تا همین چند هفته پیش، در جهان حدود 100 میلیون بشکه نفت در روز تولید و مصرف میشد. اما قوانین فاصلهگذاری اجتماعی و محدودیتهای منع آمد و شد که با هدف مهار ویروس کوئید19 در کشورهای جهان اعمال گردید، خواه ناخواه باعث رو به زوال نهادن تقاضای جهانی نفت شد.
اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده (EIA) پیشبینی کرده است که مصرف جهانی سوختهای مایع به طور متوسط 92.6 میلیون بشکه در روز در سال 2020 باشد؛ یعنی مصرف جهانی سوخت مایع در جهان، 8.1 میلیون بشکه در روز نسبت به سال گذشته کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر، پیشبینیها حاکی از آنست که در ماه ژوئن، تولید نفت خام اوپک ممکن است به زیر 24.1 میلیون بشکه در روز کاهش یابد.
در عین حال، ظرفیت موجودی نفتی کشورها تقریباً تکمیل است. به طور معمول، کشورهای عضو OECD (سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی) نفت خام را برای حدود 60 روز تهیه میکنند، درحالیکه امروز آنها ذخیره 85 روزه را در اختیار دارند.
EIA انتظار دارد که موجودیهای جهانی نفت در سال جاری تا میانگین 2.6 میلیون بشکه در روز رشد کند؛ این میزان، بزرگترین تولید سالانه در 40 سالی است که EIA دادههای بینالمللی را بررسی کرده است. به بیان ساده تر، ذخیره نفت جهان به حداعلی خود رسیده و ظرفیت بیش از این را ندارد.
کاهش تقاضا در کنار افزایش بیش از حد موجودی، باعث شده است که اکنون بازار نفت، شدیدترین افت قیمت را در طول تاریخ تجربه کند. قیمت نفت وست تگزاس اینترمدیت و سبد صادرات نفت مکزیک حتی منفی شده و به زیر صفر رسیده است.
در طول تاريخ، كاهش ناگهاني قيمت نفت بطور معمول كوتاه مدت بوده و پس از گذشت چند ماه جبران شده است. از مصادیق چنین کاهش قیمتهایی، میتوان به کاهش قیمت نفت پس از بحران جهانی مالی سال 2008 و سقوط قیمت نفت در سال 2014 اشاره کرد. اما سؤال این جاست که آیا این بار با بحران کرونا و رکود فراگیری که در پی آن ایجاد شده است، بازار نفت وضعیت متفاوتی را تجربه خواهد کرد؟ پاسخ این سؤال بستگی به وضعیت تقاضا دارد که آیا در این دوره رکود، افزایش پیدا می کند یا خیر؟
البته کشورهای عضو OECD قطعا برای رونق بخشیدن دوباره به اقتصاد تلاش خواهند کرد؛ چنانکه دولتهای گروه 20 بسته های محرک مالی بیسابقهای را که به طور متوسط معادل 8٪ تولید ناخالص داخلی است، به اقتصاد خود تزریق کرده اند. بستههای محرک مالی در انگلستان (17٪ از تولید ناخالص داخلی)، فرانسه (15٪ از تولید ناخالص داخلی) و آلمان (14٪ از تولید ناخالص داخلی) هستند. همچنین بسته ایالات متحده که 10٪ تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد، دو برابر کل اقتصاد مکزیک است.
البته بحران اقتصادی فعلی با سایر بحران هایی که در گذشته شاهد بودیم متفاوت است و حل آن ساده به نظر نمی رسد. حتی اگر قوانین فاصله گذاری اجتماعی برداشته شود، برخی از مشاغل همچنان با مشکلات و محدودیت هایی در عملکرد خود مواجه خواهند بود؛ ضمن آنکه، ممکن است مصرفکنندگان دیگر به سبک زندگی گذشته خود بازنگردند. پس برخی از صنایع مانند مسافرت های هوایی و گردشگری، مدت ها پس از رفع کرونا، همچنان از جانب مردم مورد استقبال قرار نگرفته و آسیب خواهند دید؛ به ویژه آنکه به خاطر عدم وجود واکسن یا درمان قطعی برای کرونا، همیشه این احتمال وجود دارد که امواج جدید بیماری، کشورها را مجبور به تعطیلی مجدد کند. در هر صورت، بهبود وضعیت اقتصادی لزوماً به معنای بازگشت به وضعیت عادی پیش از شیوع بیماری نیست. به عنوان مثال، تمهیدات دورکاری ممکن است باقی بماند و این امر ممکن است تجارت برخی از کشورها را متحمل آسیب کند.
به طور خلاصه، دلایل زیادی برای این احتمال وجود دارد که در دوران پساکرونا، تقاضای نفت به همان سرعتی كه پس از بحرانهای گذشته رشد کرد، رشد نكند.
مترجم: ط. مکارمی
نظر شما