این مؤسسات برای رسیدن به اهداف خود، علاوه بر تبلیغ، حتی اقدام به ساخت برنامه های مشترک با صدا و سیما نمودند و بدین ترتیب هزینه های میلیاردی خود را به سودهای نجومی بدل کردند. بر اساس آمارها 300 میلیارد تومان هزینه پخش آگهی بازرگانی یکی از این مؤسسات شده است و انگونه که یکی از مدیران آموزش و پرورش اعلام کرده است؛ یک مؤسسه آموزشی فقط در روزهای جام جهانی با پرداخت رقم 42 میلیارد تومان، انحصار آنتن صدا و سیما را برای تبلیغ کتابهای کمک آموزشی خود خریده است.
همچنین برخی از کارشناسان از گردش مالی 8 هزار میلیارد تومانی مؤسسات کنکور خبر می دهند که این رقم به گفته محمد مهدی زاهدی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بیش از 10 هزار میلیارد تومان در سال است.
بدین ترتیب ما شاهد یک تجارت و کسب و کار پر رونق هستیم که متأسفانه اثر معکوس بر دانش آموزان داشته و هم از نظر روحی (چنانکه آمارها از افزایش خودکشی این گروه حکایت دارد) و هم از نظر علمی و تحصیلی آسیب جدی به آینده سازان کشور زده است. چنانکه نتایج آزمون بین المللی تیمز که وضعیت تحصیلی داشن آموزان پایه چهارم و هشتم را در ریاضیات و علوم می سنجد و هر 4 سال یکبار برگزار می شود نشان می دهد که میانگین نمرات دانش اموزان ایرانی در این آزمون از میانگین نمرات بسیاری از کشورهای شرکت کننده کمتر است.
اما پس از آنکه سید محمد بطحایی بر کرسی وزارت آموزش و پرورش تکیه زد، نگاه خود را به این مؤسسات معطوف نموده و با اشاره به تنش و اضطرابی که در جریان کنکور به دانش آموزان و خانواده ها وارد می شود، در نامه ای به رییس صدا و سیما از او خواست تبلیغات مؤسسات کنکور و کمک اموزشی را متوقف کند؛ چراکه طبق قانون، تبلیغات مؤسسات غیردولتی که محصولات آموزشی ارائه می کنند باید بعد از تأیید کارشناسان وزارت آموزش و پرورش صورت گیرد.
از آنجا که قطع آگهیهای این مؤسسات به منافع اقتصادی عده ای خاص ضربه می زد، پس علیه اقدامات اصلاحی وزارت آموزش و پرورش- از آزمون زدایی در دوره ابتدایی گرفته تا ممنوع سازی ورورد موسسات کنکور به مدارس و ... - موضع گرفتند و یک هفته بعد از نامه وزیر به رییس صدا و سیما راهی قم شدند تا با عنوان «انجمن فرهنگی ناشران آموزشی کشور» با مراجع دیدار کنند و حساسیت آنان را نسبت به اقدامات آموزش و پرورش برانگیزند.
در این دیدار رییس یکی از مؤسسات اظهار داشت: «با حذف تکلیف دانشآموزان، آنان از فراگیری و آموزش دور شده و به سمت فضای مجازی کشیده میشوند که آثار جبرانناپذیری را به دنبال دارد. این برنامه پیش از این در کشورهای اروپایی امتحان شده و جواب مثبتی را نداشته است به همین دلیل اجرای آن متوقف شده است».
این سخنان در حالی عنوان شد که در طرح وزیر آموزش و پرورش از حذف مشق شب تنها برای سه مقطع ابتدایی سخن به میان آمده و قرار است تکلیف های مهارتی همچون نوشتن احساسات، فکرها، دیده ها و... با هدف تعمیق یادگیری در بستر خانواده جایگزین آن شود. این طرح سالهاست که در کشورهای حوزه اسکاندیناوی با موفقیت اجرا شده و مراکز اکادمیک جهان بر درستی آن صحه می گذارند.
ولی متأسفانه دو سه تن از مراجع بزرگوار به موضوع تخصصی و آموزشی-پرورشی تکلیف شب دانش آموزان ورود پیدا کردند:
«اینکه امروز برخی مدارس و اساتید از تکلیف دادن به شاگرد و دانش آموز خودداری میکنند، بسیار کار غلطی است که باید اصلاح شود؛ رمز پیروزی مردان بزرگ همین است که در معرض مشکلات قرار گیرند تا پرورش یابند. سالها تجربه نشان داده، بچهها پس از برگشت از مدرسه باید مشغول کار و مرور درس شوند. نباید بچهها را ننر بار آورد؛ با این شیوه بچهها به جایی نمیرسند، بلکه باید تکلیف داشته باشند و مغزشان کار کند. این شیوه و حذف تکلیف خلاف قرآن، حدیث و سیره بزرگان و علماست و امیدوارم وزیر آموزش و پرورش از این نظر برگردد؛ همان شیوه سابق خوب بود»
این جملاتی است که ایت الله سبحانی در جلسه درس خارج پس از دیدار با مدیران این موسسات آموزشی بیان کرد.
ورود به عرصه های مختلف تخصصی و علمی از جانب مراجع و روحانیت، همچون بحث FATF ، پر سابقه است حال آنکه آیت الله سبحانی خود پیش از این گفته بودند: «همان طور که روحانیت در مسائل فیزیک و شیمی و علوم دیگر اظهار نظر نمیکند، دیگران هم نباید در مورد حلال و حرام و مسائل دینی که در آن علم ندارند دخالت کنند»
یکی از آفات ویرانگر برای ادمی آن است که چون دانشی آموخت گمان کند به همه دانش ها دست یافته است، یا با این مقدار علمی که کسب کرده از علوم دیگر بی نیاز شده است. دکتر رضا بابایی به درستی اشاره می کند که مراجع گرانقدر شیعه نیز از این امر مستثنی نیستند و «بهرغم آگاهیهای بسیار در فقه و شریعت و بهرغم سلامت نفس، بهشدت نیازمند آشنایی با علوم جدید و نیز پیچیدگیهای سیاست و اقتصاد و بانک و تاریخ اسلام و ایران و قوانین جزایی و روشهای متنوع و نوبنیاد در تربیت و گفتوگو با انسان معاصرند. و اگر دانشاندوزی در این زمینهها را در شأن خویش نمیبینند یا فرصت آن را ندارند، دستکم جانب احتیاط را فرونگذارند. ما از ایشان آموختهایم که گاهی «توقف»، به اندازۀ فتوا اثر دینی و ارزش علمی دارد. آموختهایم که دربارۀ هر مسئلهای سه گونه میتوان واکنش نشان داد: موافقت؛ مخالفت؛ توقف. ارزش علمی و معنوی و خداپسندانه توقف، گاهی بیشتر از موافقت یا مخالفت است». به فرموده خداوند متعال در قرآن کریم: «ولاتقف ما لیس لک به علم ان السمع والبصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا؛ آنچه را که علم و اطمینان نداری پیروی مکن، زیرا گوش و چشم و دل ها همه در پیشگاه خدامسؤولند.»
این روزها این سخن آقای قرائتی نقل محافل است که «بسیاری از افراد نسل جدید، دیگر آنگونه که باید علاقهای به ما ندارند. باید در رفتار خود تجدید نظر کنیم.» چند روز قبل هم آقای مکارم شیرازی گفته بودند: «گوش شنوایی برای سخنان ما وجود ندارد بنابراین حرف زدن در چنین مواقعی، ارزش سخن را پائین می آورد»
شاید بتوان ورود به هر امر و اظهار نظر در مسائل غیر تخصصی را یکی از عواملی دانست که سبب روی گردانی نسل جدید و عدم اهتمام ملت به سخنان مراجع گرانقدر شده است. این درحالی است که در آیات و روایات نسبت به پرهیز از سخن گفتن بدون علم تأکید بسیار شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در مذمت گفتار بدون علم و آگاهی می فرمایند: «من افتی الناس بغیر علم کان ما یفسده من الدین اکثر مما یصلحه؛ کسی که برای مردم بدون علم و آگاهی فتوا دهد، خرابکاری اش در دین بیشتر از اصلاحش می باشد.»
در بیانات امیر المؤمنین (ع) نیز در این خصوص، به دو عبارت بر می خوریم که «لو سکت من لا یعلم، سقط الإختلاف؛ اگر کسی که مطلبی را نمی داند، در باره آن سکوت کند، اختلاف از بین می رود» و «من ترک قول لاادری، اصیبت مقاتله؛ کسی که گفتن (نمی دانم) را وا نهد، خود را به هلاکت رسانده است».
سخنان گهربار امام نشان دهنده این خط مشی است که تا وقتی اندیشمندان به علم و اطمینان نرسیده اند از اظهار نظر پرهیز کنند. حضرت علی(ع) در گفتار دیگری، سخن گفتن از روی جهل را مذمت می فرمایند: «ولا تقل ما لا تعلم و ان قل ما تعلم...؛ و آنچه که نمی دانی مگو، اگرچه آنچه که می دانی کم باشد...»
ایشان همچنین می فرمایند: «اوصیکم بخمس لو ضربتم الیها آباها الابل لکانت لذالک اهلا: لایرجون احد منک الاربه، ولا یخافن الاذنبه، و لا یستحین احد منک اذا سئل عما لایعلم ان یقول: لا اعلمف ولا یستحین احد اذا لم یعلم الشی ان یتعلمه؛ شما را به پنج چیز سفارش می کنم که اگر برای دسترسی بدان رنج سفر را بر خود هموار کنید درخور است: هیچ یک از شما جز به پروردگار خود امید نبندد و جز از گناه خود نترسد و چون کسی را چیزی می پرسند که نداند شرم نکند که گوید ندانم و هیچ کس شرم نکند از آنکه چیزی را که نمی داند بیاموزد»
سخن را با ذکر این نکته به پایان می بریم که مقام معنوی و جایگاه دینی مراجع بزرگوار تقلید، سرمایه دین و کشور است؛ پس با آغوش بازتری انتقاد و نصیحت دلسوزان را بپذیرند و بکوشند خود را از مراکز و نهادهای قدرت -اعم از قدرت سیاسی و اقتصادی- دور نگاه دارند.
نظر شما