اسلام براى هركه زكات يا ديگر صدقه ها را مى پردازد و يا كسانى كه اين صدقه ها را دريافت مى كنند، موازين و مرزهايى نهاده كه براى نمونه پاره اى از آنها را باز مى گوييم:
كسى كه صدقه مى پردازد بايد از نهادن هرگونه منّت يا رساندن هرگونه آزارى دورى گزيند، او نبايد بر هيچ تهيدستى منّت نهد يا با دست و زبان، بدو آزار رسانَد يا بدو زخم زبان زند، حتى نبايد از انسان تهيدست احترامى فراتر از زمانى توقّع داشته باشد كه بدو صدقه نپرداخته، و چرا بايد چنين توقعى داشته باشد. او با پرداختن صدقه خشنودى خدا و خير دنيا را براى خود بدست آورده است. آيا هنگامى كه شما به مهندسى پولى پرداخت مى كنيد تا براى شما خانه اى بسازد از او توقع احترام داريد؟ هرگز چنين نيست، زيرا پول شما در برابر يك كار پرداخت شده است، صدقه نيز چنين است و پولى است در برابر دريافت اجر دنيوى و اخروى، پس ديگر منّت و آزار چرا؟ ندادن صدقه همراه با گفتار نيكو بهتر است از دادن صدقه با آزار و اذيت. خداى متعال مى فرمايد:
(قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِّن صَدَقَة يَتْبَعُهَآ أَذىً); «گفتارى پسنديده [در برابر نيازمندان] و گذشت [از اصرار و تندى آنان] بهتر از صدقه اى است كه آزارى به دنبال آن باشد».
صدقه، زداينده كينه نهفته در سينه ها و نيل به پاداش آخرت است در حالى كه منّت و آزار بر كينه ها مى افزايد و پاداش آن را مى زدايد و لذا كنار نهادن آن بهتر خواهد بود.
اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمود: «و من علم أنّ ما صنع إنّما صنع إلى نفسه لم يستبط الناس في شكرهم و لم يستزدهم في مودّتهم فلا تلتمس من غيرك شكر ما أتيت إلى نفسك و وقيت به عرضك و اعلم أنّ الطالب إليك الحاجة لم يكرم وجهه عن وجهك فأكرم وجهك عن ردّه; هركه بداند آنچه كرده براى خودِ اوست در انتظار سپاس مردم نمى ماند و خواهان دوستى بيشتر آنها نيست، پس براى كارى كه به سود خود انجام داده اى توقع سپاس از ديگرى نداشته باش; كارى كه آبروى خود را با آن نگاه داشته اى، و بدان آن كه نيازى از تو طلب مى كند خود را در برابر تو گرامى نداشته (آبرو گرو گذاشته) است، پس با برآوردن نيازش، خود را گرامى بدار».
امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «رأيت المعروف لا يصلح إلاّ بثلاث خصال: تصغيره و تستيره و تعجيله، فإنّك إذا صغّرته عظّمته عند من تصنعه إليه، و إذا سترته تمّمته، و إذا عجّلته هنّأته، و إن كان غير ذلك سخّفته و نكّدته; كار نيك را چنين يافتم كه جز با وجود سه ويژگى شايستگى نمى يابد: خُرد شمردن آن، پوشاندن آن، و بشتاب انجام دادن آن، زيرا هرگاه تو كار نيكى را خُرد شمردى در حقيقت براى كسى كه بدو نيكى كرده اى بزرگش دانسته اى، و هرگاه آن را پوشاندى به فرجامش رساندى، و هرگاه در انجام آن شتاب كردى گوارايش ساختى، و در غير اين صورت، كار خود را محو و تلخكام گردانده اى».
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) فرمود: «إذا ناولتم السائل فليرد الذي ناوله يده إلى فيه فيقبّلها فإنّ الله عزّوجلّ يأخذ الصدقات; هرگاه پولى به فقير داديد دست خود را به دهان آوريد و آن را بوسه زنيد، زيرا آن كه صدقه را مى ستانَد خداى عزّوجلّ است».
مفهوم اين سخن كه خدا صدقات را مى گيرد آن است كه به نيكى آن را مى پذيرد، و از همين رو در حديث آمده است كه صدقه در دست خدا قرار مى گيرد.
امام صادق(عليه السلام) فرمود كه همانا خداى متعال مى فرمايد: «ما من شيء إلاّ و قد وكّلت به من يقبضه غيري، إلاّ الصدقة فإنّي أتلقّفها بيدي تلقّفاً حتّى أنّ الرجل ليتصدّق بالتمر أو بشقّ تمرة، فأربّيها له كما يرّبي الرجل فلوّه و فصيله قتأتي يوم القيامة و هي مثل أحد و أعظم من أُحد; من چيزى را نمى گيرم مگر آن كه فرشته اى را مأمور ستاندن آن كنم، مگر صدقه كه من خود، آن را مى ستانم و اگر شخصى يك دانه يا حتى نيمى خرما صدقه دهد من آن را مى پرورانم چنانكه مرد، كرّه اسب يا بچّه شتر خود را مى پرورانَد، و در روز رستخيز، آن به بزرگىِ كوه اُحد بلكه بزرگتر از آن مى گردد».
اسلام سفارش مى كند كه شخص پردازنده از فقير بخواهد كه براى او دعا كند، زيرا در اين كار دو سود نهفته است: طبيعى و تفضيلى. طبيعى از آن رو كه كلام، تأثيرى روانى دارد كه آدمى در پرتو آن گام بر مى دارد و اگر در آغاز كار، دل او با آنچه بر زبان مى رانَد مخالف باشد، دل از اين سخن نيز اثر مى پذيرد و اين اثر هم براى پردازنده صدقه است و هم كسى كه آن را دريافت مى كند، و اين به سهم خود براى شستن هر كينه اى و از بين بردن هرگونه دشمنى و ريشه كن كردن ناسازگارى از دلها كافى است و تكرار چنين تأثيرى ضامن آن است كه اين ملكه در جان جامعه ايجاد شود و كدام تأثير گسترده تر از اين. فايده تفضيلىِ آن نيز از اين روست كه خداوند وعده اجابت داده است، و هيچ گاه خلف وعده نمى كند.
روايت شده است: «إنّ علي بن الحسين(عليه السلام) كان يقول للخادم: أمسك قليلاً حتى يدعو فإنّ دعوة السائل الفقير لا تردّ، و إنه(عليه السلام) كان يأمر الخادم إذا أعطى السائل أن يأمره أن يدعو بالخير; على بن حسين(عليه السلام) به خادم خود مى فرمود: اندكى درنگ كن تا او دعا كند كه دعاى فقير رد نمى شود. امام(عليه السلام) به خادم خود مى فرمود هرگاه به فقيرى پولى مى دهد از او بخواهد كه دعاى خير بر زبان آورَد».
از امام باقر يا امام صادق(عليهما السلام) روايت شده است كه فرمود: «إذا أعطيتموهم فلقّنوهم الدعاء فإنّه يستجاب الدّعاء لهم فيكم و لا يستجاب لهم في أنفسهم; هرگاه به فقرا پولى داديد از آنها بخواهيد براى شما دعا كنند، زيرا دعاى آنها در حقّ شما استجابت مى شود، اگرچه دعايشان در حقّ خودشان استجابت نمى شود».
بهتر آن است كه صدقه به خويشان و نزديكان و مؤمنان و نظايرشان پرداخت شود
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) مى فرمايد: «لئن أصل أخاً من إخواني بدرهم، أحبّ إليّ من أن أتصدّق بعشرين درهماً و لئن أصله بعشرين درهماً أحبّ إليّ من أن أتصدّق بمائة درهم و لئن أصله بمائة درهم أحبّ إليّ من أن أعتق رقبة; اگر برادرى از برادران خود را يك درهم صله دهم بهتر از آن است كه بيست درهم صدقه دهم و اگر بيست درهم صله دهم بهتر از آن است كه صد درهم صدقه دهم و اگر صد درهم صله دهم بهتر از آن است كه برده اى را آزاد كنم».
در حديثى آمده است كه: «لا صدقة و ذو رحم محتاج; صدقه كسى كه خويش نيازمند دارد پذيرفته نيست».
در حديث ديگرى آمده است: «إنّ أفضل الصدقات و الصلات الإنفاق على ذي الرحم الكاشح; برترين صدقه انفاق به خويشاوندى است كه كينه به دل دارد».
پر واضح است كه چنين كسى براى دريافت صدقه يا هديه اولويت دارد و مى توان با دادن صدقه به او تهيدستى او را از ميان برد، بگذريم كه اين انفاق هم صله رحم است هم خشم و كينه آن فرد را از ميان مى بَرد.
از سويى فقير نيز بايد براى پولى كه مى ستانَد سپاس گزارَد و به شخص پردازنده دعا كند، زيرا اين كار او پاسخ نيكى به نيكى خواهد بود و دلها را به يكديگر پيوند مى دهد و داد و ستد دوستى است، پس توانگر نياز بدنى فقير را بر مى آورد و فقير جان پردازنده را از شادى سيراب مى كند.
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «من لم يشكر الناس لم يشكر الله; هركه از مردم سپاس نگزارَد در حقيقت، از خداى سپاس نگزارده است».
چنين كسى از خداى سپاس نگزارده، زيرا خداى او را به سپاسگزارى فرمان داده است و او از فرمان خدا روى برتافته است. از اين گذشته نفس سپاسگزار از هر نيكوكارى سپاس مى گزارَد، و سپاس نگزاردن نشان دهنده ملكه بدى در نهاد اوست، و همين او را وامى دارد كه شكر خدا را به جاى نياورَد. ميان اين دو شكر ملازمه اى ديده مى شود، چنانكه ميان ناسپاسى نعمتهاى خداوند و ناسپاسىِ نيكىِ مخلوق نيز ملازمه ديده مى شود.
امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «لعن الله قاطعي سبيل المعروف، قيل: و ما قاطعي سبيل المعروف؟ قال: الرجل يصنع إليه المعروف فيكفره فيمنع صاحبه من أن يصنع ذلك إلى غيره; لعنت خدا بر رهزنان نيكوكارى. عرض شد: رهزنان نيكوكارى كيانند؟ امام(عليه السلام) فرمود: آن كه كارى نيك در حقّ او انجام شود و او ناسپاسى ورزد و نگذارد نيكوكار در حقّ ديگرى نيز نيكى كند».
اسلام اين رفتار را به فقير اختصاص نمى دهد بلكه جبران نيكى را ادبى والا مى شمَرد و بدان سفارش مى كند تا از اين راه پيوندهاى دوستىِ جامعه استوارى يابد. اسلام از آن رو از فقيران مى خواهد تا سپاس را بر زبانشان جارى سازند كه براى فقير بيش از آن امكان ندارد، و به هر روى اسلام، خواهان آن است كه نيكىِ ديگران، هموزن يا بيشتر از آن پاسخ گفته شود.
قرآن كريم مى فرمايد: (وَ اِذا حُيِّيْتُمْ بِتَحِيَّة فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أوْ رُدُّوها); «و چون به شما درود گفته شد شما به [صورتى] بهتر از آن درود گوييد يا همان را [در پاسخ] برگردانيد».
اميرالمؤمنين على(عليه السلام) مى فرمايد: «من صنع بمثل ما صنع إليه فإنّما كافأه و من أضعفه كان شكوراً و من شكر كان كريماً; هركه چنان كه بدو نيكى شده نيكى كند آن را جبران كرده است، و هركه پاداش آن را دو چندان كند شكر گزارده و هركه شگرگزارَد كريم است».
*برگرفته از کتاب ارزش ها در نگاه اسلام؛ نوشته آیت الله سید محمد شیرازی
نظر شما