فرجام یک کودتای نافرجام

سلاح اردوغان در برابر مخالفان، بدنام کردن آنان در جامعه است
twitter share facebook share ۱۳۹۸ اسفند ۰۴ 727
سلاح اردوغان در برابر مخالفان، بدنام کردن آنان در جامعه است

«تحسین اویسال» 56 سال دارد. او که در مدرسه ای در آدانا معلم بود، مثل هزاران کارمند دولتی دیگر بعد از کودتا، به اتهام عضویت در سازمان تروریستی از کار معلق شد. اتهام وی عضویت در انجمنی صنفی است که ادعا می شود به جنبش گولن نزدیک است. گولن سالهاست که در حال تبعید در آمریکا به سر می برد و دولت ترکیه جنبش او را مسئول کودتای ناکام می داند.

برای دهه ها، هواداران گولن در ادارات دولتی پست های مهمی را در اختیار داشتند و مدارس، اتحادیه ها و بانک ها را اداره می کردند؛ اما امروزه با هرکس که در یکی از بانک های منسوب به گولن حساب داشته باشد یا کودکانش در مدارس گولن تحصیل کنند، به عنوان تهدیدی بالقوه نگریسته می شود. برخورد دولت نه تنها شامل آن فرد که تمام بستگانش خواهد شد و بودجه ای که برای مراقبت از اعضای سالمند و بیمار خانواده او وضع شده است، قطع می شود.

تحسین اویسال ابتدا به بازداشتگاه برده شد و بعد از آن هشت ماه در زندان به سر برد. بعد از آزادی، ادعای حقوق بازنشستگی خود را کرد و به سختی وکیلی پیدا کرد که حاضر به پذیرش پرونده او باشد؛ در نهایت هم در دادگاه برنده شد اما مبلغی که به او پرداختند، تنها مخارجی را که او در جریان دعوی هزینه کرده بود پوشش می داد؛ ضمن اینکه حساب ها و کارت های بانکی اش مسدود شد و دادستان در حکم آزادی اش تجدیدنظر کرد و شش و نیم سال دیگر به او حکم زندان داد؛ البته دیوان عالی هنوز حکم جدید را تایید نکرده است.

تیر ماموران حکومتی به خانواده اویسال هم اصابت کرد؛ دخترش که در دانشگاه کار می کرد به خاطر شرایط پدرش به بازداشتگاه برده شد و علی رغم اینکه تبرئه شد، اجازه بازگشت به شغلش را پیدا نکرد. اما با وجودی که این تحولات دامن خانواده اویسال را گرفته و پسرش هم به سرطان مبتلا شده، خودش همچنان خوش بین است «ما دست از مبارزه نخواهیم کشید، بالاخره بی عدالتی آشکار می شود؛ ما نه تروریست مسلح هستیم و نه دشمن دولت، تنها جرم من این است که عضو انجمن صنفی بودم».

از کودتای نافرجام 2016 تا کنون 134 هزار نفر در بخش های مختلف از کار برکنار شده اند. این افراد که زندگی شان تحت تاثیر قرار گرفته است، تجربیات خود را در اینترنت با یکدیگر به اشتراک می گذارند. مشکلاتی که آنها برمی شمارند موارد مختلفی همچون ناکامی در جستجوی یافتن شغل های دولتی، خودداری خودسرانه پزشکان از معالجه آنها و عدم اعطای پاسپورت به آنها را شامل می شود. برخی، از این می گویند که نمی توانند در شرکت های دولتی کار پیدا کنند، برخی از اخراج خود خبر می دهند، اگر دانشجو هستند به آنها بورسیه داده نمی شود و نمی توانند آپارتمان کرایه کنند؛ آنها مشکلات خود را ناشی از بدنام شدن در جامعه می دانند.

طبق اعلام منابع رسمی، 126 هزار نفر از کسانی که شغل های خود را از دست داده اند، از «کمیسیون وضعیت اضطراری» درخواست کرده اند که وضعیتشان مورد بررسی مجدد قرار گیرد. تاکنون کمیسیون 78 درصد این تقاضا ها را مورد بررسی قرار داده و از این میان 88700 تقاضا را رد کرده است؛ فقط 9600 نفر تاکنون توانسته اند به مشاغل خود بازگردند و هنوز 28 هزار نفر منتظر تصمیم کمیسیون هستند.

«عمر فاروق» پزشک و عضو حزب دموکراتیک خلق ها در پارلمان، تنها نماینده ای است که درگیر این موضوع است و مشکلات مردم متاثر از اقدامات دولت پس از کودتا را دنبال می کند. وی می گوید «علی رغم اینکه سه سال از کودتای نافرجام گذشته، ترکیه هنوز در وضعیت اضطراری به سر می برد؛ وضعیتی که پایانی بر آن متصور نیست. زندگی میلیون ها نفر هنوز تحت تاثیر اقدامات دولت پس از کودتاست؛ برخی از آنها ممنوع الخروج شده اند و بسیاری دیگر می کوشند تا در بخش های خصوصی کار پیدا کنند؛ حال آنکه این تلاش ها بیهوده است. به آنها اجازه داده نمی شود تا از مزایایی که ادارات به سایر پرسنل خود می دهند استفاده کنند و علاوه بر این شوراهای شهر به آنها اجازه نمی دهند تا کسب و کارهای خود را راه بیندازند. اگر از خارج برای آنها پولی فرستاده شود، آنان نمی توانند این پول را بگیرند». از نظر فاروق این اقدامات همچون روش هایی است که نازی ها برای درهم شکستن مردم در پیش گرفته بودند.

«ب.ا» 33 ساله و معلم تاریخ است؛ او نیز در این سه سال تجربیات تلخی داشته است. او که اکنون آزاد است، پیشتر به اتهام استفاده از برنامه پیام رسان BY LOCK در بازداشت بود، برنامه ای که امکان ارسال پیام های رمزگذاری شده را برای کاربر فراهم می کند. دولت مدعی است که این برنامه توسط جنبش گولن مورد استفاده قرار می گیرد. گرچه ب.ا تبرئه شد ولی برای ماهها بیکار ماند و سرانجام برای اینکه بتواند زن و دو فرزند خود را از نظر مالی تامین کند به شهر دیگری نقل مکان کرد و مشغول به کار سرایداری شد؛ اما سه روز بعد وقتی مشخص شد که به اتهام همکاری با گولن تحت پیگرد بوده، از کار برکنار شد. مدتی گذشت تا اینکه توانست در جای دیگری برای یکسال مشغول سرایداری شود، اما در این حین یارانه ای که بابت نگهداری از مادرزن بیمار خود دریافت می کرد قطع شد؛ حالا وی مبتلا به سرطان سینوس شده و درگیر مشکلات این بیماری است.

«هالوک ساواش» استاد روانپزشکی است که او هم متهم به همکاری با جنبش گولن است. وی نگرانی خود را از این شرایط اینگونه عنوان می کند «مردمی که زندگی شان تحت تأثیر شرایط پس از کودتا قرار گرفته است غالبا از مشکلات بزرگ روحی رنج می برند و احساس می کنند که از جامعه طرد شده اند. روانشناسان بر این باورند که عذاب و شکنجه ای که از طرف جامعه بر فرد تحمیل می شود، اثرات بسیار بدتری از حوادثی همچون زلزله دارد. صدها هزار مردمی که متاثر از اقدامات دولت پس از کودتا هستند و میلیون ها نفر از بستگان و خانواده های آنها از اختلال استرس پس از سانحه رنج می برند؛ حال آنکه چنین اختلالی را غالبا بین کسانی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند، قربانیان تصادف و سربازان جنگ می بینیم. این افراد که زمان حال خود را با بی خوابی و کابوس سپری می کنند، ترجیح می دهند در گذشته باقی بمانند».

*مشاهده مقاله اصلی

مترجم: فاطمه رادمهر

نظر شما