twitter share facebook share ۱۴۰۲ اردیبهشت ۱۷ 606

پس از آنکه گروه داعش سوریه و عراق را تصرف کرد، تحلیلگران شروع به بررسی سوابق تاریخی کردند تا بتوانند به استراتژی این گروه و دلیل جذابیت آن پی ببرند. با توجه به استفاده زیاد این گروه از روایت های آخرالزمانی، بسیاری از تحلیلگران به جنبش مهدی سودانی به عنوان سرنخ رسیدند

آنگونه که وبلاگ نویس ارین راشینگ می نویسد: «مهدویت و جهاد نه تنها زیربنای بسیاری از خشونت های جاری در سودان جنوبی است، که به نظر می رسد الهام بخش داعش نیز باشد. عکس های منتشر شده از این گروه، مردانی را نشان می دهد که سلاح بدست گرفته و پرچم هایی که روی آن عبارات مذهبی نوشته شده است را به اهتزاز در می آورند. این تصویری است که بسیاری از معتقدان به مهدویت و اخرالزمان در ذهن دارند»

اما واضح است که کسانی که از مفاهیم جهاد و آخرالزمان برای جذب نیرو و توجیه فعالیت های خود استفاده می کنند، انگیزه های سیاسی دارند

محمد احمد المهدی سودانی با ادعای اینکه منجی همه مسلمانان است، اقدام به بسیج مردم برای مبارزه با اشغالگران خارجی کرد اما اینگونه نبود که او اهداف توسعه طلبانه نداشته است. در اوایل دوره استعمار، شخصیت های انقلابی زیادی با ادعای مهدویت از مناطق مختلف آفریقا سر برآوردند. اینکه مهدی با افزایش ظلم و غیرقابل تحمل شدن اوضاع ظهور می کند و با پیروزی نظامی، مسلمانان را از مشکلات می رهاند، باعث شده است بسیاری برای ایجاد انگیزه مبارزه در مردم، از مفاهیم آخرالزمانی استفاده کرده یا ادعای مهدویت کنند

گرچه در قرآن وقایع آخرالزمانی مانند روز قیامت توصیف شده است اما به صراحت از مهدی نامی برده نمی شود. با این حال مجموعه احادیث حنبل، ترمذی و ابوداوود حاوی ارجاعات متعددی به مهدی است که در چند موضوع با هم همپوشانی دارند: مهدی از نسل پیامبر است، اندکی پیش از قیامت خواهد آمد و ریشه ستم را از روی زمین بر خواهد کند؛ پس از آن دوره کوتاهی حکومت می کند و در نهایت پس از این عصر طلایی، جهان به پایان می رسد. در حدیثی از ابوداوود آمده است: «حضرت محمد(ص) می فرماید: حتی اگر یک روز به قیامت باقی مانده باشد، خداوند مردی از خاندان من را می فرستد تا دنیا را پر از داد و انصاف کند همانگونه که پر از ظلم و جور بود»

جستجوی نشانه های ظهور از دیرباز دغدغه مردم بوده است. در قرون وسطی برخی از سلسله های اسلامی با ادعای مهدویت ایجاد می شدند. به عنوان مثال ابن تومرت در سالهای (1077-1130) در مراکش خلافت المحد را با ایجاد این باور در مردم که او خلیفه ای است که مدتها همه انتظارش را می کشیدند، تأسیس کرد. سلسله فاطمیان نیز که زمانی از مراکش تا مصر را در بر می گرفت، با استفاده از روایت های آخرالزمانی گسترش یافت   

گزارش منتشر شده توسط مؤسسه خاورمیانه نشان می دهد که روایت های آخرالزمانی و مهدوی در آموزش سپاه پاسداران ایران استفاده شده و دشمنی با اسرائیل به عنوان آماده سازی برای ظهور بیان شده است. همچنین بزرگترین لابی آمریکا برای اسرائیل، اوانجلیک ها هستند که ایجاد کشور قدرتمند یهود را هموار کننده راه ظهور مسیح می دانند. همانطور که اشاره کردیم داعش نیز از روایت های آخرالزمانی برای تولید ویدئوهای تبلیغاتی خود استفاده می کند

روایت های مهدویت و آخرالزمانی در دوران استعمار راهی برای زنده نگه داشتن امید مردم بود. در زمانی که نیروهای فرانسوی و بریتانیایی شروع به فتح مناطق مسلمان نشین کردند، داستان های ظهور قریب الوقوع مهدی طرفدار زیادی پیدا کرد. برخی افراد با ادعای مهدویت یا زمینه سازی برای ظهور او،  مردم را به قیام علیه حاکمان فاسد و ظالم چه مسلمان و چه غیرمسلمان بر می انگیختند. انقلابیون ضد استعماری با بهره گیری از آرزوی مردم برای ظهور منجی، جنبش هایی را ایجاد می کردند که علیرغم معایب خود، پیروزی های خیره کننده ای به همراه داشت

به طور خاص دو شخصیت بودند که خود را مهدی معرفی کردند: ابوزیان از الجزایر و محمد احمد بن عبدالله سودانی که هر دو علیه استعمار شوریدند

شوک ناشی از فتح الجزایر توسط فرانسه در سال 1830 زمینه را برای شایعات بسیاری در مورد ظهور مهدی فراهم کرد. مشاهده سقوط امپراتوری عثمانی و حکومت اشغالگران خارجی بر مسلمانان، بسیاری از الجزایری ها را به این باور رساند که جهان به اوج فساد رسیده است. همانطور که ارتش فرانسه پیشروی می کرد و قلمروهای بیشتری را تصرف می نمود، انتظار برای ظهور یک منجی به اوج خود می رسید و شاعران به کنایه از آمدن قریب الوقوع یک مولا سخن می گفتند. از سال 1845 تا 1901 دهها شورش با عنوان مهدویت در شمال آفریقا انجام شد

ابوزیان که رهبر فرقه صوفیه رحمانیه بود، پس از حمایت از این شورش ها توسط فرانسوی ها از ریاست این فرقه برکنار شد و پس از آن بود که ادعای مهدویت کرد. مانند بسیاری از رهبران انقلابی این دوره، وی ادعا کرد که خواب پیامبر را می بیند و به طور مستقیم با او ارتباط دارد. پس از بیدار شدن از یکی از این خواب ها، اعلام کرد که مهدی موعود است. این ادعای او به مردم منطقه شهامت داد تا با فرانسوی ها که از آنان قوی تر و مسلح تر بودند، مقابله کنند. انقلاب مهدوی ابوزیان چند ماه به طول انجامید و به مناطق مجاور گسترش یافت

درحالیکه فرانسوی ها با توپخانه و تفنگ های پیشرفته حمله می کردند، افراد ابوزیان با سلاح های دست ساز پاسخ حملات را می دادند. فرانسوی ها علیرغم برتری نظامی در بدو امر نتوانستند ابوزیان را دستگیر کنند. دو ماه بعد بار دیگر برای سرکوب این شورش تلاش کردند و این بار هم شکست خوردند. پاییز آن سال 8000 سرباز فرانسوی به منطقه اعزام شدند و تا ماه نوامبر جنگیدند. سرانجام ژنرال امیل هربیلون با ویران کردن واحه و از بین بردن درختان نخل آن، پیروان ابوزیان را سرکوب کرد و سر ابوزیان را از تن جدا نمود. پس از فرار یا کشته شدن هزاران تن از ساکنان منطقه، وبا شیوع یافت اما حتی در میان این ویرانی، شایعات مبنی بر زنده ماندن مهدی و فرار او ادامه یافت و مردم می گفتند که او برای نجات شهر بازخواهد گشت.

علیرغم شکست شورش های الجزایر، این شورش ها الهام بخش دهه ها مبارزات ضد استعماری شد. نشریات متعدد فرانسوی هشدار دادند که اعتقاد به مهدی می تواند زمینه ساز شورش های شدید و بی امانی شود

بعدها در قرن نوزده در سمت دیگری از آفریقا یک صوفی دیگر خود را مهدی موعود معرفی کرد. اما برخلاف ابوزیان نیروهای محمد احمد المهدی معروف به بن عبدالله، موفق شدند خدیو مصر را که مورد حمایت بریتانیا بود از پایتخت بیرون برانند. احمد المهدی در منطقه دونگولا در سواحل نیل بدنیا آمد؛ خانواده او مدعی بودند که از سلاله حضرت محمد هستند؛ این امر در آن زمان به حاکمان مشروعیت سیاسی می داد

المهدی در سفرهایی که به اطراف سودان داشت، متوجه ناراحتی مردم از حاکمان خود و حضور روز افزون اروپا در منطقه شد. یکی از جنبه های منفی حکومت خدیو که مهدی بارها در خطبه های خود به آن اشاره داشت، نرخ بالای مالیات و روش های خشن جمع آوری آن بود. او این مالیات ها را ناعادلانه و غیراسلامی می دانست و گفت ترک ها (یعنی مأموران خدیو عثمانی) چنان در گمراهی فرو رفته اند که وظیفه هر مسلمانی است تا با آنها مبارزه کند

المهدی نیز مانند ابوزیان ادعا کرد که خواب حضرت محمد(ص) را می بیند و در این خواب ها پیامبر برای او پیام هایی دارد. در یکی از این خواب ها مهدی بر تخت نشسته و چهار خلیفه اول شاهد او هستند؛ عزرائیل ظاهر می شود و پرچم سفیدی را به دست او می دهد تا در جنگ شرکت کند. در ژوئن 1881 پس از آنکه افراد المهدی به تعداد قابل توجهی رسیدند، او شروع به سفر به شهرهای مختلف کرد. در این سفرها اعلام می کرد که او مهدی است و آخرالزمان نزدیک است. بی عدالتی هایی که انگلیس در مستعمرات خود روا می داشت زمینه را برای باور ادعاهای او در مورد آخرالزمان و مهدویت فراهم ساخت

مهدی و پیروانش علیرغم اینکه سلاحشان نیزه بود، توانستند تمام قلمرو تحت کنترل خدیو مصر را تصرف کنند. آنها سه حمله بعدی نیروهای انگلیسی-مصری را دفع کردند. نیروهای مهدی سال 1885 خارطوم را تصرف کردند و المهدی دستور اعدام سرلشکر جورج گوردون را صادر نمود. در حالی که به نظر می رسید این پیروزی تأییدی بر پیشگویی ها و وعده های آخرالزمانی مهدی سودانی است، او تنها چند ماه بعد از تأسیس حکومت خود بر اثر بیماری تیفوس درگذشت

چرچیل که یک دهه بعد در فتح مجدد سودان توسط بریتانیا جنگید، شورش مهدویان را اینگونه توضیح می دهد: «دلایلی که مردم سودان را وادار به شورش کرد بسیار قوی بود و دلایل طرف مقابل در دفاع در برابر سودانی ها بسیار ضعیف. کشور آنها در حال ویران شدن بود، اموالشان غارت می شد، آزادی آنها سلب شده بود، حتی جانشان در خطر بود. بیگانگان بر آنها حکومت می کردند و اقلیت بر اکثریت ستم روا می داشتند»

به این ترتیب هم در الجزایر و هم در سودان نارضایتی مردم عامل اساسی بروز شورش های مهدوی بود. اما چیزی که مدعیان مهدویت را برای مردم جذاب می کرد این بود که راه حلی که برای رفع این نارضایتی ارائه می دادند، از نظر دینی تأیید شده بود و ادعایی که آنها در داشتن ارتباط مستقیم با پیامبر می کردند، به آنها مشروعیت می داد. رهبران مهدوی به ضعف داخلی مسلمانان، فساد و تفرقه بین آنها به عنوان عواملی که سبب پیروزی کافران بر آنها شده است اشاره می کردند و این نوید را به مردم می دادند که می توانند با گوش دادن به فرامین این رهبران، قدرت خود را بازیافته و با یکدیگر متحد شوند. در مورد رهبری ابوزیان اطلاعات زیادی وجود ندارد اما آرشیوی از احکام و بیانیه های مهدی سودانی در دوران شورش و سلطنتش در دسترس است که نشان می دهد او تا حدودی به سلفی گری متمایل بوده است. وی سیگار کشیدن و برخی از اعمال صوفیان همچون زیارت اهل قبور را ممنوع کرده بود همچنین بارها از لزوم بازگشت به دین صحیح سخن می گفت.

کوتاه سخن اینکه: استفاده سیاسی از روایات آخرالزمانی بسته به اینکه توسط رؤسای جمهور آمریکا به کار گرفته شود یا شورشیان ضد استعماری یا داعش، متفاوت است. اما یک چیز در همه آنها مشترک است: اینکه افراد می توانند با توسل به این روایت ها اشتیاق به رستگاری را در هواداران خود افزایش دهند و امید به فردایی بهتر و پایان روزهای تلخ را در آنان زنده نگه دارند.

منبع: نیولاینز

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما