هر چیزی که ایران و همسایگان عرب خلیج فارس بهویژه عربستان را از رویارویی دور کند خوب است. کاهش تنش در روابط دوجانبه، احتمال اشتباه محاسباتی را کاهش میدهد؛ از همین رو ناظران سیاسی از تلاشهایی که در راستای تنشزدایی بین ایران و کشورهای خلیج فارس شده است، استقبال کردهاند. ماه اوت گذشته امارات سفیر خود را به تهران بازگرداند؛ سعودیها و ایرانیان نیز از آوریل 2021 در بغداد وارد مذاکره شدهاند.
اما استقبال از این گامها نباید ما را از موانع گستردهای که بر سر کاهش تنش در روابط ایران و اعراب وجود دارد، غافل کند. برخی این موانع را ناشی از خصومت فرقهای بین دو طرف میدانند اما مشکل اصلی اختلاف سنی و شیعه نیست. محققان روابط بینالملل مشکل اصلی را «معضل امنیتی» میدانند و معتقدند همین امر است که دستیابی به تفاهم منطقهای را در خلیج فارس دشوار میکند. در ادامه به توضیح دقیق مفهوم معضل امنیتی میپردازیم.
معضل امنیتی را نخستین بار جان هرز در سال 1950 در کتاب خود «انترناسیونالیسم ایدئالیستی و معضل امنیتی» استفاده کرد و بعدها این مفهوم توسط محققانی همچون رابرت جرویس، گلن اسنایدر و چارلز گلیزر مورد استفاده قرار گرفت. جان مایه این مفهوم این است که کشورها در راستای محافظت از خود سعی میکنند قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک خود را برای دفع دشمن افزایش دهند. این اقدام از دیدگاه آن کشور صرفا یک اقدام دفاعی است اما همسایگان نمیتوانند از نیت واقعی آن کشور مطمئن باشند و از آنجا که بابت احتمال نیت تهاجمی آن کشور نگرانی دارند، برای محافظت از خود، آنها نیز توان نظامی خود را افزایش میدهند. این تحرکات منجر به تشدید خشونت شده و فضا را به سمت جنگ و رویارویی پیش میبرد.
وضعیت ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس نمونه بارز معضل امنیتی است. رهبران ایران، آمریکا و اسرائیل را تهدیدی علیه خود میدانند و معتقدند هدف این دو کشور سرنگونی نظام جمهوری اسلامی است. بنابراین برای افزایش توان دفاعی خود در برابر تجاوز احتمالی آمریکا و اسرائیل، رو به سمت سلاح هستهای آوردهاند و به عنوان اقدام پیشگیرانه در برابر دسیسههای آمریکا و اسرائیل، از شبهنظامیان در سراسر جهان عرب حمایت میکنند. روابط امنیتی آمریکا با عربستان و دیگر پادشاهیهای خلیج فارس نیز، از منظر ایران تهدیدآمیز است.
در سمت مقابل نیز عربستان و امارات با مشاهده گسترش نفوذ ایران در کشورهای عرب و توسعه برنامه هستهای این کشور، خود را در معرض تهدید میبینند. حمله ایران به تأسیسات نفتی عربستان در سپتامبر 2019 این تهدید را تأیید کرد. رشد قدرت ایران، ریاض و دیگر پایتختهای خلیج فارس را به سمت تعمیق روابط امنیتی خود با آمریکا و اسرائیل سوق داده است و پیمان ابراهیم را میتوان در همین راستا دانست.
معضل امنیتی یکی از واقعیتهای موجود در روابط بینالملل است و آن را نمیتوان حل کرد اما میتوان اثراتش را کاهش داد. ارتباط بیشتر کشورها با یکدیگر میتواند ترس آنها را از نیات خصمانه طرف مقابل کاهش دهد. منافع مشترک میتواند کشورها را برای همکاریهای بیشتر گردهم آورد و احتمال درگیری مسلحانه را تا حد زیادی کاهش دهد.
ولی متأسفانه در خلیج فارس عوامل کاهش دهندهی چندانی وجود ندارد. خروج آمریکا از برجام، راه ایران را برای توسعه برنامه هستهایاش باز کرد. شکست مذاکرات هستهای، احتمال رویارویی را افزایش داده و تنشهای منطقهای را بیشتر کرده است. ادامه بحران در صحنه سیاست عراق بر بیثباتی منطقه افزوده است و درگیریهای یمن نیز که همچنان ادامه دارد. گفتگوی سعودی و ایران خوب است اما تاکنون نتیجه ملموسی نداشته است. در تاریخِ خاورمیانه کشورها به ندرت توانستهاند بر پیامدهای معضل امنیتی غلبه کنند و روابط خود را بهبود بخشند. مهمترین نمونه در این زمینه معاهده صلح مصر و اسرائیل در سال 1979 بود که با تغییر رهبری در مصر و تغییرات اساسی در سیاست خارجی آن کشور بدست آمد؛ درحالی که در ایران بعید است به این زودی چنین تغییراتی رخ دهد.
نمونه دیگر، تنشزدایی بین شاه ایران و عراق بعثی است که با امضای توافقنامه الجزایر در سال 1975 بدست آمد. طی این توافق با پایان حمایت تهران از جدایی طلبان کرد در عراق در ازای تغییرات مرزی که ایران در شطالعرب بدنبال آن بود، از خصومت بین دو کشور کاسته شد. ولی کاهش تنشها دیری نپایید و با انقلاب ایران، صدام توافق الجزایر را پاره کرد و سال 1980 به ایران حمله نمود.
این امکان وجود دارد که ایران سیگنالهای ملموسی به کشورهای عرب خلیج فارس بفرستد مبنی بر اینکه قصد ندارد امنیت داخلی یا خارجی آنها را تهدید کند. برای مثال ایران میتواند بر متحدان حوثی خود برای حلوفصل مناقشه فشار وارد کند یا با قدرتهای منطقهای برای حل بحران حاکمیت در عراق وارد همکاری شود. ولی در حال حاضر دورنمای چندانی برای انجام اقدامات اطمینانبخش از سوی دو طرف وجود ندارد. در خلیج فارس معضل امنیتی حاکم است و احتمال تشدید تنشها و حتی درگیری مستقیم بین بازیگران منطقه همیشگی است.
مترجم: فاطمه رادمهر
نظر شما