این جمله طعنه آمیز «تیم شکستخوردهی بایدن، که نتوانست با ایران به توافق برسد»، نه از سوی ترامپ یا متحدانش، بلکه توسط عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران، در یک پست توییتری در تاریخ ۲۸ آوریل منتشر شد. این در حالی است که استفاده از شبکههای اجتماعی در ایران بهطور رسمی ممنوع است و اکثر شهروندان تنها از طریق ابزارهایی مانند VPN به این شبکه ها دسترسی دارند. با این حال، عراقچی با در پیش گرفتن «دیپلماسی توییتری»، در نقش مذاکرهکنندهی ارشد هستهای کشور، راهی را در پیش گرفته که ابتدا دونالد ترامپ در دورهی نخست ریاستجمهوریاش پیشگام آن بود.
عراقچی که مسلط به زبان انگلیسی است و مدرک دکترای خود را از بریتانیا گرفته، درک دقیقی از ادبیات سیاسی آمریکا دارد. او با الگوبرداری از سبک ارتباطی ترامپ، از جمله استفادهی گاهبهگاه از حروف بزرگ در نوشتار، به دیپلماتی زیرک تبدیل شده که مصمم است احتمال دستیابی به توافق هستهای را افزایش دهد؛ رویکردی کاملاً متفاوت با مواضع تهاجمیتر جمهوری اسلامی در زمان ریاستجمهوری پیشین ترامپ.
به نظر میرسد دیپلماتهای ایرانی سبک مذاکره و گفتار ترامپ را بهدقت مطالعه کردهاند؛ حتی گفته میشود که برای او یک پروفایل روانشناختی نیز طراحی کردهاند. همچنین، بر اساس گزارشها، وزارت امور خارجه ایران از ماه مارس ۲۰۲۴ گروه غیررسمیای برای بررسی سناریوی بازگشت ترامپ به قدرت تشکیل داده است. در همین راستا، تهران احتمالاً بهدقت در حال رصد شیوهی برخورد واشنگتن با مذاکرات روسیه و اوکراین نیز بوده است، تا یاد بگیرد چگونه در برابر مواضع آمریکا مقاومت کند، بدون آنکه رفتاری غیرمنطقی از خود نشان دهد یا مستقیماً به ترامپ حمله کند و باعث شود که رئیس جمهور آمریکا بهطور کامل از مذاکرات کنار بکشد. قابلتوجه است که ترجمههای غیرمجاز کتاب پرفروش ترامپ در سال ۱۹۸۷، The Art of the Deal (هنر معامله)، بار دیگر در ایران بهسرعت فروش میروند.
این تاکتیک پیشتر توسط محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجهی پیشین ایران که در آمریکا آموزشدیده بود و در دستیابی به توافق برجام در دولت حسن روحانی نقش کلیدی داشت، استفاده میشد. او تا پیش از فشار گروههای تندرو در ماه مارس، بهعنوان معاون امور استراتژیک در دولت مسعود پزشکیان فعالیت میکرد. اکنون این وظیفه به عراقچی واگذار شده است؛ دیپلماتی که نفر دوم تیم ظریف در مذاکرات اولیه بود و بیش از دو دهه تجربه در پروندهی هستهای دارد. با اینکه سبک شخصی او در تعامل با مقامات خارجی با ظریف متفاوت است، اما هر دو در دیپلماسی بینالمللی چهرههای کارآزمودهای محسوب میشوند. وندی شرمن، مذاکرهکنندهی ارشد دولت اوباما، در مصاحبهای در ۱۴ مه، عراقچی را فردی توصیف کرد که «همه چیز را دربارهی این موضوع میداند و زبان انگلیسی را بینقص صحبت میکند.» او افزود: «اگر در اوج آمادگی نباشید، او از هر جهت بر شما غلبه خواهد کرد.»
از زمان آغاز مذاکرات فعلی در ۱۲ آوریل، عراقچی بهصورت منظم روایتهایی را شکل داده که هدفشان جلب توجه ترامپ و پایگاه رأی اوست. او ۸ آوریل در یک مقاله در واشنگتنپست نوشت که ترامپ نمیخواهد «درگیر جنگی فاجعهبار در خاورمیانه شود». این موضوع برای رأیدهندگان اصلی ترامپ و اعضای دولت او جذاب است و با برنامه ها و شعارهای همیشگیاش مبنی بر اجتناب از «جنگهای بیپایان» در منطقه همخوانی دارد.
عراقچی همچنین تلاش کرده است تا جنبهی تجاری شخصیت ترامپ را هدف قرار دهد و ایران را بهعنوان یک «فرصت هزار میلیارد دلاری» برای ایالات متحده معرفی کند. البته در واقعیت، حتی با لغو تحریمها، موانع بزرگی بر سر راه سرمایهگذاری خارجی در ایران باقی میماند، از جمله بوروکراسی پیچیده، ریسکهای ژئوپلیتیکی، فساد ساختاری، و مهمتر از همه، عدم انطباق ایران با الزامات گروه ویژه اقدام مالی (FATF)نهاد بینالمللی مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم. هرچند ایران اخیراً با پیوستن مشروط به کنوانسیون پالرمو موافقت کرده است که گامی مهم در مسیر انطباق با FATF محسوب میشود. در هر صورت، این تم تجاری در سخنرانی از پیش آمادهشدهی عراقچی برای کنفرانس سیاست هستهای موسسه کارنگی در ۲۲ آوریل نیز دیده شد.
در این سخنرانی، عراقچی همچنین استدلال کرد که «برخی گروههای ذینفوذ خاص» -احتمالاً جمهوریخواهان نئومحافظهکار و اندیشکدههای مخالف توافق هستهای- در تلاشاند تا اینگونه وانمود کنند که توافق احتمالی، تکرار برجام است. او تأکید کرد که تهران دیگر خواهان توافقی مشابه برجام نیست، چرا که مفاد آن دیگر کافی نیستند، و به خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ بهعنوان مدرکی اشاره کرد که خودِ ترامپ نیز دیگر چنین توافقی نمیخواهد. عراقچی پیشتر نیز از این «گروههای ذینفوذ» انتقاد کرده و آنها را به «تخریب مذاکرهکنندگان و تحریک دولت آمریکا برای مطرحکردن خواستههای حداکثری» متهم کرده بود.
در مواردی دیگر، عراقچی تلاش کرده تا ترامپ را از مسئولیت تنشهای دیپلماتیک تبرئه کند؛ رویکردی کاملاً متفاوت با ظریف در اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ. در ۷ مه، خبرگزاری AP گزارش داد که ترامپ قصد دارد در سفر اخیر خود به منطقه، نام خلیج فارس را به «خلیج عربی» یا «خلیج عربستان» تغییر دهد. برخلاف ظریف که در سال ۲۰۱۷ این موضوع را به خودِ ترامپ نسبت داده بود، عراقچی آن را صرفاً یک «کارزار اطلاعات نادرست از سوی جنگطلبان همیشگی برای خشمگین کردن ایرانیان سراسر جهان» توصیف کرد و افزود که «مطمئن است» ترامپ از نام تاریخی این آبراه آگاه است، و در پایان، برای تأکید بیشتر، ترامپ را در توییت خود تگ کرد. (به نظر میرسد ترامپ فعلاً از این تصمیم منصرف شده است.)
عراقچی همچنین بارها تلاش کرده تا میان دشمن دیرینهی تهران، یعنی اسرائیل و ترامپ، شکاف ایجاد کند. در تاریخ ۵ مه، او نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو را متهم کرد که «بیشرمانه در حال دیکتهکردن این است که رئیسجمهور ترامپ چه کاری میتواند و چه کاری نمیتواند انجام دهد»؛ اشاره به سابقهی نتانیاهو در فشار برای اقدام نظامی علیه برنامهی هستهای ایران. او همچنین در سخنی که اشاره به حمایت نظامی آمریکا از اسرائیل در جنگ غزه داشت، افزود: «نتانیاهو تیم شکستخوردهی بایدن را فریب داد تا ۲۳ میلیارد دلار از پول مالیاتدهندگان آمریکایی را به او بدهند». در پستی دیگر، عراقچی در حرکتی حسابشده، با توجه به بیزاری ترامپ از هرگونه ارتباط با توافقی که توسط یک دموکرات امضا شده باشد، گفته بود که نتانیاهو و متحدان سابقش در دولت بایدن «بهدروغ، مذاکرات غیرمستقیم ما با دولت ترامپ را بهعنوان تکرار برجام معرفی میکنند».
در مجموع، پیامرسانی هدفمند عراقچی نشاندهندهی عزم او برای هدایت مذاکرات حساس هستهای و تطبیق با فضای سیاسی پیچیدهی ایالات متحده است. او میکوشد لحنی را اتخاذ کند که همزمان هم اقتدار ایران را در برابر آنچه تهران «امپریالیسم آمریکا» میداند نشان دهد و هم با پرهیز از توهین مستقیم به رئیسجمهور غیرقابل پیشبینی آمریکا، از تحریک او جلوگیری کند. عراقچی با بهرهگیری از واژگان و سبک ترامپ، تنها با خودِ رئیسجمهور و هوادارانش صحبت نمیکند، بلکه بهدقت تلاش دارد تا صفحهی شطرنج دیپلماسی را به نفع ایران بازچینی کند.


نظر شما