت نظامی از سوی مقاومت عراق نداشته است. مهدی الکعبی از گروه مهم نُجَباء، با صداقت بیشتر، در برنامهای تلویزیونی گفت که مداخله در این جنگ «نیازمند محاسبات دقیق است، نه احساسات.» او افزود که دفاع از ایران یک «وظیفه مشروع» است، اما همزمان منافع عراق نیز در خطر است و اینکه تصمیم نهایی درباره هدف قرار دادن آمریکاییها در عراق، اردن و خلیج فارس را ایران خواهد گرفت. او همچنین به بحثهایی درون آمریکا اشاره کرد و گفت که برخی در کنگره نگراناند که حدود ۴۰ هزار آمریکایی در خاورمیانه، به گروگان موشکهای ایران تبدیل شوند. احسان شمری، استاد روابط بینالملل و تحلیلگر دانشگاه بغداد، به «المَدى» گفت که گروههای شبهنظامی میدانند حمله به آمریکاییها اقدامی انتحاری است و باعث حملات گسترده آمریکا به سراسر ایران خواهد شد. به گفته او، تنها در صورتی این گروهها وارد عمل میشوند که ضربات بعدی، بقای رژیم ایران را تهدید کند یا خود آنها مستقیماً هدف قرار گیرند. تاکنون هیچ نشانهای وجود ندارد که ایران از آنها خواسته باشد به آمریکا یا اسرائیل حمله کنند.
از منظر اقتصادی نیز، یکی از دلایل اصلی تمایل بغداد و اربیل به کاهش بحران، نفت است. صادرات نفت تقریباً تمام درآمد ارزی عراق و بیش از ۸۰ درصد بودجه دولت را تشکیل میدهد. اگر ایران برای مدت طولانی مانع عبور تانکرها از تنگه هرمز شود، اقتصاد عراق مستقیماً لطمه خواهد دید. پس از آغاز حملات اسرائیل به ایران، شرکتهای بزرگ انرژی مانند بیپی، انی و توتال، بیشتر کارکنان خارجی خود را از میادین نفتی جنوب عراق تخلیه کردند. شرکت دولتی نفت بصره در ۲۳ ژوئن اعلام کرد که سطح تولید نفت تغییری نکرده و بسیاری از کارمندان خارجی از راه دور با کارکنان عراقی همکاری میکنند. شرکتهای چینی و روسی نیز در این منطقه فعالیت دارند، اما تأثیر جنگ بر نیروهای آنها مشخص نیست. از سوی دیگر، بسته شدن بیشتر حریم هوایی عراق بین ۱۳ تا ۲۶ ژوئن، باعث سردرگمی مسافران داخلی و خارجی شد و دولت عراق را از درآمدهای حاصل از پروازهای عبوری محروم کرد. بنابراین، دولت عراق از منظر اقتصادی نیز انگیزهٔ قوی برای حمایت از آتشبس و کاهش تنش دارد.
این بحران در حالی اتفاق افتاد که دولت مرکزی در بغداد و دولت اقلیم کردستان با مشکلات داخلی دیگری نیز دستوپنجه نرم میکردند. اختلاف دیرینه بر سر صادرات نفت و تقسیم درآمدها، در ماه فوریه دوباره به بنبست رسید؛ این بار بهخاطر تصمیم بغداد برای قطع بودجه پرداخت حقوق کارکنان دولت اقلیم. در حالت عادی، این مسئله باید به دیوان عالی فدرال ارجاع میشد، اما این نهاد بهدلیل استعفای ۹ قاضیاش که از مداخلات سیاسی شکایت داشتند، دچار بحران شده است. این دیوان باید نتایج انتخابات پارلمانی آبانماه را نیز تأیید کند؛ انتخاباتی که قرار است دولت آینده عراق را مشخص کند. در نتیجه، رهبران عراق درگیر بحرانهای داخلی خود خواهند بود، در حالی که تحولات بین ایران و اسرائیل را با دقت زیر نظر دارند.
در غیاب توافقی میان اسرائیل، آمریکا و ایران بر سر برنامه هستهای ایران، احتمال ادامه جنگ بالاست و لحن تند عراق نسبت به اسرائیل همچنان ادامه خواهد یافت. دولت عراق در اظهارات رسمی خود همواره از اصطلاحاتی مانند «رژیم صهیونیستی» و «تجاوز صهیونیستی» استفاده میکند. السودانی در مصاحبهای با شبکه اسکای نیوز در ۱۵ مه تأکید کرد که عراق روابطش را با اسرائیل عادی نخواهد کرد. قانونی که در سال ۲۰۲۲ به تصویب رسید، تماس میان شهروندان عراقی با اسرائیلیها را ممنوع میسازد و برخی سیاستمداران عراقی دولت را متهم کردهاند که نسبت به صادرات نفت از اقلیم کردستان به اسرائیل از طریق ترکیه چشمپوشی کرده است. بنابراین، حتی اگر آتشبس کنونی میان ایران و اسرائیل پایدار بماند، بعید است که عراق در آینده نزدیک به سایر کشورهای عربی در مسیر عادیسازی روابط با اسرائیل بپیوندد.
چرا شبهنظامیان عراقی، در بحبوحهی بحران ایران سکوت کردند؟
هنگامی که نیروهای آمریکایی طی آخر هفته سه تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار دادند، نگرانیهایی در میان مردم عراق پدید آمد؛ جایی که گروههای شبهنظامی طرفدار ایران نفوذ زیادی دارند و اکثریت مردم، همچون ایران، شیعه هستند.
احتمال واکنش تلافیجویانه علیه آمریکا در خاک عراق، برای مدتی کوتاه مطرح بود. در هیچ نقطهی دیگری از جهان، منافع متعارض ایران و آمریکا تا این اندازه در تماس نزدیک قرار ندارد. چند هزار سرباز آمریکایی در پایگاههایی در سراسر عراق مستقرند و ایران نیز از مجموعهای از نیروهای سیاسی و مسلح که در میدان عراق صاحب نفوذند، حمایت میکند.
اما این گروههای شبهنظامی در عراق به طرز چشمگیری سکوت اختیار کردند.
این گروهها که محصول سالها کشمکش بین ایران و آمریکا برای کسب نفوذ در عراق هستند، اکنون محتاطتر شدهاند و دیگر تمایل کمتری برای درگیر شدن در جنگهای خارجی دارند. آنها همچنین نسبت به گذشته، استقلال بیشتری از حامیان خارجی خود پیدا کردهاند. این گروههای وابسته به ایران، اکنون بازیگران کلیدی در دولت عراق شدهاند؛ میلیاردها دلار از بودجهی کشور دریافت میکنند، شبکههای اقتصادی گسترده دارند و بیش از هر زمان دیگر، در ساختار قدرت عراق سهیم هستند. تحلیلگران خاورمیانه میگویند که اگر این گروهها به هدف حمله تبدیل شوند، چیزهای زیادی را از دست خواهند داد.
«این گروهها بهگونهای با ساختار دولت عراق درهمتنیده شدهاند؛ چه از نظر فعالیتهای اقتصادی و چه از نظر سیاسی. چرا باید از این وضعیت دست بکشند؟» این را «لاهیب هیگل»، تحلیلگر ارشد عراق در گروه بینالمللی بحران، میگوید. به گفتهی او، ممکن است تنشها به جایی برسد که این گروهها به خشونت متوسل شوند، «اما تا جایی که ممکن باشد، ساکت خواهند ماند.»
شبهنظامیان عراق مدتهاست که بخشی از شبکهی گستردهی ایران در منطقه هستند؛ شبکهای متشکل از گروههای متحد و نیابتی، از جمله حماس، حزبالله لبنان و حوثیهای یمن. این شبکهی قدرتمند توسط ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، بنا شد؛ همان کسی که در ژانویه ۲۰۲۰ توسط آمریکا در بغداد ترور شد.
برخلاف حزبالله و حوثیها، شبهنظامیان عراق پیشتر هزینههای درگیری مستقیم با آمریکا را تجربه کردهاند. ابومهدی المهندس، رهبر ارشد یکی از مهمترین گروههای شبهنظامی عراق، در همان حملهی پهپادی که سلیمانی کشته شد، جان باخت. در پی آن، بسیاری از رهبران دیگر به مخفیگاه رفتند، در حالی که ایران و آمریکا در خاک عراق با موشکهای بالستیک و حملات هوایی با یکدیگر درگیر شدند.
در سالهای پس از آن، شبهنظامیان عراقی از ساختارهای سلسلهمراتبی وابسته به ایران، به گروههایی با استقلال بیشتر تبدیل شدند.
به گفته «سجاد جیاد»، عضو اندیشکدهی آمریکایی Century International « ترور سلیمانی و المهندس، یکی از اهرمهای کلیدی نفوذ ایران بر بسیاری از این گروهها را از بین برد. نبودن چنین چهرهای که نقشی همچون پدرخوانده داشت، باعث شد این گروهها راه خودشان را پیدا کنند.»
ساختار رسمی گروههای شبهنظامی عراق، تحت عنوان «نیروهای بسیج مردمی» (حشد الشعبی)، به سال ۲۰۱۴ بازمیگردد؛ زمانی که دهها هزار مرد از جنوب عمدتاً شیعهنشین عراق، به دعوت نخستوزیر وقت و آیتالله علی سیستانی، مرجع شیعه، برای مقابله با داعش سلاح به دست گرفتند.
امروزه این گروهها در تار و پود نهادهای حکومتی عراق جا خوش کردهاند و به قدرتهای اقتصادی و بازوهای امنیتی نظام سیاسی تبدیل شدهاند. تحلیلگران و مقامات عراقی میگویند که دلیل بیطرفی نسبی عراق در نزاع میان ایران از یکسو و آمریکا و اسرائیل از سوی دیگر، همین منافع است.
پس از آنکه بمبافکنهای آمریکایی از حریم هوایی عراق عبور کرده و تأسیسات هستهای ایران را هدف گرفتند، گروه «کتائب حزبالله» – که سابقهی حمله به نیروهای آمریکایی را دارد – فقط بیانیهای ملایم صادر کرد. در این بیانیه، تنها به ناتوانی عراق در کنترل آسمان خود اشاره شده و این وضعیت را عامل آسیبپذیری کشور دانسته بود.
این گروه نوشت: «نیروهای آمریکایی با باز گذاشتن آسمان عراق، مسیر این حمله را هموار کردند. اگر واقعاً نمیخواهیم عراق میدان جنگ شود، پس باید نقش نیروهای خارجی حاضر در خاک عراق و کنترلکنندهی آسمان آن را مهار کنیم.»
فردای آن روز، ارتش عراق اعلام کرد که تعدادی پهپاد کوچک، شش پایگاه ارتش را هدف قرار دادهاند، اما تنها به دو پایگاه اصابت کردهاند و فقط سامانههای راداری در پایگاه تاجی و پایگاه امام علی در استان ذیقار آسیب دیدهاند. هیچ نیروی آمریکایی در این دو پایگاه حضور نداشته و ارتش عراق نیز در بیانیهای اعلام کرد که نخستوزیر محمد شیاع السودانی دستور تحقیق در این باره را داده است، بیآنکه گروه خاصی را مسئول بداند.
واکنش محتاطانهی این شبهنظامیان، بازتابدهندهی تمایل آنان برای دوری از سرنوشتی است که حزبالله در لبنان تجربه کرد. هیگل میگوید: «آنها نمیخواهند به همان سرنوشت دچار شوند. هرچند از ایران حمایت لفظی میکنند، اما شکافها از مدتی پیش، از زمان کشته شدن سلیمانی، آغاز شدهاند؛ و این روند پس از حملات هفتم اکتبر (به اسرائیل) شتاب گرفته است.»
اگر جایگاه این گروهها آسیب ببیند، ممکن است بودجهی هنگفتی که در بودجهی عراق برای آنها در نظر گرفته شده – حدود ۳.۵ میلیارد دلار طبق اعلام وزارت دارایی – به خطر بیفتد. این بودجه صرف پرداخت حقوق نیروهای شبهنظامی و سایر حمایتها از آنها میشود.
ایران نیز از سکوت عراق سود میبرد. یک مقام ارشد عراقی، که مانند برخی دیگر از منابع این گزارش به دلیل حساسیت موضوع نخواست نامش فاش شود، گفت: «عراق خارج از این بحران باقی مانده، عمدتاً به این دلیل که ایران نمیخواهد پای آن به جنگ باز شود. آنها میدانند که ثبات عراق برای امنیت ملی و همچنین وضعیت اقتصادیشان بسیار مهم است.»
در حالی که دولتهای غربی تلاش کردهاند ایران را با تحریمها منزوی کنند، عراق به نوعی روزنه اقتصادی برای ایران تبدیل شده است. عراق نه تنها شریک تجاری بزرگی برای ایران است، بلکه تهران از صرافیهای ارزی عراق برای جابهجایی پول و از بنادر آن برای تغییر بستهبندی و فروش نفتهای تحریمی استفاده کرده است؛ طبق گزارش اندیشکدهی چتمهاوس، این راهکارها دسترسی ارزشمندی به اقتصاد بینالمللی برای ایران فراهم کردهاند.
عراق همچنین به پناهگاه امنی برای سایر گروههای طرفدار ایران که تحت فشار قرار گرفتهاند، تبدیل شده است. پس از ترور یکی از رهبران حزبالله – حسن نصرالله – در سپتامبر، دهها چهرهی اقتصادی ارشد حزبالله به عراق سفر کردند؛ جایی که این گروه سرمایهگذاریهای کلانی انجام داده است.
جیاد، میگوید گروههای مسلح طرفدار ایران احتمالاً فعلاً در حاشیه خواهند ماند. او میافزاید: «ممکن است ایران این گزینه را برای آینده نگه دارد. به نظر میرسد آنها نمیخواهند همهی کارتهای خود را یکجا بازی کنند.»
همچنین یک مقام رسمی در گروه «عصائب اهل الحق»، که در دولت عراق نیز نقش دارد، میگوید گروههای مسلح عراقی «در حالت انتظار و مراقبت» قرار دارند. او میافزاید: «ما نمیخواهیم به درون این جنگ کشیده شویم، هرچند نیروهای مقاومت آمادهی پاسخ هستند. … اما این مسأله بستگی به مسیر تحولات و تأثیرات آن بر کشورمان دارد.»


نظر شما