twitter share facebook share ۱۴۰۲ فروردین ۰۵ 768

آرامگاه یکی از دو مردی که به قهرمان عصر مدرن تشیع بدل شده، تبدیل به زیارتگاه شده است. این دو قهرمان یکی قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس است و دیگری ابومهدی مهندس فرمانده حشد شعبی. هر دو در حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی جان خود را از دست دادند.

اتوبوس های شیعیان از لبنان، بحرین، عراق وایران به آرامگاه مهندس می آیند تا از این دو چهره به دلیل پیروزی هایی که بدست آوردند و سلطه و جایگاهی که به شیعیان دادند، تجلیل کنند. شیعیان حدود 15% از مسلمانان را تشکیل می دهند. یکی از شبه نظامیان لبنانی با اشاره به قرن ها سلطه مسلمانان سنی می گوید که اکنون شرایط عوض شده و ما در خاورمیانه گروهی پست و فرودست نیستیم.

اگر 20 سال پیش حمله امریکا به عراق رخ نمی داد، شاید تغییر جایگاه شیعیان و افزایش قدرت آنان هیچگاه اتفاق نمی افتاد. انقلاب ایران در سال 1979 آغازی بود بر روند ارتقای شیعیان منطقه. سقوط رژیم بعث در عراق و روی کار آمدن اکثریت شیعه در آن کشور، به افزایش قدرت تشیع کمک کرد و قیام های بهار عربی و متزلزل شدن حکومت های سنی، خلأ قدرتی ایجاد نمود که ایران از فرصت استفاده کرد و این خلأ را پر نمود.

شبه نظامیان شیعه از افغانستان و پاکستان به سوریه سرازیر شدند؛ در لبنان حزب الله به نیروی مسلط در این کشور بدل شد. در یمن شبه نظامیان شیعه حوثی وارد صنعا شدند؛ از شمال و جنوب و شرق پهپادهای خود را به سمت عربستان پایگاه اسلام سنی پرتاب کردند و نیمی از عرضه نفت پادشاهی را برای مدت کوتاهی مختل نمودند. سال 2004 ملک عبدالله اردن هشدار داد که هلال شیعی، جهان سنی را به خطر انداخته است.

روحانیون شیعه که در حوزه علمیه قم آموزش دیده بودند، رهبری سه حزب از شش حزب اصلی شیعه عراق و حزب الله لبنان را در دست گرفتند و به مناصب مهمی در یمن و ایران رسیدند. زیارتگاههای شیعیان در نجف و کربلا بیش از مکه در عربستان زائر دارد. شیعیان جهادگرایان سنی را که در سوریه و عراق اعلام خلافت خودخوانده نمودند، سرکوب کردند. شیعیان همچنین زرادخانه بزرگی دارند و تخمین زده می شود 150000 موشک به سمت اسرائیل نشانه گرفته اند. ایران شیعه به آرزوی دیرینه خود برای رسیدن به دریای مدیترانه از طریق عراق و سوریه رسیده است.

اما در همین لحظه ای که همگان شیعیان را در اوج می بینند، ممکن است لحظه سقوط و تزلزل تشیع فرا رسیده باشد. حکومت ایران با مخالفت خیابانی روبرو است، متزلزل شده و در حل مشکلات خود ناتوان به نظر می رسد. عراق غرق در فساد، خشونت های دوره ای و سوء مدیریت است؛ هر دو کشور با بحران جانشینی دست به گریبان هستند. به گفته علی طاهر مدیر اندیشکده بیان در بغداد: «این درک در بین شیعیان ایجاد شده که حکومت اسلامی به بن بست رسیده است. یکی از دلایل این امر این است که روحانیون در مدیریت اقتصاد عملکرد بدی داشته اند، درامدها به شدت کاهش یافته، پول ملی سقوط کرده و تورم در سراسر هلال شیعه افزایش یافته است». پوند لبنان در سال جاری بی ارزش ترین واحد پولی در جهان بود؛ ارزش لیر سوریه از  47 در سال 2011 قبل از بهار عربی به 7550 به ازای هر دلار در سال جاری کاهش یافت. اقتصاد ایران از زمانی که آمریکا از توافق هسته ای در سال 2018 خارج شد و تحریم ها را بار دیگر وضع کرد، دچار مشکل شده است. ارز آن زمان حدود 45000 ریال به ازای هر دلار بود که اکنون به 580000 ریال رسیده است (قبل از انقلاب 57 هر دلار 70 ریال خرید و فروش می شد)

در لبنان که زمانی مرکز بانکداری پیشرو در خاورمیانه بود، رهبران شیعه در سوء مدیریتِ فاجعه بار اقتصادی سهیم بودند. در عراق گرچه مقامات سعی کردند پیوند خود را با اقتصاد جهانی به رهبری آمریکا حفظ کنند، ولی با عملکرد خود ثروت نفت را هدر دادند و رهبران شبه نظامی شیعه در کار تولید و قاچاق مواد مخدر دست دارند.

دموکراسی در ایران که خود را الگوی حکومت شیعی معرفی می کند، نفس های آخر را می کشد؛ مشارکت در انتخابات سال 2021 کمترین میزان از زمان انقلاب بود. مشارکت در انتخابات عراق نیز در بین شیعیان از 80% پس از سقوط صدام به 20% در سال 2021 کاهش یافته است. گفته می شود که در مناطق جنوبی بیروت نیز حمایت از حزب الله رو به کاهش است.

کاهش محبوبیت تشیع در ایران بیشتر به چشم می خورد. تقریبا هر دهه شاهد تظاهرات مردمی هستیم؛ از سال 2017 این تظاهرات ها رشد کرده و از شهرهای اصلی به شهرهای حاشیه ای گسترش یافته است. اکنون طبقه کارگر که تا مدتها پایگاه حکومت به شمار می رفت و نیز دانشجویان و طبقه متوسط، در شمار معترضان قرار گرفته اند. نظرسنجی اخیر نشان می دهد که بیش از 80% مردم ایران با اعتراضات اخیر همدل هستند و آن را تأیید می کنند.

با افزایش نارضایتی ها، بسیاری از شیعیان ایمان خود را نه فقط به ایدئولوژی روحانیون که به اصل دین از دست داده اند. تقلید از مراجع روز به روز کمتر می شود؛ زنان به شکل فزاینده ای حجاب را که زمانی آقای خمینی آن را پرچم جمهوری اسلامی خوانده بود، کنار می گذارند.

در عراق نیز برخی از معترضان از روحانیونِ مؤید حکومت رویگردان شده اند و اخیرا بنری زده بودند با این عنوان «دزدان به نام دین ما را غارت کرده اند». در برخی از مساجد محله های طبقه متوسط در بغداد، روحانیون به دلیل نبود مخاطب و نمازگزار، نماز جمعه را تعطیل کرده اند. نظرسنجی ها نشان می دهد که گرچه بیشتر شیعیان عراق به روحانیون احترام می گذارند ولی (به ویژه در مسائل شخصی) دیگر کورکورانه از آنها تبعیت نمی کنند.

رهبر ایران آقای خامنه ای 83 سال دارد و گفته می شود که بیمار است؛ جانشینی او در هاله ای از ابهام قرار دارد. به نظر نمی رسد هیچیک از نامزدهای پیشرو بتواند اقتدار نظام را احیا کند. ابراهیم رئیسی به دلیل نداشتن صلاحیت دینی (مرجعیت) از سوی دیگر مراجع و روحانیون پذیرفته نمی شود. مجتبی خامنه ای با برگزاری کلاس های درس در قم تلاش کرد نشان دهد که به درجه اجتهاد رسیده است ولی جانشینی او تصویر حکومت موروثی و پادشاهی های سلسله ای را (که انقلاب اسلامی با برانداختن آن نوع از حکومت بر سر کار امد) زنده می کند.

گزینه های زیادی برای جانشینی وجود ندارد؛ اخیرا میرحسین موسوی نامزد سابق ریاست جمهوری، خواهان برگزاری همه پرسی در مورد ماندن یا رفتن جمهوری اسلامی شد.

برخی از نزدیکان حکومت پیشنهاد می کنند در صورتی که روحانیون نتوانند از پس حفظ نظام برآیند، حسین سلامی فرمانده سپاه برای بدست گرفتن قدرت وارد عمل شود. به گفته یک تحلیلگر سیاسی، سپاه هم اکنون بر نیروهای مسلح، مجلس، سرویس های اطلاعاتی و 40% از اقتصاد ایران تسلط دارد؛ بنابراین کودتا دور از تصور نیست.

یکی از مشاوران دولت معتقد است اگر سپاه حکومت را در دست بگیرد، رویکرد انزواگرایانه روحانیون را کنار گذاشته و با غرب رابطه برقرار می کند. با این کار حمایت طبقه مرفه و ایرانیان خارج از کشور را که با روحانیون مخالف هستند جلب می کند. حتی سپاه ممکن است حمایت ایران از متحدانش در سوریه و لبنان و یمن را کاهش دهد.

عراق نیز با بحران جانشینی مرجعیت روبرو است؛ البته این بحران را نمی توان مستقیما یک بحران سیاسی دانست زیرا سیستم انتخابات در عراق با ایران فرق دارد. روحانیون عراقی تمایلی به حکومت مستقیم ندارند و ترجیح می دهند در حاشیه از نامزدهای خود حمایت کنند؛ گرچه برخی همچون مقتدی صدر مستقیما در سیاست نقش آفرینی می کند.

با این حال سیاستمداران غالبا در صدد جلب لطف و حمایت روحانیونی همچون آیت الله سیستانی –روحانی 92 ساله عراقی- هستند. زمانی که جهادگرایان سنی داعش در سال 2013 تهدید به تصرف کل کشور کردند، آقای سیستانی همه شیعیان را به دست گرفتن سلاح و مقابله با داعش فراخواند اما اخیرا تلاش کرده تا از سیاست به طور کامل کناره گیری کند و این درحالی است که جانشینی برای او معین نشده است. به گفته یک تحلیلگر امور دینی «عصر مرجعیت رو به پایان است. آقای صدر ممکن است جاه طلبی هایی برای جانشینی آیت الله سیستانی به عنوان مرجع اعلای عراق داشته باشد اما دیگر رهبران شیعه به شدت علیه او هستند»

از زمانی که آمریکا در سال 2020 سلیمانی و مهندس را ترور کرد، ایران برای اینکه گروههای متعدد شبه نظامی نزدیک به خود را زیر چتر خویش حفظ کند و آنها را گوش به فرمان خود نگه دارد، دچار چالش شده است. یک تحلیلگر نزدیک به حزب الله در پاسخ به این سؤال که چرا حزب الله سال گذشته با میانجیگری آمریکا با قرارداد دریایی با اسرائیل موافقت کرد، گفت: «اعضای حزب می پرسند چرا ما باید عامل ایران باشیم؟ بشار اسد نیز که کار خود را می کند؛ وی اخیرا در امارات مورد استقبال قرار گرفت، به عمان سفر کرد و وزیر امور خارجه مصر را به دیدار پذیرفت. همچنین دولت عراق علیرغم وابستگی به ایران ممکن است با کشورهای سنی خلیج فارس روابط دوستانه بیشتری برقرار کند و حاکمان ایران را ناامید نماید».

ایران و عراق هنوز دو کشور قدرتمند شیعه هستند اما هر دو در آشفتگی به سر می برند و اهداف و برنامه هایی که داشتند در بسیاری موارد با شکست مواجه شده است. در سراسر جهان سنی، هلال شیعی که زمانی ملک عبدالله نسبت به تشکیل آن هشدار می داد، دیگر چندان ترسناک نیست.

منبع: اکونومیست

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما